پروتکل دوم کنوانسیون ۱۹۵۴ میلادی (۱۳۳۳ هجری شمسی) لاهه در خصوص حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه (‌بخش اول – مقدمه ‌طرف‌ها؛

پروتکل دوم کنوانسیون ۱۹۵۴ میلادی (۱۳۳۳ هجری شمسی) لاهه در خصوص حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه (‌بخش اول – مقدمه طرف‌ها؛

‌با آگاهی از نیاز به توسعه حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه و ایجاد نظام حمایتی عالی برای اموال فرهنگی که به طور خاص‌تعیین شده‌اند؛ با تأیید مجدد اهمیت مقررات کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه که در ۱۴ می ۱۹۵۴ میلادی (۱۳۳۳٫۲٫۲۴‌هجری شمسی) در لاهه منعقد شده و با تأکید بر ضرورت تکمیل این مقررات از طریق اقداماتی برای تقویت اجرای آن؛ با تمایل به تأمین ابزاری برای طرف‌های معظم متعاهد کنوانسیون که با ایجاد تشریفات مناسب در آن هرچه بیشتر متضمن حمایت از اموال فرهنگی در‌صورت بروز مخاصمه مسلحانه باشد؛

 با عنایت به اینکه قواعد حاکم بر حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه باید پیشرفت‌های حقوق بین‌الملل را منعکس نماید؛

 با تأیید این که قواعد عرفی حقوق بین‌الملل همچنان حاکم بر مسائلی خواهد بود که در مقررات این پروتکل مورد حکم قرار نمی‌گیرد؛

 به شرح زیر توافق نمودند:

‌ماده ۱ – تعاریف :

 از نظر این پروتکل:

 الف – «‌طرف» یعنی دولت طرف این پروتکل؛

ب – «‌مال فرهنگی» یعنی مال فرهنگی به شرحی که در ماده (۱) کنوانسیون تعریف شده است؛

پ – «‌کنوانسیون» یعنی کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه که در ۱۴ می ۱۹۵۴ میلادی (۱۳۳۳٫۲٫۲۴ هجری‌شمسی) در لاهه منعقد شده است؛

ت – «‌طرف معظم متعاهد» یعنی دولت طرف کنوانسیون؛

ث – «‌حمایت عالی» یعنی نظام حمایت عالی که به موجب مواد (۱۰) و (۱۱) ایجاد شده است؛

ج – «‌هدف نظامی» یعنی هدفی که به واسطه ماهیت، مکان، مقصود یا کاربرد خویش نقش مؤثری در اقدامات نظامی داشته و تخریب، تسخیر یا خنثی‌سازی کلی یا جزئی آن در اوضاع و احوال وقت، امتیاز نظامی مؤثری به شمار می‌آید؛

چ – «‌غیرقانونی» یعنی تحت اجبار یا از طریق دیگر در تعارض با قواعد حاکم حقوق داخلی سرزمین اشغال شده یا حقوق بین‌الملل؛

ح – «‌فهرست» یعنی فهرست بین‌المللی اموال فرهنگی تحت حمایت عالی که طبق جزء (ب)

بند (۱) ماده (۲۷) ایجاد شده است؛

خ – «‌مدیر کل» یعنی مدیر کل یونسکو؛

 د – «‌یونسکو» یعنی سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد؛

 ذ – «‌پروتکل اول» یعنی پروتکل راجع به حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه که در ۱۴ می ۱۹۵۴ میلادی (۱۳۳۳٫۲٫۲۴‌هجری شمسی) در لاهه منعقد شده است.

‌ماده ۲ – ارتباط با کنوانسیون:

 این پروتکل، کنوانسیون را در روابط بین طرف‌ها تکمیل می‌نماید.

‌ماده ۳ – حیطه شمول:

۱علاوه بر مقرراتی که در زمان صلح اعمال خواهد شد، این پروتکل در مورد وضعیت‌های موضوع بندهای (۱) و (۲) ماده (۱۸) کنوانسیون و بند (۱)‌ماده (۲۲) اعمال خواهد شد.

۲هنگامی که یکی از طرفهای مخاصمه مسلحانه متعهد به این پروتکل نباشد، طرف‌های این پروتکل ملزم به رعایت آن در روابط متقابل خویش‌خواهند بود. آنها همچنین متعهد به رعایت این پروتکل در رابطه با دولت طرف مخاصمه‌ای که مقررات این پروتکل را قبول نموده و تا مادامی که آن را‌اجراء می‌نماید هستند، هر چند که طرف اخیرالذکر متعهد به پروتکل نباشد.

‌ماده ۴ – ارتباط بین بخش سوم و سایر مقررات کنوانسیون و این پروتکل:  اجرای مقررات بخش سوم این پروتکل تأثیری بر موارد زیر نخواهد گذاشت:

 الف – اجرای مقررات بخش اول کنوانسیون و بخش دوم این پروتکل؛

ب – اجرای مقررات بخش دوم کنوانسیون بین طرفهای این پروتکل یا بین یک طرف و دولتی که پروتکل را طبق بند (۲) ماده (۳) پذیرفته و اجراء‌می‌کند، به جز هنگامی که به مال فرهنگی هم حمایت خاص و هم حمایت عالی اعطاء می‌شود، در این صورت تنها مقررات حمایت عالی اعطاء خواهد‌شد.

‌بخش دوم – مقررات کلی حمایت

‌ماده ۵ – ایمنی اموال فرهنگی اقدامات احتیاطی اتخاذ شده در زمان صلح به منظور ایمنی اموال فرهنگی در مقابل آثار قابل پیش‌بینی مخاصمه مسلحانه به موجب ماده (۳)‌کنوانسیون به طور مقتضی شامل آماده کردن فهرست، برنامه اقدامات اضطراری برای حمایت در مقابل آتش یا انهدام ساختاری، آمادگی برای انتقال‌اموال فرهنگی منقول یا مقررات مربوط برای حمایت کافی این اموال در محل و تعیین مقام‌های صالح مسؤول ایمنی اموال فرهنگی خواهد بود.

‌ماده ۶ – احترام اموال فرهنگی با هدف تضمین احترام به اموال فرهنگی طبق ماده (۴) کنوانسیون:

 الف – اسقاط حق براساس ضرورت‌های نظامی قهری به موجب بند (۲) ماده (۴) کنوانسیون برای هدایت عملیات نظامی علیه اموال فرهنگی تنها‌زمانی و تا مدتی ممکن است مورد استناد قرار گیرد که :

۱آن مال فرهنگی با عملکرد خود تبدیل به هدفی نظامی شده ؛ و

۲هیچ طریق ممکن دیگری برای کسب مزیت نظامی مشابه نسبت به آنچه که از طریق هدایت حمله نظامی علیه آن هدف به دست می‌آید، وجود‌نداشته باشد.

ب – اسقاط حق براساس ضرورت نظامی قهری به موجب بند (۲) ماده (۴) کنوانسیون برای استفاده از اموال فرهنگی به عنوان اهدافی که آن ها را‌احتمالاً در معرض ویرانی یا تخریب قرار می‌دهد فقط زمانی و تا مدتی ممکن است مورد استناد قرار گیرد که هیچ انتخابی بین چنین استفاده‌ای از اموال‌فرهنگی و سایر روش‌های ممکن برای کسب مزیت نظامی مشابه وجود نداشته باشد.

پ – تصمیم در خصوص استناد به ضرورت نظامی قهری فقط باید توسط افسری اتخاذ شود که نیرویی را در حد گردان یا بزرگتر از آن یا در صورتی که‌شرایط، عمل به گونه دیگری را اجازه نمی‌دهد نیروی کوچکتری را فرماندهی می‌کند.

ت – در صورت حمله براساس تصمیم اتخاذ شده به موجب بند (‌الف)، در هر زمان که شرایط اجازه دهد، باید اخطار مؤثر قبلی ارسال گردد.

‌ماده ۷ – اقدامات احتیاطی در حمله بدون تأثیر بر سایر اقدامات احتیاطی مقرر به موجب حقوق بشر دوستانه بین‌المللی، در هدایت عملیات نظامی، هر طرف مخاصمه باید :

 الف – از هر طریق ممکن تأیید نماید که اهداف مورد حمله، اموال فرهنگی حمایت شده به موجب ماده (۴) کنوانسیون نیستند؛

ب – به منظور اجتناب، و در صورت بروز به منظور به حداقل رساندن خسارات جنبی وارده به اموال فرهنگی حمایت شده به موجب ماده (۴)‌کنوانسیون، باید تمام اقدامات احتیاطی ممکن را در انتخاب وسایل و روش‌های حمله اتخاذ نماید ؛

پ – از تصمیم به آغاز هر حمله‌ای که انتظار می‌رود سبب ورود خسارتی جنبی به اموال فرهنگی حمایت شده به موجب ماده (۴) کنوانسیون شده که‌در مقایسه با مزیت نظامی مستقیم و واقعی پیش‌بینی شده بیشتر باشد، امتناع نماید ؛

ت – حمله را لغو یا تعلیق نماید، چنانچه مشخص شود که :

۱هدف، مال فرهنگی حمایت شده به موجب ماده (۴) کنوانسیون می‌باشد ؛

۲حمله ممکن است سبب ورود خسارت جنبی بیشتر از مزیت نظامی مستقیم و واقعی پیش‌بینی شده نسبت به اموال فرهنگی حمایت شده به‌موجب ماده (۴) کنوانسیون شود.

‌ماده ۸ – اقدامات احتیاطی در مقابل آثار مخاصمات طرف‌های مخاصمه باید در بیشترین حد ممکن :

 الف – اموال فرهنگی منقول را از مجاورت اهداف نظامی منتقل نموده یا حمایت کافی را در محل تأمین نمایند ؛

ب – از مستقر نمودن اهداف نظامی در نزدیکی اموال فرهنگی اجتناب نمایند.

‌ماده ۹ – حمایت از اموال فرهنگی در سرزمین اشغال شده

۱بدون تأثیر بر مقررات مواد (۴) و (۵) کنوانسیون، طرف اشغال کننده کل یا بخشی از سرزمین طرف دیگر باید در رابطه با سرزمین اشغال شده، موارد‌زیر را ممنوع و از وقوع آن جلوگیری نماید :

 الف – هرگونه صدور غیرقانونی نقل مکان یا انتقال مالکیت اموال فرهنگی.

ب – هر گونه حفاری باستان شناسی، به جز در مواردی که این حفاری برای ایمنی، ضبط یا حفظ اموال فرهنگی به طور اکید ضرورت داشته باشد.

پ – هر گونه تغییر یا تغییر کاربری اموال فرهنگی که به منظور پنهان کردن یا ویران کردن شواهد تاریخی، فرهنگی یا علمی صورت پذیرد.

۲هر گونه حفاری باستان شناسی، تغییر یا تغییر کاربری اموال فرهنگی در سرزمین اشغال شده باید با همکاری نزدیک مقام‌های ملی صالح سرزمین‌اشغال شده صورت پذیرد مگر این که شرایط این گونه اجازه ندهد.

‌بخش سوم – حمایت عالی

‌ماده ۱۰ – حمایت عالی اموال فرهنگی به شرط احراز سه شرط زیر می‌تواند تحت حمایت عالی قرار گیرد :

 الف – یکی از مهم‌ترین میراث فرهنگی بشریت باشد ؛

ب – به موجب اقدامات اداری و قانونی متناسب داخلی که ارزش تاریخی و فرهنگی استثنایی آن شناسایی می‌شود حمایت شده و در بالاترین سطح،‌حمایت آن تضمین شود ؛

پ – برای مقاصد نظامی یا برای پوشش مکان‌های نظامی استفاده نشده و اعلامیه‌ای توسط طرفی که کنترل مال فرهنگی را به عهده دارد برای تأیید این‌که این مال برای مقاصد مزبور به کار نخواهد رفت، صادر شود.

‌ماده ۱۱ – اعطاء حمایت عالی

۱هر طرف باید فهرستی از اموال فرهنگی را که می‌خواهد نسبت به آن حمایت عالی اعطاء شود به کار گروه ارسال نماید.

۲طرفی که صلاحیت یا کنترل بر مال فرهنگی دارد می‌تواند تقاضا نماید که آن مال در فهرست تهیه شده طبق جزء (ب) بند (۱) ماده (۲۷)، درج گردد.‌این درخواست باید شامل تمام اطلاعات ضروری مربوط به ملاک‌های موضوع ماده (۱۰) باشد. کار گروه می‌تواند از یک طرف دعوت کند تا درخواست‌نماید آن مال فرهنگی در فهرست ثبت شود.

۳سایر طرف‌ها، کار گروه بین‌المللی سپر آبی و سایر سازمان‌های غیر دولتی با تخصص مربوط می‌توانند مال فرهنگی خاصی را به کار گروه توصیه‌نمایند. در این موارد کار گروه می‌تواند تصمیم به دعوت از یک طرفی کند تا درخواست نماید آن مال فرهنگی در فهرست ثبت شود.

۴تقاضای ثبت مال فرهنگی قرار گرفته در سرزمینی که اعمال حاکمیت یا صلاحیت بر آن توسط بیش از یک دولت مطرح شده است و همچنین ثبت‌آن به هیچ وجه بر حق طرف‌های اختلاف تأثیری نخواهد داشت.

۵کار گروه، به محض دریافت تقاضا برای ثبت در فهرست، باید تمام طرف‌ها را از درخواست مطلع سازد. طرف‌ها می‌توانند اظهاریه‌هایی را در رابطه با‌این تقاضا ظرف مدت شصت (۶۰) روز به کار گروه ارائه نمایند. این اظهاریه‌ها باید تنها براساس ملاک‌های موضوع ماده (۱۰) ارائه شوند. اظهاریه‌ها باید‌مشخص و مربوط به وقایع باشند. کار گروه اظهاریه‌ها را رسیدگی خواهد کرد و برای عضو درخواست کننده ثبت، موقعیت معقولی برای پاسخ قبل از‌اتخاذ تصمیم فراهم خواهد آورد. هنگامی که چنین اظهاریه‌هایی نزد کار گروه مطرح می‌شوند، تصمیم در خصوص درج آن در فهرست باید علی‌رغم‌ماده (۲۶) به وسیله اکثریت چهار پنجم اعضاء حاضر و رأی دهنده اتخاذ شود.

۶کار گروه در هنگام تصمیم‌گیری نسبت به درخواست می‌تواند نظر سازمان‌های دولتی و غیر دولتی و همچنین افراد متخصص را جویا شود.

۷تصمیم مبنی بر اعطاء یا انکار حمایت عالی تنها می‌تواند براساس ملاک‌های موضوع ماده (۱۰) اتخاذ شود.

۸در مواقع استثنایی هنگامی که کار گروه به این نتیجه رسیده است که طرف درخواست کننده ثبت مال فرهنگی در فهرست نمی‌تواند ملاک‌های‌موضوع در بند (ب) ماده (۱۰) را برآورده سازد، کار گروه می‌تواند تصمیم به اعطای حمایت عالی اتخاذ کند مشروط بر این که طرف درخواست‌کننده تقاضای مساعدت بین‌المللی را به موجب ماده ۳۲) ارائه نماید.

۹با شروع مخاصمات، طرف مخاصمه می‌تواند به صورت اضطراری حمایت عالی از اموال فرهنگی تحت صلاحیت یا کنترل خویش را با ابلاغ این‌درخواست به کار گروه تقاضا نماید. کار گروه فوری این تقاضا را به تمام طرف‌های مخاصمه ارسال خواهد نمود. در این موارد، کار گروه اظهاریه‌های‌طرف‌های مربوط را فوری بررسی خواهد نمود. تصمیم به اعطای حمایت عالی موقت در اسرع وقت و علی‌رغم ماده (۲۶) با اکثریت چهار پنجم اعضاء‌حاضر و رأی دهنده، اتخاذ خواهد شد. کار گروه می‌تواند حمایت عالی موقت را در طول آغاز تشریفات عادی اعطاء حمایت عالی اعطاء نماید، مشروط‌بر این که مفاد بندهای الف) و (پ) ماده (۱۰) رعایت گردد.

۱۰حمایت عالی نسبت به اموال فرهنگی توسط کار گروه از زمان ثبت آن در فهرست اعطاء خواهد شد.

۱۱مدیر کل بدون تأخیر تصمیم کار گروه را در خصوص ثبت اموال فرهنگی در فهرست به دبیر کل سازمان ملل متحد و تمام طرف‌ها ابلاغ خواهد‌نمود.

‌ماده ۱۲ – مصونیت اموال فرهنگی تحت حمایت عالی طرف‌های مخاصمه باید مصونیت اموال فرهنگی تحت حمایت عالی را با خودداری از هدف حمله قرار دادن آنها، هر گونه استفاده از این اموال یا‌محوطه پیرامون آنها در حمایت از اقدامات نظامی را تضمین نمایند.

‌ماده ۱۳ – از دست دادن حمایت عالی

۱مال فرهنگی تحت حمایت عالی، چنین حمایتی را تنها در موارد زیر از دست خواهد داد

:

 الف – اگر چنین مصونیتی طبق ماده (۱۴) لغو یا معلق شده باشد؛ یا

ب – چنانچه و مادامی که این مال به موجب کاربردش به هدف نظامی تبدیل شده باشد.

۲تحت شرایط جزء (ب) بند (۱) چنین اموالی فقط در صورتی ممکن است هدف حمله قرار بگیرند که :

 الف – این حمله تنها وسیله ممکن برای پایان دادن به کاربرد مال موضوع جزء (ب) بند ۱) باشد.

ب – تمام اقدامات احتیاطی در انتخاب روش‌ها و وسایل حمله به منظور پایان دادن به

چنین کاربردی و اجتناب یا به حداقل رساندن خسارت وارده به‌اموال فرهنگی صورت گرفته باشد.

پ – جز در صورتی که شرایط، به دلیل الزامات دفاع مشروع فوری اجازه انجام اعمال فوق را ندهد :

۱حمله در بالاترین سطح عملیاتی فرمان، صادر شده باشد ؛

۲آگهی مؤثری از پیش برای نیروی مهاجم ارسال شده باشد که پایان دادن به کاربرد موضوع جزء (ب) بند (۱) را لازم بداند؛ و

۳به نیروهای مهاجم فرصتی کافی برای اصلاح وضع داده شود.

‌ماده ۱۴ – لغو و تعلیق حمایت عالی

۱در صورتی که مال فرهنگی دیگر هیچ یک از ملاک‌های ماده (۱۰) این پروتکل را برآورده ننماید، کار گروه می‌تواند وضعیت حمایت عالی آن را‌معلق نموده یا با حذف آن مال فرهنگی از فهرست، آن وضعیت را لغو نماید.

۲در صورت نقض شدید ماده (۱۲) در ارتباط با مال فرهنگی تحت حمایت عالی در اثر کاربرد آن در حمایت از اقدامات نظامی، کار گروه می‌تواند‌وضعیت حمایت عالی آن را معلق نماید. در صورتی که چنین تخلفاتی مستمر باشد، کار گروه می‌تواند به صورت استثنایی وضعیت حمایت عالی را از‌طریق حذف مال فرهنگی از فهرست لغو نماید.

۳دبیر کل باید بدون تأخیر هر تصمیم کار گروه را در خصوص لغو یا تعلیق حمایت عالی به دبیر کل سازمان ملل متحد و تمام طرف‌های این پروتکل‌ابلاغ نماید.

۴کار گروه قبل از اتخاذ تصمیم، موقعیتی را برای طرف‌ها به منظور طرح نظراتشان فراهم خواهد نمود.

‌بخش چهارم – مسؤولیت کیفری و صلاحیت

‌ماده ۱۵ – نقض شدید پروتکل

۱هر شخصی که مرتکب تخلفی در محدوده این پروتکل شود، اگر به طور عمدی و در تخلف از کنوانسیون یا این پروتکل مرتکب هر یک از اعمال‌زیر شود:

 الف – هدف حمله قرار دادن اموال فرهنگی تحت حمایت عالی؛

ب – مورد استفاده قرار دادن اموال فرهنگی تحت حمایت عالی یا محوطه پیرامون آن در حمایت از اقدامات نظامی ؛

پ – انهدام گسترده یا مصادره اموال فرهنگی حمایت شده به موجب کنوانسیون و این پروتکل ؛

ت – هدف حمله قرار دادن اموال فرهنگی حمایت شده به موجب کنوانسیون و این پروتکل ؛

ث – سرقت، غارت یا سوء استفاده یا تخریب اموال فرهنگی حمایت شده به موجب کنوانسیون.

۲هر طرف باید اقدامات ضروری را اتخاذ نماید تا تخلفات بیان شده در این ماده را به موجب قوانین داخلی، تخلفات کیفری تلقی نموده و برای چنین‌تخلفاتی، مجازات‌های مناسبی وضع نماید. طرف‌ها در انجام این کار باید اصول کلی حقوق و حقوق بین‌الملل از جمله قواعد بسط دهنده مسؤولیت‌کیفری افراد به اشخاصی غیر از کسانی که به طور مستقیم مرتکب عمل می‌شوند را رعایت نمایند.

‌ماده ۱۶ – صلاحیت

۱بدون لطمه زدن به بند (۲)، هر عضو اقدامات قانونگذاری ضروری را برای اعمال صلاحیت خود بر تخلفات بیان شده در ماده (۱۵) در موارد زیر‌اتخاذ خواهد نمود:

 الف – هنگامی که چنین تخلفی در سرزمین آن دولت صورت گرفته است؛

ب – هنگامی که متهم مورد ادعا تبعه آن دولت باشد ؛

پ – در مورد تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) هنگامی که متهم مورد ادعا در سرزمین آن حضور داشته باشد.

۲در رابطه با اعمال صلاحیت و بدون لطمه زدن به ماده (۲۸) کنوانسیون :

 الف – این پروتکل از تحمیل مسؤولیت کیفری فردی یا اعمال صلاحیت به موجب حقوق ملی و بین‌المللی که ممکن است حاکم باشد یا بر اعمال‌صلاحیت به موجب حقوق بین‌الملل عرفی تأثیرگذارد، جلوگیری نخواهد کرد.

ب – جز مادامی که دولتی که طرف این پروتکل نیست، ممکن است آن را پذیرفته و مقررات آن را طبق بند (۲) ماده (۳) اعمال نماید، اعضای نیروهای‌مسلح و اتباع دولتی که طرف پروتکل نمی‌باشد به جز آن دسته از اتباعی که در نیروهای مسلح دولتی خدمت می‌کنند که طرف این پروتکل می‌باشد، به‌موجب این پروتکل متحمل مسؤولیت کیفری فردی نشده و این پروتکل تعهدی را برای ایجاد صلاحیت بر چنین اشخاصی یا استرداد آنها وضع‌نمی‌کند.

‌ماده ۱۷ – تعقیب

۱طرفی که متهم مورد ادعا به تخلف جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) در سرزمین او یافت شود، اگر آن شخص را مسترد نکند باید بدون هیچ‌استثناء و تأخیر غیرموجهی موضوع را به مقام‌های صالح خود برای تعقیب از طریق تشریفات رسیدگی طبق قانون داخلی خود یا در صورتی که قابل‌اجراء باشد، طبق قواعد مربوط حقوق بین‌الملل ارجاع نماید.

۲بدون تأثیر بر قواعد مربوط حقوق بین‌الملل – در صورتی که قابل اجراء باشد – هر شخصی که در رابطه با وی تشریفات رسیدگی که در ارتباط با‌کنوانسیون یا این پروتکل است در حال انجام باشد باید رفتاری عادلانه و محاکمه‌ای عادلانه طبق حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل برای وی در تمام‌مراحل رسیدگی تضمین گردد و در هیچ مورد تضمین‌ها نباید نامساعدتر از تضمین‌هایی باشد که به وسیله حقوق بین‌الملل برای آن شخص پیش‌بینی‌شده است.

‌ماده ۱۸ – استرداد

۱تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) به عنوان تخلفات قابل استرداد در هر معاهده استرداد موجود بین طرف‌ها پیش از‌لازم‌الاجرا شدن این پروتکل گنجانده شده تلقی خواهد شد. طرف‌ها متعهد می‌گردند که چنین تخلفاتی را در هر معاهده استردادی که متعاقباً بین آنها‌منعقد گردد، بگنجانند.

۲هنگامی که طرفی که استرداد را منوط به وجود معاهده استرداد می‌کند، درخواستی برای استرداد از دولت طرف دیگر دریافت نماید که با آن هیچ‌پیمان استردادی ندارد، دولت طرف مورد تقاضا به اختیار خود می‌تواند این پروتکل را به عنوان مبنای حقوقی استرداد در ارتباط با تخلفات بیان شده در‌جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) درنظر بگیرد.

۳طرف‌هایی که استرداد را منوط به وجود معاهده نمی‌کنند، تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) را با رعایت شرایط‌پیش‌بینی شده توسط قانون دولت مورد تقاضا به عنوان تخلفات قابل استرداد بین خود تلقی خواهند نمود.

۴در صورت ضرورت، با تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) به منظور استرداد بین طرف‌ها به گونه‌ای رفتار خواهد شد که‌گویی آنها نه تنها در مکانی که در آن به وقوع پیوسته‌اند بلکه در سرزمین طرف‌هایی که طبق بند (۱) ماده ۱۶) ایجاد صلاحیت نموده‌اند، به وقوع‌پیوسته است.

‌ماده ۱۹ – کمک‌های قانونی متقابل

۱طرف‌ها باید بیشترین حد کمک را به یکدیگر در ارتباط با تحقیقات یا تشریفات کیفری یا استرداد که در رابطه با تخلفات بیان شده در ماده (۱۵)‌صورت گرفته است از جمله کمک در کسب شواهد در اختیار آنها که برای تشریفات رسیدگی ضروری است، اعطاء نمایند.

۲طرف‌ها باید تعهدات خود به موجب بند (۱) را در توافق با سایر معاهدات یا ترتیبات راجع به کمک قانونی متقابل که ممکن است بین آنها وجود‌داشته باشد انجام دهند. در صورت فقدان چنین معاهدات یا توافقاتی طرف‌ها طبق قوانین داخلی خود به یکدیگر کمک خواهند کرد.

‌ماده ۲۰ – زمینه‌های امتناع

۱برای استرداد، تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) و برای کمک قانونی متقابل تخلفات بیان شده در ماده (۱۵) نباید به‌عنوان تخلفات سیاسی یا تخلفات مرتبط با تخلفات سیاسی یا تخلفات ملهم از انگیزه‌های سیاسی تلقی گردد. در نتیجه از درخواست برای استرداد یا‌برای کمک قانونی متقابل براساس چنین تخلفاتی نمی‌توان فقط بر این اساس که این تخلفات مربوط به تخلف سیاسی یا تخلف مرتبط با تخلفی سیاسی یا تخلف ملهم از انگیزه‌ای سیاسی است‌امتناع نمود.

۲هیچ چیز در این پروتکل نباید به گونه‌ای تفسیر شود که اگر دولت مورد تقاضا دلایل کافی برای اعتقاد به این داشته باشد که تقاضا برای استرداد‌تخلفات بیان شده در جزء‌های (‌الف) تا (پ) بند (۱) ماده (۱۵) یا تقاضا برای کمک قانونی متقابل در ارتباط با تخلفات بیان شده در ماده (۱۵) به منظور‌پیگرد یا مجازات شخص براساس نژاد، مذهب، ملیت یا اصلیت قومی یا عقیده سیاسی آن شخص بوده یا موافقت با این تقاضا سبب تبعیض نسبت به‌موقعیت آن شخص بنا به هر یک از این دلایل می‌شود، تعهدی در مورد استرداد یا اعطای کمک قانونی متقابل وضع کند.

‌ماده ۲۱ – اقداماتی در ارتباط با سایر تخلفات بدون تأثیر بر ماده (۲۸) کنوانسیون، هر طرف باید آن دسته از اقدامات قانونی یا اداری یا انضباطی را اتخاذ کند که ممکن است برای سرکوب اعمال زیر‌در هنگامی که به طور عمدی صورت می‌گیرند، ضروری باشد :

 الف – هر گونه کاربرد اموال فرهنگی در جهت نقض کنوانسیون یا این پروتکل؛

ب – هر گونه صدور غیرقانونی، سایر نقل مکان‌ها یا انتقال مالکیت اموال فرهنگی از سرزمین اشغال شده در جهت تخلف از کنوانسیون یا این پروتکل.

‌بخش پنجم

 حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه‌ای که ویژگی بین‌المللی ندارند

‌ماده ۲۲ – مخاصمات مسلحانه فاقد ویژگی بین‌المللی

۱این پروتکل در صورت بروز مخاصمه مسلحانه فاقد ویژگی بین‌المللی که در درون سرزمین یکی از طرف‌ها صورت می‌گیرد، اعمال خواهد شد.

۲این پروتکل در وضعیت‌های آشوب و تنش داخلی مثل شورش و اعمال متخلفانه متفرق و پراکنده و سایر اعمال با ماهیت مشابه اعمال نخواهد‌شد.

۳هیچ چیز در این پروتکل برای تأثیر گذاشتن بر حاکمیت یک دولت یا مسؤولیت حکومت به وسیله کلیه روش‌های قانونی برای حفظ یا برقراری‌مجدد نظم و قانون در دولت یا دفاع از وحدت ملی و تمامیت ارضی دولت مورد استناد قرار نخواهد گرفت.

۴هیچ چیز در این پروتکل بر صلاحیت اولیه طرفی که در سرزمین وی مخاصمه مسلحانه فاقد ویژگی بین‌المللی به وقوع پیوسته است نسبت به‌تخلفات بیان شده در ماده (۱۵) تأثیری نخواهد گذاشت.

۵هیچ چیز در این پروتکل نمی‌تواند به عنوان توجیه مداخله مستقیم یا غیرمستقیم به هر دلیل در مخاصمه مسلحانه یا در امور داخلی یا خارجی‌طرفی که در سرزمین آن مخاصمه صورت گرفته است، مورد استناد قرار گیرد.

۶اعمال این پروتکل در مورد وضعیت موضوع بند (۱) تأثیری بر وضعیت حقوقی طرف‌های مخاصمه نخواهد داشت.

۷یونسکو می‌تواند خدمات خود را به طرف‌های مخاصمه ارائه نماید.

‌بخش ششم – موضوعات سازمانی

‌ماده ۲۳ – اجلاس طرف‌ها

۱اجلاس طرف‌ها هم‌زمان با کنفرانس عمومی یونسکو و در هماهنگی با اجلاس طرف‌های معظم متعاهد در صورتی که چنین اجلاسی توسط مدیر‌کل اعلام شود، تشکیل خواهد شد.

۲اجلاس طرف‌ها آیین رسیدگی خود را تصویب خواهد کرد.

۳اجلاس طرف‌ها وظایف زیر را خواهد داشت:

 الف – انتخاب اعضای کار گروه طبق بند (۱) ماده (۲۴) ؛

ب – تأیید اصول راهنمای تنظیم شده به وسیله کار گروه طبق جزء (‌الف) بند (۱) ماده ۲۷) ؛

پ – ایجاد اصول راهنما برای نظارت بر نحوه استفاده از صندوق به وسیله کار گروه؛

ت – بررسی گزارش ارائه شده به وسیله کار گروه طبق جزء (ت) بند (۱) ماده (۲۷)؛

ث – بحث در مورد هر مشکل مربوط به اعمال این پروتکل و در صورت اقتضاء ارائه توصیه.

۴بنا به درخواست حداقل یک پنجم طرف‌ها، مدیر کل، اجلاس فوق‌العاده طرف‌ها را تشکیل خواهد داد.

‌ماده ۲۴ – کار گروه حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه

۱بدین وسیله کار گروه حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه تشکیل می‌شود. کار گروه متشکل از دوازده (۱۲) عضو می‌باشد‌که توسط اجلاس طرف‌ها انتخاب می‌شوند.

۲کار گروه سالانه یک بار اجلاس عادی خواهد داشت و هرگاه ضروری تشخیص دهد، اجلاس‌های فوق‌العاده برگزار خواهد کرد.

۳در تعیین اعضای کار گروه، طرف‌ها تلاش خواهند نمود تا نمایندگی عادلانه مناطق و فرهنگ‌های مختلف دنیا را تضمین نمایند.

۴طرف‌های عضو کار گروه اشخاصی را به عنوان نماینده خود انتخاب خواهند کرد که در زمینه‌های میراث فرهنگی، دفاعی یا حقوق بین‌الملل واجد‌شرایط باشند و تلاش خواهند کرد با مشورت با یکدیگر تضمین نمایند که کار گروه در کل شامل متخصصان کافی در تمامی زمینه‌های مزبور باشد.

‌ماده ۲۵ – دوره تصدی

۱یک طرف به مدت چهار سال برای عضویت در کار گروه انتخاب خواهد شد و فقط یک بار برای انتخاب مجدد بلافاصله واجد شرایط خواهد بود.

۲صرف‌نظر از مقررات بند (۱)، دوره تصدی نیمی از اعضای انتخاب شده در زمان اولین انتخاب در پایان اولین نشست عادی اجلاس طرف‌ها که به‌موجب آن انتخاب شده‌اند خاتمه خواهد یافت. این اعضاء به قید قرعه توسط رئیس این اجلاس پس از اولین انتخاب تعیین خواهند شد.

‌ماده ۲۶ – آیین رسیدگی

۱کار گروه، آیین رسیدگی خود را تصویب خواهد کرد.

۲اکثریت اعضاء حد نصاب را تشکیل خواهند داد. تصمیمات کار گروه با اکثریت دو سوم اعضای رأی دهنده اتخاذ خواهد شد.

۳اعضاء در رأی‌گیری نسبت به هر تصمیم مربوط به اموال فرهنگی که تحت تأثیر مخاصمه مسلحانه‌ای قرار گرفته‌اند که آنها طرف مخاصمه هستند،‌شرکت نمی‌کنند.

‌ماده ۲۷ – وظایف

۱کار گروه وظایف زیر را خواهد داشت :

 الف – تنظیم اصول راهنما برای اجرای این پروتکل؛

ب – اعطاء ، تعلیق یا لغو حمایت عالی اموال فرهنگی و ایجاد، حفظ و افزایش فهرست اموال فرهنگی تحت حمایت عالی؛

پ – مراقبت و نظارت بر اجرای پروتکل و ترغیب شناسایی اموال فرهنگی تحت حمایت عالی؛

ت – بررسی و اظهارنظر در مورد گزارش‌های طرف‌ها، درخواست توضیح در مواقع ضرورت و

تهیه گزارش خود در مورد اجرای این پروتکل برای‌اجلاس طرف‌ها؛

ث – دریافت و بررسی تقاضای کمک بین‌المللی به موجب ماده (۳۲)؛

ج – تعیین نحوه استفاده از صندوق؛

چ – اجرای سایر وظایفی که ممکن است توسط اجلاس طرف‌ها به آن محول گردد.

۲وظایف کار گروه در همکاری با مدیر کل صورت خواهد پذیرفت.

۳کار گروه با سازمان‌های دولتی و غیر دولتی ملی و بین‌المللی که اهدافی مشابه اهداف کنوانسیون، پروتکل اول آن و این پروتکل دارند همکاری‌خواهد نمود. کار گروه به منظور کمک در اجرای وظایفش می‌تواند برای شرکت در جلسات خویش از سازمان‌های تخصصی برجسته مثل سازمان‌هایی‌که روابطی رسمی با یونسکو دارند از جمله کار گروه بین‌المللی سپر آبی و نهادهای مؤسس آن در سمت مشورتی دعوت نماید. نمایندگان مرکز‌بین‌المللی مطالعه راجع به حفاظت و مرمت اموال فرهنگی (‌مرکز رم) و کمیته بین‌المللی صلیب سرخ نیز می‌توانند در سمت مشورتی دعوت شوند.

‌ماده ۲۸ – دبیرخانه

 کار گروه توسط دبیرخانه یونسکو که مجموعه اسناد و مدارک کار گروه و دستور کار اجلاس‌های آن را تهیه خواهد کرد یاری خواهد شد و مسؤولیت‌اجرای تصمیمات آن را نیز دارا می‌باشد.

‌ماده ۲۹ – صندوق حمایت از اموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه

۱بدین وسیله صندوقی با اهداف زیر تأسیس می‌شود :

 الف – تأمین کمک‌های مالی یا سایر کمک‌ها در حمایت از اقدامات مقدماتی یا سایر اقداماتی که باید در زمان صلح از جمله طبق ماده (۵)، بند (ب)‌ماده (۱۰) و ماده ۳۰) اتخاذ گردد ؛

ب – تأمین کمک‌های مالی یا سایر کمک‌ها در خصوص اقدامات اضطراری، موقتی و سایر اقداماتی که باید به منظور حمایت از اموال فرهنگی در طول‌مخاصمه مسلحانه یا برای جبران خسارت فوری پس از خاتمه مخاصمات از جمله طبق بند (‌الف) ماده (۸) اتخاذ گردد.

۲صندوق در انطباق با شرایط مقررات مالی یونسکو، صندوق امانی ایجاد خواهد کرد.

۳پرداخت‌های صندوق فقط برای مقاصدی که کار گروه طبق اصول راهنمای تعریف شده در جزء (پ) بند (۳) ماده (۲۳) در مورد آنها تصمیم‌گیری‌خواهد نمود هزینه خواهد شد. کار گروه می‌تواند کمک‌هایی را تنها برای مصرف در مورد برنامه‌ها یا پروژه‌های خاصی بپذیرد مشروط بر این که کار‌گروه در مورد اجرای چنین برنامه‌ها یا پروژه‌هایی تصمیم گرفته باشد.

۴منابع مالی صندوق شامل موارد زیر خواهد بود :

 الف – کمک‌های داوطلبانه طرف‌ها ؛

ب – کمک‌ها، هدایا یا ارث اعطاء شده به وسیله :

۱سایر دولت‌ها؛

۲یونسکو یا سازمان‌های نظام سازمان ملل متحد؛

۳سایر سازمان‌های بین‌الدولی یا غیر دولتی؛ و

۴نهادهای عمومی و خصوصی یا اشخاص حقیقی.

پ – هر منفعت حاصل از صندوق؛

ت – وجوه حاصل از تحصیل‌داری و دریافت‌های ناشی از برنامه‌های ترتیب داده شده به نفع صندوق؛ و

ث – سایر منابع مجاز به موجب اصول راهنمای حاکم در مورد صندوق.

‌بخش هفتم – انتشار اطلاعات و کمک بین‌المللی

‌ماده ۳۰ – انتشار

۱طرف‌ها از طرق مربوط و به ویژه به وسیله برنامه‌های آموزشی و اطلاعاتی تلاش خواهند کرد تا توجه و ارزش اموال فرهنگی را در بین تمام مردم‌خود تقویت نمایند.

۲طرف‌ها، این پروتکل را در وسیع‌ترین حد، هم در زمان صلح و هم در زمان مخاصمه مسلحانه منتشر خواهند نمود (‌از جمله همه اقدامات ضروری‌برای نشر مقررات این پروتکل در بین نیروهای نظامی که در عملیات سازمان ملل متحد مشارکت می‌نمایند

۳هر یک از مقام‌های نظامی یا غیرنظامی که در زمان مخاصمه مسلحانه دارای مسؤولیتی در رابطه با اجرای این پروتکل است باید کاملاً با متن آن آشنا‌باشد. بدین منظور طرف‌ها باید در صورت اقتضاء :

 الف – اصول راهنما و دستورالعمل‌های حمایت از اموال فرهنگی را در مقررات نظامی خود بگنجانند.

ب – در همکاری با یونسکو و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی مربوط، آموزش‌های زمان صلح و برنامه‌های آموزشی را اجراء نموده و توسعه دهند.

پ – اطلاعاتی را در مورد قوانین، مقررات اداری و اقدامات اتخاذ شده به موجب جزء‌های (‌الف) و (ب) از طریق مدیر کل برای یکدیگر ارسال نمایند.

ت – قوانین و مقررات اداری را که ممکن است برای تضمین اجرای این پروتکل اتخاذ نمایند در اسرع وقت از طریق مدیر کل برای یکدیگر ارسال‌نمایند.

‌ماده ۳۱ – همکاری بین‌المللی

 در موارد نقض جدی این پروتکل طرف‌ها متعهد می‌گردند که به صورت جمعی از طریق کار گروه یا به صورت فردی در همکاری با یونسکو و سازمان‌ملل متحد و در انطباق با منشور ملل متحد اقدام نمایند.

‌ماده ۳۲ – کمک‌های بین‌المللی

۱یک طرف می‌تواند از کار گروه برای اموال فرهنگی تحت حمایت عالی درخواست کمک بین‌المللی نماید و همچنین در ارتباط با آماده‌سازی،‌توسعه یا اجرای قوانین، مقررات اداری و اقدامات موضوع ماده (۱۰) درخواست کمک کند.

۲طرف مخاصمه‌ای که طرف این پروتکل نمی‌باشد اما طبق بند (۲) ماده (۳) مقررات آن را می‌پذیرد و آن را اجرا می‌کند می‌تواند کمک بین‌المللی‌متناسبی را از کار گروه درخواست نماید.

۳کار گروه قواعدی را برای طرح درخواست کمک بین‌المللی تصویب و اَ‌شکال کمک بین‌المللی را که می‌توان دریافت کرد، تعیین خواهد نمود.

۴طرف‌ها تشویق می‌شوند تا هر نوع کمک‌های فنی را از طریق کار گروه به طرف‌های پروتکل یا طرف‌های مخاصمه که آن را درخواست می‌کنند ارائه‌دهند.

‌ماده ۳۳ – کمک یونسکو

۱یک طرف می‌تواند از یونسکو برای سازماندهی حمایت از اموال فرهنگی خود همانند اقدامات اولیه برای ایمنی اموال فرهنگی، اقدامات بازدارنده‌و سازمانی برای موقعیت‌های اضطراری و گردآوری فهرست ملی اموال فرهنگی یا در ارتباط با هر مسأله ناشی از اجرای این پروتکل، کمک فنی‌درخواست نماید. یونسکو چنین کمکی را در محدوده تعیین شده به وسیله برنامه و منابع خود اعطاء خواهد کرد.

۲طرف‌ها تشویق می‌شوند تا کمک‌های فنی را در سطح دو یا چند جانبه فراهم نمایند.

۳یونسکو مجاز است تا به ابتکار خود پیشنهاداتی را در مورد این موضوعات به طرف‌ها بنماید.

‌ماده ۳۴ – حمایت ملی و بین‌المللی اعضاء سازمان سپر آبی و سایر اشخاص

۱طرف‌های این پروتکل و طرف‌های مخاصمه باید حمایت کنند از :

 الف – اعضاء کار گروه بین‌المللی سپر آبی هنگامی که در حال کار به روی حمایت از میراث فرهنگی در طول مخاصمه مسلحانه هستند یا هنگامی که‌مخاصمه تهدید کننده است؛

ب – اعضاء کار گروه‌های ملی سپر آبی و سایر اشخاص مسؤول حمایت از اموال فرهنگی در طول مخاصمه مسلحانه یا هنگامی که مخاصمه‌تهدیدکننده است.

۲طرف‌های این پروتکل و طرف‌های مخاصمه باید کار آنها را در حد ممکن نیز تسهیل نمایند.

۳اشخاص حمایت شده طبق بند (۱) مجاز به استفاده از نشانه طبق بند (۲) ماده (۱۷) کنوانسیون و استفاده از وسایل شناسائی پیش‌بینی شده در ماده(۲۱) مقررات می‌باشند.

‌بخش هشتم – اجرای این پروتکل

‌ماده ۳۵ – قدرت‌های حمایت‌کننده

 این پروتکل با همکاری قدرت‌های حمایت کننده مسؤول ایمنی منافع طرفهای مخاصمهاجراء خواهد شد.

‌ماده ۳۶ – تشریفات سازش

۱قدرت‌های حمایت‌کننده، مساعی جمیله خود را در تمام مواردی که تصور می‌نمایند کاربرد آن به نفع اموال فرهنگی است به ویژه اگر عدم توافقی‌بین طرفهای مخاصمه درمورد اجرا یا تفسیر مفاد این پروتکل وجود داشته باشد، به کار خواهند بست.

۲بدین منظور هر قدرت حمایت کننده می‌تواند به دعوت یک طرف، مدیر کل یا به ابتکار خود اجلاسی از نمایندگان طرف‌های مخاصمه و به ویژه‌مقام‌های مسؤول حمایت از اموال فرهنگی را در صورتی که مناسب بداند در سرزمین دولتی که طرف مخاصمه نیست، پیشنهاد نماید. طرف‌های‌مخاصمه ملزم خواهند بود به پیشنهادهای برگزاری اجلاس که به آنها ارائه می‌شود، ترتیب اثر دهند. قدرت‌های حمایت‌کننده شخصی را که متعلق به‌دولتی که طرف مخاصمه نیست یا شخصی را که به وسیله مدیر کل تعیین شده به طرف‌های مخاصمه پیشنهاد خواهند نمود تا در صورت تصویب آنها‌برای شرکت در جلسه در مقام رئیس دعوت گردد.

‌ماده ۳۷ – سازش در غیاب قدرت‌های حمایت کننده

۱در مخاصمه‌ای که هیچ قدرت حامی تعیین نشده باشد، مدیر کل می‌تواند مساعی جمیله یا عمل به موجب اشکال دیگر سازش یا میانجی‌گری را به‌منظور حل اختلاف مقرر بدارد.

۲به دعوت یک طرف یا مدیر کل، رئیس کار گروه می‌تواند به طرف‌های مخاصمه، برگزاری اجلاسی متشکل از نمایندگان آنها و به ویژه مقام‌های‌مسؤول حمایت از اموال فرهنگی را اگر مناسب بداند در سرزمین دولتی که طرف مخاصمه نیست پیشنهاد نماید.

‌ماده ۳۸ – ترجمه‌ها و گزارش‌ها

۱طرف‌ها، این پروتکل را به زبان‌های رسمی خود ترجمه و این ترجمه‌های رسمی را به مدیر کل ارسال خواهند نمود.

۲طرف‌ها هر چهار سال، گزارشی را در خصوص اجرای این پروتکل به کار گروه ارسال خواهند نمود.

‌ماده ۳۹ – مسؤولیت دولت

 هیچ یک از مقررات این پروتکل در خصوص مسؤولیت کیفری اشخاص تأثیری بر مسؤولیت دولت‌ها به موجب حقوق بین‌الملل از جمله وظیفه جبران‌خسارت نخواهد داشت.

‌بخش نهم – شروط نهایی

‌ماده ۴۰ – زبان‌ها

 این پروتکل به زبان‌های عربی، چینی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و اسپانیایی تنظیم شده و شش متن از اعتبار یکسان برخوردار می‌باشند.

‌ماده ۴۱ – امضاء

 این پروتکل تاریخ ۲۶ مارس ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸٫۱٫۶ هجری شمسی) را در بر خواهد داشت. این پروتکل برای امضاء تمام دولت‌های معظم متعاهد در لاهه از تاریخ ۱۷ می ۱۹۹۹ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ میلادی (۱۳۷۸٫۲٫۲۷ تا ۱۳۷۸٫۱۰٫۱۰‌هجری شمسی) مفتوح خواهد بود.

‌ماده ۴۲ – تنفیذ (‌پذیرش یا تصویب)

۱این پروتکل منوط به تنفیذ (‌پذیرش یا تصویب) دولت‌های معظم متعاهدی که آن را امضاء نموده‌اند طبق تشریفات قانون اساسی مربوط آنها خواهد‌بود.

۲اسناد تنفیذ (‌پذیرش یا تصویب) به مدیر کل تسلیم خواهد شد.

‌ماده ۴۳ – الحاق

۱این پروتکل از تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۸٫۱۰٫۱۱ هجری شمسی) برای الحاق دولت‌های معظم متعاهد مفتوح خواهد بود.

۲الحاق به وسیله تسلیم سند الحاق به مدیر کل صورت خواهد گرفت.

‌ماده ۴۴ – لازم‌الاجراء‌شدن

۱این پروتکل سه ماه بعد از تسلیم بیستمین سند تنفیذ (‌پذیرش، تصویب) یا الحاق لازم‌الاجراء خواهد شد.

۲پس از آن، این پروتکل برای هر طرف سه ماه پس از تسلیم سند تنفیذ (‌پذیرش، تصویب) یا الحاق لازم‌الاجراء خواهد شد.

۴۵لازم‌الاجراء‌شدن در شرایط مخاصمه مسلحانه وضعیت‌های موضوع مواد (۱۸) و (۱۹) کنوانسیون اعتبار فوری به اسناد تنفیذ (‌پذیرش یا تصویب) یا الحاق به پروتکل که به وسیله طرف‌های‌مخاصمه قبل یا پس از آغاز مخاصمات یا اشغال تسلیم شده است، خواهد داد. در این موارد مدیر کل باید مکاتبات موضوع ماده (۴۷) را به سریع‌ترین‌روش ارسال نماید.

‌ماده ۴۶ – انصراف

۱هر طرف می‌تواند از این پروتکل انصراف دهد.

۲انصراف به موجب سندی کتبی که به مدیر کل تسلیم می‌شود اطلاع داده خواهد شد.

۳انصراف یک سال پس از دریافت سند انصراف نافذ خواهد شد. به هر حال اگر در پایان این دوره طرف منصرف درگیر مخاصمه مسلحانه باشد، این‌انصراف تا پایان مخاصمات یا تا هنگامی که عملیات باز گردان اموال فرهنگی تکمیل شود – هر کدام که مؤخرتر باشد نافذ نخواهد شد.

‌ماده ۴۷ – اطلاعیه‌ها

 مدیر کل، تمام دولت‌های معظم متعاهد و همچنین سازمان ملل متحد را از تسلیم کلیه اسناد تنفیذ (‌پذیرش یا تصویب) یا الحاق پیش‌بینی شده در مواد(۴۲) و (۴۴) و همچنین انصراف پیش‌بینی شده در ماده (۴۶) مطلع خواهد نمود.

‌ماده ۴۸ – ثبت نزد سازمان ملل متحد

 این پروتکل در انطباق با ماده (۱۰۲) منشور ملل متحد، به درخواست مدیر کل نزد دبیرخانه سازمان ملل متحد ثبت خواهد شد. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده منضم به متن موافقتنامه شامل مقدمه و چهل و هشت ماده در جلسه علنی روز سه‌شنبه مورخ پنجم تیرماه یکهزار و‌سیصد و هشتاد مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۳۸۰٫۴٫۱۳ به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

«کنوانسیون حفظ و ترویج تنوع مظاهر فرهنگی»

 یک شنبه ، ۱۵ آبان ۱۳۹۰ ، ۱۳:۰۸کنفرانس عمومی سازمان آموزشی، علمی، فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در سی‌ و‌ سومین اجلاس خود در پاریس ۲۱-۳ اکتبر ۲۰۰۵ ادامه‌ی مطلب

کنوانسیون بین المللی منع بمب گذاریهای تروریستی

کنوانسیون بین المللی منع بمب گذاریهای تروریستی

مجمع عمومی؛ با عنایت به قطعنامه شماره ۶۰/۴۹ مورخ ۹ دسامبر ۱۹۹۴ که طی آن مجمع اعلامیه ای در خصوص « اقدامات جهت محو تروریسم بین المللی» صادر نمود و؛ با عنایت به قطعنامه شماره ۲۱۰/۵۱ مورخ ۱۰ دسامبر ۹۶ و با توجه به متن پیش نویس کنوانسیون منع بمب گذاری تروریستی تهیه شده توسط گروه کاری کمیته ششم و کمیته موقت، که به موجب قطعنامه ۲۰/۵۱ مورخ ۱۷ دسامبر تشکیل شده بود.
۱٫کنوانسیون بین المللی راجع به منع بمب گذاریهای تروریستی که ضمیمه قطعنامه حاضر است را تصویب می نماید،و بر آن است تا این کنوانسیون را در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک،از ۱۲ ژانویه ۱۹۹۸ الی ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ برای امضا مفتوح نگه دارد .
۲٫ مصرانه از تمام کشورها می خواهد تا آن را امضاء،تصویب، قبول یا تأیید نمایند یا به آن ملحق گردند. هفتاد و دومین جلسه عمومی ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ ضمیمه کنوانسیون بین المللی راجع به منع بمب گذاریهای تروریستی کشورهای عضو این کنوانسیون، با عنایت به اهداف و اصول منشور ملل متحد در خصوص حفظ صلح و امنیت بین المللی و ارتقای سطح حسن همجواری و روابط دوستانه و همکاری بین کشورها؛ با نگرانی عمیق از گسترش فراگیرا اعمال تروریستی به هر شکل و صورتی؛ با یادآوری اعلامیه صادره در جلسه برگزاری مراسم پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۹۹۵؛ همچنین با عطف به اعلامیه صادره در خصوص « اقدامات جهت محو تروریسم بین المللی » منضم به قظعنامه شماره ۶۰/۴۹ مورخ ۹ دسامبر ۱۹۹۴ مجمع عمومی که در بخشی از آن آمده است: « کشورهای عضو سازمان ملل متحد رسماً بر محکومیت بی قید و شرط تمام اعمال،روشها و اقدامات تروریستی به عنوان رفتارهایی جنایتکارانه و غیر قابل توجیه تأکید مجدد می نماید؛ در هر کجا و توسط هر کسی ارتکاب شود از جمله:اقداماتی که سبب به مخاطره افتادن روابط دوستانه بین کشورها و ملتها گردد و تمامیت ارضی و امنیت کشورها را مورد تهدید قرار دهد»؛ با توجه به این که اعلامیه فوق کشورها را تشویق می نماید تا، « سریعاً دامنه مقررات حقوقی بین المللی موجود را در خصوص جلوگیری، مهار و محو تروریسم در تمامی اشکال و جنبه های آن با هدف تضمین وجود چارچوب قانونی جامع که تمام جوانب این مسأله را تحت پوشش قرار دهد، مورد بازنگری قرار دهند »؛
با عطف به قطعنامه شماره ۲۱۰/۵۱ مجمع عمومی مورخ ۱۷ دسامبر ۱۹۹۶ و اعلامیه متمم و نیز اعلامیه سال ۱۹۹۴ راجع به اقدامات جهت محو تروریسم بین المللی که بدان پیوست است؛ با التفات به این که حملات تروریستی از طریق وسایل انفجاری و سایر ابزارهای کشنده به طور فزاینده ای فراگیر شده است؛ و نیز با توجه به این که در حال حاضر مقررات حقوقی چند جانبه موجود به نحو کافی این حملات را تحت پوشش قرار نمی دهد؛ و با حصول به این اعتقاد که نیاز مبرمی به ارتقای همکاری بین المللی بین کشورها در تنظیم و اتخاذ اقدامات مؤثر و عملی به منظور پیشگیری از این گونه اعمال تروریستی و تعقیب و مجازات عاملین آن وجود دارد؛ با بذل عنایت به این که رویداد چنین اعمالی سبب نگرانی عمیق کل جامعه بین المللی را فراهم آورده است؛
با یادآوری این که فعالیتهای نیروهای نظامی کشورها تابع قواعد حقوق بین المللی خارج از چارچوب این کنوانسیون بوده و این که مستثنی کردن اعمالی خاص از دامنه شمول این کنوانسیون موجب چشم پوشی کردن یا مشروع وقانونی نمودن این افعال غیر قانونی نشده و یا مانع تعقیب قانونی آن اعمال بر اساس قوانین دیگر،نخواهد شد؛ به شرح ذیل توافق نمودند:
ماده ۱به لحاظ این کنوانسیون،
۱٫« تسهیلات متعلق به دولت یا کشور »؛ هرگونه امکانات یا وسایل دایمی یا موقت که مورد استفاده یا تحت اختیار نمایندگان یک کشور، اعضای دولت، قوه مقننه یا قضاییه قرار دارد یا آن که توسط کاکنان یک دولت یا هر یک از مقامات دولتی یا نهادهای عمومی دیگر و یا کارکنان و یا مقامات رسمی یک سازمان درون دولتی، در ارتباط با وظایف رسمی آنها مورد استفاده قرار گیرد یا در اختیار آنها باشد، را شامل می گردد.

.۲٫« امکانات زیربنایی »؛هرگونه امکانات عمومی یا خصوصی که در جهت تهیه یا توزیع خدمات برای منافع عامه مانند آب، فاضلاب، انرژی، سوخت و یا ارتباطات باشد را شامل می گردد .
۳٫ « مواد منفجره دیگر یا ابزار انفجاری مهلک »؛ اطلاق می شود به : الف. سلاح یا ابزاری انفجاری یا آتش زا که به منظور کشتن یا وارد ساختن جراحت جدی جسمانی یا خسارات عمدهمالی، طراحی شده یا دارای چنین قابلیتی باشد. ب. سلاح یا ابزاری که به منظور کشتن، ورود جراحت جدی جسمانی یا خسارات عمده مالی از طریق آزاد کردن،انتشار یا تراکم مواد شیمیایی سمی، عوامل بیولوژیکی یا سموم یا مواد مشابه یا پرتوافکنی و یا مواد رادیواکتیویته طراحی شده و یا چنین قابلیتی داشته باشد.
۴٫« نیروهای نظامی کشور »؛ به نیروهای مسلح یک کشور که تحت قوانین داخلی کشور در جهت هدف اصلی دفاع امنیت ملی سازماندهی شده، تحت آموزش قرار گرفته و تجهیز شده باشند و افرادی که به منظور پشتیبانی از این نیروهای مسلح تحت امر،کنترل و مسؤولیت رسمی آنها هستند، اطلاق می شود.
۵٫ « اماکن عامه »؛ یعنی بخشهایی از یک ساختمان، زمین، خیابان، آبراه یا هر محل دیگری که، خواه به صورت مداوم، متناوب یا موردی که برای عموم قابل دسترسی یا باز باشد، و مرکز هر گونه فعالیت مالی، تجاری، فرهنگی، تاریخیی، آموزشی، مذهبی، دولتی، تفریحی و سرگرمی باشد و یا اماکن مشابهی که قابل دسترس عموم بوده و یا برای استفاده آنها باز باشد.
۶٫ سیستم حمل و نقل عمومی»؛ یعنی کلیه امکانات، وسایل و تجهیزات عمومی یا خصوصی که برای دسترسی عموم یا به طور مستقیم به خدمات حمل و نقل اشخاص یا بار می پردازد یا در جهت آن به کار گرفته می شود.
ماده ۲
۱٫ یک شخص مرتکب یکی از جرایم مندرج در مفاد این کنوانسیون می گردد،اگر او به طور غیر قانونی و از روی عمد ماده منفجره یا دیگر مواد مرگبار را در داخل، یا مقابل اماکن عام المنفعه، وسایل دولتی یا ملی، وسیله حمل و نقل عمومی یا وسایل زیربنایی، (به قصد اهداف زیر) تحویل، مسلح یا منفجر نماید: الف. به قصد کشتن یا ایراد جراحت شدید جسمانی؛ و یا ب. به قصد تخریب گسترده اماکن، امکانات یا وسایل ذکر شده، جایی که این تخریب، تحقیقاً یا احتمالاً منجر به ورود خسارت عمده اقتصادی گردد.
۲٫همچنین یک شخص مرتکب جرمی می شود، اگر او تلاش کند تا یکی از جرایم مندرج در پاراگراف اول این ماده را مرتکب شود،
۳٫ همچنین یک شخص مرتکب جرمی می شود، اگر او:
الف. به عنوان معاون در ارتکاب یکی از جرایم مذکور در بند ۱ یا ۲ این ماده، مشارکت کند؛
ب. با سازماندهی یا هدایت افراد دیگر آنان را به ارتکاب جرایم مذکور در بند ۱ یا ۲ این ماده سوق دهد؛
ج. به هر طریق دیگری در ارتکاب یک یا چند مورد از جرایم مذکور در بند ۱ یا ۲ این ماده با گروهی از افراد که با هدف مشترکی فعالیت می کنند مشارکت نماید؛ و چنین مشارکتی عمدی قلمداد خواهد شد،خواه آن جرم یا جرایم مزبور را با هدف گسترش فعالیت مجرمانه عمومی، خواه در راستای هدف گروهی خاص و یا با علم به قصد آن گروه مرتکب شود.
ماده ۳
این کنوانسیون شامل مواردی که جرم درون یک کشور روی می دهد نخواهد شد و این در صورتی است که مجرم ادعایی و قربانیان جرم اتباع یک کشور هستند، و آن مجرم ادعایی در قلمرو سرزمینی یک کشور دیگر یافت می شود، که در این حالت و طبق بند ۱ یا ۲ ماده ۶ این کنوانسیون هیچ کشوری، توجیهی مبنی بر اعمال صلاحیت خود، به استثنای مقررات مواد ۱۰ الی ۱۵ که، بنا بر اقتضاء در آن موارد اعمال می شود، نخواهد داشت.
ماده ۴
در صورت ضرورت هر یک از کشورهای عضو اقدامات ذیل را اتخاذ خواهد کرد: الف. جرایم مذکور در ماده ۲ این کنواسیون را به عنوان جرایم کیفری تحت حقوق داخلی خود درج می کنند؛ ب. جرایم مذکور را با وضع مجازاتهای مناسب، و التفات به ماهیت خطرناک آنها، قابل مجازات می کنند.
ماده ۵
هر یک از کشورهای عضو در صورت ضرورت چنین اقداماتی را از قبیل وضع قانون داخلی در حالت مقتضی، اتخاذ خواهند نمود؛ به منظور آن که اطمینان حاصل شود اعمال مجرمانه مندرج در قلمرو این کنوانسیون، به ویژه در مواردی که آن جرایم به صورت عمدی یا حساب شده در جهت ایجاد جوی از وحشت در جامعه یا در گروهی از اشخاص یا افراد خاصی باشد، ارتکاب شود، تحت هیچ شرایطی قابل گذاشت از طریق ملاحظات سیاسی، فلسفی، ایدئولوژیکی، نژادی، قومی،مذهبی یا گونه های مشابه دیگر نبوده و بایستی به کیفرهای متناسب با ماهیت خطرناک این جرایم مجازات شوند.
ماده ۶
۱٫ هر یک از کشورهای عضو به هنگام ضرورت در صورتی اقداماتی را در جهت اعمال صلاحیت خود بر جرایم مندرج در ماده ۲ اتخاذ خواهند نمود که:
الف. جرم ارتکابی در داخل سرزمین آن کشور روی داده باشد؛
ب. جرم ارتکابی بر روی عرشه کشتی که پرچم آن کشور را حمل می کند یا در هواپیمایی که در زمان ارتکاب جرم یا تحت قوانین آن کشور ثبت شده است،روی داده باشد؛
ج. جرم توسط یکی از اتباع آن کشور ارتکاب یافته باشد.
۲٫ هر یک از کشورهای عضو نیز در صورتی می توانند در مورد چنین جرایمی اعمال صلاحیت نمایند که:
الف. جرم ارتکابی بر علیه یکی از اتباع آن کشور صورت یافته باشد؛
ب. جرم علیه یکی از اماکن دولتی یا مربوط به آن کشور در خارج، مانند سفارتخانه یا اماکن دیپلماتیک یا کنسولی آن کشور ارتکاب یافته باشد؛
ج. جرم توسط فردی بدون تابعیت که اقامتگاه عادی او در سرزمین آن کشور است،ارتکاب یافته باشد؛
د. جرم ارتکابی در نتیجه تلاش برای اجبار آن کشور به انجام یا عدم انجام امری صورت یافته باشد؛
ه. جرم در هواپیمایی که تحت نظر دولت آن کشور هدایت می گردد ارتکاب یافته باشد.
۳٫ هر یک از کشورهای عضو متعاقب تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق به این کنوانسیون باید دبیر کل سازمان ملل متحد را از مواردی که طبق بند ۲ این ماده بر اساس حقوق داخلی خود صالح دانسته است،مطلع سازد. کشور عضو موظف است در صورت بروز هر تغییری بلافاصله دبیر کل را مطلع سازد.
۴٫ همچنین هر یک از کشورهای عضو در صورت لزوم اقداماتی نیز در جهت اعمال صلاحیت بر جرایم مندرج در ماده ۲ اتخاذ خواهند نمود و این امر در مواردی است که متهم در سرزمین آن کشور باشد و کشور مورد نظر از تسلیم او به هر یک از کشورهای عضوی که صلاحیت خویش را بر طبق بند ۱ یا ۲ این ماده پذیرفتند، خودداری نماید. ۵٫ این کنوانسیون حق اعمال هر گونه صلاحیت کیفری را که یک کشور عضو بر اساس قوانین داخلی خود می پذیرد، نادیده نمی گیرد.
ماده ۷
۱٫ متعاقب دریافت اطلاعات در خصوص وجود فرد مجرم و یا متهم به ارتکاب یکی از جرایم مندرج در ماده ۲ در سرزمین خود، کشور عضو مورد نظر بر اساس قوانین داخلی خود اقدامات ضروری را برای تحقیق در خصوص وقایع مندرج در اطلاعات واصله اتخاذ خواهد کرد.

۲٫ پس از احراز وضعیت خطرناک، کشور عضوی که مجرم یا متهم در سرزمین آن وجود دارد، براساس قوانین داخلی خود اقدامات متناسبی را در جهت حصول اطمینان نسبت به موجودیت آن شخص به منظور تعقیب یا استرداد وی اتخاذ می نماید.
۳٫ هر فرد که در ارتباط با وی اقدامات مندرج در بند ۲ این ماده صورت پذیرد استحقاق موارد زیر را خواهد داشت:
الف. بدون تأخیر با نزدیکترین نمایندگی مربوطه کشوری که شخص تابعیت آن را دارد یا به هر عنوان حافظ حقوق وی می باشد و یا در صورتی که فرد فاقد تابعیت کشوری باشد،کشور آن سرزمینی که او عادتاً در آنجا اقامت دارد، ارتباط حاصل نماید؛
ب. با نماینده ای از آن کشور ملاقات نماید؛
ج. از حقوق خود مندرج در بند الف و ب آگاه گردد.
۴٫ حقوق مندرج در بند ۳ این ماده باید مطابق با قوانین و مقررات داخلی کشوری که مجرم یا متهم در آن وجود دارد اعمال گردد،مشروط به این که قوانین و مقررات مذکور قابلیت تأثیر کامل در جهت اهداف حقوق ناشی از بند ۳ را داشته باشد.
۵٫ مقررات بندهای ۳ و ۴ ماده حاضر، در خصوص حق هر کشور عضوی که مدعی است براساس بند ۱ (ج) یا ۲ (ج) ماده ۶ صلاحیت دارد تا از کمیته بین المللی صلیب سرخ برای ایجاد ارتباط و ملاقات با فرد متهم دعوت به عمل آورد، باید بدون هیچ گونه تعقیب و پیش داوری اعمال گردد.
۶٫ زمانی که یک کشور عضو فردی را براساس این ماده بازداشت می نماید، موظف است سریعاً به طور مستقیم یا از طریق دبیر کل سازمان ملل متحد، تمام کشورهای عضو را که مطابق بند ۱ و ۲ ماده ۶ دارای صلاحیت هستند، و در صورت مصلحت هر یک از کشورهای ذی نفع دیگر را نسبت به دستگیری آن شخص و اوضاع و احوال حاکم بر حبس او، مطلع سازد. کشوری که تحقیقات موضوع بند ۱ ماده حاضر را انجام می دهد باید بلافاصله اعضای مذکور را از یافته های خود مطلع ساخته و آنها را از تصمیم خود مبنی بر اعمال صلاحیت آگاه نماید .
ماده ۸
۱٫ چنانچه کشور عضوی که متهم در سرزمین آن وجود دارد، آن فرد را، در مواردی که ماده ۶ اعمال می شود، مسترد ننماید، ملزم خواهد بود که موضوع را بی رنگ و بدون هیچ استثنایی، و با قطع نظر از این که آیا جرم در قلمرو آن کشور ارتکاب یافته یا نه،جهت تعقیب و انجام کامل مراحل دادرسی طبق قوانین داخلی آن کشور به مراجع صلاحیتدار ارجاع نماید. مقامات صالحه باید بر اساس همان شیوه ای که در صورت ارتکاب هر جرم دیگر با همان درجه از اهمیت تحت قوانین آن کشور اتخاذ می کردند، تصمیم گیری نمایند.
۲٫ هر گاه یک کشور عضو براساس قوانین داخلی خود مجاز به تسلیم یا به هر صورتی تحویل یکی از اتباع خود تنها در تحت شرایطی باشد که آن شخص برای تحمل مجازات ناشی از محاکمه یا دادرسی که طی آن درخواست استرداد یا تحویل وی شده است،به آن کشور برگردانده شود،و چنانچه دولت مذکور و دولت خواهان استرداد، با این شرط و سایر شروط در صورت مقتضی موافقت نمایند،این چنین استرداد یا تحویل تبعه، برای ایفای تعهد مندرج در بند ۱ ماده حاضر کفایت خواهد نمود.
ماده ۹
۱٫ پیش از لازم الاجرا شدن این کنوانسیون، جرایم مذکور در ماده ۲ به عنوان جرایمی قابل استرداد،در هر یک از معاهدات استرداد مجرمین موجود بین کشورهای عضو،درج خواهد شد. کشورهای عضو مکلف هستند تا چنین جرایمی را به عنوان جرایم قابل استرداد در هر معاهده استرداد مجرمینی که متعاقباً بین آنها امضا خواهد شد، درج نمایند.
۲٫ هنگامی که کشور عضوی که استرداد مجرمین را مشروط به وجود معاهده ای می داند، با تقاضای استرداد مجرمین از کشور دیگری که دارای معاهده استرداد مجرمین با آن کشور نیست مواجه شود، کشور عضو تقاضا شونده در صورت تمایل می تواند این کنوانسیون را به عنوان اساس حقوقی استرداد مجرمین در ارتباط با جرایم مندرج در ماده ۲ تلقی نماید. استرداد مجرمین باید مطابق با سایر شرایط مقرر طبق قوانین کشور مورد تقاضا صورت گیرد.
۳٫ کشورهای عضو که استرداد مجرمین را مشروط به وجود معاهده ننموده اند، جرایم مذکور در ماده ۲ را بین خود، مطابق با شرایط مقرره طبق حقوق کشور مورد تقاضا، به عنوان جرایم قابل استرداد به رسمیت می شناسند.
۴٫ در راستای اهداف استرداد مجرمین بین کشورهای عضو، جرایم مندرج در ماده ۲ ، عنداللزوم به عنوان جرایمی تلقی خواهند شد که نه تنها در محل وقوع بلکه همچنین در سرزمین کشورهایی که صلاحیت خود را مطابق بند ۱ و ۲ ماده ۶ مسجل می دانند،ارتکاب شده باشند.
۵٫ مقررات کلیه معاهدات استرداد مجرمین و ترتیبات منعقده بین کشورهای عضو در ارتباط با جرایم مندرج در ماده ۲ بین کشورهای عضو تا آن مقداری که با این کنوانسیون مغایرت داشته باشند، اصلاح شده فرض خواهند شد.
ماده ۱۰
۱٫ در خصوص جرایم مندرج در ماده ۲ کشورهای عضو در حد وسیعی با همدیگر در ارتباط با مراحل تحقیق، یا رسیدگیهای کیفری یا استرداد، از جمله معاضدت در جمع آوری دلایلی که در دسترس آنان بوده و برای رسیدگیها ضروری می باشد، مساعدت خواهند نمود.
۲٫ کشورهای عضو باید تعهدات خود، مقرر در بند۱ ماده حاضر را، مطابق با هر معاهده یا ترتیبات دیگری در خصوص معاضدت حقوقی دو جانبه ای که بین آنها ممکن است وجود داشته باشد ایفا نمایند،در صورت فقدان چنین معاهدات یا ترتیباتی، کشورهای عضو طبق قوانین داخلی خود با یکدیگر همکاری خواهند نمود.
ماده ۱۱
هیچ یک از جرایم مندرج در ماده ۲ در راستای اهداف استرداد مجرمین یا معاضدات حقوقی دو جانبه، به عنوان جرمی سیاسی یا جرمی مرتبط با یک جرم سیاسی یا جرمی با انگیزه های سیاسی تلقی نمی گردد. بر این اساس، تقاضای استرداد یا معاضدت حقوقی دو جانبه در خصوص چنین جرمی، نباید به صرف این که آن جرم، جرمی سیاسی یا جرمی در ارتبط با یک جرم سیاسی یا جرمی با انگیزه های سیاسی است، پذیرفته نشود.
ماده ۱۲
هیچ یک از مفاد این کنوانسیون، تعهدی را بر کشور عضو در خصوص استرداد مجرمین یا معاضدت حقوقی دو جانبه، در جایی که کشور عضو تقاضا شونده بنا بر دلایل اساسی بر این باور باشد که، درخواست استرداد نسبت به جرایم مندرج در ماده ۲ یا درخواست معاضدت حقوقی دو جانبه نسبت به آن جرایم، به منظور تعقیب یا مجازات فردی به دلیل نژاد، مذهب،تابعیت،منشأ قومی یا عقیده سیاسی صورت پذیرفته است، یا آن که قبول چنین درخواستی موقعیت آن شخص را به خاطر این دلایل به مخاطره می اندازد، تحمیل نخواهند کرد.
ماده ۱۳
۱٫ فردی که در بازداشت به سر می برد و یا در حال گذراندن محکومیت خود در سرزمین یک کشور عضو می باشد و حضور وی در یک کشور عضو دیگر جهت ادای شهادت، تعیین هویت یا هر نوع دیگر همکاری جهت یافتن مدارک برای تحقیق یا تعقیب جرایم مندرج در این کنوانسیون مورد درخواست باشد، ممکن است تحت شرایط ذیل به آن کشور منتقل شود: الف. فرد مذکور آزادانه رضایت خود را اعلام نماید؛ ب. مقامات صلاحیتدار هر دو کشور،بر اساس آن شرایطی که مناسب می دانند،موافقت نمایند.
۲٫ باعنایت به اهداف این ماده: الف. کشوری که شخص به آن جا منتقل می گردد صلاحیت و مسؤولیت دارد که فرد منتقل شده را در توقیف خویش قرار دهد، مگر آن که کشوری که شخص از آن منتقل شده است غیر آن را مطالبه کرده یا به گونه دیگری اجازه داده باشد؛ ب. کشوری که فرد به آن منتقل می گردد، موظف است طبق توافق قبلی و یا به هر صورت دیگری که مورد موافقت مقامات صلاحیتدار هر دو کشور قرار گرفته است، بی درنگ به تعهد خود مبنی بر باز گرداندن شخص بازداشت شده، عمل نماید. ج. کشوری که شخص به آن منتقل می گردد نبایستی کشور انتقال دهنده را ملزم به آغاز مراحل استرداد جهت بازگرداندن آن شخص نماید. د. شخص منتقل شونده بابت مقدار زمانی که در کشور انتقال دهنده در بازداشت بوده،گواهی دال بر طی آن مدت جهت محاسبه مدت زمانی که در بازداشت کشور انتقال گیرنده قرار می گیرد،دریافت خواهد کرد.
۳٫ به جز در مواردی که کشور عضوی که یک فرد طبق مفاد ماده حاضر به آن منتقل می شود،توافق نموده باشد، نمی توان شخص مورد نظر را با هر تابعیتی که دارد،به واسطه اعمال یا محکومیتهای زمان پیش از ترک کشور انتقال دهنده، مورد تعقیب کیفری یا بازداشت قرار داد یا هر گونه محدودیتی در آزادی وی ایجاد نمود.
ماده ۱۴
هر فرد که به موجب این کنوانسیون تحت بازداشت قرار می گیردیا نسبت به وی اقدامات دیگری اعمال می شود و یا در جریان مراحل دادرسی قرار می گیرد باید با ضمانت اعمال رفتار عادلانه از جمله بهره مندی از کلیه حقوق و تضمینات منطبق با قوانین دولتی که در آن به سر می برد و مقررات حقوق بین الملل مانند حقوق بین الملل راجع به حقوق بشر،برخوردار گردد.
ماده ۱۵
کشورهای عضو در جلوگیری از جرایم مندرج در ماده ۲، به ویژه در مواردزیر همکاری خواهند نمود:
الف. در صورت لزوم از طریق اتخاذ همه گونه اقدامات عملی از قبیل قانونگذاری داخلی خود به منظور جلوگیری و مبارزه با ارتکاب جرایم در سرزمین خود جهت آن جرایمی که در داخل یا خارج از کشورشان ارتکاب می یابد و نیز از قبیل اقدامات بازدارنده در سرزمین خود برای فعالیتهای غیر قانونی افراد، گروهها و سازمانهایی که به تشویق، ترغیب، سازماندهی و حمایت مالی از روی علم یا اقدام در شروع به ارتکاب جرایم مندرج در ماده ۲ می پردازند.
ب. از طریق مبادله اطلاعات دقیق و موثق مطابق با قوانین داخلی کشور و هماهنگی اداری و سایر اقدامات مناسب برای جلوگیری از ارتکاب جرایم مندرج در ماده ۲٫
ج. در صورت اقتضاء از طریق انجام تحقیق و توسعه شیوه های کشف مواد منفجره و سایر مواد خطرناکی که منجر به مرگ یا صدمات جسمانی می گردند؛ انجام مشاوره هایی برای توسعه استانداردهای نشانه گذاری مواد منفجره به منظور تشخیص منشأ آنها به عنوان تحقیقات پس از انفجار، مبادله اطلاعات در مورد اقدامات پیشگیرانه، همکاری و انتقال فن آوری، تجهیزات و مواد مربوطه.
ماده ۱۶
کشور عضوی که مجرم ادایی (متهم) در آن تحت تعقیب قرار گرفته است براساس قوانین داخلی خود یا آیین دادرسی قابل اعمال، نتیجه نهایی محاکمات را به اطلاع دبیر کل سازمان ملل متحد خواهد رساند و دبیر کل نیز سایر کشورهای عضو را مطلع خواهد نمود.
ماده ۱۷
کشورهای عضو به تعهدات خود طبق این کنوانسیون مطابق با اصول تساوی دولتها و تمامیت ارضی کشورها و عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر عمل خواهند نمود.
ماده ۱۸
هیچ مقرره ای در این کنوانسیون به یک کشور عضو حق نمی دهد تا در قلمرو سرزمین کشور عضو دیگری، مبادرت به اعمال صلاحیت و انجام وظایفی نماید که طبق قوانین داخلی آن کشور عضو انحصاراً برای مقامات آن کشور خود حفظ شده است.
ماده ۱۹
۱٫ مفاد این کنوانسیون هیچ گونه تأثیری بر حقوق، تعهدات و مسؤولیتهای دیگر کشورها و اشخاص براساس حقوق بین المللی، به ویژه اهداف و اصول منشور ملل متحد و حقوق بشر دوستانه بین المللی نخواهد داشت.
۲٫ این کنوانسیون بر فعالیتهای نیروهای مسلح در طول درگیری نظامی مستفاد از حقوق بشر دوستانه بین المللی که آن قوانین بر آنها حاکم است، و نیز بر فعالیتهای انجام یافته توسط نیروهای نظامی یک کشور در اجرای وظایف رسمی آنان تا بدان حد که تحت قوانین حقوق بین الملل می باشد، حاکم نیست.
ماده ۲۰
۱٫ هر نوع اختلاف بین دو یا چند کشور عضو در خصوص تفسیر یا اعمال این کنوانسیون که قابل حل از طریق مذاکره در مدت زمانی معقولی نباشد، بنا به درخواست یکی از آن کشورهای عضو به داوری ارجاع خواهد شد. چنانچه در فاصله ۶ ماه از تاریخ درخواست داوری طرفین نتوانند در مورد چگونگی ساختار داوری توافق نمایند هر یک از طرفین مطابق با اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری می توانند اختلاف را طی درخواستی به این دیوان ارجاع نمایند.
۲٫ هر کشور ممکن است عدم تعهد خود به بند ۱ این ماده را در زمان امضا، تصویب، پذیرش، تأیید، یا الحاق به این کنواسیون اعلام نماید. سایر کشورهای عضو نیز در ارتباط با هر کشور دیگری که چنین حق شرطی را بر اساس بند ۱ برای خود محفوظ داشته است، تعهدات نخواهند داشت.
۳٫ هر کشور که شرطی را طبق بند ۲ این ماده برای خود محفوظ داشته است در هر زمان که بخواهد می تواند طی یادداشتی به دبیر کل سازمان ملل متحد انصراف خود را از آن شرط اعلام نماید.
ماده ۲۱
۱٫ این کنوانسیون برای امضاء کلیه کشورها از تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۹۸ لغایت ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک مفتوح خواهد بود.
۲٫ این کنوانسیون منوط به تصویب، پذیرش یا تأیید می باشد. اسناد تصویب، پذیرش یا تأیید باید نزد دبیر کل سازمان ملل متحد تودیع گردد.
۳٫ این کنوانسیون برای الحاق کلیه کشورها مفتوح خواهد بود؛ اسناد الحاق نزد دبیر کل سازمان ملل متحد تودیع می گردد.
ماده ۲۲
۱٫ این کنوانسیون در سی امین روز از تاریخ تودیع بیست و دومین سند تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق نزد دبیر کل سازمان ملل متحد، لازم الاجرا می گردد.
۲٫ این کنوانسیون برای هر کشوری که تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق آن به کنوانسیون پس از تودیع بیست و دومین سند تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق باشد، از سی امین روز پس از تودیع سند تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق توسط آن کشور،لازم الاجرا خواهد شد.
ماده ۲۳
هر یک از کشورهای عضو می تواند طی یادداشت مکتوبی به دبیر کل سازمان ملل متحد ابطال این اعلامیه را نسبت به خود اعلام دارد. چنین ابطالی یک سال پس از تاریخ دریافت یادداشت توسط دبیر کل سازمان ملل متحد مؤثر خواهد بود.
ماده ۲۴
نسخه اصلی این کنوانسیون که به زبانهای عربی، چینی، انگلیسی، فرانسه، روسی و اسپانیایی می باشد دارای اعتبار یکسان بوده و نزد دبیر کل سازمان ملل متحد تودیع میگردد تا نسبت به ارسال نسخ تأیید شده مربوطه به تمام کشورها اقدام نماید. با تصدیق مراتب فوق ـ امضا کنندگان زیر که از طرف دولتهای متبوع خود مجاز شناخته شده اند، این کنوانسیون را که برای امضا در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک مفتوح می باشد، در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۹۸ امضا نموده اند

کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با فساد (مصوب ٩/٨/١٣٨٢ هجری شمسی برابر بـا ٣١ اکتبـر۲۰۰۳ میلادی (مقدمه )

کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با فساد (مصوب ٩/٨/١٣٨٢ هجری شمسی برابر بـا ٣١ اکتبـر۲۰۰۳ میلادی

مقدمه

کشورهای عضو این کنوانسیون، با ابراز نگرانی از وخامت، مشکلات و تهدیدات ناشی از فساد نسبت به ثبات و امنیت جوامع کـه بـه سـنتها و ارزشهای دموکراسی، ارزشهای اخلاقی و عدالت لطمه میزند و توسعه پایدار و حاکمیـت قـانون را بـه خطـر می اندازد؛ همچنین با ابراز نگرانی درخصوص ارتباط بین فساد و سایر اشکال جرائم به ویـژه جـرائم سـازمان یافته و جرائم اقتصادی از جمله پولشویی؛ همچنین با ابراز نگرانی بیشتر درباره موارد فساد که مقدار زیادی از ذخایر مالی را دربر میگیرد و سهم اساسی منابع کشورها را تشکیل میدهد و ثبات سیاسی و توسعه پایدار آن کشورها را تهدید میکند؛

با اعتقاد به اینکه فساد، دیگر یک موضوع داخلی نیست بلکه پدیدهای فراملی است که بر تمامی جوامع و اقتصادها تأثیر میگذارد و همکاری بینالمللی را جهت جلوگیری و کنترل آن بـا اهمیـت مینماید؛ همچنین با اعتقاد به این که نگرش جامع و چند زمینه ای جهت جلوگیری و مبارزه با فـساد بـه نحـو مؤثری ضروری میباشد؛ همچنین با اعتقاد به اینکه وجود کمک فنی میتواند نقش مهمی را در ارتقاء قابلیت کشورها ازجمله ازطریق تحکیم ظرفیت و ایجاد روش متداول جهت جلوگیری و مبارزه مؤثر با فساد، ایفا کنـد؛ با اعتقاد به اینکه کسب غیرقانونی ثروت فردی بهویژه میتواند به نهادهای مردم سالار، اقتـصادهای ملـی و حاکمیت قانون ضربه بزند؛ با عزم جلوگیری، کشف و ممانعت مؤثر از نقل و انتقال بین المللی دارایی هـایی کـه به صورت غیرقانونی به دست آمده است و تحکیم همکاریهای بین المللی در جهت بازگردانـدن دارایـیهـا؛ بـا اذعان به اصول اساسی فرآیند قانونی مقتضی درجریانات رسیدگی کیفری و رسیدگیهای مدنی و اداری جهـت داوری درخصوص حقوق مربوط به اموال؛ با درنظر داشتن ایـن موضـوع کـه پیـشگیری و ریـشه کنـی فـساد مسؤولیت تمامی کشورها است و اینکه آنها باید با یکدیگر و با حمایت و دخالت افراد و گروههـای خـارج از بخش دولتی مثل جامعه مدنی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای جامعه مدار همکاری کنند، البتـه درصـورتی که قرار باشد تلاشهای آنها در این زمینه مؤثر باشد؛ با درنظر داشتن اصول مدیریت مناسـب امـور عمـومی واموال دولتی، عدالت، مسؤولیت و برابری دربرابر قانون و ضرورت حفاظت از یکپارچگی و شکوفا کردن فرهنگ رد فـساد؛ بـا تقـدیر از کـار کمیـسیون پیـشگیری از جـرم و عـدالت کیفـری و دفتـر جـرم و مـواد مخـدر سازمان ملل متحد درزمینه پیشگیری و مبارزه با فساد؛ یادآوری کارهای انجام شده بهوسیله سـایر سـازمانهای منطقهای و بین المللی در این زمینه، ازجمله فعالیتهای اتحادیه آفریقا، شورای اروپا، شورای همکـاری گمرکـیکه به سازمان جهانی گمرک نیز معروف است)، اتحادیه اروپا، اتحادیه کشورهای عربـی، سـازمان توسـعه و همکاری اقتصادی و سازمان کشورهای آمریکایی؛ با در نظر داشتن همراه با قدردانی از اسناد چندجانبه بـرای جلوگیری و مبارزه با فساد ازجمله و بهویژه کنوانسیون مبارزه با فساد میان کـشورهای آمریکـایی مـصوب ٢٩ مارس(١٩٩۶(میلادی ٩/١/١٣٧۴هجری شمسی سازمان کشورهای آمریکایی، کنوانـسیون مبـارزه بـا فـساد مقامهای جوامع اروپایی یا مقامهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا مصوب ٢۶ ) مه ١٩٩٧(مـیلادی ۵/٣/١٣٧۶هجری شمسی شورای اتحادیه اروپا، کنوانسیون مبارزه با رشوه خواری مقامهای دولتـی خـارجی در معـاملات تجاری بین المللی مصوب ٢٧ نوامبر (١٩٩٧ (میلادی ۶/٩/١٣٧۵ هجری شمسی، سازمان توسـعه و همکـاری اقتصادی، کنوانسیون حقوق کیفری درمورد فساد مـصوب ٢٧ ) ژانویـه ١٩٩٩(مـیلادی ٧/١١/١٣٧٧ هجـری شمسی کار گروه وزیران شورای اروپا، کنوانسیون حقوق مدنی درمورد فساد مصوب ۴ نوامبر (١٩٩٩ (میلادی ١٣/٨/١٣٧٨ هجری شمسی کار گروه وزیران شورای اروپا و کنوانسیون اتحادیه آفریقا درمـورد جلـوگیری و مبارزه با فساد مصوب ١٢ ژوئیـه (٢٠٠٣ (مـیلادی ٣١/۴/١٣٨٢ هجـری شمـسی اجـلاس سـران دولتهـا و کشورهای عضو اتحادیه آفریقا؛ با استقبال از لازم الاجراء شدن کنوانسیون سازمان ملل متحد درمورد مبارزه بـا جرائم سازمان یافته فراملی در تاریخ ٢٩ ) سپتامبر ٢٠٠٣ (میلادی ٧/٧/١٣٨٢ هجری شمسی، به شـرح زیـر توافق نمودهاند:

فصل اول ـ مقررات عمومی

ماده ـ١ بیان اهداف

اهداف این کنوانسیون عبارتند از:

الف ـ ارتقاء و تحکیم اقدامات جهت پیشگیری و مبارزه مؤثرتر و کاراتر با فساد.

ب ـ ارتقاء، تسهیل و حمایت از همکاریهای بین المللی و کمکهای فنی در زمینه پیشگیری و مبـارزه بـا فساد از جمله بازگرداندن داراییها.

پ ـ ترغیب امانتداری، پاسخگویی و مدیریت مناسب امور عمومی و اموال دولتی.

ماده ٢ ـ کاربرد اصطلاحات ازنظر این کنوانسیون:

الف ـ « مقام دولتی» اطلاق میشود به:

١ـ هر شخصی که دارای شغل قانون گذاری، اجرائی، اداری یا قضائی در کشور عضو اعم از انتصابی یـا انتخابی و دائم یا موقت باشد و حقوق دریافت کند یا نکند، صرفنظر از ارشدیت وی.

٢ـ هر شخص دیگری که کار دولتی را انجام میدهد ازجمله برای نهاد یا مؤسسات دولتی یا همانطور که در قانون داخلی کشور عضو تعریف شده است و همانگونه که در زمینه مربوط قانون کـشور عـضو به کار رفته است، خدمات دولتی ارائه میدهد.

٣ـ هر شخص دیگری که بهعنوان « مقام دولتی» در قانون کشور عضو تعریف شده باشد، در هر حـال از نظر بعضی از اقدامات مندرج در فصل (٢ (این کنوانسیون، مقام دولتی به معنی شخـصی اسـت کـه یک کار دولتی را انجام میدهد یا همانطور که در قانون داخلـی کـشور عـضو تعریـف شـده اسـت و همانگونه که در زمینه مربوط قانون کشور عضو به کار رفته است خدمات دولتی ارائه میدهد.

ب ـ « مقام دولتی خارجی» به هر شخصی اطلاق میشود که شغل قانونگذاری، اجرائی، اداری یا قـضائی یک کشور خارجی را اعم از انتصابی یا انتخابی برعهده دارد و هر شخصی که یک شـغل دولتـی را بـرای یک کشور خارجی ازجمله یک نهاد یا مؤسسه دولتی انجام میدهد.

پ ـ « مقام یک سازمان عمومی بین المللی» به کارمند بین المللی یا هر شخصی اطلاق میشود که توسـط چنین سازمانی مجاز میباشد از طرف آن سازمان اقدام نماید.

ت ـ « اموال» به داراییها از هر نوع اعم از مادی یا غیرمادی، منقول یا غیرمنقول، ملموس یا غیرملموس و اسناد قانونی یا اسناد مبین حق یا منافع در داراییهای مزبور اطلاق میشود.

ث ـ « عواید ناشی از جرم» به هر مالی اطلاق میشود که به صـورت مـستقیم یـا غیرمـستقیم ازطریـق ارتکاب جرم به دست آید.

ج ـ « مسدود کردن» یا « ضبط»، به جلوگیری موقت از انتقال، تبدیل، فروش یا جابـه جـایی یـا برعهـده گرفتن موقت مسؤولیت اداره یا کنترل اموال براساس دستور صادره توسط دادگاه یـا مرجـع صـلاحیتدار دیگر اطلاق میشود.

چ ـ « مصادره» که در موارد قابل اعمال شامل زیان و ازدست دادن است به محرومیت دائـم از امـوال بـا حکم دادگاه یا مرجع صلاحیتدار دیگر اطلاق میشود.

ح ـ « جرم اصلی» به هر جرمی اطلاق میشود که در نتیجه آن، عوایدی حاصل شده است که ممکن است همانطور که در ماده (٢٣ (این کنوانسیون تعریف شده است به صورت موضوع یک جرم در آید.

خ ـ « تحویل کنترل شده محموله» به فن تجویز ورود، گذر و خروج محموله های غیرقانونی یا مظنـون، از قلمرو یک یا چند کشور با آگاهی و تحت نظارت مقامات صلاحیت دار آنها با هدف تحقیق و تفحص دربـاره یک جرم و شناسایی افراد دخیل در ارتکاب جرم اطلاق میشود.

ماده٣ ـ دامنه شمول

١ـ این کنوانسیون طبق شرایط آن جهت پیشگیری، بررسی و پیگرد فساد و مسدود کردن، ضبط، مـصادره و بازگرداندن عواید ناشی از جرائم موضوع این کنوانسیون به کار خواهد رفت.

٢ـ ازنظر اجراء این کنوانسیون، در رابطه با جرائم احراز شده در آن، ضرورتی ندارد که حتماً منجر به خسارت یا لطمه به اموال دولتی شوند، مگر اینکه به صورت دیگری در آن بیان شده باشد.

ماده ـ۴ حفظ حاکمیت

١ـ کـشورهای عضو، تعهـدات خود براسـاس این کـنوانسـیون را طبق اصول حاکمیت برابر و تمامیت ارضی کشورها و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشـورها انجام خواهند داد.

٢ـ هیچ چیز در این کنوانسیون، یک کشور عضو را محق نمی نماید تا در قلمرو کشور دیگری اعمال صلاحیت و اجراء اموری را بنماید که منحصراً طبق قانون داخلی آن کشور برای مراجع آن کشور در نظر گرفته شده است.

فصل دوم ـ اقدامات پیشگیرانه

ماد ـ۵ه سیاستها و اقدامات پیشگیری از فساد

١ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی نظام حقوقی خـود، سیاسـتهای مـؤثر و هماهنـگ ضـد فـساد را کـه مشارکت جامعه را ارتقاء میدهد و اصول حاکمیت قـانون، مـدیریت مناسـب امـور عمـومی و امـوال دولتـی، یکپارچگی، شفافیت و مسؤولیت پذیری را منعکس میکند، توسعه داده و اجراء خواهد کرد یـا بـه آنهـا ادامـه خواهد داد.

٢ـ هر کشور عضو، تلاش خواهد نمود تا اقدامات مؤثری را با هدف پیشگیری از فساد به عمل آورده و آنهـا را ترغیب کند.

٣ـ هر کشور عضو، تلاش خواهد نمود تا به صورت متناوب اسناد قانونی مربوط و اقــدامات اداری را از نــظر تعـیین کـفایت آنها بـرای پیشـگیری و مـبارزه با فـساد ارزیابی نماید.

۴ـ کشورهای عضو، به نحو مقتضی و طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود با یکدیگر و سازمانهای منطقهای و بین المللی مربوط در جهت ارتقاء و توسعه اقدامات موضوع این ماده همکاری خواهند نمود. این همکاری ممکن است مشارکت در پروژهها و برنامههای بین المللی با هدف پیشگیری از فساد را دربر گیرد.

ماده۶ ـ نهاد یا نهادهای مسؤول پیشگیری از فساد

١ـ هر کشور عضو، براساس اصول اساسی نظام حقوقی یا درصورت اقتضاء، وجود نهاد یا نهادهایی را که بـه وسیله روشهایی مانند موارد زیر از فساد جلوگیری میکنند، تضمین خواهد کرد:

الف ـ اجراء سیاستهای موضوع ماده (۵ (این کنوانسیون ودرصورت اقتضاء نظارت و هماهنگی اجراء آن سیاستها.

ب ـ افزایش و نشر آگاهی درباره پیشگیری از فساد.

٢ـ هرکشور عضو، طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود، به نهاد یا نهادهای موضوع بند (١ (این ماده استقلال لازم را اعطاء خواهد نمود تا این نهاد یا نهادها را قادر سازد وظایف خود را فارغ از نفوذ غیرضـروری بـه نحـو مؤثری انجام دهند و منابع مادی لازم و کارکنان متخصص و آموزشی که چنین کارکنـانی ممکـن اسـت نیـاز داشته باشند تا وظایف خود را انجام دهند، تأمین خواهد نمود.

٣ـ هرکشور عضو، نام و نشانی مرجع یا مراجعی را که ممکن است در توسعه و اجراء اقـدامات ویـژه جهـت جلوگیری از فساد، سایر کشورهای عضو را یاری دهند، به دبیرکل سازمان ملل متحد اطلاع خواهد داد.

ماده ـ٧ بخش دولتی

١ـ هر کشور عضو، درصورت اقتضاء، براساس اصول اساسی نظام حقوقی خود تلاش خواهد نمود تا نظامهایی را با ویژگیهای زیر جهت استخدام، به کارگیری، حفظ، ارتقاء و بازنشستگی کارمندان و درصورت اقتضاء سایر مقامات دولتی غیرمنتخب اتخاذ و حفظ کند و تحکیم بخشد:

الف ـ براساس اصول کارآیی، شفافیت و معیارهای هدفمند مثل شایستگی، برابری و استعداد باشند.

ب ـ شامل مراحل کافی جهت گزینش و آموزش افراد بـرای مقامهـای دولتـی کـه بـه ویـژه دربرابـر فـساد آسیب پذیر هستند و درصورت اقتضاء چرخش کاری چنین افرادی برای مشاغل دیگر باشند.

پ ـ با درنظرگرفتن سطح توسعه اقتصادی کشور عضو، معیارهای پرداخت برابر و پاداش را ارتقاء دهد.

ت ـ برنامه های آموزشی و پرورشی را ارتقاء دهند تا آنها را قادر نمایند که الزامات اجـراء مناسـب، صـحیح و آبرومند وظایف عمومی را برآورده نمایند و آموزش تخصصی و مناسب را ارائه دهند تا آگاهی های آنها رانـسبت به خطرات فساد ذاتی دراجراء وظایفشان ارتقاء دهد. برنامههای مزبور ممکن است در موارد قابل اعمال، اشاره به استانداردها یا ضوابط رفتاری داشته باشد.

٢ـ هر کشور عضو، مطابق با اهداف این کنوانسیون و طبق اصول اساسی قانون داخلی خـود اتخـاذ اقـدامات قانونی و اداری مناسب را مدنظر قرار خواهد داد تا معیارهای مربوط به نامزدی و انتخاب جهت مشاغل دولتـی را ارائه دهد.

٣ـ هر کشور عضو، همچنین مطابق با اهداف این کنوانسیون و براساس اصول اساسی قانون داخلی خود اتخاذ اقدامات اداری و قانونی مقتضی را مدنظر قرار میدهد تا شفافیت در تـأمین مـالی نامزدهـا را بـرای مـشاغل منتخب دولتی و درجایی که صدق کند تأمین مالی احزاب سیاسی را نیز ارتقاء دهد.

۴ـ هر کشور عضو، براساس اصول قانون داخلی خود تلاش خواهد کرد تا نظامهـایی کـه شـفافیت را ارتقـاء میدهد و از تنازع منافع جلوگیری مینماید، اتخاذ و حفظ کرده و تحکیم بخشد.

ماده ـ٨ ضوابط مربوط به رفتار مقامات دولتی

١ـ هر کشور عضو، به منظور مبارزه با فساد، طبق اصول اساسی نظـام حقـوقی خـود یکپـارچگی، صـداقت و مسؤولیت را در بین مقامات دولتی خود ارتقاء خواهد داد.

٢ـ هر کشور عضو، به ویژه تلاش خواهد نمود تا درچهـارچوب نظـام حقـوقی و سـازمانی خـود مقـررات یـا استانداردهای رفتاری را جهت اجراء صحیح، آبرومندانه و مناسب عملکردهای دولتی بهکار برد.

٣ـ هر کشور عضو، به منظور اجراء مفاد این ماده، درصورت اقتضاء براساس اصول اساسی نظام حقوقی خـود، ابتکارات مربوط به سازمانهای منطقه ای، بین منطقه ای و چندجانبه مثل ضوابط بین المللی نحوه رفتـار مقامـات دولتی مندرج در ضمیمه قطعنامه شماره ۵٩/۵١ مورخ دوازده دسـامبر(١٩٩۶ (مـیلادی٢١/٩/١٣٧۵ هجـری شمسی مجمع عمومی را مدنظر قرار میدهد.

۴ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی قانون داخلی خود، برقـراری اقـدامات و نظامهـایی را جهـت تـسهیل گزارش دهی فساد به مراجع مربوط توسط مقامات دولتی درموقعی که به چنین اعمالی دراجـراء وظـایف خـود برخورد مینمایند، مورد بررسی قرار خواهد داد.

۵ ـ هر کشور عضو، درصورت اقتضاء و طبق اصول اساسی قانون داخلی خود تلاش خواهد نمود تا اقـدامات و نظامهای مورد نیاز مقامات دولتی را ایجاد نماید تا در رابطه با فعالیتهای بیرونی خود، استخدام، سرمایه گذاری، ذخایر مالی و هدایای کلان یا منافعی که ممکن است از آن، تضاد منافع در رابطه بـا وظـایف آنهـا بـه عنـوان مقامات دولتی بروز کند، اظهاریه هایی را برای مراجع مربوط تهیه نماید.

۶ ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی قانون داخلی خود، اتخاذ اقدامات انضباطی و غیره را نسبت به مقامات دولتی که ضوابط یا مقررات برقرار شده براساس این ماده را نقض میکنند، مدنظر قرار خواهد داد.

ماده ـ٩ کارپردازی دولتی و مدیریت منابع مالی دولتی

۱ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود، اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تـا نظامهـای کارپردازی مناسب را براساس شفافیت، رقابت و معیارهای عینی در تـصمیم گیـری کـه ازجملـه در رابطـه بـا جلوگیری از فساد مؤثر هستند برقرار نماید. چنین نظامهایی که ممکن است آسـتانه ارزشـهای مقتـضی را در اجراء، مورد توجه قرار دهد، ازجمله موارد زیر را مدنظر قرار خواهند داد: الف ـ توزیع عمومی اطلاعات مربوط به تشریفات کارپردازی و قراردادها ازجمله اطلاعات مربـوط بـه دعوت برای مناقصه و اطلاعات مربوط درباره اعطاء قراردادها که برای مناقصه گذاران بالقوه وقت کافی را فراهم میآورد تا پیشنهادهای مناقصه خود را تهیه و ارائه دهند. ب ـ برقراری شرایط مشارکت ازجمله گزینش و معیار اعطاء و مقررات مناقصه و انتشار آنها ازقبل. پ ـ استفاده از اهداف و معیارهای از پیش تعیین شده جهت تصمیمات مربوط به کارپردازی دولتی بـه منظور تسهیل تأیید بعدی اجراء درست مقررات یا تشریفات. ت ـ نظام مؤثر بررسی داخلی شامل نظام استیناف به منظور حصول اطمینـان از وجـود چـاره جوییهـا و راه چاره های قانونی درصورتی که قواعد یا تشریفات ایجاد شده بهموجب این بند به اجراء درنیاید. ث ـ درصورت اقتضاء اقداماتی جهت تنظیم مسائل مربوط به فرد مسؤول کارپردازی مثل اعلام سود در کارپردازیهای دولتی ویژه، بررسی مراحل کاری و نیازهای آموزشی.

 ٢ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود، اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا شـفافیت و مسؤولیت پذیری در مدیریت منابع مالی دولتی ارتقاء یابد. چنین اقداماتی از جمله موارد زیـر را دربـر خواهـد گرفت:

 الف ـ تشریفات تصویب بودجه داخلی.

 ب ـ گزارش بهموقع درآمدها و هزینه ها.

 پ ـ نظام حسابداری و ممیزی استاندارد و نظارت مربوط.

ت ـ نظامهای مؤثر و کارای مدیریت خطر و کنترل داخلی،

ث ـ درصورت اقتضاء اقدام اصلاحی، درصورت عدم رعایت الزامات مقرر به موجب این بند

٣ـ هر کشور عضو، اقدامات اداری و مدنی را برحسب ضرورت طبق اصول اساسی قانون داخلـی خـود اتخـاذ خواهد نمود تا یکپارچگی دفتر حسابرسی، سوابق، صورتحسابهای مالی یا سایر اسناد مربـوط بـه درآمـدها و هزینه های عمومی حفظ و از مخدوش شدن چنین اسنادی جلوگیری شود.

ماده ١٠ ـ گزارش دهی عمومی

هر کشور عضو، با مدنظر قرار دادن نیاز به مبارزه با فساد، طبق اصـول اساسـی قـانون داخلـی خـود، برحسب ضرورت اقدامات لازم را اتخاذ خواهد نمود تا شفافیت در بخش دولتی ازجمله با توجه به تـشکیلات، عملکرد و فرآیندهای تصمیم گیری آن، ارتقاء یابد. چنین اقداماتی ممکن است ازجمله موارد زیر را شامل شود:

الف ـ اتخاذ مراحل یا مقرراتی که به اعضاء جامعه امکان میدهد درصورت اقتضاء اطلاعاتی را درمورد تشکیلات، عملکرد و فرآینـدهای تـصمیم گیـری مـدیریت دولتـی آن و بـا درنظرگـرفتن حراسـت از زندگی خصوصی و دادههای شخصی، اطلاعاتی را درمورد تصمیم گیری ها و اعمـال قـانونی کـه بـه کلیـه اعضای جامعه مربوط میشود، بهدست آورند.

ب ـ درصورت اقتضاء تسهیل تشریفات اداری به منظور تسهیل دسترسی عموم به نهادهای تصمیم گیر صلاحیتدار.

پ ـ انتشار اطلاعاتی که ممکن است گزارشهای دورهای درخصوص خطرات فساد در مدیریت دولتـی آن را دربر گیرد.

ماده ١١ ـ تدابیر مربوط به قوه قضائیه و واحدهای دادستانی

١ـ با درنظر گرفتن استقلال قضائی و نقش مهم آن در مبارزه با فساد، هر کشور عضو طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود و بدون خدشه وارد آمدن به استقلال قضائی، اقداماتی را اتخاذ خواهد نمود تا یکپارچگی تقویـت شود و از فرصتهای فساد در بین اعضای قوه قضائیه ممانعت به عمل آید. چنین اقداماتی ممکن اسـت شـامل قواعد درخصوص رفتار اعضای قوه قضائیه شود.

٢ـ اقداماتی در همان راستا مثل مواردی که طبق بند (١ (این ماده اتخاذ شده اسـت، ممکـن اسـت در واحـد دادستانی در آن دسته از کشورهای عضوی که در آنجا بخشی از قوه قضائیه را تشکیل نمیدهد، اما از استقلال شبیه قوه قضائیه برخوردار است معرفی و به اجراء درآید.

ماده١٢ ـ بخش خصوصی

١ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی قوانین داخلی خود، اقداماتی را اتخاذ خواهـدنمود تـا از فـساد بخـش خصوصی جلوگیری کند، استانداردهای حسابرسی و ممیزی را در بخـش خـصوصی ارتقـاء دهـد و درصـورت اقتضاء مجازاتهای مؤثر، بازدارنده مدنی، اداری یا کیفـری مناسـب را بـه خـاطر قـصور در پیـروی از چنـین اقداماتی، درنظر بگیرد.

٢ـ اقدامات جهت دستیابی به این اهداف، ممکن است ازجمله شامل موارد زیر شود:

الف ـ ارتقاء همکاری بین نهادهای مجری قانون و واحدهای خصوصی مربوط.

ب ـ ترغیب توسعه استانداردها و تشریفات طراحی شده جهت حفظ یکپارچگی واحدهای خصوصی مربوط از جمله نحوه رفتار جهت اجراء درست، آبرومندانه و مناسب فعالیتهای شغلی و کلیه حرف مربوط و جلـوگیری از تنازع منافع و جهت ارتقاء استفاده از رویه های تجاری مناسب در بین مشاغل و در روابط قراردادی مشاغل بـا دولت.

پ ـ ارتقاء شفافیت در بین واحدهای خصوصی ازجمله درصورت اقتضاء اقداماتی درخصوص هویـت اشـخاص حقیقی و حقوقی دخیل در ایجاد و مدیریت شخصیت حقوقی شرکتها.

ت ـ پیشگیری از سوء استفاده از تشریفات مربوط به واحدهای خصوصی ازجمله تشریفات مربوط به یارانه هـا

و پروانه های اعطاء شده توسط مراجع دولتی جهت فعالیتهای بازرگانی.

ث ـ جلوگیری از تعارض منافع ازطریق وضع محدودیتها بهنحو مقتضی و برای مدت معقـولی بـر فعالیتهـای حرفهای مقامات دولتی قبلی یا استخدام مقامات دولتی توسط بخش خصوصی بعد از استعفاء یا بازنشـستگی درصورتی که چنین فعالیتها یا استخدامها به طور مستقیم به وظایفی مربوط شود که اینگونه مقامات دولتی در زمان تصدی برعهده یا بر آنها نظارت داشته اند.

ج ـ تضمین اینکه مؤسسات خصوصی با مدنظر قراردادن ساختار و اندازه خود، کنترلهای ممیزی داخلی کافی جهت کمک به جلوگیری و کشف فساد را دارند و اینکه حسابها و صورتحسابهای مالی لازم چنین مؤسـسات خصوصی مشمول ممیزی مناسب و تشریفات تأیید قرار گیرد.

٣ـ هر کشور عضو، جهت پیشگیری از فساد، طبق قوانین و مقررات خود که مربوط به حفـظ دفـاتر و سـوابق، اعلام کتبی وضع مالی و استانداردهای ممیزی و حسابرسی است، اقـدامات مقتـضی را جهـت ممنـوع کـردن اعمال زیر که با هدف ارتکاب هر یک ز جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون انجام شده اسـت، اتخـاذ خواهد نمود :

الف ـ دایر کردن حسابهای خارج از دفاتر.

ب ـ دایر کردن معاملات مخفی یا معاملاتی که به اندازه کافی مشخص نیستند.

پ ـ ثبت هزینههایی که وجود خارجی ندارد.

ت ـ ثبت دیون همراه با شناسایی نادرست اهداف آنها.

ث ـ استفاده از اسناد جعلی؛ و

ج ـ نابودی عمدی اسناد حسابداری قبل از موعدی که قانون پیشبینی کرده است.

۴ـ هر کشور عضو، اجازه کسر مالیات هزینه های تشکیل دهنده رشوهخواری را کـه یکـی از عناصـر تـشکیل دهنده جرائم احراز شده براساس مواد (١۵ ( و (١۶ (ایـن کنوانـسیون مـیباشـد و درصـورت اقتـضاء سـایر هزینه های متحمل شده در پیشبرد رفتار فسادآور را نخواهد داد.

ماده١٣ ـ مشارکت جامعه

١ـ هر کشور عضو، درچهارچوب امکانات خود و طبق اصول اساسی قانون داخلی خود، اقدامات مقتـضی را بـه عمل خواهد آورد تا شرکت فعالانه افراد و گروههای خارج از بخش دولتـی مثـل جامعـه مـدنی، سـازمانهای غیردولتی و سازمانهای جامعه مدار را جهت جلوگیری و مبارزه با فساد، ارتقاء دهد و آگاهی عمومی را در رابطه با وجود، علل و شدت و تهدید فساد ارتقاء دهد. مشارکت باید با انجام اقداماتی مانند موارد زیر تقویت شود:

الف ـ ارتقاء شفافیت و مشارکت مردم در فرآیند تصمیم گیری.

ب ـ تضمین این امر که مردم دسترسی مؤثر به اطلاعات دارند.

پ ـ انجام فعالیتهای مربوط به اطلاع رسانی همگانی که به عدم تحمل فساد و نیز برنامه های آموزشی مردمی ازجمله برنامه های درسی مدارس و دانشگاهها کمک میکند.

ت ـ ارج نهادن، ارتقاء و حمایت از آزادی جهت یافتن، دریافت، نشر و توزیع اطلاعات مربوط به فساد. این آزادی ممکن است منوط به بعضی محدودیتها باشد اما اینها فقط همانهایی خواهند بود که قـانون تعیـین کرده و برای موارد زیر لازم هستند:

(١(ـ احترام به حقوق یا حیثیت دیگران.

(٢(ـ حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا بهداشت یا اخلاق عمومی.

٢ـ هر کشور عضو اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا تضمین کند که نهادهای ضدفساد مربـوط موضـوع این کنوانسیون برای مردم شناخته شدهاند و درصورت اقتضاء دسترسی به این نهادها را جهت گزارشدهـی، ازجمله به صورت ناشناس از هر حادثهای که ممکن است طبق این کنوانسیون جرم تلقی شود، فراهم خواهـد آورد.

ماده١۴ ـ اقداماتی جهت پیشگیری از پولشویی

١ـ هر کشور عضو، موارد زیر را انجام خواهد داد:

الف ـ تشکیل نظام جامع نظارتی و کنترلی داخلی برای بانکها و سازمانهای مـالی غیربـانکی ازجملـه اشخاص حقیقی یا حقوقی که خدمات رسمی یا غیررسمی جهت انتقال پول یا اشـیاء ارزشـمند ارائـه میدهند و درصورت اقتضاء سایر نهادها بهویژه آنهایی کـه مـستعد پولـشویی هـستند، درچهـارچوب صلاحیت خود به منظور جلوگیری وکشف تمامی اشکال پولشویی. این نظام برشرایطی که مشتری باید داشته باشد و درصورت اقتضاء شناسایی مالک منافع، حفظ سوابق و گزارش نمودن معاملات مشکوک تأکید خواهد کرد.

ب ـ بدون خدشه وارد آمدن به ماده (۴۶ (این کنوانسیون، تـضمین ایـن کـه مراجـع اداری، نظـارتی، مجری قانون وسایر مراجع متعهد به مبارزه با پولشویی ( ازجمله و درصورت اقتضاء بـه موجـب قـانون داخلی، مراجع قضائی) این توانایی را دارند تا در سطوح ملی و بین المللی درچهـارچوب شـرایطی کـه قانون داخلی آن تعیین کرده است همکاری و تبادل اطلاعات نمایند و بدینمنظور ایجاد واحد اطلاعاتی مالی را مدنظر قرار خواهد داد تا به عنوان مرکز ملی جمعآوری، تجزیه و تحلیل و نشر اطلاعات مربوط به پولشویی بالقوه خدمت کند.

٢ـ کشورهای عضو، اجراء اقدامات امکانپذیر را جهت شناسایی و نظارت بر نقل و انتقال پـول و اسـناد قابـل انتقال در طول مرزهای خود با رعایت تضمینهایی به منظور حصول اطمینان از اسـتفاده مناسـب از اطلاعـات، بدون اینکه مانع نقل و انتقال سرمایه قانونی شود مدنظر قرار خواهند داد. چنین اقداماتی ممکن است شـامل الزام افراد و حرف به گزارش انتقال مقادیر معتنابه وجه و اسناد قابل انتقال شود.

٣ـ کشورهای عضو، اجراء اقدامات مقتضی و امکانپذیر را مدنظر قرار خواهند داد تا مؤسـسات مـالی از جملـه فرستندگان وجوه را ملزم به موارد زیر نمایند:

الف ـ جهت انتقال الکترونیکی وجوه و پیامهای مربوط، اطلاعات دقیق و معنیدار را دررابطه با شـخص بانی بر روی فرم درج کنند.

ب ـ چنین اطلاعاتی را در سراسر زنجیره پرداخت حفظ کنند؛ و

پ ـ اجراء اقدامات امنیتی دقیق، جهت انتقال وجوهی که حاوی اطلاعات کامل درخصوص شخص بانی نیست.

۴ـ در راستای ایجاد نظام نظارتی و کنترلی طبق این ماده و بدون خدشه واردآمدن بـه هـر مـاده دیگـر ایـن کنوانسیون، از کشورهای عضو درخواست میشود تا از ابتکارات مربوط به سازمانهای منطقهای، بـین المللـی و چندجانبه علیه پولشویی استفاده کنند.

۵ ـ کشورهای عضو، تلاش خواهند نمود تا همکاریهای جهانی، منطقهای، زیرمنطقـهای و دوجانبـه را در بـین مراجع نظارتی قضائی، مجری قانون و مالی به منظور مبارزه با پولشویی گسترش دهند.

فصل سوم ـ جرمانگاری و اجراء قانون

ماده ١۵ ـ ارتشاء مقامات دولتی داخلی

هر کشور عضو، اقدامات قانونی و سایر اقدامات لازم را اتخاذ خواهد نمود تا موارد زیر زمانی کـه بـه صـورت عمدی ارتکاب یافته باشند، به عنوان جرائم کیفری به حساب آیند:

الف ـ وعده، ارائه یا دادن امتیاز بی مورد به یک مقام دولتی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم برای خود آن مقام یا هر شخص یا واحد دیگر برای اینکه آن مقام در انجام وظایف رسمی خود عملی راانجام دهد یا از انجام آن اجتناب ورزد.

ب ـ درخواست یا قبول امتیاز بی مورد از طرف یک مقام دولتی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم برای خـود آن مقام یا هر شخص یا واحد دیگر برای اینکه آن مقام در انجام وظایف رسمی خود عملی را انجام دهـد یـا از انجام آن اجتناب ورزد.

ماده ١۶ ـ ارتشاء مقامهای دولتی خارجی و مقامهای سازمانهای عمومی بین المللی

١ـ هر کشور عضو، قوانین و سایر اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا وعده، ارائـه یـا دادن یـک امتیـازبی مورد به یک مقام دولتی خارجی یا مقام سازمان عمومی بین المللی برای خود آن مقام یا هر شخص یا واحد دیگر برای اینکه آن مقام در انجام وظایف رسمی خود عملی را انجام دهد یا از انجام آن اجتناب ورزد یا برای این که کسب و کاری را بدست آورد یا حفظ کند یا سایر امتیازهای بی مورد درارتباط با رفتار تجارت بین الملـل، درصورتی که به صورت عمدی ارتکاب یابد، جرم تلقی گردد.

٢ـ هر کشور عضو، اتخاذ قوانین و سایر اقدامات ضروری را مورد بررسی قرار خواهد داد تا درخواست یا قبول امتیاز بی مورد توسط یک مقام دولتی خارجی یا مقام سـازمان عمـومی بـینالمللـی بـه صـورت مـستقیم یـا غیرمستقیم برای خود آن مقام یا هر شخص یا واحد دیگر برای اینکه آن مقام در انجام وظایف رسمی خـود عملی را انجام دهد یا از انجام آن اجتناب ورزد، درصورتی که به صورت عمدی ارتکاب یابد، جرم تلقی گردد.

ماده١٧ـ حیف و میل، اختلاس و استفاده غیرمجاز از اموال توسط مقامهای دولتی هر کشور عضو، قوانین وسایر اقدامات ضـروری را اتخـاذ خواهـد نمـود تـا حیـفو میـل، اخـتلاس و دیگـر استفادههای غیرمجاز از هر مال یا وجوه دولتی یا شخصی یا اوراق بهادار یا هر چیز دیگر با ارزش توسط مقام دولتی در جهت منافع خود یا هر شخص یا واحد دیگر که بنا به موقعیت شغلی او به وی واگـذار شـده اسـت، درصورتی که به صورت عمدی ارتکاب یابد، جرم تلقی گردد.

 ماده ١٨ ـ اعمال نفوذ در معاملات هر کشور عضو، قوانین و سایر اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا موارد زیر، زمانی که به صورت عمـدی ارتکاب یابد، جرم تلقی گردد:

 الف ـ وعده، ارائه یا دادن امتیاز بیمورد به یک مقام دولتی یا هر شخص دیگر بهصـورت مـستقیم یـا غیرمستقیم برای اینکه آن مقام دولتی یا شخص از نفوذ واقعی یا فرضی خـود بـا هـدف کـسب امتیاز بیمورد از اداره یا مرجع دولتی کشور عضو برای شخص برانگیزنده این عمل یا هر شـخص دیگر سوء استفادهکند.

 ب ـ درخواست یا قبول مستقیم یا غیرمستقیم امتیاز بیمورد ازطرف مقام دولتی یا هـر شـخص دیگـر برای خود آن مقام یا شخص دیگر برای این که آن مقام دولتی یا آن شـخص از نفـوذ واقعـی یـا فرضی خود با هدف کسب امتیاز بیمورد از اداره یا مرجع دولتی کشور عضو سوء استفاده نماید.

 ماده ١٩ ـ سوء استفاده از وظایف هر کشور عضو، اتخاذ قوانین و سایر اقدامات مقتضی را مدنظر قرار خواهد داد تا سوءاسـتفاده از وظـایف یـا جایگاه یعنی اجراء یا قصور در اجراء عملی برخلاف قوانین توسط مقام دولتـی در حـین انجـام وظـایف خـود به منظور کسب امتیاز بیمورد برای خود یا شخص یا واحد دیگر، موقعی که به صـورت عمـدی ارتکـاب یابـد، بهعنوان جرم کیفری تلقی شود.

 ماده ٢٠ ـ دارا شدن منغیرحق هر کشور عضو، با توجه به قانون اساسی و اصول اساسی نظام حق وقی خود، اتخاذ قـوانین و سـایر اقـدامات لازم را مدنظر قرار میدهد تا دارا شدن من غیرحق یعنی افزایش چشمگیر داراییهای یک مقام دولتی را که به صورت معقول نمیتواند درارتباط با درآمد قانونی خود توضیح دهد، موقعی که به صورت عمدی ارتکـاب یابـد، جرم کیفری تلقی شود.

 ماده ٢١ ـ ارتشاء در بخش خصوصی هر کشور عضو، اتخاذ قوانین و سایر اقدامات مقتضی را مدنظر قرارخواهد داد تـا مـوارد زیـر در صـورتی کـه بهصورت عمدی در خلال فعالیتهای اقتصادی، مالی یا بازرگانی ارتکاب یافتهباشد، جرم کیفری تلقی شود: الف ـ وعده، ارائه یا دادن مستقیم یا غیرمستقیم امتیاز بیمورد به هر شخص، که در هر جایگاهی برای بخـش خصوصی فعالیت یا آن را اداره میکند برای خود آن شخص یا شخص دیگر برای اینکه وی با زیرپاگذاشـتن وظایف خود، عملی را انجام دهد یا از انجام آن خودداری نماید. ب ـ درخواست یا قبول مستقیم یا غیرمستقیم امتیاز بی مورد توسط هر شخص که در هر جایگاهی برای بخش خصوصی فعالیت یا آن را اداره میکند برای خود آن شخص یا شخص دیگر برای اینکه وی با زیرپاگذاشـتن وظایف خود، عملی را انجام دهد یا از انجام آن اجتناب ورزد.

 ماده ٢٢ ـ اختلاس اموال در بخش خصوصی هر کشور عضو، اتخاذ قوانین و سایر اقدامات مقتضی را مدنظر قرار خواهد داد تا ارتکـاب اخـتلاس در حـین فعالیتهای اقتصادی، مالی یا بازرگانی، توسط شخصی که در هر جایگاهی در بخش خصوصی فعالیت میکند یا آن را اداره میکند، از هر مالی، وجوه خصوصی یا اوراق بهادار یا هر چیز با ارزشی که به موجب جایگاه شـغلی وی، به او واگذار شدهاست، در صورتی که به صورت عمدی ارتکاب یافته باشد، به عنوان جـرم کیفـری تلقـی گردد.

 ماده ٢٣ ـ تطهیر عواید ناشی از جرم

 ١ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی قوانین داخلی خود، قوانین و اقداماتی ضروری را اتخاذ خواهد نمود تـا موارد زیر در صورتی که بهصورت عمدی ارتکاب یابد، جرم کیفری تلقی گردد:

 الف ـ

(١ (تبدیل یا انتقال اموالی که مشخص است از عواید جرم به دست آمدهاست، با هدف تغییر دادن یـا مخفی کردن منشاء غیرقانونی اموال یا کمک به هر شخصی که در ارتکاب جرم منتـسب، دخیـل بـوده است، به منظور گریز از عواقب قانونی عمل خود.

 (٢ (تغییر دادن یا مخفی کردن ماهیت واقعی، منبع، موقعیت، انتقال، جابه جایی یا مالکیت یا حقـوق در رابطه با اموالی که مشخص است از عواید جرم بهدست آمدهاست.

 ب ـ با رعایت مفاهیم بنیادی نظام حقوقی خود:

 (١ (استملاک، مالکیت یا استفاده از اموالی که در زمان دریافت، مـشخص اسـت کـه از عوایـد جـرم به دست آمده است

 ( ٢ (مشارکت، همکاری یا تبانی در توطئه جهت ارتکاب، تلاش بـرای ارتکـاب و کمـک، بـرانگیختن، تسهیل و مشاوره در ارتکاب هر جرمی که طبق این ماده احراز شده است.

 ٢ـ از نظر اجراء یا به کارگیری بند(١ : (این ماده

 الف ـ هر کشور عضو، درصدد خواهدبود تا بند(١ (این ماده را تا گستردهترین حد جرائم منتسب به کار گیرد.

 ب ـ هر کشور عضو، حداقل حد جامعی از تخلفات کیفری احراز شده طبق این کنوانسیون را به عنـوان جرائم انتسابی به حساب خواهد آورد .

 پ ـ از نظر ردیف (ب) فوق، جرائم انتسابی، شامل جرائم ارتکاب یافته هم در داخل و هم خارج از حوزه صلاحیت کشور عضو مورد بحث خواهد بود. به هر حال جرائم ارتکابی در خارج از حوزه صلاحیت یـک کشور عضو تنها زمانی جرم کیفری تلقی خواهدشد که رفتار مربوط، طبق قانون داخلی کشوری که جرم در آن ارتکاب یافتهاست، جرم کیفری تلقی شود و طبق قانون داخلی کشور عـضوی کـه ایـن مـاده را اعمال یا اجراء مینماید در صورت ارتکاب در آنجا نیز، جرم کیفری تلقی شود.

 ت ـ هـر کشور عضو، نسـخی از قوانینی که این ماده را قابل اجراء میسازد و هر تغییـر بعـدی چنـین قوانینی یا شرح مربوط به آن را به دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه خواهدداد.

ث ـ چنانچه اصول اساسی قوانین داخلی یک کشور عضو مقرر کند، آن کشور میتواند تصریح کند کـه جرائم درج شده در بند(١ (این ماده در رابطه با افرادی که جرم انتسابی را مرتکـب شـدهانـد، اعمـال نمیشود.

 ماده٢۴ ـ اختفاء هر کشور عضو، بدون خدشه وارد آمدن به مفاد ماده(٢٣ (این کنوانـسیون، اتخـاذ قـوانین و سـایر اقـدامات مقتضی را مدنظر قرار خواهد داد تا بعد از ارتکاب هر یک از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون و بدون اینکه شخص در چنین جرائمی شرکت داشته باشد، مخفی نمودن یا ادامه نگهداری اموالی که شخص دخیـل میداند که چنین اموالی ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون میباشد، درصورتی کـه ایـن امـر عمداً صورت گرفته باشد، جرم کیفری تلقی شود.

ماده ٢۵ ـ ممانعت از اجراء عدالت هر کشور عضو، قوانین و سایر اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا موارد زیـر درصـورتی کـه بـه صـورت عمدی صورت گیرد، جرم کیفری تلقی گردد: الف ـ استفاده از زور، تهدید یا ارعاب یا وعده، ارائه یا دادن امتیاز بیمورد برای برانگیختن شـهادت دروغ یـا دخالت در شهادت دادن یا ارائه مدارک و شواهد در دادرسی مربوط به ارتکاب جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون. ب ـ استفاده از زور، تهدید یا ارعاب برای مداخله در اجراء وظایف رسمی یک مقام قضائی یـا مجـری قـانون درارتباط با ارتکاب جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون، هیچ چیز در این بند خدشهای به حق کشورهای عضو برای وضع قوانینی که سایر طبقات مقامهای دولتی را مورد محافظت قرار میدهد، وارد نمیآورد.

 ماده ٢۶ ـ مسؤولیت اشخاص حقوقی

 ١ـ هر کشور عضو، طبق اصول حقوقی خود اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تـا در رابطـه بـا شـرکت در جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون، مسؤولیت اشخاص حقوقی را مشخص نماید.

 ٢ـ با توجه به اصول حقوقی کشور عضو، مسؤولیت اشخاص حقوقی ممکن است کیفری، مدنی یا اداری باشد.

٣ـ چنین مسؤولیتی بدون خدشه وارد آوردن به مسؤولیت کیفـری اشـخاص حقیقـی کـه جـرائم را مرتکـب شدهاند، خواهد بود.

 ۴ـ هر کشور عضو، بهویژه تضمین خواهد نمود که اشخاص حقوقی که طبق این ماده مسؤول شناخته میشوند مشمول مجازاتهای مؤثر، متناسب و کیفری یا غیر کیفری بازدارنده میشوند.

 ماده٢٧ ـ مشارکت در جرم و شروع به جرم

 ١ـ هر کشور عضو، قوانین و اقدامات لازم دیگر را اتخاذ خواهد نمود تا طبق قانون داخلی خود، مشارکت در هر سمتی مثل شراکت، معاونت یا تحریک جرمی که طبق این کنوانسیون احراز شده، جرم کیفری تلقی شود.

 ٢ـ هر کشور عضو، میتواند قوانین و سایر اقدامات ضروری را اتخاذ نماید تا طبق قـوانین داخلـی خـود، هـر تلاشی جهت ارتکاب جرمی که طبق این کنوانسیون احراز شده، جرم کیفری تلقی شود.

 ٣ـ هر کشور عضو، میتواند قوانین و سایر اقدامات لازم را اتخاذ نماید تا طبق قـانون داخلـی خـود، آمـادگی جهت جرم احراز شده براساس این کنوانسیون به عنوان جرم کیفری تلقی شود.

 ماده ٢٨ ـ آگاهی، قصد و نیت بهعنوان عناصر جرم آگاهی، قصد یا نیت لازم به عنوان عنصر جرم احراز شده براساس این کنوانسیون ممکـن اسـت از وضـعیت واقعی عینی استنتاج شود.

 ماده ٢٩ ـ قاعده مرور زمان هر کشور عضو، درصورت اقتضاء طبق قانون داخلی خود، قاعده مرور زمان طولانی را برقرار خواهد نمود که در آن دادرسیهای هر جرم احراز شده طبق این کنوانسیون را آغاز نماید و درصورتی که مجرم مورد ادعا از اجراء عدالت گریخته باشد، قاعده مرور زمان طولانیتر را برقرار یا تعلیق قاعده مرور زمان را پیشبینی خواهد کرد.

 ماده ٣٠ ـ پیگرد، رسیدگی قضائی و مجازات

 ١ـ کشور عضو، ارتکاب جرم احراز شده طبق این کنوانسیون را منوط به مجازاتهایی خواهد نمود که سـنگینی جرم را مدنظر قرار میدهند.

٢ـ کشور عضو، طبق نظام قانونی و اصول قانون اساسی خود، اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا تـوازن مناسب بین هر مصونیت یا مزایای قضائی اعطاء شده به مقامـات دولتـی خـود بـرای انجـام وظـایف آنهـا و درصورت لزوم امکان رسیدگی، پیگرد و رسیدگی قضائی مؤثر جرائم احراز شـده براسـاس ایـن کنوانـسیون ایجاد و حفظ شود.

 ٣ـ کشور عضو، تلاش خواهد نمود تا تضمین کند که هرگونه صلاحدید حق اعمال قضاوت شخصی به موجب قانون داخلی آن درمورد پیگرد افراد به خاطر جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون به منظور به حداکثر رساندن کارآیی اقدامات مربوط به اجراء قانون در رابطه با این جرائم و بـا توجه به ضرورت ممانعت از ارتکاب چنین جرائمی اعمال میشود.

 ۴ـ هر کشور عضو، درمورد جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون، طبق قـانون داخلـی خـود و بـا توجـه مقتضی به حق دفاع، اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا خواستار تضمین این امر شود که شرایط برقـرار شده در رابطه با تصمیمات مربوط به آزادی تا زمان محاکمه یا اسـتیناف، ضـرورت تـضمین حـضور مـتهم در دادرسیهای کیفری بعدی را مدنظر قرار میدهد.

 ۵ ـ هر کشور عضو در زمان رسیدگی به موضوع آزادی زودرس یا آزادی مشروط اشخاصی که به خاطر چنـین جرائمی محکوم شدهاند، سنگینی جرائم مربوط را مدنظر قرار خواهد داد.

 ۶ ـ هر کشور عضو تا حدی که با اصول اساسی نظام حقوقی آن مطابقت داشته باشد، برقراری رویـه هـایی را مدنظر قرار میدهد تا ازطریق آنها مقام دولتی متهم به جرم، برکنار، معلق یا با درنظر داشتن احترام به اصـل فرض بر بیگناهی، مجدداً توسط مرجع صلاحیتدار به کار گمارده شود.

 ٧ـ هر کشور عضو درصورتی که سنگینی جرم ایجاب کند تا حدی که مطابق با اصول اساسی نظام حقوقی آن باشد با حکم دادگاه یا هر وسیله مناسب دیگری برای مدتی که قانون داخلی آن تعیین کـردهاسـت، برقـراری رویههایی را جهت عدم صلاحیت اشخاصی که محکوم به جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون هستند، در موارد زیر مدنظر قرار خواهد داد: الف ـ تصدی سمت دولتی. ب ـ تصدی سمت در مؤسسهای که دولت مالک تمامی یا بخشی از آن باشد.

٨ ) ـ بند ١ (این ماده خدشهای به حق اعمال اختیارات انضباطی توسط مقامات صلاحیتدار نسبت بـه کارکنـان وارد نخواهد کرد.

 ٩ـ هیچ چیز در این کنوانسیون براصل توصیف جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون و دفاعیـات قـانونی قابل اجراء یا سایر اصول حقوقی حاکم بر قانونی بودن رفتاری که برای قانون داخلی کشور عضو در نظر گرفته شده است، تأثیر نخواهد گذاشت و چنین جرائمی طبق قانون مزبور مورد پیگرد و مجازات قرار خواهد گرفت.

 ١٠ـ کشورهای عضو تلاش خواهند نمود تا افرادی که به جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون محکـوم شدهاند را مجدداً وارد جامعه کنند.

 ماده ٣١ ـ مسدود کردن، ضبط و مصادره

 ١ـ هر کشور عضو تا سرحد امکان درچهارچوب نظام حقوقی خـود اقـدامات لازم را اتخـاذ خواهـد نمـود تـا مصادره موارد زیر را مقدور سازد:

 الف ـ عواید حاصل از جرائمی که براساس این کنوانسیون احراز شده یا اموالی که ارزش آن برابـر بـا چنـین عوایدی باشد.

 ب ـ اموال، تجهیزات یا سایر وسایلی که درجرائم احراز شده براساس این کنوانسیون بهکار رفته یا تصمیم بر این بوده که در آنها بهکار رود.

 ٢ـ هر کشور عضو اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا جهت مصادره نهایی، شناسایی، ردیـابی، مـسدود کردن یا ضبط هر مورد موضوع بند (١ (این ماده را میسر سازد.

 ٣ـ هر کشور عضو طبق قانون داخلی خود اقدامات قانونی و سایر اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا امور مربوط به اموال مسدود، ضبط و مصادره شده مشمول بندهای (١ (و (٢ (این ماده را توسط مقامهای صلاحیتدار اداره کند.

 ۴ـ چنانچه بخشی یا کل چنین عواید حاصل از جرم به اموال دیگر تبدیل یا تغییر شکل داده شده باشد، چنین اموالی مشمول اقدامات موضوع این ماده به جای آن عواید خواهد بود.

۵ ـ چنانچه چنین عواید حاصل از جرم با اموال به دست آمده از منابع قانونی مخلوط شده باشد، بدون خدشه وارد آوردن به هرگونه اختیار مربوط به مسدود یا ضبط کردن، چنین اموالی تا حد ارزش بـرآورده شـده عوایـد مخلوط شده مشمول مصادره خواهد بود.

 ۶ ـ درآمد یا منافع حاصل از عواید جرم، از اموالی که چنین عواید حاصل از جرم بـه آن تغییـر شـکل داده یـا تبدیل شده باشد یا از اموالی که چنین عواید حاصل از جرم با آن مخلوط شـده باشـد نیـز مـشمول اقـدامات موضوع این ماده، به همان روش و همان میزان عواید حاصل از جرم خواهد بود.

 ٧ـ از نظر این ماده و ماده (۵۵ (این کنوانسیون، هر کشور عضو به دادگاهها و سایر مقامات صـلاحیتدار خـود این اختیار را خواهد داد تا دستور دهند که سوابق بانکی، مالی یا بازرگانی در دسترس قرار گیرد یا ضبط شود . یک کشور عضو به موجب مفاد این بند به دلیل محرمانه بودن امور بانکی، از انجام اقدامات خودداری نخواهـد کرد.

 ٨ ـ کشورهای عضو میتوانند امکان ملزم بودن اینکه مجرم، منشاء قانونی بودن چنین عوایـد مـورد ادعـای ناشی از جرم یا سایر اموال مشمول مصادره را نشان دهد تا حدی که چنین الزامی مطابق بـا اصـول اساسـی قانون داخلی آن و ماهیت دادرسیهای قضائی یا سایر دادرسیها باشد، مورد بررسی قرار دهند.

 ٩ـ مفاد این ماده به نحوی تفسیر نخواهد شد که به حقوق شخص ثالث با حسن نیت، لطمه وارد آورد.

 ١٠ـ هیچ چیز در این ماده بر این اصل که اقداماتی که به آن مستند هستند طبق آن و با رعایت مفاد قانون داخلی کشور عضو تعریف شده و به اجراء درخواهند آمـد، تـأثیر نخواهد داشت.

 ماده ٣٢ ـ حمایت از شهود، کارشناسان و قربانیان

 ١ـ هر کشور عضو، براساس نظام حقوقی داخلی خود و درچهارچوب امکانات خود اقدامات مقتـضی را اتخـاذ خواهد نمود تا از شهود و کارشناسانی که درخصوص جرائم احراز شده براسـاس ایـن کنوانـسیون شـهادت میدهند و درصورت اقتضاء اقارب و سایر اشخاص نزدیک به آنها درمقابل تلافی یا تهدید بالقوه، حمایت مؤثر به عمل آورد.

٢ـ اقداماتی که در بند (١ (این ماده پیشبینی شده است، ممکن است بدون خدشه وارد آوردن به حقوق متهم از جمله رعایت تشریفات قانونی، شامل موارد زیر شود:

 الف ـ برقراری رویههایی جهت حمایت فیزیکی از چنین افرادی، ازجمله تا حدی کـه ممکـن و شـدنی باشد، جابهجایی آنها و درصورت اقتضاء عدم افشاء یا محدودیت افشای اطلاعات مربوط بـه هویـت و اینکه چنین افرادی کجا هستند.

 ب ـ تأمین قواعد مستند که به شهود و کارشناسان این امکان را بدهد تا به روشی شهادت دهنـد تـا سلامت چنین افرادی تضمین شود، مانند فراهم آوردن امکان ادای شهادت ازطریق استفاده از فناوری ارتباطی مثل ویدئو و سایر وسایل مناسب.

 ٣ـ کشورهای عضو، انعقاد موافقتنامه یا ترتیباتی با سایر کشورها را جهت تغییر محل زندگی افراد موضوع بند (١(این ماده، مدنظر قرار خواهند داد.

 ۴ـ مفاد این ماده درمورد قربانیان، تا حدی که بهعنوان شهود هستند، اعمال خواهدشد.

 ۵ ـ هر کشور عضو، با توجه به قانون داخلی خود بهگونهای عمل خواهد کرد که نظرات و نگرانیهای قربانیان در مراحل مناسب دادرسیهای کیفری علیه مجرمان به روشی که به حق دفاع لطمه وارد نیاورد، ارائه گردد و مدنظر قرار گیرد.

 ماده ٣٣ ـ حمایت از افراد گزارش دهنده هر کشور عضو، گنجاندن اقدامات مقتضی را به منظور تأمین حمایت از هر کسی که با حسن نیت و بنا به دلایل معقول، هر واقعیت مربوط به جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون را به مقامات صلاحیتدار گزارش دهـد در برابر هر رفتار غیرقابل توجیه، درنظام حقوقی داخلی خود مورد بررسی قرار خواهد داد.

ماده ٣۴ ـ عواقب فساد هر کشور عضو، با توجه مقتضی به حقوق افراد ثالث که با حسن نیت حاصل شده است، طبق اصـول اساسـی قانون داخلی خود اقداماتی را اتخاذ خواهد نمود تـا بـا پیامـدهای فـساد مقابلـه نمایـد. در ایـن چهـارچوب، کشورهای عضو میتوانند فساد را عامل مربوط در جریانات رسیدگی حقوقی برای لغو یا فسخ قـرارداد، پـس گرفتن امتیاز یا سایر اسناد مشابه تلقی نمایند یا هر عمل جبرانی دیگری را انجام دهند.

 ماده ٣۵ ـ جبران زیان هر کشور عضو، اقدامات ضروری را طبق اصل قانون داخلی خود اتخاذ خواهد نمود تا تـضمین کنـد افـراد یـا واحدهایی که در اثر فساد متحمل زیان شده اند، حق دارند تا علیه اشخاصـی کـه مـسؤول آن زیـان هـستند بهمنظور دریافت خسارت، اقامه دعوی نمایند.

 ماده ٣۶ ـ مراجع تخصصی هر کشور عضو، طبق اصول اساسی نظام حقوقی خود، وجود نهاد یا نهادها یا افراد متخصص در مبارزه با فساد ازطریق اجراء قانون را تضمین خواهد نمود . طبق اصول اساسی نظام کشور به عضو چنین نهاد یـا نهادهـا یـا افرادی، استقلال لازم اعطاء خواهد شد تا بتوانند به نحو مؤثر و بدون نفوذ نـامعقول، وظـایف خـود را انجـام دهند. چنین افراد یا کارکنان چنین نهاد یا نهادهایی باید از آموزش و منابع مناسب برخوردار باشند تا بتواننـد وظایف خود را انجام دهند.

 ماده ٣٧ ـ همکاری با مراجع مجری قانون

 ١ـ هر کشور عضو، اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا افرادی را که در ارتکاب جرم احراز شـده برطبـق این کنوانسیون شرکت میکنند یا کردهاند، ترغیب نماید تا اطلاعات مفید را به مراجع صلاحیتدار برای اهـداف تحقیقاتی و استنادی ارائه دهند و کمک واقعی ویژه به مراجع صلاحیتدار بنمایند تا به محروم کردن مجرمان از عواید جرم و پس گرفتن چنین عوایدی کمک شود.

٢ـ هر کشور عضو، در موارد مقتضی، امکان تخفیف مجـازات متهمـی را کـه همکـاری اساسـی در رابطـه بـا رسیدگی یا پیگرد جرم احراز شده طبق این کنوانسیون بنماید، مدنظر قرار خواهد داد.

 ٣ـ هر کشور عضو، طبق اصول اساسی قانون داخلی خود، امکان اعطاء مصونیت از پیگرد نسبت به فردی کـه همکاری اساسی را در جریان رسیدگی یا پیگرد جرم احراز شده براساس این کنوانسیون نموده است، مدنظر قرار خواهد داد.

۴ـ حمایت از چنین افرادی همانطور که در ماده (٣٢ (این کنوانسیون پیشبینی شده است، با اعمال تغییـرات لازم، انجام خواهد شد.

۵ ـ چنانچه شخص موضوع بند(١ (این ماده که در کشور عضو میباشد، بتواند کمـک اساسـی را بـه مراجـع صلاحیتدار کشور عضو دیگر ارائه دهد، کشورهای عضو مربوط طبق قانون داخلی خود درخـصوص ایـن ارائـه بالقوه رفتار مندرج در بندهای(٢ (و(٣ ( این ماده توسط کشور عضو دیگر میتوانند انعقاد موافقتنامه یا ترتیباتی را مورد بررسی قرار دهند.

 ماده٣٨ ـ همکاری بین مراجع ملی هر کشور عضو، اقداماتی که ممکن است ضروری باشد را طبق قانون داخلی اتخاذ خواهد نمود تا از یک طرف همکاری بین مراجع دولتی و نیز مقامات دولتی و از طرف دیگر مراجع مسؤول تحقیقات و پیگرد جرائم کیفری را تشویق نماید. این همکاریها ممکن است شامل موارد زیر شود:

الف ـ مطلع نمودن مراجع اخیر از ابتکارات خود، چنانچه زمینههای معقول برای اعتقاد به ارتکـاب هـر یک از جرائم احراز شده براساس مواد(١۵ ) ،(٢١ (و (٢٣ (این کنوانسیون وجود داشته باشد؛

 ب ـ ارائه تمامی اطلاعات به مراجع اخیر، بنا به درخواست .

 ماده٣٩ ـ همکاری بین مراجع ملی و بخش خصوصی

 ١ـ هر کشور عضو، اقداماتی که ممکن است لازم باشد را اتخاذ خواهد نمـود تـا طبـق قـانون داخلـی خـود، همکاری بین مراجع ملی تحقیق و پیگرد و واحدهای بخش خصوصی بهویژه مؤسسات مالی مربوط به مـسائل دخیل در ارتکاب جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون را ترغیب نماید.

 ٢ـ هر کشور عضو، تشویق اتباع خود و سایر افراد مقیم در قلمرو خود برای گزارش نمـودن ارتکـاب جـرائم احراز شده براساس این کنوانسیون به مراجع ملی تحقیق و پیگرد را مورد بررسی قرار خواهد داد.

 ماده۴٠ ـ رازداری بانکی هر کشور عضو، تضمین خواهد نمود که درمورد تحقیقات کیفری داخلی مربوط به جرائم احراز شـده براسـاس این کنوانسیون، راهکارهای مناسبی در نظام حقوقی داخلی آن وجود دارد تا بر موانعی که ممکن است از اجراء قوانین رازداری بانکی ناشی میشود، فائق آید.

 ماده ۴١ ـ سابقه کیفری هر کشور عضو، قوانین و سایر اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا تحت شرایط و بهمنظوری که مناسـب باشد، هرنوع محکومیت قبلی متهم مورد ادعا در کشور دیگـر جهـت اسـتفاده از ایـن اطلاعـات در جریانـات رسیدگی کیفری مربوط به جرم احراز شده طبق این کنوانسیون مدنظر قرار گیرد.

 ماده ۴٢ ـ صلاحیت قضائی

 ١ـ هر کشور عضو، اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا صلاحیت قضائی خـود را بـر جـرائم احـراز شـده براساس این کنوانسیون، درمواقع زیر اعمال نماید:

 الف ـ جرم در قلمرو آن کشور عضو صورت گرفته باشد؛

ب ـ جرم بر روی کشتیای که پرچم آن کشور عضو را برافراشته است یا هواپیمایی که طبق قوانین آن کشور عضو در زمان ارتکاب جرم ثبت شده، صورت گرفته باشد.

 ٢ـ با توجه به ماده (۴ (این کنوانسیون، یک کشور عضو میتواند صلاحیت قضائی خود را بر چنین جرائمـی در موارد زیر نیز اعمال کند:

 الف ـ جرم علیه تبعه آن کشور عضو ارتکاب یافته باشد؛

 ب ـ جرم توسط تبعه آن کشور یا فرد بدون تابعیت که محل اقامت او در قلمرو آن است، ارتکاب یافته باشد؛

 پ ـ جرم یکی از مواردی باشد که طبق ردیف (٢ (جزء (ب) بند(١ ( ماده (٢٣ (ایـن کنوانـسیون احـراز شده و خارج از قلمرو آن کشور و با هدف ارتکاب جرم احراز شده طبـق ردیفهـای(١ (و(٢ (جـزء (ب) بند(١ (ماده (٢٣ (این کنوانسیون در داخل قلمرو آن کشور ارتکاب یافته باشد.

 ت ـ جرم علیه کشور عضو ارتکاب یافته باشد.

٣ـ از نظر ماده (۴۴ (این کنوانسیون، هر کشور عضو اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا موقعی که مـتهم مورد ادعا در قلمرو آن کشور حضور دارد و چنین فردی را فقط به این دلیل که وی یکی از اتباع آن کشور است مسترد نمینماید، صلاحیت قضائی خود را بر جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون احراز نماید.

 ۴ـ هر کشور عضو، اقداماتی که ممکن است ضروری باشد را نیز میتواند اتخاذ نماید تا صلاحیت قضائی خود را بر جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون در زمانی که متهم مورد ادعا در قلمـرو آن حـضور دارد و او را مسترد نمینماید، احراز کند.

 ۵ ـ چنانچه کشور عضوی صلاحیت قضائی خود را به موجب بندهای (١ ( و(٢ (این ماده احراز میکند، مطلع یـا به صورت دیگری متوجه شده باشد که کشورهای عضو دیگری، تحقیق، پیگرد یا دادرسی قضائی را در رابطـه با همان رفتار صورت میدهند، مقامات صلاحیتدار آن کشورهای عضو درصورت اقتضاء با هدف هماهنگ کردن اقدامات خود با یکدیگر مشورت خواهند نمود.

 ۶ ـ بدون خدشه وارد آمدن به معیارهای حقوق بین الملل عمومی، این کنوانسیون مانع اعمال هرگونه صلاحیت کیفری احراز شده توسط یک کشور عضو طبق قانون داخلی نخواهد شد.

 فصل چهارم ـ همکاریهای بین المللی

 ماده ۴٣ ـ همکاریهای بین المللی

 ١ـ کشورهای عضو، طبق مواد (۴۴ (تا (۵٠ (این کنوانسیون در زمینه مسائل کیفری همکـاری خواهنـد نمـود. کشورهای عضو درصورت اقتضاء و مطابق نظام حقوقی داخلی خود کمک به یکدیگر در تحقیقـات و جریانـات رسیدگی مربوط به امور مدنی و اداری مربوط به فساد را مدنظر قرار خواهند داد.

 ٢ـ درزمینه همکاریهای بین المللی، هرزمان که جرم مضاعف یک ضرورت تلقی شود، چنانچه رفتاری که تأکید بر جرمی دارد که کمک به خاطر آن درخواست شده طبق قانون هر دو کشور عـضو جـرم کیفـری مـی باشـد، صرف نظر از این که آیا قوانین کشور عضو درخواست شونده جرم را در همان مقوله جرم قرار میدهد یا جرم را با همان واژه کشور درخواست کننده بنامد، اجراء شده تلقی میشود

ماده ۴۴ ـ استرداد

 ١ـ چنانچه شخصی که موضوع درخواست استرداد است در قلمرو کشور عضو درخواستشونده باشد، به شرط آنکه جرمی که استرداد به خاطر آن درخواست شده طبق قانون داخلی هردو کشور عضو درخواست کننـده و درخواست شونده قابل مجازات باشد، این ماده در رابطه با جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون بـه کـار خواهد رفت.

 ٢ـ با وجود مفاد بند(١ (این ماده، کشور عضوی که قانون آن اجازه میدهد، میتواند استرداد فرد را بـه خـاطر هر جرم مشمول این کنوانسیون که طبق قانون داخلی آن قابل مجازات نیست، امکانپذیر سازد.

 ٣ـ چنانچه درخواست استرداد شامل چندین جرم مختلف باشد و حداقل یکی از آنهـا طبـق ایـن مـاده قابـل استرداد باشد و تعدادی از آنها به دلیل مدت زندانی بودن آنها قابل استرداد نباشد اما مربوط به جرائمی باشـد که طبق این کنوانسیون احراز شدهاست، کشور عضو درخواست شونده میتواند این مـاده را در رابطـه بـا آن جرائم اعمال نماید.

 ۴ـ هر یک از جرائمی که این ماده در مورد آنها اعمال میشود، بهعنوان جـرم قابـل اسـترداد در هـر معاهـده استرداد موجود بین کشورهای عضو گنجانده شده تلقی میشود. کشورهای عـضو متعهـد هـستند تـا چنـین جرائمی را به عنوان جرائم قابل استرداد در هر معاهده استردادی که بین آنها منعقد می شود بگنجانند. کـشور عضوی که قانون آن اجازه میدهد درصورتی که از این کنوانسیون به عنوان مبنای استرداد استفاده کنـد، هـر جرمی را که طبق این کنوانسیون احراز شده است، جرم سیاسی تلقی نخواهد کرد.

 ۵ ـ چنانچه کشور عضوی که استرداد را منوط به وجود معاهدهای نماید و درخواستی را جهت استرداد از کشور عضو دیگری دریافت کند که با آن معاهده استرداد ندارد، میتواند این کنوانسیون را اساس قانونی استرداد در رابطه با هر جرمی که این ماده نسبت به آن اعمال میشود، قرار دهد.

 ۶ ـ کشور عضوی که استرداد را منوط به وجود معاهدهای بنماید، موارد زیر را در نظر خواهد گرفت:

الف ـ در هنگام سپردن سند تنفیذ، پذیرش یاتصویب یا الحاق به این کنوانسیون، بـه دبیرکـل سـازمان ملـل متحد اطلاع خواهد داد که آیا این کنوانسیون را به عنوان اساس حقوقی جهت همکاری درخصوص استرداد بـا سایر کشورهای عضو این کنوانسیون قرار خواهد داد یاخیر؟

ب ـ چنانچه این کنوانسیون را به عنوان اساس حقـوقی جهـت همکـاری درخـصوص اسـترداد قـرار ندهـد، درصورت اقتضاء به منظور اجراء این ماده درصدد خواهد بود تا معاهدات استرداد را با سایر کـشورهای عـضو این کنوانسیون منعقد نماید.

 ٧ـ کشورهای عضوی که استرداد را مشروط به وجود معاهدهای نمیدانند، جرائمی را که این ماده در رابطه بـا آنها اعمال میشود، به عنوان جرائمی قابل استرداد بین خود خواهند شناخت.

 ٨ ـ استرداد منوط به شرایط مقرر شده توسط قانون داخلی کشور عضو درخواست شونده یا معاهدات استرداد حاکم ازجمله شرایط مربوط به ضرورت حداقل جریمه برای استرداد و زمینههایی که به موجب آن کشور عـضو درخواست شونده ممکن است استرداد را ردکند، خواهد بود.

 ٩ـ کشورهای عضو با رعایت قانون داخلی خود تلاش خواهند نمود تا تشریفات اسـترداد را تـسریع نمـوده و الزامات استنادی مربوط به هر جرمی را که این ماده در رابطه با آن اعمال میشود، تسهیل نمایند.

 ١٠ـ کشور عضو درخواست شونده با رعایت مفاد قانون داخلی و معاهدات استرداد خود، به محض این که قانع شود که شرایط اضطراری است و ایجاب میکند، میتواند بنا به درخواسـت کـشور عـضو درخواسـت کننـده شخصی را که استرداد او درخواست شده و در قلمرو آن است، بازداشت کند یـا اقـدامات مقتـضی دیگـری را اتخاذ نماید تا حضور او در تشریفات استرداد تضمین شود.

١١ـ کشور عضوی که در قلمرو آن متهم مورد ادعا پیدا شده است، چنانچه چنین فردی را در رابطه بـا جرمـی که این ماده درمورد آن اعمال میشود تنها به دلیل اینکه او تبعه آن است مسترد ننماید، بنـا بـه درخواسـت کشور عضوی که در پی استرداد او است، موظف است تا مورد را بدون تأخیر غیرضروری به مقامات صلاحیتدار جهت پیگرد تحویل دهد. مقامات مزبور به همان شیوهای که درمورد هر جرم دیگـری بـا همـان سـنگینی بـه موجب قانون داخلی آن کشور عضو عمل میکنند، تصمیمات خود را اتخاذ نموده و مراحـل رسـیدگی را انجـام خواهند داد. کشورهای عضو مربوط به منظور حصول اطمینان از کارایی پیگرد مزبور، با یکدیگر بهویژه درمورد جنبههای شکلی و استنادی همکاری خواهند کرد.

 ١٢ـ هرگاه یک کشور عضو به  موجب قانون داخلی خود مجاز باشد یکی از اتباع خـود را مـسترد یـا بـه گونـه دیگری تحویل دهد تنها به این شرط که این شخص به آن کشور عضو بازگردانده خواهد شد تا محکومیتی را که در نتیجه محاکمه یا دادرسی به آن محکوم شده است و به خاطر آن استرداد یا تحویل این فرد درخواست شده بود را بگذراند و آن کشور عضو و کشور عضوی که استرداد او را درخواست می کند با این شـرط و سـایر شروطی که ممکن است مناسب باشد توافق کنند، شرایط استرداد یا تحویـل مزبـور جهـت انجـام تعهـدات مندرج در بند(١١ (این ماده کافی خواهد بود.

 ١٣ـ چنانچه استردادی که به منظـور اجـراء محکومیـت درخواسـت مـی شـود بـه ایـن دلیـل کـه شـخص درخواستشده تبعه کشور درخواستشده است، رد شود، کشور عضو درخواستشونده چنانچه قانون داخلـی آن اینطور اجازه دهد و مطابق با شرایط قانون مزبور بنا به درخواست کشور عـضو درخواسـتکننـده، اجـراء محکومیت وضع شده طبق قانون داخلی کشور درخواستکننده را مد نظر قرار میدهد.

 ١۴ـ در مورد هر فردی که در رابطه با او، دادرسیهایی درمورد هر یک از جرائمی که ایـن مـاده در مـورد آنهـا اعمال میشود صورت میگیرد، رفتار منصفانه در تمامی مراحل دادرسی از جمله برخـورداری از کلیـه حقـوق و تضمینهای پیشبینی شده در قانون داخلی کشور عضوی که شخص مزبور در آن حضور دارد، تضمین خواهـد شد.

 ١۵ـ چنانچه کشور عضو درخواست شونده زمینههای اساسی برای اعتقاد بـه ایـن امـر دارد کـه درخواسـت استرداد، به منظور مجازات یا پیگرد فرد به دلیل جنسیت، نژاد، مذهب، ملیت، منشاء قومی یا نظـرات سیاسـی آن فرد به عمل آمده است یا اینکه اجابت درخواست باعث خدشه وارد آمدن به موقعیت فرد بنا به هر یـک از دلایل مزبور میشود، هیچ چیز در این کنوانسیون به گونه ای تفسیر نخواهد شد که باعث ایجـاد تعهـد جهـت استرداد شود.

 ١۶ـ کشورهای عضو نمیتوانند تنها به این دلیل که جرم، مسائل مالی را نیز دربر میگیرد، درخواست استرداد را رد کنند.

 ١٧ـ قبل از رد استرداد، کشور عضو درخواست شونده درصورت اقتـضاء بـا کـشور عـضو درخواسـت کننـده مشورت خواهد نمود تا فرصتهای زیادی را برای آن کشور فراهم آورد تا نظرات خود را ارائـه داده و اطلاعـات مربوط به ادعای خود را ارائه دهد.

۱۸ـ کشورهای عضو تلاش خواهندکرد تا ترتیبات یا موافقتنامه های دوجانبه و چندجانبه را برای اجراء یا ارتقاء کارآیی استرداد منعقد نمایند.

 ماده۴۵ ـ انتقال محکومین کشورهای عضو میتوانند انعقاد ترتیبات یا موافقتنامه های دوجانبه یا چندجانبه انتقال محکومین به حـبس یـا سایر اشکال سلب آزادی به علت جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون به سرزمین خود را مـدنظر قـرار دهند تا آنها محکومیت خود را در آنجا به اتمام برسانند.

 ماده ۴۶ ـ معاضدت قضائی متقابل

 ١ـ کشورهای عضو، گستردهتـرین اقـدامات معاضـدت قـضائی متقابـل را درخـصوص تحقیقـات، پیگـرد و دادرسیهای قضائی مربوط به جرائم مشمول این کنوانسیون درمورد یکدیگر به عمل خواهند آورد.

 ٢ـ معاضدت متقابل طبق قوانین مربوط، معاهدات، موافقتنامه ها و ترتیبات کشور درخواستشونده و باتوجه به تحقیقات، پیگرد و دادرسیهای قضائی مربوط به جرائمی که ممکن است شخص حقوقی طبق ماده (٢۶ (ایـن کنوانسیون در کشور عضو درخواست کننده درمورد آنها مسؤول شناخته شود به کاملترین وجه ممکـن صـورت خواهد گرفت.

 ٣ـ معاضدت متقابل که طبق این ماده ارائه میشود ممکن است بنا به دلایل زیر درخواست شود:

 الف ـ گرفتن مدرک یا اظهارات از افراد.

 ب ـ ابلاغ اسناد قضائی.

 پ ـ اجراء بازرسیها، ضبط و مسدود نمودن.

 ت ـ معاینه اشیاء و محلها.

ث ـ ارائه اطلاعات، اقلام استنادی و ارزیابیهای کارشناسی.

ج ـ ارائه نسخ تأییدشده یا اصلی اسناد و سوابق مربوط ازجمله سوابق دولتی، بانکی، شرکتی یا کسب و کار.

چ ـ شناسایی یا رهگیری عواید ناشی از جرم، اموال، وسایل یا سایر اشیاء به منظورهای استنادی.

ح ـ تسهیل حضور داوطلبانه اشخاص در کشور عضو درخواست کننده.

 خ ـ هر نوع کمک دیگری که مغایر قانون داخلی کشور عضو درخواست شونده نباشد.

د ـ شناسایی، مسدود کردن و رهگیری عواید ناشی از جرم طبق مفاد فصل پنج این کنوانسیون.

 ذ ـ به دست آوردن ذخایر مالی طبق مفاد فصل پنج این کنوانسیون.

 ۴ـ مراجع صلاحیتدار یک کشور عضو بدون خدشه وارد آمدن به قانون داخلی، میتوانند بدون درخواست قبلی، اطلاعات مربوط به مسائل کیفری را درصورتی که بر این باور باشند که اطلاعات مزبور میتواند به مرجع مزبور در به عهده گرفتن یا انجام موفقیت آمیز استعلامات یا جریانات دادرسی کیفری کمک کنـد یـا مـی توانـد بـه درخواستی منجر شود که توسط کشور عضو اخیر تنظیم گردیده است، به مرجع صلاحیتدار کشور عضو دیگـر انتقال دهند

 ۵ ـ انتقال اطلاعات به موجب بند (۴ (این ماده، بدون خدشه وارد آمدن بـه اسـتعلامات و جریانـات دادرسـی کیفری در کشوری که مراجع صلاحیتدار آن اطلاعات را ارائه میدهند انجام خواهد شد. مراجـع صـلاحیتداری که این اطلاعات را دریافت میکنند، درخواست مبنی بر این که اطلاعات فوقالذکر محرمانه باقی بماند حتی به صورت موقت، یا با اعمال محدودیتهایی درخصوص استفاده از آن را اجابت خواهند نمود . در هر حال این امـر کشور عضو دریافت کننده را از افشاء اطلاعات مزبور در جریانات دادرسـی کـه در رابطـه بـا شـخص مـتهم تبرئهآمیز است، باز نمیدارد. در چنین موردی، کشور عضو دریافت کننده قبل از افشاء، مراتب را به کشور عضو انتقال دهنده اطلاع خواهد داد و چنانچـه درمـورد اسـتثنائی، اطـلاع قبلـی امکان پـذیر نباشـد، کـشور عـضو دریافت کننده بدون تأخیر، کشور عضو انتقال دهنده را از افشاء مطلع خواهد نمود.

 ۶ ـ مفاد این ماده بر تعهدات ایجاد شده به موجب هر معاهده دو یا چندجانبه دیگر که بـر کـل یـا بخـشی از معاضدت قضائی متقابل حاکم بوده یا خواهد بود، تأثیر نخواهد گذاشت.

 ٧ـ چنانچه کشورهای عضو مورد نظر، ملزم به معاهده معاضدت قضائی متقابل نباشند بندهای (٩ (تا (٢٩ (این ماده در رابطه با درخواستهای به عمل آمده به موجب این ماده اعمال خواهد شد. چنانچه کشورهای عضو مزبور ملزم به چنین معاهدهای باشند مفاد مربـوط به آن معاهده اعمال خواهد شد مگر اینکه کشورهای عضو توافق کنند بندهای (٩(تا (٢٩ (این ماده را به جای آنها به کار گیرند. کشورهای عضو قویاً ترغیب میشوند تا آن بندهای مزبور را چنانچـه همکاریهـا را تـسهیل مینماید، اعمال کنند.

 ٨ ـ کشورهای عضو بنا به دلایل رازداری بانکی از ارائه معاضدت قضائی متقابل بـه موجـب ایـن مـاده طفـره نخواهند رفت.

 ـ٩

الف ـ کشور عضو درخواست شونده در پاسخ به درخواست کمک به موجب این ماده، درصورت فقـدان جـرم مضاعف، اهداف اینکنوانسیون را که در ماده(١ (درج گردیده است مدنظر قرار خواهد داد.

 ب ـ کشورهای عضو میتوانند به دلیل فقدان جرم مضاعف، از ارائه معاضدت به موجب این ماده طفـره رونـد. در هر حال کشور عضو درخواست شونده معاضدتی را که دربرگیرنده فشار و زور نباشـد، چنانچـه بـا اسـاس نظام حقوقی آن مطابقت داشته باشد، ارائه خواهد کـرد. چنانچـه درخواسـتها حـاوی مـسائل دارای ماهیـت کمارزش یا مسائلی باشد که همکاری یا معاضدت درخواست شده طبق سایر مفـاد ایـن کنوانـسیون موجـود باشد، چنین معاضدتی ممکن است رد شود.

 پ ـ هر کشور عضو میتواند اتخاذ اقداماتی را که ممکن است ضروری باشد مدنظر قرار دهـد تـا آن را قـادر سازد درصورت فقدان جرم مضاعف، میزان معاضدت گسترده تری به موجب این ماده را ارائه دهد.

 ١٠ ـ شخصی که بازداشت میشود یا محکومیت خود را در قلمرو کشور عضوی میگذراند و حضور او در کشور عضو دیگری جهت شناسایی، شهادت یا ارائه کمک بهگونه دیگری برای کسب مدارک برای تحقیقات، پیگرد یا دادرسیهای قضائی درارتباط با جرائم مشمول این کنوانسیون درخواست میشـود را مـیتـوان درصـورت برآورده شدن شرایط زیر منتقل کرد:

 الف ـ شخص آزادانه رضایت آگاهانه خود را اعلام کند.

 ب ـ مراجع صلاحیتدار هر دو کشور عضو با رعایت شرایطی که آن کشورهای عضو ممکن است آنها را مناسب بدانند موافقت نمایند.

 ١١ـ از نظر بند (١٠ (این ماده :

الف ـ کشور عضوی که فرد به آنجا منتقل شده است اجازه و تعهد دارد تا شـخص انتقـال یافتـه را در بازداشت نگه دارد، مگر اینکه کشور عـضوی کـه شـخص از آنجـا انتقـال یافتـه طـور دیگـری درخواست کند یا اجازه دهد.

 ب ـ کشور عضوی که فرد به آنجا منتقل شده است، بدون درنگ تعهد خود را جهت بازگردانـدن فـرد مزبور جهت بازداشت در کشور عضوی که شخص از آنجا منتقل شده، طبـق توافـق قبلـی یـا بـه طریق دیگری که مراجع صلاحیتدار دو کشور عضو توافق کردهاند، اجراء خواهد کرد.

 پ ـ کشور عضوی که فرد به آنجا منتقل شده است، کشور عضوی را که شخص از آنجـا منتقـل شـده ملزم نخواهد نمود تا تشریفات استرداد را جهت بازگرداندن فرد آغاز کند.

 ت ـ مدت زمان بازداشت فرد منتقل شده در کشوری کـه بـه آن منتقـل شـده اسـت، از مـدت زمـان محکومیت وی در کشوری که از آنجا منتقل شده کسر خواهد شد.

 ١٢ـ درصورتی که کشور عضوی که شخص از آنجا انتقال می یابد طبق بندهای(١٠ (و(١١ (ایـن مـاده توافـق کند، فرد مزبور صرفنظر از ملیتش در رابطه با فعل یا ترک فعل یا محکومیتهای قبل از ترک قلمرو کشوری که از آنجـا منتقـل شـده اسـت تحـت پیگـرد، بازداشـت یـا مجـازات قـرار نخواهـد گرفـت یـا محکـوم بـه محدودیت آزادی شخصی در قلمرو کشوری که به آن منتقل شده است نخواهدشد.

 ١٣ـ هر کشور عضو، یک مرجع مرکزی را تعیـین خواهـد نمـود کـه مـسؤولیت و اختیـار خواهـد داشـت تـا درخواستهای معاضدت قضائی متقابل را دریافت نماید و آنها را به اجراء درآورد یـا جهـت اجـراء بـه مراجـع صلاحیتدار منتقل نماید. چنانچه کشور عضوی دارای یک منطقه ویژه یا سرزمینی با نظـام جداگانـه معاضـدت قضائی جداگانه باشد، میتواند مرجع مرکزی مشخصی را تعیین کند که از همان عملکرد، برای آن منطقـه یـا سرزمین برخوردار باشد. مراجع صلاحیتدار، انتقال یا اجراء سریع و مناسب درخواستهای دریـافتی را تـضمین خواهند نمود. چنانچه مرجع مرکزی درخواست را جهت اجراء به مرجع صلاحیتدار تحویل دهد، اجراء سـریع و مناسب درخواست توسط مرجع صلاحیتدار را ترغیب خواهد نمود. هر کشور عضو در زمان تودیع سند تنفیـذ، پذیرش یا تصویب یا الحاق به این کنوانسیون، دبیرکل سازمان ملل متحد را از وجود مرجع مرکزی تعیین شده ایبر این منظور مطلع خواهد نمود. درخواستهای معاضدت قضائی متقابل و هرنوع مکاتبه مربـوط بـه آن، بـه مرجع مرکزی تعیین شده توسط کشورهای عضو انتقال خواهد یافت. این الزام خدشهای به حق کشور عـضو برای مقرر کردن این امر که درخواستها و مکاتبات ازطریق مجاری دیپلماتیک و درشرایط اضـطراری چنانچـه کشورهای عضو توافق نمایند و درصورت امکان ازطریق سازمان پلیس جنایی بین المللی بـه آن منتقـل شـود، وارد نخواهد کرد .

 ١۴ـ درخواستها به صورت کتبی یا درصورت امکان با هر وسیله ای که بتواند سابقه کتبی ایجاد کند، بـه زبـان قابل قبول کشور عضو درخواست شونده به موجب شرایطی که به آن کشور عضو امکان دهد تـا صـحت آن را احراز نماید انجام خواهد شد. هر کشور عضو در زمان سپردن سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا الحاق بـه ایـن کنوانسیون، دبیرکل سازمان ملل متحد را از زبان یا زبانهای قابل قبول آن کشور عـضو آگـاه خواهـد کـرد. در شرایط اضطراری و چنانچه کشورهای عضو توافق نمایند درخواستها میتواند به صورت شفاهی صورت گیـرد اما باید فوری به صورت کتبی تأیید شود.

 ١۵ـ درخواست معاضدت قضائی متقابل شامل موارد زیر خواهد بود:

 الف ـ هویت مرجع درخواست کننده.

 ب ـ موضوع و ماهیت تحقیقات، پیگرد یا جریان دادرسی قضائی که درخواستها مربوط به آن میشود و نام و وظایف مرجعی که کار تحقیق، پیگرد یا جریان دادرسی را انجام میدهد.

 پ ـ خلاصهای از واقعیتهای مربوط، به غیر از موارد مربوط به درخواستهای ابلاغ اوراق قضائی.

 ت ـ توصیفی از معاضدت درخواست شده و جزئیات هر مرحله خاصی که کشور عضو درخواست کننده مایل است دنبال شود.

 ث ـ درصورت امکان، هویت محل و ملیت هر فرد مربوط، و ج ـ هدفی که برای آن مدارک، اطلاعات یا اقدام درخواست شود.

١۶ـ کشور عضو درخواست شونده میتواند اطلاعات بیشتری را درصورتی که جهت اجـراء درخواسـت طبـق قانون داخلی آن ضروری به نظر برسد یا موقعی که بتواند اجراء آن را تسهیل نماید، درخواست نماید.

۱۷ـ درخواست براساس قانون داخلی کشور عضو درخواست شونده و تاحدی که با قانون داخلی کشور عـضو درخواست شده مغایر نباشد و درصورت امکان براساس تشریفات مشخص شده در درخواست، اجراء خواهـد شد.

 ١٨ـ درصورت امکان و طبق اصول اساسی قانون داخلی، موقعی که شخصی در قلمرو یک کشور عضو است و باید به عنوان شاهد یا کارشناس توسط مراجع قضائی کشور عضو دیگر مورد استماع قرار گیرد، کشور عـضو نخست، بنا بهدرخواست کشور دیگر میتواند درصورتی که این امر امکانپذیر نباشـد یـا شـخص مـورد نظـر نخواهد شخصاً در قلمرو کشور عضو درخواست کننده حضور به هم رساند، اجازه دهد تا استماع ازطریق ویدئو کنفرانس صورت گیرد. کشورهای عضو میتوانند توافق نمایند استماع توسط مرجع قضائی کشور درخواسـت کننده و با حضور مرجع قضائی کشور عضو درخواست شونده صورت گیرد.

 ١٩ـ کشور عضو درخواست کننده بدون رضایت قبلی کشور عضو درخواست شونده اطلاعات یا شـواهد ارائـه شده توسط کشور عضو درخواستشونده به منظور تحقیقات، پیگرد یا رسیدگی قـضائی را بـه غیـر از مـوارد اظهار شده در درخواست، منتقل یا استفاده نخواهد کرد. هیچچیز در این بند، کشور عضو درخواست کننده را از افشاء اطلاعات، جریانات دادرسیهای خود یا شواهدی که مربوط به تبرئه شخص متهم اسـت، بـاز نخواهـد داشت. درمورد اخیر، کشور عضو درخواست کننده قبل از افشاء، کشور عضو درخواست شونده را مطلع خواهـد نمود و درصورت درخواست، با کشور عضو درخواست شونده مشورت خواهد نمود. چنانچه درمـورد اسـتثنائی، اطلاع دهی قبلی امکانپذیر نباشد، کشور عضو درخواست کننده بدون درنگ کشور عضو درخواست شونده را از این افشاء مطلع خواهد نمود.

 ٢٠ـ کشور عضو درخواست کننده میتواند مقرر کند که کشور عـضو درخواسـت شـونده واقعیـت و محتـوای درخواست را تاحدی که برای اجراء درخواست لازم است محرمانه نگه دارد. چنانچه کشور عـضو درخواسـت شونده نتواند الزام محرمانه نگه داشتن را رعایت کند، بلادرنگ کشور عضو درخواست کننده را مطلـع خواهـد نمود.

 ٢١ ـ معاضدت قضائی متقابل ممکن است در موارد زیر رد شود:

 الف ـ چنانچه درخواست، طبق مفاد این ماده به عمل نیامده باشد.

ب ـ چنانچه به نظر کشور عضو درخواست شونده، اجراء درخواست احتمالاً به حاکمیـت، امنیـت، نظـم عمومی یا سایر منافع اساسی آن لطمه بزند.

 پ ـ چنانچه مراجع کشور عضو درخواستشونده به موجب قانون داخلی خود از اجراء اقدام درخواسـت شده در رابطه با هر جرم مشابه که منوط به تحقیق، پیگرد یا دادرسی قضائی در قلمـرو قـضائی آنهـا است منع شده باشند.

 ت ـ چنانچه کمکی که قرار است ارائه شود بانظام حقوقی کشور عضو درخواست شـونده در رابطـه بـا معاضدت قضائی متقابل مغایرت داشته باشد.

 ٢٢ـ کشورهای عضو، تنها به این دلیل که جرم امور مالی را نیز دربر میگیرد نمیتوانند درخواسـت معاضـدت قضائی متقابل را رد کنند.

 ٢٣ـ دلایل رد معاضدت قضائی متقابل ارائه خواهد شد.

 ٢۴ـ کشور عضو درخواستشونده، درخواست معاضدت قضائی متقابل را در اسرعوقت به اجراء درخواهد آورد و هر مهلتی را که توسط کشور عضو درخواست کننده پیشنهاد شده و ترجیحاً در درخواست، دلایـل آن ارائـه شده است، کاملاً در نظر خواهد گرفت. کشور عضو درخواست کننده میتواند جهت کـسب اطلاعـات دربـاره وضعیت و پیشرفت اقدامات اتخاذ شده توسط کشور درخواست شونده درخـصوص اجابـت درخواسـت خـود، درخواستهای معقولی را به عمل آورد. کشور عضو درخواست شـونده بـه درخواسـتهای معقـول کـشور عـضو درخواست کننده درمورد وضعیت و پیـشرفت در انجـام درخواسـت، پاسـخ خواهـد داد . چنانچـه معاضـدت درخواستشده دیگر موردنیاز نباشد، کشور عضو درخواستکننده بلادرنگ کشور عضو درخواست شونده را مطلع خواهد نمود.

٢۵ـ معاضدت قضائی متقابل به این دلیل که در تحقیقات، پیگرد یا دادرسـی قـضائی جـاری اخـتلال ایجـاد میکند، ممکن است توسط کشور عضو درخواست شونده به تعویق افتد.

 ٢۶ـ قبل از رد درخواست به موجب بند (٢١ (این ماده یا به تعویق انداختن اجراء آن بهموجـب بنـد(٢۵ (ایـن ماده، کشور عضو درخواستشونده با کشور عضو درخواستکننده مشورت خواهد نمود تا امکان ارائه معاضدت

را با رعایت شرایطی که لازم میداند، مورد بررسی قرار دهد. چنانچه کشور عضو درخواستکننده معاضدت را با رعایت آنشرایط بپذیرد، آن شرایط را رعایت خواهد کرد.

 ٢٧ـ بدون خدشه وارد آمدن به اجراء بند (١٢ (این ماده، شاهد، کارشناس یـا شـخص دیگـری کـه بنـا بـه درخواست کشور عضو درخواست کننده رضایت میدهد تا در دادرسی ارائه مدرک کند یا در تحقیق، پیگرد یـا جریان دادرسی قضائی در قلمرو کشور عضو درخواست کننده کمک کنـد، در رابطـه بـا فعـل، تـرک فعـل یـا محکومیتهای قبل از ترک قلمرو کشور عضو درخواست شونده تعقیب، بازداشت یا مجـازات نخواهـد شـد یـا مشمول محدودیت دیگری نسبت به آزادی فردی در قلمرو مزبور نخواهد شد . چنانچه شـاهد، کارشـناس یـا سایر افرادی که ظرف مدت پانزده روز متوالی یا دوره زمانی مورد توافق کشـورهای عـضـو از تاریخــی کـه توسـط مراجع قضائی به طور رسمی به آنهـا اطـلاع داده شده است که حـضور آنهـا دیگـر ضـرورت نـدارد، علیرغم این که فرصت ترک قلمرو کشور عضو درخواستکننده را داشته است ولـی بـا ایـن وجـود بـه طـور داوطلبانه در قلمرو مزبور بماند یا پس از ترک آن، با اراده آزاد خود به آن بازگردد، پروانه عبـور مزبـور خاتمـه خواهد یافت.

 ٢٨ـ کشورهای عضو درصورت لزوم، امکان انعقاد ترتیبات یا موافقت نامه های دوجانبـه یاچندجانبـه را کـه بـه اهداف مفاد این ماده کمک کند یا اثر عملی به آن دهد یا مفاد آن را ارتقاء دهد، مورد بررسی قرار خواهند داد.

 ماده ۴٧ ـ انتقال سوابق کیفری کشورهای عضو، امکان انتقال سوابق کیفری جرمی را که طبق این کنوانسیون احراز شده است، درمواردی که چنین انتقالی به نفع اجراء مناسب عدالت تلقی شود، بهویژه درمواردی که چندین حوزه صلاحیت قضائی دخیل هستند، از نظر تمرکز جریان دادرسی مدنظر قرار خواهند داد.

 ماده ۴٨ ـ همکاری در رابطه با اجراء قانون

 ١ـ کشورهای عضو طبق نظامهای اداری و حقوقی داخلی مربوط خود، به منظور ارتقاء کارآیی اقدامات مربـوط به اجراء قانون مبارزه با جرائم مشمول این کنوانسیون، بهطور نزدیـک بـا یکـدیگر همکـاری خواهنـد کـرد . کشورهای عضو بهویژه اقدامات مؤثری را در موارد زیر اتخاذ خواهند نمود:

 الف ـ ارتقاء و درصورت لزوم برقراری مجاری ارتباطاتی بین مراجع صلاحیتدار، ادارات و نهادهـا جهـت تسهیل مبادله مطمئن و سریع اطلاعات مربوط به تمامی جنبه های جرائم مشمول این کنوانسیون از جمله درصورتی که کشورهای عضو مربوط لازم بدانند، ارتباط با سایر فعالیتهای جنایی.

 ب ـ همکاری با دیگر کشورهای عضو در انجام استعلامهای راجع به جرائم مـشمول ایـن کنوانـسیون و مربوط به موارد زیر: ( ١ (ـ هویت، محل و فعالیتهای افراد مظنون به دست داشتن درچنین جرائمی یـا مکـان سـایر افـراد مربوط. (٢(ـ انتقال عواید ناشی از جرم یا مالی که از ارتکاب چنین جرائمی بهدست آمده است. (٣(ـ انتقال اموال، تجهیزات یا سایر وسائلی که در ارتکاب چنین جرائمی مورد استفاده قرار گرفتهانـد یا استفاده از آنها درنظر بوده است.

 پ ـ درصورت اقتضاء فراهم کردن اقلام ضروری یا مقداری از مواد جهت اهـداف تجزیـه و تحلیلـی یـا تحقیقی.

ت ـ درصورت اقتضاء مبادله اطلاعات با دیگر کشورهای عضو در رابطه با وسایل و روشهای ویـژه مـورد استفاده جهت ارتکاب جرائم مشمول ایـن کنوانـسیون ازجملـه اسـتفاده از هویتهـای دروغـین، اسـناد دستکاری شده، جعلی یا دروغین و وسایل دیگر مخفی کردن فعالیتها.

 ث ـ تسهیل هماهنگی مؤثر بین مراجع صلاحیتدار ادارات و نهادهای آنهـا و ترغیـب مبادلـه کارکنـان و کارشناسان ازجمله گماردن مأموران رابط با رعایت ترتیبات یا موافقتنامههای دوجانبـه بـین کـشورهای عضو. ج ـ مبادله اطلاعات و هماهنگ کردن اقدامات اداری و غیره که درصورت اقتـضاء جهـت شناسـایی زود هنگام جرائم مشمول این کنوانسیون اتخاذ شده است.

 ٢ـ به منظور اجراء این کنوانسیون، کشورهای عضو انعقاد ترتیبات یا موافقتنامههـای دوجانبـه یـا چندجانبـه درخصوص همکاری مستقیم بین واحدهای مجری قانون خود را مدنظر قرار خواهند داد و چنانچه ترتیبـات یـا موافقتنامههای مزبور وجود داشته باشد آنها را اصـلاح خواهنـد کـرد . درصـورت فقـدان چنـین ترتیبـات یـا موافقتنامههایی بین کشورهای عضو مربوط، کشورهای عضو میتوانند این کنوانسیون را به عنوان مبنایی برای همکاریهای متقابل مربوط به اجراء قانون راجع به جرائم مشمول این کنوانسیون تلقی نمایند. کشورهای عضو درصورت اقتضاء از ترتیبات یا موافقتنامهها ازجمله سازمانهای منطقهای یا بینالمللی استفاده کامـل بـه عمـل خواهند آورد تا همکاری بین واحدهای مجری قانون خود را ارتقاء دهند.

 ٣ـ کشورهای عضو تلاش خواهند نمود تا درچهارچوب امکانات خود برای واکنش نسبت به جرائم مشمول این کنوانسیون که ازطریق استفاده از فناوری جدید ارتکاب یافتهاند، همکاری کنند.

 ماده ۴٩ ـ تحقیقات مشترک کشورهای عضو انعقاد ترتیبات یا موافقت نامه های دوجانبه یا چندجانبه را مدنظر قرار خواهند داد تا به موجب آن در رابطه با مسائلی که موضوع تحقیقات، پیگردها یا جریانات قضائی در یـک یـا چنـد کـشور اسـت مراجـع صلاحیتدار مربوط بتوانند هیأت های تحقیقاتی مشترک را تشکیل دهند. درصـورت فقـدان چنـین ترتیبـات یـا موافقت نامه هایی، ممکن است تحقیقات مشترک ازطریق توافق براساس مورد به مورد انجام شـود. کـشورهای عضو دخیل تضمین خواهند نمود که حاکمیت کشور عضوی که در قلمرو آن چنین تحقیقی قرار اسـت صـورت گیرد، به صورت کامل محترم شمرده شود.

 ماده ۵٠ ـ فنون تحقیقاتی ویژه

 ١ـ هر کشور عضو جهت مبارزه مؤثر با فساد، تا حدی که اصول اساسی نظام حقوقی داخلی آن اجازه می دهد و براساس شرایط تجویز شده بهوسیله قانون داخلی آن، اقدامات ضروری را درچهارچوب امکانات خـود اتخـاذ خواهد نمود تا مراجع صلاحیتدار آن بتوانند در قلمرو آن از تحویل کنترل شده محموله و در جایی کـه مقتـضی بهنظر برسد از سایر فنون تحقیقاتی ویژه مثل فنون نظارت الکترونیکی یا سـایر اشـکال عملیـات مراقبتـی و مخفی استفاده مناسب کنند و قابل پذیرش بودن شواهد حاصله از آن در دادگاه امکانپذیر شود.

 ٢ـ به منظور بررسی جرائم مشمول این کنوانسیون، کشورهای عضو ترغیـب مـیشـوند تـا درصـورت لـزوم ترتیبات یا موافقتنامههای دوجانبه یا چندجانبه را برای استفاده از فنون تحقیقاتی ویـژه مزبـور در چهـارچوب همکاریهای بینالمللی منعقد نمایند. ترتیبات یا موافقتنامههای مزبور با رعایت کامـل اصـل برابـری حاکمیـت کشورها منعقد و اجراء خواهند شد و کاملاً طبق شرایط آن ترتیبات یا موافقتنامهها به اجراء درخواهند آمد.

 ٣ـ درصورت فقدان ترتیبات یا موافقتنامه مندرج در بند(٢ (این ماده، اتخاذ تصمیمات جهت استفاده از فنـون تحقیقاتی ویژه مزبور در سطح بینالمللی براساس مورد به مورد خواهد بود و درصـورت لـزوم ممکـن اسـت تفاهمات و ترتیبات مالی با توجه به اعمال صلاحیت قضائی کشورهای عضو مربوط در نظر گرفته شود.

 ۴ـ تصمیمات راجع به استفاده از تحویل کنترل شده محموله در سطح بینالمللی میتواند با رضایت کشورهای عضو مربوط، شامل روشهایی مثل رهگیری و تجویز ادامه مسیر کالا یا وجوه بـه صـورت دسـت نخـورده یـا جایگزینی یا برداشتن بخشی یا همه آن باشد.

 فصل پنجم ـ استرداد داراییها

ماده ۵١ ـ مقررات عمومی استرداد داراییها طبق این فـصل، اصـل اساسـی ایـن کنوانـسیون محـسوب مـیشـود و کـشورهای عـضو گستردهترین همکاریها و معاضدتها را در این رابطه با یکدیگر بهعمل . خواهند آورد

ماده ۵٢ ـ پیشگیری و کشف انتقال عواید ناشی از جرم

 ١ـ هر کشور عضو بدون خدشه وارد آمدن به ماده(١۴ (این کنوانسیون، طبق قانون داخلی خود، اقداماتی را که ممکن است ضروری باشد اتخاذ خواهد نمود تا مؤسسات مالی را درچهارچوب صلاحیت قـضائی خـود ملـزم نماید هویت مشتریان خود را تأیید کنند و اقدامات معقولی را اتخاذ کنند تا هویت صاحبان منافع وجوه سـپرده شده در حسابهای با ارزش بالا را مشخص کنند و موشکافی دقیقی از حسابهای مطالبـه یـا نگهـداری شـده بهوسیله یا از طرف افرادی که مشاغل دولتی عالی دارند یا داشته اند و اعضاء خانواده و نزدیکان آنها بـه عمـل آورند. چنین موشکافی دقیقی بهصورت معقولی طراحی خواهد شد تا معاملات مظنون را برای گزارشدهی بـه مراجع صلاحیتدار کشف کند و نباید به صورتی باشد که مؤسسات مالی را از انجام داد و ستد با هـر مـشتری قانونی مأیوس یا برحذر نماید.

 ٢ـ هر کشور عضو به منظور تسهیل اجراء اقدامات پیشبینی شده در بند(١ (این ماده، براساس قانون داخلـی خود و با الهام از ابتکارات مربوط سازمانهای منطقهای، بین منطقهای و چندجانبه دربرابر پولـشویی اقـدامات زیر را بهعمل خواهد آورد:

 الف ـ مشورتدهی درخصوص انواع اشخاص حقیقی یا حقوقی که از مؤسسات مالی در حوزه صلاحیت آن انتظار میرود که موشکافی دقیق از حسابهای آنها به عمل آورند، انواع حسابها و معاملاتی که باید به آنها توجه خاص مبذول شود و همچنین اتخاذ اقدامات مناسب در مورد افتتاح، نگهداری و حفظ سوابق حسابهای مزبور.

 ب ـ درصورت اقتضاء بنا به درخواست کشور عضو دیگر یا بهابتکار خود درچهارچوب صـلاحیت خـود، هویت اشخاص حقیقی یا حقوقی خاصی را که از مؤسسات مزبور انتظار مـیرود موشـکافی دقیقـی از حسابهای آنها به عمل آورند را علاوه بر اشخاصی که مؤسسات مالی ممکن اسـت بـه گونـه دیگـری شناسایی کنند، به مؤسسات مالی اطلاع خواهد داد.

 ٣ـ درچهارچوب جزء(الف) بند(٢ (این ماده، هر کشور عضو اقداماتی را به اجراء درخواهد آورد تا تضمین کنـد که مؤسسات مالی آن، سوابق کافی را در مدت زمان مقتضی درمورد حسابها یا معاملات مربوط به افراد مذکور در بند(١ (این ماده که حداقل باید شامل اطلاعات مربوط به هویت مشتری و نیز تا جایی که ممکن باشد مالک منافع باشد، حفظ میکنند.

 ۴ـ هر کشور عضو با هدف پیشگیری و کشف انتقال عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون، اقدامات مقتضی و مؤثری را به اجراء درخواهد آورد تا با کمک نهادهای نظارتی خـود از ایجـاد بانکهـایی کـه حضور فیزیکی ندارند و به گروه مالی منظم وابسته نیستند ممانعت به عمل آورد. کشورهای عـضو مـیتواننـد ملزم نمودن مؤسسات مالی خود را جهت نپذیرفتن ورود یا ادامه ارتباط بانکی با چنین مؤسساتی و اجتنـاب از ایجاد رابطه با مؤسسات مالی خارجی که اجازه میدهند حسابهای آنها توسط بانکهـایی کـه حـضور فیزیکـی ندارند و به گروه مالی منظمی وابسته نیستند مورد استفاده قرار گیرد نیز مورد بررسی قرار دهند .

۵ ـ هر کشور عضو طبق قانون داخلی خود، ایجاد نظامهای مؤثر افشای مالی را در رابطـه بـا مقامـات دولتـی خاص و مجازاتهای مناسب به خاطر عدم رعایت آن مدنظر قرار خواهد داد. هر کشور عـضو همچنـین اتخـاذ اقداماتی که ممکن است ضروری باشد را مدنظر قرار خواهد داد تا چنانچه تحقیـق، طـرح دعـوی و اسـترداد عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون ضروری باشد به مراجع صلاحیتدار خود امکان دهـد تا آن اطلاعات را با مراجع صلاحیتدار در سایر کشورهای عضو مبادله نمایند.

 ۶ ـ هر کشور عضو، اتخاذ اقداماتی که ممکن است ضروری باشد را براساس قانون داخلی خود مـدنظر قـرار خواهد داد تا مقامات دولتی خاص را که درمورد حساب مالی در یک کشور خارجی ذینفع میباشـند یـا دارای حق امضاء یا اختیار دیگر بر آن حساب هستند ملزم نماید تا آن ارتباط را به مراجع صلاحیتدار گزارش دهنـد و سوابق مقتضی مربوط به چنین حسابهایی را حفظ کنند. چنین اقداماتی مجازاتهای مناسب برای عدم رعایـت موارد مزبور را پیشبینی خواهد کرد.

 ماده ۵٣ ـ اقداماتی برای استرداد مستقیم اموال هر کشور عضو، براساس قانون داخلی خود:

 الف ـ اقدامات ضروری را به عمل خواهد آورد تا به کشور عضو دیگر امکان دهد دعوای مدنی را در دادگاههای خود مطرح نماید تا سند یا مالکیت اموال حاصل ازطریق ارتکاب جرم احراز شده براساس این کنوانـسیون را احراز نماید.

ب ـ اقدامات لازم را اتخاذ خواهد نمود تا به دادگاههای خود امکان دهد به کـسانی کـه جـرائم احـراز شـده براساس این کنوانسیون را مرتکب شدهاند حکم کند غرامت یا خسارت به کشور عضو دیگری که دراثر چنین جرائمی متضرر شده است را بپردازد.

پ ـ اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا به دادگاههای خود یا مراجع صـلاحیتدار امکـان دهـد در زمـان تصمیمگیری، ادعای کشور عضو دیگر به عنوان مالک قانونی اموال حاصل ازطریق ارتکاب جـرم احـراز شـده براساس این کنوانسیون را به رسمیت بشناسند.

 ماده۵۴ ـ راهکارهای استرداد اموال ازطریق همکاری بین المللی در زمینه مصادره

 ١ـ هر کشور عضو، به منظور ارائه معاضدت قضائی متقابل به موجب ماده(۵۵ (ایـن کنوانـسیون در رابطـه بـا اموال حاصل ازطریق ارتکاب یا دخالت در جرم احراز شده طبق این کنوانسیون، براساس قانون داخلی خود:

 الف ـ اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا به مراجع صلاحیتدار خود امکان دهد تا حکـم مـصادره صـادره توسط دادگاه کشور عضو دیگر را به اجراء درآورند؛ ب ـ اقدامات ضروری را اتخاذ خواهد نمود تا به مراجع صلاحیتدار خود امکـان دهـد در جـایی کـه صـلاحیت قضائی دارند، نسبت به صدور دستور مصادره مال با منشاء خارجی ازطریق قضاوت درمـورد جـرم مربـوط بـه پولشویی یا سایر جرائم دیگر که ممکن است درچهـارچوب صـلاحیت قـضائی آن باشـد یـا ازطریـق سـایر تشریفاتی که قانون داخلی آن اجازه میدهد اقدام کنند؛ و پ ـ درمواردی که مجرم را نتوان به دلیل مرگ، فرار یا فقدان یا موارد خاص دیگر مورد پیگرد قرار داد، اتخاذ اقدامات لازم را مدنظر قرار خواهد داد تا مصادره چنین مالی را بدون محکومیت کیفری امکانپذیر سازد.

 ٢ـ هر کشور عضو براساس درخواست به عمل آمده بهموجب بند(٢ ( ماده(۵۵ (این کنوانـسیون جهـت ارائـه معاضدت قضائی متقابل، مطابق قانون داخلی خود به صورت زیر عمل خواهد نمود:

 الف ـ اقدامات لازم را به عمل خواهد آورد تا امکان مسدود کردن یا مصادره اموال را برای مراجـع صـلاحیتدار خود براساس دستور مسدودکردن یا ضبط اموال صادره توسـط دادگـاه یـا مرجـع صـلاحیتدار کـشور عـضو درخواست کننده که اساس معقولی را برای کشور عضو درخواست شونده فـراهم مـیآورد تـا بـاور کنـد کـه زمینه های کافی برای اتخاذ چنین اعمالی وجود دارد و در نهایت این اموال از نظر جزء (الف) بند(١ (ایـن مـاده مشمول دستور مصادره خواهد بود، فراهم کند.

 ب ـ اقدامات مقتضی را اتخاذ خواهد نمود تا امکان مسدود کردن یا مصادره اموال را برای مراجع صـلاحیتدار خود براساس درخواستی که اساس معقولی را برای کشور عضو درخواست شونده فراهم میآورد تا بـاور کنـد که زمینههای کافی برای اتخاذ چنین اعمالی وجود دارد و در نهایت این اموال از نظر جزء (الـف) بنـد(١ (ایـن ماده مشمول دستور مصادره خواهد بود، فراهم کند و پ ـ اتخاذ اقدامات بیشتری را مدنظر قرار خواهد داد تا به مراجع صلاحیتدار خود امکان دهد تا اموال را جهت مصادره براساس مواردی مانند دستگیری خارجی یا اتهام کیفری مربوط به تملک اموال مزبور حفظ نمایند.

 ماده ۵۵ ـ همکاریهای بین المللی جهت مصادره

 ١ـ کشور عضوی که درخواستی را از کشور عضو دیگر دارای صلاحیت قضائی درموردجرم احراز شده براساس این کنوانسیون برای مصادره عواید ناشی از جرائم، اموال، تجهیزات یا سایر وسایل موضوع بند(١ (مـاده(٣١ ( این کنوانسیون که در قلمرو آن قرار دارد، دریافت کرده است، تا بالاترین حد ممکن درچهارچوب نظام حقوقی داخلی خود بهصورت زیر عمل خواهد نمود: الف ـ درخواست را جهت دریافت دستور مصادره و درصورتی که دستور مـصادره صـادر شـده باشـد، جهت اجراء آن به مراجع صلاحیتدار ارائه خواهد داد؛ یا ب ـ با هدف به اجراء درآوردن آن و تاحدی که درخواست شده، دستور مصادره صادره توسـط دادگـاه کشور درخواست کننده را طبق بند(١ (ماده(٣١ (و جزء(١ (بند ( الف) ماده(۵۴ (این کنوانسیون تا جـایی که به عواید جرم، اموال، تجهیزات یا سایر وسایل موضوع بند(١ (ماده(٣١ (مربوط میشود و در قلمـرو کشور عضو درخواست شونده واقع شده است به مقامات صلاحیتدار تحویل دهد.

 ٢ـ به دنـبال درخواسـت به عمل آمده توسـط کشور عضـو دیگر که صلاحیت قضائی بر جـرم احراز شـده بر اسـاس این کنوانسیون را دارد، کشور عـضو درخواست شونده اقداماتی را اتخاذ خواهد نمود تا عواید ناشـی از جرم، اموال، تجهیزات یا سایر وسایل موضوع بند (١ (ماده (٣١ (این کنوانسیون را جهت مصادره نهایی که توسط کشور عضو درخواست کننـده یا به دنـبال درخواسـت کـشور عضو درخـواستشـونده به موجب بنـد (١ (این ماده دستور داده خواهد شد را شناسایی، رهگیری و مسدود یا ضبط نماید.

 ٣ـ مفاد ماده(۴۶ (این کنوانسیون با اعمال اصلاحات لازم درمورد این مـاده اعمـال خواهـد شـد. عـلاوه بـر اطلاعات مشخص شده در بند(١۵ (ماده(ر ۴۶ ،(درخواستهای به عمل آمده بهموجب این ماده شامل موارد زیـر خواهد بود:

 الف ـ درصورتی که درخواست مربوط به جزء (الف) بند(١ (این ماده باشد، توصیفی از اموالی کـه قـرار است مصادره شود، ازجمله تا حدی که ممکن باشد محل و درصـورتی کـه ربـط داشـته باشـد ارزش تخمینی اموال و صورت حقایقی که کشور درخواست کننده به آن اتکاء نموده است و جهت قادر نمودن کشور عضو درخواست شونده برای بهدست آوردن دستور به موجب قانون داخلی آن کافی است؛

 ب ـ درموردی که درخواست مربوط به جزء (ب) بند(١ (این ماده باشد، یک نسخه قانونی قابل قبول از دستور مصادره که درخواست برمبنای آن انجام و توسط کشور عضو درخواستکننده صادر شده است، بیان حقایق و اطلاعات راجع به حدودی که اجراء دستور درخواست شده است، بیانیهای کـه اقـدامات اتخاذ شده توسط کشور عضو درخواست کننده را مشخص میکند تا اطلاعات لازم را به اشخاص ثالث با حسن نیت بدهد و فرآیند لازم را تضمین نماید و بیانیهای مبنی بر اینکه حکم مصادره، نهایی است؛

 پ ـ درموردی که درخواست مربوط بـه بنـد(٢ (ایـن مـاده باشـد، بیـان حقـایقی کـه کـشور عـضو درخواستکننده بر آن اتکاء دارد و توصیفی از اقدامات درخواستشده و درصورت وجود، نسخه قانونی قابل قبول دستوری که مبنای درخواست میباشد.

 ۴ـ تصمیمات یا اقدامات پیشبینی شده در بندهای(١ (و(٢ (این ماده توسط کـشور عـضو درخواسـت کننـده براساس و با رعایت مفاد قانون داخلی و آئین دادرسی آن یا هر ترتیبات یا موافقتنامه دوجانبه یا چندجانبه کـه درارتباط با کشور عضو درخواستکننده ممکن است به آن ملزم باشد، اتخاذ خواهد شد.

 ۵ ـ هر کشور عضو، نسخی از قوانین و مقرراتی که این ماده را قابل اجراء مینمایند و هرگونه تغییرات بعـدی چنین قوانین و مقرراتی یا توصیف مربوط به آن را به دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه خواهد داد.

۶ ـ چنانچه کشور عضوی مشروط کردن اتخاذ اقدامات موضوع بندهای ( ١ (و(٢ (این ماده به وجـود معاهـده مربوط را انتخاب نماید، آن کشور عضو، این کنوانسیون را بهعنوان اساس لازم و کافی معاهده تلقـی خواهـد نمود.

 ٧ ـ چنانچه کشور عضو درخواست شونده شواهد کافی و بهموقع را دریافت نکند یا ارزش اموال مزبور، نـاچیز باشد، همکاری براساس این ماده ممکن است رد شود یا اقدامات موقت حذف شود.

 ٨ ـ قبل از حذف هرگونه اقدام موقت اتخاذ شده بهموجب این ماده، کشور عضو درخواستشـونده در صـورت امکان به کشور عضو درخواست کننده فرصت خواهد داد تا دلایل خود را در موافقت با ادامه این اقدامات ارائه دهد.

 ٩ـ مفاد این ماده به عنوان مخدوش کننده حق شخص ثالث با حسن نیت، تعبیر نخواهد شد.

 ماده ۵۶ ـ همکاریهای ویژه هر کشور عضو تلاش خواهد کرد بدون خدشه وارد آمدن به قانون داخلی آن اقداماتی را اتخاذ کند تـا بـدون خدشه وارد آمدن به تحقیقات، پیگرد یا دادرسیهای قضائی مربوط به خود، مجاز باشد اطلاعـات مربـوط بـه عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون را چنانچه اعتقـاد داشـته باشـد کـه افـشاء چنـین اطلاعاتی ممکن است به کشور دریافت کننده در زمینه آغاز یا انجام تحقیقات، پیگرد یا دادرسیهای قـضائی کمک کند یا منجر به درخواست آن کشور عضو به موجب این فصل کنوانسیون شود، بدون درخواست قبلی به کشور عضو دیگر ارائه دهد .

 ماده ۵٧ ـ بازگرداندن و تعیین تکلیف داراییها

 ١ـ مالی که توسط کشور عضوی به موجب ماده(٣١ (یاماده(۵۵ (این کنوانسیون مصادره شده است بهموجـب بند(٣ (این ماده توسط آن کشور عضو براساس مفاد این کنوانسیون و قانون داخلی آن دراختیار مالکان قانونی قبلی از جمله طریق بازگرداندن، قرار خواهد گرفت.

 ٢ـ هر کشور عضو، اقدامات ضروری قانونی و غیره را براساس اصول اساسی قانون داخلی خود اتخاذ خواهـد نمود تا مراجع صلاحیتدار خود را قادر سازد که مال مصادره شده را در زمانی که براسـاس درخواسـت کـشورعضو دیگر و براساس این کنوانسیون عمل میکند بادرنظر گـرفتن حقـوق اشـخاص ثالـث بـا حـسن نیـت، بازگرداند.

 ٣ـ کشور عضو درخواستشونده، براساس مواد (۴۶ (و (۵۵ (این کنوانـسیون و بنـدهای (١ (و(٢ (ایـن مـاده اقدامات زیر را به عمل خواهد آورد:

 الف ـ درمورد اختلاس وجوه دولتی یا پولشویی وجوه دولتی اختلاس شـده موضـوع مـواد (١٧ (و (٢٣ ( این کنوانسیون، چنانچه مصادره براساس ماده(۵۵ (این کنوانسیون و طبق رأی نهایی در کشور عـضو درخواستکننده صورت گرفته باشد، الزامی که کشور درخواست شونده میتواند از آن چشمپوشی کند، بازگرداندن اموال مصادره شده به کشور عضو درخواستکننده است.

 ب ـ درمورد عواید ناشی از هر جرم دیگر مشمول این کنوانسیون چنانچه مصادره طبق ماده(۵۵ (این کنوانسیون و براساس رأی نهایی در کشور عضو درخواست کننده صورتگرفته باشد، الزامی که کشور درخواستکننده میتواند از آن چشمپوشی کند بازگرداندن مال مصادره شده به کشور عضو درخواست کننده درصورتی است که کشور عضو درخواستکننده به صورت معقول مالکیت قبلی چنین مال مصادره شدهای را به کشور درخواست شونده، اثبات کند یـا درصـورتی کـه کـشور عـضو درخواسـت شـونده زیانوارده به کشور عضو درخواستکننده را بهعنوان مبنای بازگرداندن مال مصادره شده بـه رسـمیت بشناسد.

 پ ـ در کلیه سایر موارد، اولویت رسیدگی را به بازگشت مال مصادره شده به کشور عـضو درخواسـت کننده، بازگشت چنین مالی به مالکان قانونی قبلی آن یا پرداخت غرامت به قربانیان جرم خواهد داد.

 ۴ـ درصورت اقتضاء کشور درخواست شونده می تواند هزینه های معقول تقبل شده درموقع تحقیق، پیگـرد یـا دادرسی قضائی منجر به بازگشت یا تعیین تکلیف اموال را کسر نماید، مگر اینکه کشورهای عضو به صـورت دیگری تصمیم بگیرند .

 ۵ ـ درصورت اقتضاء، کشورهای عضو میتوانند توجه ویژهای را نیز به انعقاد موافقتنامه ها یـا ترتیبـات مـورد قبول متقابل جهت تعیین تکلیف نهایی مال مصادره شده براساس مورد به مورد مبذول نمایند.

ماده ۵٨ ـ واحد اطلاعات مالی کشورهای عضو جهت جلوگیری و مبارزه با انتقال عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون و ارتقاء راهها و روشهای بازگرداندن چنین عوایدی با یکدیگر همکاری خواهند نمود و بدین منظور ایجاد واحـد اطلاعات مالی را بهعنوان مسؤول دریافت، تجزیه و تحلیل و نشر گزارشات مربوط به معاملات مالی مظنون، به مقامات صلاحیتدار مورد بررسی قرار خواهند داد.

 ماده ۵٩ ـ ترتیبات یا موافقتنامههای دوجانبه یا چندجانبه کشورهای عضو انعقاد ترتیبات یا موافقتنامـههـای دوجانبه یا چندجانبه را مدنظر قرار خواهند داد تا کارایی همکاریهای بین المللی تعهد شده بهموجب این فـصل کنوانسیون را ارتقاء دهند.

 فصل ششم ـ کمک فنی و تبادل اطلاعات

 ماده ۶٠ ـ کمک فنی و آموزش

 ١ـ هر کشور عضو تا حدی که لازم باشد برنامههای آموزشی ویژهای را برای کارکنـان مـسؤول پیـشگیری و مبارزه با فساد شروع خواهد کرد یا آنها را توسعه یا ارتقاء خواهـد داد. چنـین برنامـههـای آموزشـی ازجملـه میتواند به زمینههای زیر بپردازد:

الف ـ اقدامات مؤثر جهت جلوگیری، کشف، تحقیقات، مجازات و کنترل فـساد ازجملـه اسـتفاده از روشـهای جمعآوری شواهد و تحقیق.

 ب ـ ظرفیتسازی در گسترش و برنامهریزی سیاست راهبردی مبارزه با فساد.

 پ ـ آموزش مراجع صلاحیتدار جهت آمادگی پرداختن به درخواستهای معاضدت متقـابلی کـه نیازهـای ایـن کنوانسیون را برآورده نماید.

 ت ـ ارزیابی و تقویت مؤسسات، مدیریت خدمات عمومی و مدیریت داراییهـای عمـومی ازجملـه کـارپردازی دولتی و بخش خصوصی.

 ث ـ پیشگیری و مبارزه با انتقال عواید ناشی از جرائم احراز شده براسـاس ایـن کنوانـسیون و بازگردانـدن چنین عوایدی

ج ـ کشف و مسدود کردن انتقال عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون.

چ ـ مراقبت از انتقال عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون و روشهای مورد استفاده جهت انتقال، مخفی کردن و استتار چنین عوایدی.

 ح ـ روشها و راهکارهای اداری و حقوقی مؤثر و مناسب جهت تسهیل بازگرداندن عواید ناشی از جرائم احراز شده براساس این کنوانسیون.

 خ ـ روشهای مورد استفاده جهت حمایت از قربانیان و شهودی که با مراجع قضائی همکاری میکنند،

 د ـ آموزش مقررات داخلی و بینالمللی و زبانها .

 ٢ـ کشورهای عضو براساس ظرفیت خود، فراهم آوردن گستردهترین اقدامات مربوط به کمکهای فنی را برای یکدیگر به ویژه به نفع کشورهای در حال توسعه در طرحها و برنامه مربوط مبارزه با فساد خود از جمله حمایت مادی و آموزش در زمینه های موضوع بند(١ (این ماده و آموزش و کمک و مبادلـه متقابـل تجربیـات مربـوط و دانش تخصصی که همکاریهای بینالمللی بین کشورهای عضو در زمینههای استرداد و معاضدت قضائی متقابل را تسهیل میکند، مورد بررسی قرار خواهند داد.

 ٣ـ کشورهای عضو تاحدی که ضرورت داشته باشد تلاشهایی در جهت به حداکثر رساندن فعالیتهای عملیاتی و آموزش در سازمانهای منطقهای و بینالمللی و درچهارچوب ترتیبات یا موافقتنامههای دوجانبـه و چندجانبـه مربوط را تقویت خواهند نمود.

 ۴ـ کشورهای عضو براساس درخواست، کمک به یکدیگر را در زمینه اجراء ارزیابیهـا، مطالعـات و تحقیقـات مربوط به انواع، علتها، تأثیرات و هزینههای فساد در کـشورهای متبـوع خـود بـا هـدف توسـعه راهبردهـا و برنامههای عملی مبارزه با فساد با مشارکت مراجع صلاحیتدار و جامعه، مدنظر قرار خواهند داد.

 ۵ ـ کشورهای عضو میتوانند بهمنظور تسهیل بازگرداندن عواید ناشی از جرائم احراز شــده براسـاس ایـن کنوانسیون، در رابـطه با ارائه اسـامی کارشناسانی که میتوانند به دستیابی این هدف کمک کنند بـا یکـدیگر همکاری نمایند.

۶ ـ کشورهای عضو استفاده از فراهماییها و هماندیشیهای منطقهای، زیر منطقهای و بـینالمللـی را مـدنظر قرار خواهند داد تا همکاری و کمک فنی را ارتقاء دهند و بحث و بررسی مشکلات مربوط به نگرانـی دوجانبـه ازجمله نیازها و مشکلات ویژه کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصادهای در حال گذر را برانگیزانند.

 ٧ـ کشورهای عضو برقراری راهکارهای داوطلبانه را با هدف کمک مالی به تلاشهای کشورهای در حال توسعه و کشورهای با اقتصادهای درحال گذر برای اعمال این کنوانسیون ازطریق پروژهها و برنامههـای کمـک فنـی مورد بررسی قرار خواهند داد.

 ٨ ـ کشورهای عضو، اعطاء کمکهای داوطلبانه بهدفتر مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد را جهـت شـکوفا نمودن برنامهها و پروژهها ازطریق دفتر مزبور در کشورهای درحال توسعه بـا هـدف اجـراء ایـن کنوانـسیون، مدنظر قرار خواهند داد.

 ماده ۶١ ـ جمعآوری، مبادله و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به فساد

 ١ـ هـر کشور عضـو با مشورت کارشناسان، گرایـش به فسـاد در قلـمرو خود و نیز اوضـاع و احوالی کـه در آنها جرائم مربوط به فسـاد ارتکاب مییابد را مـدنظر قرار خواهد داد.

 ٢ـ کشورهای عضو، توسعه و استفاده مشترک از آمارها و اظهارنظرهای کارشناسی تحلیلی در رابطه با فساد و اطلاعات را با هدف توسعه و تا جایی که ممکن باشـد تــعاریف، استــانداردها و روشـهای مـشتـرک و نیـز اطلاعات مربوط به بهترین رویههـا جهت پیشـگیری و مبارزه با فـساد را ازطریق سـازمانهای بـین المللـی و منطقهای مـدنظر قرار خواهند داد.

 ٣ـ هر کشور عضو، نظارت بر سیاستها و اقدامات عملی را ج هت مبارزه با فساد و ارزیابی کارایی و اثربخـشی آنها، مدنظر قرار خواهد داد.

ماده ۶٢ ـ سایر اقدامات: اجراء این کنوانسیون ازطریق توسعه اقتصادی و کمک فنی

١ـ کشورهای عضو اقداماتی که منجر به اجراء مطلوب این کنوانسیون شود را تاحد امکان ازطریق همکاریهای بینالمللی با درنظر گرفتن تأثیرات منفی فساد برجامعه بهطور اعم و بر توسعه پایدار بـه طـور اخـص، اتخـاذ خواهند نمود.

 ٢ـ کشورهای عضو تاحدی که ممکن باشد و با هماهنگی با یکدیگر و نیز سازمانهای بـینالمللـی و منطقـهای تلاشهای ملموسی را درموارد زیر به عمل خواهند آورد:

الف ـ ارتقاء همکاریهای خود در سطوح مختلف با کشورهای در حال توسعه با هدف تحکیم ظرفیت کشورهای اخیرالذکر برای پیشگیری و مبارزه با فساد.

 ب ـ ارتقاء کمکهای مادی و مالی جهت حمایت از تلاشهای کشورهای در حال توسعه برای پیشگیری و مبارزه با فساد و کمک به آنها برای اجراء موفقیتآمیز این کنوانسیون.

 پ ـ ارائه کمک فنی به کشورهای درحال توسعه و کشورهای با اقتصاد درحال گذر جهت کمک به آنهـا بـرای برآوردن نیازهای آنها به منظور اجراء این کنوانسیون. بدینمنظور کشورهای عـضو تـلاش خواهنـد نمـود تـا کمکهای داوطلبانه منظم و کافی به حسابی که بهطور خاص بدینمنظور در ساز و کار مالی سازمان ملل متحـد درنظر گرفته شده است، بنمایند. کشورهای عضو براساس قانون داخلی و مفاد این کنوانسیون میتوانند توجه ویژهای را نیز به اختصاص درصدی پول یا معادل ارزش عواید ناشی از جرم یا اموال مصادره شده طبق مفـاد این کنوانسیون جهت کمک به آن حساب، معمول دارند.

 ت ـ ترغیب و تشویق سایر کشورها و مؤسسات مالی درصورت مقتضی برای ملحق شدن آنها بـه تلاشـهایی که طبق این ماده انجام میشود، به ویژه ازطریق ارائه برنامه های آموزشـی بیـشتر و تجهیـزات جدیـدتر بـه کشورهای درحال توسعه جهت کمک به آنها در دستیابی به اهداف این کنوانسیون.

 ٣ ـ این اقدامات تا جایی که ممکن باشد، بدون خدشهوارد آوردن به تعهدات کمک خارجی موجـود یـا سـایر ترتیبات مربوط به همکاریهای مالی در سطوح بینالمللی، منطقهای یا دوجانبه خواهد بود.

 ۴ـ کشورهای عضو با درنظر گرفتن ترتیبات مالی لازم برای مؤثر نمودن روشـهای همکاریهـای بـینالمللـی پیشبینی شده توسط این کنوانسیون و جهـت پیـشگیری، کـشف و کنتـرل فـساد مـی تواننـد ترتیبـات یـا موافقتنامه های دوجانبه یا چندجانبه درمورد کمک مادی و تدارکاتی منعقد نمایند.

فصل هفتم ـ راهکارهای اجرائی

 ماده ۶٣ ـ فراهمایی کشورهای عضو این کنوانسیون

 ١ـ بدینوسیله فراهمایی (کنفرانس) کشورهای عضو این کنوانسیون بهمنظور بهبود ظرفیت کشورهای عضو و همکاری بین آنها برای نیل به اهداف مندرج در این کنوانسیون و ترغیـب و تجدیـدنظر در اجـراء آن تـشکیل میشود.

 ٢ـ دبیرکل سازمان ملل متحد، فراهمایی کشورهای عضو را حداکثر یک سال پس از لازمالاجـراء شـدن ایـن کنوانسیون برگزار خواهد کرد. پس از آن نشستهای عادی فراهمایی کشورهای عضو براساس آئین کار مصوب فراهمایی برگزار خواهد شد.

 ٣ـ فراهمایی کشورهای عضو، آئین کار و مقررات حاکم بر اجراء فعالیتهای مندرج در این ماده ازجملـه قواعـد مربوط به پذیرش و شرکت ناظران و پرداخت هزینههای تقبل شده برای اجراء این فعالیتها را تصویب خواهد نمود.

 ۴ـ فراهمایی کشورهای عضو درمورد فعالیتها، تشریفات و روشهای کاری برای نیل به اهداف مندرج در بند(١ ( این ماده ازجمله موارد زیر توافق خواهد کرد:

 الف ـ تسهیل فعالیتهای کشورهای عضو به موجب مـواد(۶٠ (و(۶٢ (و فـصلهای دوم تـا پـنجم ایـن کنوانسیون ازجمله ترغیب و بسیج کمکهای داوطلبانه.

 ب ـ تسهیل مبادله اطلاعات در بین کشورهای عضو درخصوص گرایشها و الگوهای فساد و رویههـای موفقیتآمیز جهت پیشگیری و مبارزه با آن و بازگرداندن عواید ناشی از جـرم ازجملـه ازطریـق نـشر اطلاعات مربوط به گونهای که در این ماده ذکر شده است.

 پ ـ همکاری با سازمانهایمنطقهای و بینالمللی مربوط و سازوکارها و سازمانهای غیردولتی.

 ت ـ استفاده مناسب از اطلاعات مربوط تهیه شده توسط راهکارهای م نطقـهای و بـینالمللـی جهـت مبارزه و پیشگیری از فساد ر اجتناب از دوبارهکاری غیرضروری.

ث ـ بررسی دورهای اجراء این کنوانسیون توسط کشورهای عضو.

ج ـ ارائه پیشنهادهایی برای بهبود این کنوانسیون و اجراء آن.

 چ ـ مورد توجه قرار دادن الزامات کمک فنی کشورهای عـضو درخـصوص اجـراء ایـن کنوانـسیون و پیشنهاد هر اقدامی که ممکن است در این رابطه ضروری بهنظر برسد.

 ۵ ـ از نظر بند ۴ (این ماده، فراهمایی کشورهای عضو، آگاهی لازم درمورد اقدامات متخذه توسط کـشورهای عضو دراجراء این کنوانسیون و مشکلاتی که در این راه به آنها برخورد نمودهاند را ازطریق اطلاعات ارائه شده توسط آنها و راهکارهای بررسی تکمیلی که ممکن است توسط فراهمایی کشورهای عضو برقرار شود، بهدست خواهد آورد.

 ۶ ـ هر کشور عضو، اطلاعات مربوط به برنامهها، طرحها، رویهها و اقـدامات اداری و قانونگـذاری خـود بـرای اجراء این کنوانسیون را به گونهای که فراهمایی کشورهای عضو مقرر کرده است، برای فراهمـایی کـشورهای عضو فراهم خواهد کرد. فراهمایی کشورهای عضو مؤثرترین راه دریافت و اقـدام براسـاس اطلاعـات ازجملـه اطلاعـات دریـافتی از کشورهای عضو و سازمانهای صلاحیتدار بینالمللی را بررسی خواهد نمود . دادههـای دریـافتی از سـازمانهای غیردولتی مربوط که طبق تشریفاتی که فراهمایی کشورهای عضو درمورد آن تصمیمگیری خواهد کرد، بهطـور مقتضی معتبر شناخته شدهاند نیز ممکن است مورد توجه قرار گیرد.

 ٧ ـ فراهمایی کشورهای عضو بهموجب بندهای(۴ (تا(۶ (این ماده، درصورت لزوم هر نهاد یا سازوکار مناسبی را برای کمک به اجراء مؤثر این کنوانسیون تشکیل خواهد داد.

 ماده ۶۴ ـ دبیرخانه

 ١ـ دبیرکل سازمان ملل متحد خدمات دبیرخانهای لازم را برای فراهمایی کشورهای عضو ایـن کنوانـسیون فراهم خواهد نمود.

 ٢ـ دبیرخانه اقدامات زیر را به عمل خواهد آورد:

الف ـ کمک به فراهمایی کشورهای عضو در انجام فعالیتهای مندرج در ماده(۶٣ (این کنوانـسیون و به عمل آوردن ترتیبات و فراهم کردن خدمات لازم برای جلسات فراهمایی کشورهای عضو؛

 ب ـ براساس درخواست، کمک به کشورهای عضو برای ارائه اطلاعات به فراهمایی کشورهای عضو به صورتی که در بندهای(۵ (و(۶ (ماده (۶٣ (این کنوانسیون پیشبینی شده است؛

 پ ـ تضمین هماهنگیهای لازم با دبیرخانه سازمانهای منطقهای و بین المللی مربوط.

فصل هشتم ـ مفاد نهایی

 ماده ۶۵ ـ اجراء این کنوانسیون

١ـ هر کشور عضو براساس اصول اساسی قانون داخلی خود، اقدامات لازم ازجمله اقدامات قـانونی واداری را اتخاذ خواهد نمود تا اجراء تعهدات خود بهموجب این کنوانسیون را تضمین نماید.

 ٢ـ هر کشور عضو میتواند جهت پیشگیری و مبارزه با فساد، اقدامات جدیتر یا شدیدتری نسبت بـه مـوارد پیشبینی شده در این کنوانسیون را اتخاذ نماید.

 ماده ۶۶ ـ حل و فصل اختلافها

 ١ـ کشورهای عضو تلاش خواهند نمود تا اختلافات مربوط به تفسیر یا اجراء این کنوانسیون را ازطریق مذاکره حل و فصل نمایند.

 ٢ـ هر اختلاف بین دو یا چند کشور عضو در رابطه با تفسیر یا اجراء ایـن کنوانـسیون را کـه نتـوان ازطریـق مذاکره ظرف مدت معقول حل و فصل نمود، بنا به درخواست یکی از کشورهای عضو به داوری ارجـاع خواهـد شد. چنانچه شش ماه بعد از تاریخ درخواست داوری، کشورهای عـضو مزبـور نتواننـد درخـصوص برگـزاری داوری با هم توافق نمایند، هر یک از کشورهای عضو مزبور میتواند اخـتلاف را براسـاس درخواسـت، طبـق اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری به آن دیوان ارجاع دهد.

 ٣ـ هر کشور عضو میتواند در هنگام امضاء تنفیذ، پذیرش یا تصویب یا الحاق به این کنوانسیون اعـلام کنـد که خود را ملزم به رعایت بند(٢ (این ماده نمیداند. سایر کشورهای عضو در رابطه بـا هرکـشور عـضوی کـه چنین حق شرطی را درنظر گرفته است، ملزم به رعایت بند (٢ (این ماده نخواهند بود.

۴ـ هر کشور عضوی که طبق بند(٣ (این ماده حق شرطی در نظر گرفته است میتواند در هرزمـان بـا ارسـال اطلاعیهای به دبیرکل سازمان ملل متحد، از حق شرط مزبور صرفنظر نماید.

 ماده ۶٧ ـ امضاء، تنفیذ، پذیرش، تصویب و الحاق

 ١ـ این کنوانسیون از تاریخ نهم تا یازدهم دسامبر ٢٠٠٣ ) میلادی ١٨ تا ٢٠ آذر ١٣٨٢ هجـری شمـسی) در مریدا، مکزیک جهت امضاء تمامی کشورها و پس از آن از تاریخ نهـم دسـامبر ٢٠٠۵ ) مـیلادی ١٨/٩/١٣٨۴ هجری شمسی) در مقر سازمان ملل متحد مفتوح خواهد بود.

 ٢ـ این کنوانسیون برای امضاء سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای نیز مفتوح خواهد بود، بـه شـرط آن کـه حداقل یککشور عضو چنینسازمانی طبق بند(١ ( اینماده کنوانسیون را امضاء کرده باشد.

 ٣ـ این کنوانسیون منوط به تنفیذ، پذیرش یا تصویب میباشد . اسناد تنفیذ، پذیرش یا تصویب، نـزد دبیرکـل سازمان ملل متحد تودیع خواهد شد. سازمان وحدت اقتصادی منطقـهای درصـورتی مـیتوانـد سـند تنفیـذ، پذیرش یا تصویب خود را تودیع نماید که حداقل یکی از کشورهای عضو آن به این ترتیب عمل کـرده باشـد. سازمان مزبور در سند تنفیذ، پذیرش یا تصویب خود، حدود صلاحیت خود را درمورد موضوعات مورد حکـم در این کنوانسیون اعلام خواهد نمود. چنین سازمانی هر تغییری در حدود صلاحیت خود را به اطلاع امـین اسـناد خواهد رساند.

 ۴ـ این کنوانسیون جهت الحاق هر کشور یا سازمان وحدتاقتصادی منطقهای که حداقل یک کشور عـضو آن، عضو این کنوانسیون باشد مفتوح میباشد. اسناد الحاق نزد دبیرکل سازمان ملل متحـد تودیـع خواهـد شـد . سازمان وحدت اقتصادی منطقهای در زمان الحاق خود، حدود صلاحیت خویش را درمورد موضوعات مورد حکم در این کنوانسیون اعلام خواهد نمود. چنین سازمانی هر نوع تغییری درحدود صلاحیت خود را به اطـلاع امـین اسناد خواهد رساند.

ماده ۶٨ ـ لازمالاجراء شدن

١ـ این کنوانسیون در نودمین روز پس از تودیع سیامین سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا الحـاق لازمالاجـراء خواهد شد. ازنظر این بند هر سند تودیع شده توسط سازمان وحدت اقتصادی منطقهای بهعنوان سندی علاوه بر اسناد تودیع شده توسط کشورهای عضو این چنین سازمانی تلقی نخواهد شد.

 ٢ـ این کنوانسیون در رابطه با هر کشور یا سازمان وحدت اقتصادی منطقهای که ایـن کنوانـسیون را پـس از تودیع سیامین سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا الحاق، مورد تنفیذ، پذیرش یا تصویب قرار میدهد یـا بـه آن ملحق میشود، در سیامین روز پس از تاریخ تودیع سند مربوط توسط چنین کشور یا سازمانی یا درتـاریخی که این کنوانسیون به موجب بند(١ (این ماده لازمالاجراء میشود (هرکدام که مؤخرتر باشد) لازمالاجراء خواهد شد.

 ماده ۶٩ ـ اصلاح

١ـ بعد از سپری شدن پنج سال از تاریخ لازمالاجراء شدن این کنوانـسیون، هـر کـشور عـضوی مـیتوانـد اصلاحیهای را پیشنهاد و آن را به دبیرکل سازمان ملل متحد ارسال نماید و او هم اصـلاحیه پیـشنهادی را بـه منظور رسیدگی و تصمیمگیری در مورد پیشنهاد، به کشورهای عضو و فراهمایی کشورهای عـضو کنوانـسیون اطلاع خواهد داد. فراهمایی کشورهای عضو هر تلاشی را به عمل خواهد آورد تا درمورد هر اصلاحیه به اجمـاع برسد. چنانچه تمامی تلاشها جهت رسیدن به اجماع به نتیجه نرسد و هیچ توافقی حاصـل نـشود، بـهعنـوان آخرین راه حل، تصویب اصلاحیه مستلزم دو سوم اکثریت آراء کشورهای عضو حاضر و رأی دهنده در نشست فراهمایی کشورهای عضو خواهد بود.

 ٢ـ سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای درمورد موضوعاتی که در چهارچوب صلاحیت آنهـا قـرار دارد، حـق رأی خود را بهموجب این ماده با تعداد آرای برابر با تعداد کشورهای عضو آن که عضو این کنوانسیون هستند، اعمال خواهند نمود . چنانچه کشورهای عضو سازمانهای مزبور حق رأی خود را اعمال کرده باشند، سـازمانهای مزبور حق رأی خود را اعمال نخواهند کرد و بالعکس.

٣ـ اصلاحیه مصوب، طبق بند(١ (این ماده منوط به تنفیذ، پذیرش یا تصویب کشورهای عضو میباشد.

۴ـ اصلاحیه مصوب، طبق بند(١ (این ماده، درمورد یک کشور عضو، نود روز پس از تاریخ تودیع سـند تنفیـذ، پذیرش یا تصویب اصلاحیه مزبور، نزد دبیرکل سازمان ملل متحد لازمالاجراء خواهد شد.

 ۵ ـ موقعی که اصلاحیهای لازمالاجراء میشود، در رابطه با کشورهای عضوی که رضـایت خـود را نـسبت بـه ملزم بودن به آن ابراز داشتهاند، لازمالاجراء خواهد بود. سایر کشورهای عضو کماکـان ملـزم بـه مفـاد ایـن کنوانسیون و هر اصلاحیهای خواهند بود که قبلاً تنفیذ، پذیرش یا تصویب کردهاند.

 ماده ٧٠ ـ خروج از عضویت

 ١ـ هر کشور عضو میتواند با ارسال اطلاعیه کتبی به دبیرکل سازمان ملل متحد از عضویت در این کنوانسیون خارج شود. خروج از عضویت مزبور یک سال پس از دریافت اطلاعیه توسط دبیرکل سازمان ملل متحـد نافـذ خواهد شد.

 ٢ـ درصورتی که تمامی کشورهای عضو یک سازمان وحدت اقتصادی منطقهای از عضویت در این کنوانسیون خارج شده باشند، عضویت سازمان مزبور در این کنوانسیون پایان خواهد یافت.

 ماده ٧١ ـ امین اسناد و زبانها

 ١ـ دبیرکل سازمان ملل متحد به عنوان امین اسناد این کنوانسیون تعیین میشود.

٢ـ نسخه اصل این کنوانسیون که نسخ عربی، چینی، انگلیسی، فرانـسوی، روسـی و اسـپانیایی آن از اعتبـار یکسان برخوردار میباشند نزد دبیرکل سازمان ملل متحد تودیع خواهد شد. در تأیید مطالب فـوق نماینـدگان تامالاختیار زیر که بهطور مقتضی از طرف دولتهای متبوع خود دارای اختیار میباشند، این کنوانسیون را امضاء کرده اند…

کنوانسیون بیع بین المللی کالا

مقدمه

دولت‌های طرف این کنوانسیون،
با توجه به اهداف گسترده مندرج در قطعنامه‌های مصوب ششمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای ایجاد نظم نوین اقتصادی بین‌المللی، با در نظر گرفتن اینکه توسعه تجارت بین‌المللی بر اساس برابری و نفع متقابل عنصر مهمّی در ارتقاء مناسبات دوستانه بین دولت‌هاست. و با اعتقاد بر اینکه اتخاذ مقررات متحدالشکل که ناظر بر قراردادهای خرید و فروش کالا بوده و نظامهای مختلف اجتماعی , اقتصادی و حقوقی را مدّ نظر داشته باشد در رفع موانع حقوقی در تجارت بین‌المللی و ارتقاء توسعه تجارت بین‌المللی کمک خواهد نمود،

 به شرح ذیل توافق نموده‌اند:

ادامه‌ی مطلب

کنوانسیون استفاده از ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین المللی

  چکیده: کنوانسیون سازمان ملل متحد راجع به استفاده از ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین المللی در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۰۵ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید. این کنوانسیون که حاصل مطالعات و جلسات متعدد کمیسیون حقوق تجارت بین الملل سازمان ملل متحد(آنسیترال) است، به عنوان، سندی مهم و تعیین کننده در تسهیل و تنظیم تجارت الکترونیکی بین المللی محسوب می شود. به نظر  می رسد پذیرش این کنوانسیون از سوی جمهوری اسلامی ایران می تواند گسترش روابط تجاری کشورمان با دیگر کشورهای جهان را در پی داشته باشد. به همین جهت بر آن شدیم تا در کنار بیان تاریخچه ای مختصر و کلیاتی در خصوص کنوانسیون مذکور ترجمه فارسی آن را تقدیم نماییم.

مقدمه

تجارت الکترونیکی با سرعتی شگفت انگیز در حال گسترش بوده و می توان گفت که امروزه استفاده از وسایل الکترونیکی در جریان مذاکرات پیش از قرارداد ، انعقاد قرارداد و حتی اجرای آن (مانند موردی که شخصی از طریق اینترنت نرم افزاری را از دیگری می خرد ) در بسیاری از کشور ها به امری طبیعی و بدیهی تبدیل شده است. صرفه جویی در وقت و کاهش هزینه ها (مثلا به دلیل حذف واسطه ها)که از فواید تجارت الکترونیکی به شمار می آیند محبوبیت روز افزون ابزار و شبکه های الکترونیکی مانند اینترنت را در میان تجار و مصرف کنندگان در پی داشته اند : تولید کننده قادر است با استفاده از پایگاه (سایت) اینترنتی خود به تبلیغ کالاهایش پرداخته و تجار دیگر یا مصرف کنندگان را از خصوصیت آنها آگاه سازد . ارایه دهندگان خدمات نیز از چنین امکانی برخوردار هستند . بنابر این به طور طبیعی تجارت الکترونیکی جایگزین تجارت سنتی شده و به جرات می توان گفت که در آینده ای نزدیک ، تنها اثری ناچیز از شیوه های مرسوم تجارت بر جای خواهد ماند.

واقعیت فوق الذکر ، قانونگذاران کشور های مختلف را بر آن داشته است که در جهت تنظیم و قانونمند کردن روابط کاربران اینترنت و دیگر ابزار «جامعه اطلاعاتی » به تکاپو افتاده و قوانین و مقررات متنوعی را در این زمینه وضع نمایند. در نتیجه ، «تعاملات[تراکنش های] الکترونیکی»داخلی اشخاص از نظر وجود قانون با مشکلی مواجه نیست ؛ کما اینکه در جمهوری اسلامی ایران نیز قانون تجارت الکترونیکی در سال ۱۳۸۲ به تصویب رسیده است.

اما  دامنه ارتباطات کاربران شبکه های الکترونیکی به داخل مرز های یک کشور محدود نشده  و ماهیت بدون مرزشبکه ای مانند اینترنت اشخاصی از سراسر جهان را گردهم آورده است : پایگاه اینترنتی فروشنده به طور شبانه روزی و در تمامی نقاط کره زمین قابل مشاهده است و چه بسا متقاضی کالا یا خدمات در کشوری دیگر قرار داشته باشد. پرسش این است که روابط اشخاصی را که در کشور های متفاوت قرار دارند چگونه باید تنظیم نمود ؟ تردید در این خصوص موجب بی رغبتی تجار و مصرف کنندگان نسبت به اینترنت شده و به کند شدن روند تجارت الکترونیکی خواهد انجامید.

در پاسخ به دغدغه فوق، آنسیترال کنوانسیونی را تهیه کرده که مجمع عمومی سازمان ملل نیز آن را تصویب نموده است . به دلیل اهمیت این کنوانسیون و ضرورت پذیرش آن توسط جمهوری اسلامی ایران ،نگارنده کنوانسیون مذکور را به زبان فارسی ترجمه کرده است که اکنون به خوانندگان محترم تقدیم می گردد. در ترجمه کنوانسیون ، نسخه های انگلیسی ، فرانسه و عربی با یکدیگر مقابله شده اند. اما پیش از ارایه متن کنوانسیون بیان تاریخچه و کلیاتی در خصوص آن ضروری به نظر می رسد.

الف) تاریخچه کنوانسیون [۶]

در جولای سال ۲۰۰۱ ، آنسیترال مجموعه ای از پیشنهاد های کارگروه تجارت الکترونیکی خود را مبنی بر تهیه سندی بین المللی راجع به مسایلی منتخب از قرارداد های الکترونیکی و بررسی موانع احتمالی تجارت الکترونیکی در کنوانسیون های موجود بین المللی تایید نمود. پیشنهاد اصلاح وضعیت قانونی به منظور تسهیل  استفاده  فزاینده تبادل خودکار اطلاعات در تجارت بین الملل نخست در سال ۱۹۸۴ به آنسیترال ارایه شد.

آنسیترال در سال ۱۹۹۶ قانون نمونه تجارت الکترونیکی را به عنوان راهنمای کشورهای عضو سازمان ملل در تدوین قوانین داخلی تصویب نمود. پس از این تاریخ میان اغلب قوانین داخلی مصوب در خصوص تجارت الکترونیکی و اصول قانون نمونه و قوانین دیگر کشور ها به ویژه در زمینه تایید اصالت امضاهای الکترونیکی اختلافاتی وجود داشته است . این اختلافات و قابلیت محدود اعمال قوانین داخلی نسبت به اشخاصی که در خارج از مرزهای یک کشور قرار دارند ، ایالات متحده را بر آن داشت که در سال ۱۹۹۸ پیشنهاد تدوین کنوانسیونی بین المللی راجع به تجارت الکترونیکی را بر مبنای اصول قانون نمونه آنسیترال مطرح نماید . این اصول عبارتند از : اصول معادل های کارکردییا برابری اثر قانونی معادل های کارکردیکه به موجب آن هر گونه مکانیسمی  که کارکرد های امضا یا سند سنتی را ارایه دهد می تواند به عنوان معادلی برای آنها تلقی شود ، اصل بیطرفی علمی (تکنولوژیک ) بدین مفهوم که هیچگونه تبعیضی میان تکنیک های مختلف که ممکن است به منظور ایجاد ، انتقال و یا ذخیره الکترونیکی اطلاعات به کار روند صورت نخواهد گرفت و اصل حاکمیت اراده طرفین.

کنوانسیون پیشنهادی به دلایل دیگری نیز با اقبال مواجه شد. در برخی کشورها برتری معاهدات بین المللی ، از جمله کنوانسیون های تجاری ، نسبت به قوانین داخلی عادی که بعدا تصویب می شود ، مانند قوانین داخلی مبتنی بر قانون نمونه تجارت الکترونیکی ، ممکن است به تعارضی احتمالی میان قوانین داخلی که قرارداد های الکترونیکی را معتبر می داند و معاهدات سابق بر آن که استفاده از اسناد کاغذی را ضروری می داند منتهی شود. چنین تلقی می شد که کنوانسیونی راجع به قرارداد های الکترونیکی می تواند آثار قانونی ارتباطات الکترونیکی و کاغذی به کار گرفته شده و مشمول کنوانسیون های سابق را برابر گرداند. همانطور که گفته شده :«قواعد قانون نمونه تجارت الکترونیکی به این دلیل در قالب قانون نمونه (که فاقد اثر حقوقی است) تهیه و تصویب شد که نسبت به راه حل های آن تردید وجود داشت . اما اکنون ثابت شده که این قواعد معتبر ، قابل اعتماد و مفید و بنابر این شایسته برخورداری از قدرت قانونی بیشتری هستند.»[

کار گروه تجارت الکترونیکی در چهل و چهارمین نشست خود در وین که طی روز های یازدهم تا بیستم اکتبر ۲۰۰۴ برگزار شد ، مواد ماهوی معینی را برای پیش نویس کنوانسیون راجع به استفاده از ارتباطات الکترونیکی پیشنهاد و از دبیر خانه آنسیترال درخواست کرد تغییرات متناسب را در مواد دیگر کنوانسیون اعمال نماید. علاوه بر این ، کارگروه از دبیر خانه خواست پیش نویس کنوانسیون را در میان اعضای آنسیترال به منظور اظهار نظر توزیع نماید. در ۱۵ جولای ۲۰۰۵ کمیسیون آنسیترال نسخه نهایی کنوانسیون را به اتفاق آرا تصویب نمود . مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز این کنوانسیون را در ۲۳ نوامبر همان سال تایید نمود. تاکنون کشور های لبنان ،ماداگاسکار ، سنگال ، سیرالئون،سریلانکا،آفریقای مرکزی ، سنگاپور و چین این کنوانسیون را امضا کرده اند.

ب) ساختار کنوانسیون

کنوانسیون با یک مقدمه آغاز می شود که در آن،اهمیت و آثار مثبت استفاده روز افزون از ارتباطات الکترونیکی در تجارت بین الملل و نیز ضرورت اتخاذ قواعد یکنواخت به منظور رفع موانع و تردید های قانونی نسبت به ارتباطات مذکور و لزوم تحقق اصول بیطرفی رسانه ای (تکنولوژیک) و برابری اثر قانونی معادل های کارکردی مورد تاکید قرار گرفته است.

در ادامه ، مقررات و مواد ۲۵ گانه کنوانسیون طی چهار فصل بیان شده اند:

فصل نخست : قلمرو اجرایی ، شامل مواد ۱ تا ۳ (که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت)؛

فصل دوم : مقررات کلی ، از ماده ۴ تا ۷ که در آنها اصطلاحات به کار رفته در کنوانسیون تعریف (ماده ۴ ) ،نحوه تفسیر کنوانسیون (ماده۵ ) و تعیین موقعیت طرفین (ماده۶ ) بیان و اعلام شده است که مقررات کنوانسیون به قوانینی که ممکن است طرفین را به ارایه اطلاعات خاصی مانند هویت ، محل کسب و کار خود و… ملزم نمایند لطمه ای وارد نمی سازد (ماده ۷).

در فصل سوم (مواد ۸ تا ۱۴ ) که مهمترین بخش  کنوانسیون را تشکیل می دهد ،ابتدا اعتبار کلی ارتباطات ، قراردادها و امضاهای الکترونیکی و شرایط این اعتبار (در مورد قرارداد یا مراسله ، در دسترس بودن اطلاعات مندرج در آنها و در خصوص امضا ، شناساندن امضا کننده و دلالت بر رضای وی نسبت به اطلاعات مندرج در مراسله و تناسب شیوه امضا با هدف ایجاد یا ارسال مراسله الکترونیکی) و همچنین شرایط پذیرش مراسله یا قرارداد الکترونیکی به عنوان نسخه اصلی (وجود تضمین قابل اعتمادی مبنی بر حفظ تمامیت اطلاعات و در دسترس بودن آنها برای اشخاص ذینفع ) درمواد ۸و۹ مورد تصریح قرار گرفته اند.

سپس نحوه تعیین زمان و مکان ارسال و دریافت ارتباطات الکترونیکی و وضعیت حقوقی پیشنهادهای انعقاد قرارداد (که جزدر صورت وجود قصد التزام در صورت قبول مخاطب ، دعوت به ایجاب فرض می شوند) و اعتبار استفاده از سیستم های پیغام خودکار جهت انتقاد قرارداد بیان شده اند (مواد۱۰ تا۱۲) . در ماده ۱۳ تصریح شده که مقررات کنوانسیون به هیچ وجه مانع اعمال مقررات قانونی نیست که ممکن است بر طبق آنها یکی از طرفین ملزم باشد ارتباطات الکترونیکی را به شیوه ای خاص در دسترس طرف دیگر قرار دهد.

و بالاخره ماده ۱۴ عواقب اشتباه صورت گرفته در مراسله الکترونیکی را بیان نموده است.

فصل چهارم کنوانسیون تحت عنوان مقررات نهایی (مواد ۱۵ تا ۲۵ ) به مسایل شکلی کنوانسیون مانند اعلامیه های کشورهای متعاهد در خصوص قلمرو اجرایی ، زمان لازم الاجرا شدن کنوانسیون و رد آن و… پرداخته است.

ج) قلمرو اجرایی کنوانسیون

مطابق با ماده یک ، کشورهایی که کنوانسیون را می پذیرند ، ملزمند آن را در خصوص ارتباطات الکترونیکی مورد استفاده جهت انعقاد یا اجرای قرارداد های منعقده میان اشخاصی که محل کسب و کار آنها در دو کشور متفاوت واقع شده است اعمال نمایند. همانطور که ملاحظه می شود ، در اجرای کنوانسیون تابعیت طرفین مورد توجه قرار نخواهد گرفت (این نکته در بند ۳ ماده یک هم مورد تاکید قرار گرفته است ).

همچنین ، بر خلاف کنوانسیون ۱۹۸۰ وین که صرفا ناظر بر بیع بین المللی کالا است (بند ۱ ماده ۱) ، کنوانسیون حاضر به قرارداد خاصی محدود نمی شود.

لازم به ذکر است که در ماده ۲ کنوانسیون تحت عنوان استثنائات ، ارتباطات الکترونیکی مرتبط با برخی تعاملات مانند قرارداد های منعقده با اهداف شخصی و خانگی (بنابر این قرارداد های مصرف کننده مشمول کنوانسیون نیستند ) ، تعاملات بورسی ، سیستم های پرداخت بین بانکی و … و نیز برات ، سفته ،قبض انبار و اسناد مشابه از قلمرو شمول کنوانسیون خارج دانسته شده اند.

د) فواید پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون

با توجه به فراگیر بودن شبکه های الکترونیکی از قبیل اینترنت و امکان دسترسی به آنها در تمامی کشور های جهان ، تردیدی نیست که دیر یا زود شمار قرارداد های منعقده با استفاده از این ابزار ، میان تجار و شرکت های ایرانی و شهروندان دیگر کشورها به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت.در چنین حالتی،نیاز به قواعدی پیشرفته و روزآمد،با مقبولیت عام در میان تجار که بتوان آنها را در خصوص قراردادهای مذکور اعمال نمود،بیشتر احساس خواهد شد.کنوانسیون مورد بحث ما مجموعه ای از این قواعد را در بردارد که در صورت پیوستن ایران به آن،تجار خارجی خواهند توانست مقررات حاکم بر رابطه قراردادی خود با طرف های ایرانی را پیش بینی نموده و با اطمینان و آرامش خاطر و رغبت بیشتری حاضر به عقد قراردادهای الکترونیکی شوند.در غیر این صورت و به دلیل مبهم بودن وضعیت قرارداد و قانون حاکم بر آن،باید شاهد کند شدن و یا حتی توقف روند تجارت الکترونیکی بین المللی ایران باشیم که چنین وضعیتی از نظر اقتصادی به سود کشور عزیزمان نخواهد بود.

لازم به ذکر است که علاوه بر فقدان هر گونه اختلاف میان مفاد  کنوانسیون و دین مبین اسلام و مقررات داخلی،قانون تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران و کنوانسیون در موارد بسیاری دارای منبعی مشترک یعنی قانون نمونه تجارت الکترونیکی

آنسیترال هستند.

در صورت پیوستن ایران به کنوانسیون مذکور،خلأ قانونی موجود در رابطه با قراردادهای الکترونیکی بین المللی بر طرف شده و کنوانسیون بر این قراردادها حاکم خواهد بود.قانون تجارت الکترونیکی نیز در خصوص قراردادهای الکترونیکی داخلی اعمال خواهد شد.

ه) ترجمه کنوانسیون

کنوانسیون سازمان ملل متحد راجع به استفاده از ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین­ المللی (۲۳ نوامبر ۲۰۰۵)

دولت­های عضو این کنوانسیون،

ضمن تأکید دوباره براین باور خود که تجارت بین­الملل بر مبنای انصاف و منفعت متقابل، عاملی است مهم در راستای ارتقای روابط دوستانه در میان دولت­ها،

ضمن توجه به این واقعیت که کاربرد فزاینده ارتباطات الکترونیکی، فعالیت­های تجاری را کارآمدتر نموده، روابط تجاری را توسعه داده و فرصت­های نوینی برای دسترسی طرف­ها و بازارهایی که سابقاً دور افتاده محسوب می­شدند فراهم کرده و از این رهگذر نقشی اساسی در توسعه تجاری و اقتصادی چه در سطح ملی و چه در سطح بین­المللی ایفا می­نماید،

با عنایت به این امر که مشکلات ناشی از تردید نسبت به اعتبار قانونی به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین­المللی مانعی در راه تجارت بین­الملل محسوب می­شود،

ضمن پذیرش این واقعیت که اتخاذ قواعد یکنواخت جهت رفع موانع به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین­المللی، از جمله موانع احتمالی ناشی از اعمال اسناد موجود در زمینه حقوق تجارت بین­الملل، اطمینان قانونی و قابلیت پیش­بینی تجاری را در قراردادهای بین­المللی ارتقا داده و به دولت­ها کمک خواهد کرد به طرق پیشرفته تجارت دسترسی پیدا کنند،

با اعتقاد به اینکه قواعد یکنواخت باید آزادی طرفین[ قرارداد] را در انتخاب رسانه­ها و فناوری­های مناسب، با رعایت اصول بی­طرفی رسانه­ای و معادل­های کارکردی تا حدی که ابزار انتخاب شده توسط طرفین با هدف قواعد حقوقی مرتبط، هماهنگ باشد، محترم شمارد،

با امید به فراهم­آوردن راه حلی مشترک جهت رفع موانع به کارگیری ارتباطات الکترونیکی به روشی قابل قبول برای دولت­هایی با نظام­های مختلف حقوقی، اجتماعی و اقتصادی به شرح ذیل توافق نموده­اند:

فصل نخست: قلمرو اجرایی

ماده ۱- قلمرو اجرایی

۱-          این کنوانسیون ناظر بر به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در جریان انعقاد یا اجرای قرارداد میان طرف­هایی است که محل کسب و کار آنها در کشورهای متفاوت واقع شده است.

۲-          این واقعیت که محل کسب و کار طرفین در کشورهای متفاوت واقع شده است مورد توجه قرار نخواهد گرفت، مگر اینکه واقعیت مذکور از قرارداد و یا از معاملات بین طرفین یا اطلاعات ارایه شده توسط ایشان در زمان انعقاد قرارداد یا در هر زمان پیش از آن استنباط گردد.

۳-     تابعیت طرفین قرارداد و نیز خصوصیت مدنی یا تجاری طرفین یا خود قرارداد در تعیین قلمرو این کنوانسیون ملحوظ نخواهد بود.

ماده ۲- استثنائات

۱-    کنوانسیون حاضر نسبت به  ارتباطات الکترونیکی مرتبط با هر یک از موارد ذیل اعمال نخواهد شد:

الف) قراردادهای منعقده با اهداف شخصی، خانوادگی یا خانگی؛

ب)-

۱) تعاملات صورت گرفته در یک بورس منظم؛

۲) تعاملات مربوط به ارز خارجی؛

۳) سیستم­های پرداخت بین بانکی، توافقات پرداخت بین بانکی یا سیستم­های تهاتر و تسویه مرتبط با اوراق بهادار یا دیگر دارائی­ها یا اسناد مالی؛

۴) انتقال حقوق رهنی در بیع، یا قرض یا وعده بازخرید اوراق بهادار یا دیگر دارائی­ها یا اسناد مالی ایداع شده نزد یک واسطه.

۲- کنوانسیون حاضر نسبت به برات، سفته، یادداشت ارسال کالا، بارنامه، قبض انبار یا هرگونه سند یا ورقه قابل انتقال دیگر که دارنده یا ذینفع را مجاز می­دارد تحویل کالا یا پرداخت مبلغی پول را مطالبه نماید اعمال نمی­شود.

ماده ۳- حاکمیت اراده طرفین

طرفین می­توانند شمول مقررات این کنوانسیون را استثنا یا از آثار هر یک از مقررات آن عدول نموده یا آنها را تغییر دهند.

فصل دوم

مقررات کلی

ماده ۴- تعاریف

از نظر این کنوانسیون:

الف) «مراسله» عبارت است از هرگونه اظهار، اعلام، مطالبه، اخطاریه و یا درخواست از جمله ایجاب و قبول آن، که طرفین باید در جریان انعقاد و یا اجرای قرارداد، آن را صورت داده یا در رابطه با انجام آن تصمیم­گیری کنند؛

ب) «مراسله الکترونیکی» عبارت است از هرگونه مراسله­ای که طرفین داده پیام­ها صورت می­دهند؛

ج) «داده­ پیام» عبارت است از اطلاعات ایجاد، ارسال، دریافت و یا ذخیره شده از طریق وسایل الکترونیکی، مغناطیسی، نوری و یا وسایل مشابه از جمله مبادله الکترونیکی داده­ها، پست الکترونیکی، تلگرام، تلکس یا تله کپی؛

د) «منشأ» مراسله الکترونیکی شخصی است که مراسله الکترونیکی به وسیله وی یا به نمایندگی از او پیش از ذخیره احتمالی ارسال و یا ایجاد شده است؛ ولی شخصی را که در رابطه با آن مراسله به عنوان واسطه عمل کرده در بر نمی­گیرد؛

ه) «مخاطب» مراسله الکترونیکی، شخصی است که منشأ قصد دارد وی مراسله الکترونیکی را دریافت نماید، ولی شخصی را که در رابطه با آن مراسله به عنوان واسطه عمل می­کند در بر نمی­گیرد؛

و) «سیستم اطلاعاتی» عبارت است از سیستمی برای ایجاد، ارسال، دریافت، ذخیره و یا هرگونه پردازش دیگر داده­ پیام­ها؛

ز) «سیستم پیغام خودکار» عبارت است از برنامه رایانه­ای، ابزار الکترونیکی و یا دیگر ابزار خودکار مورد استفاده جهت مبادرت به انجام یک عمل و یا پاسخ کلی یا جزئی به داده پیام­ها یا عملکردها، بدون اینکه هرگاه سیستم به انجام عملی مبادرت نموده و یا پاسخی دهد، انسان عمل یا پاسخ مورد نظر را مرور نموده یا در آن دخالت کند؛

ح) «محل کسب و کار» عبارت است از هرگونه محلی که شخص در آن تشکیلاتی دائم جهت پیگیری فعالیتی اقتصادی به استثنای تهیه موقت کالا و یا خدمات از یک مکان خاص دارد.

ماده ۵- تفسیر

۱-          در تفسیر مقررات این کنوانسیون باید به خصیصه بین­المللی آن و نیز به ضرورت ارتقای هماهنگی در اجرای آن و رعایت حسن نیت در تجارت بین­الملل توجه نمود.

۲-  مسائل مربوط به موضوعات تحت حاکمیت کنوانسیون­ حاضر که تکلیف آنها صراحتاً در این کنوانسیون تعیین­ نشده، طبق اصول کلی که کنوانسیون بر آن مبتنی است، و در صورت فقدان اینگونه اصول، طبق قانونی که حسب قواعد حقوق بین­الملل خصوصی حاکم است، حل و فصل خواهند شد.

ماده ۶- موقعیت طرفین

۱-  از نظر این کنوانسیون، محل کسب و کار یک طرف، مکان مشخص شده توسط او است، مگر اینکه دیگری ثابت نماید وی در آن مکان، محل کسب و کار ندارد.

۲-  در صورتی که یکی از طرفین [برای خود] محل کسب و کاری مشخص نکرده و در عین حال بیش از یک محل کسب و کار داشته باشد، از نظر این کنوانسیون محل کسب و کار وی جائی است که با در نظر گرفتن اوضاع و احوالی که قبل از انعقاد قرارداد یا در زمان انعقاد آن بر طرفین معلوم بوده یا مد نظر آنها قرار گرفته است نزدیک­ترین ارتباط را با قرارداد مربوط دارد.

۳-  هرگاه شخص حقیقی فاقد محل کسب و کار باشد، محل سکونت معمولی وی ملاک عمل خواهد بود.

۴-  یک مکان، صرفاً به علل زیر محل کسب و کار محسوب نمی­شود: الف)- به این دلیل که تجهیزات و فناوری پشتیبان سیستم اطلاعاتی به کار رفته توسط یک طرف در ارتباط با انعقاد قرارداد در این مکان مستقرند؛ یا (ب)- به این دلیل که طرف­های دیگر می­توانند در این مکان به سیستم اطلاعاتی مورد نظر دسترسی پیدا کنند.

۵-          صرف این واقعیت که یک طرف از نام حوزه یا نشانی پست الکترونیکی مرتبط با کشوری خاص استفاده می­کند، موجد این اماره نیست که محل کسب و کار وی در آن کشور واقع است.

ماده۷- الزامات مربوط به ارایه اطلاعات

این کنوانسیون به هیچ وجه مانع اعمال مقررات قانونی نیست که طرفین را ملزم می­سازد هویت، محل کسب و کار خود و دیگر اطلاعات را بیان نمایند ویا یک طرف را از عواقب قانونی اظهارات غیر دقیق، ناقص و یا خلاف واقع در این زمینه مبری می­کند.

فصل سوم- به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در قراردادهای بین­المللی

ماده ۸- شناسائی قانونی ارتباطات الکترونیکی

۱-  اعتبار یا قابلیت اجرای مراسله یا قرارداد را نمی­توان صرفاً به این دلیل که در قالب مراسله­ای الکترونیکی است رد نمود.

۲-     این کنوانسیون به هیچ وجه یک طرف را ملزم به بکارگیری یا پذیرش ارتباطات الکترونیکی نمی­کند، لکن موافقت شخص نسبت به این امور ممکن است از رفتار وی استنباط شود.

ماده ۹- الزامات شکلی

۱-    این کنوانسیون به هیچ وجه ایجاد یا تسجیل مراسله یا قرارداد الکترونیکی را به شکلی خاص ضروری نمی­داند.

۲- هرگاه قانون کتبی­بودن مراسله یا قرارداد را ضروری بداند یا عواقبی برای فقدان نوشته مقرر دارد، این الزام به وسیله مراسله الکترونیکی محقق خواهد شد هرگاه اطلاعات مندرج در آن به طریقی قابل دسترسی باشد که بتوان آن را برای مراجعات بعدی به کار گرفت.

۳-  هرگاه قانون امضای مراسله یا قرارداد را توسط یک طرف ضروری دانسته یا عواقبی برای فقدان امضاء مقرر دارد، این الزام در ارتباط با مراسله الکترونیکی محقق خواهد شد، هرگاه:

الف) روشی برای شناساندن طرف مذکور و دلالت بر رضای وی نسبت به اطلاعات مندرج در مراسله الکترونیکی به کار گرفته شود؛ و

ب) روش به کار رفته حداقل یکی از ویژگی­های زیر را داشته باشد:

(۱) با توجه به تمامی اوضاع و احوال، از جمله هرگونه توافق مربوط، به اندازه کافی با هدفی که مراسله الکترونیکی به خاطر آن ایجاد یا ارسال شده متناسب باشد؛ یا

(۲) فی نفسه یا به همراه دیگر ادله دلالت نماید که فی­الواقع کارکردهای مذکور در بند فرعی (الف) فوق­الذکر را ارائه کرده است.

۴- هرگاه قانون ضروری بداند که مراسله یا قرارداد به شکل اصلی خود در دسترس قرار گرفته یا نگهداری شود، یا عواقبی را برای فقدان نسخه اصلی مقرر دارد، این الزام در ارتباط با مراسله الکترونیکی محقق خواهد شد، هرگاه:

الف) تضمین قابل اعتمادی نسبت به تمامیت اطلاعات مندرج در آن، از زمانی که مراسله مذکور برای نخستین بار در شکل نهایی خود به صورت مراسله­ای الکترونیکی یا به صورتی دیگر تولید شده موجود باشد؛ و

ب) درمواردی که ضروری است اطلاعات مندرج در آن در دسترس قرار گیرد، اطلاعات مذکور قابلیت نمایش برای شخصی را داشته باشد که باید در دسترس وی قرار داده شود.

۵- در رابطه با بند ۴ (الف):

الف) معیار ارزیابی تمامیت عبارت از این خواهد بود که آیا اطلاعات صرف نظر از افزایش هرگونه تأیید و تغییر که در جریان عادی ارسال، ذخیره و نمایش رخ می­دهد، کامل و بدون تغییر باقی مانده است یا خیر؛ و

ب) معیار ضروری قابلیت اعتماد، با توجه به هدف تولید اطلاعات و تمامی اوضاع و احوال مرتبط ارزیابی خواهد شد.

ماده ۱۰- زمان و مکان ارسال و دریافت ارتباطات الکترونیکی

۱- زمان ارسال مراسله الکترونیکی هنگامی است که مراسله از سیستم اطلاعاتی تحت کنترل منشأ یا شخصی که به نمایندگی از منشأ آن را ارسال داشته خارج شود و یا درصورتی که مراسله الکترونیکی از سیستم اطلاعاتی تحت کنترل منشأ یا شخصی که به نمایندگی از منشأ آن را ارسال داشته خارج نشده باشد، هنگامی که مراسله الکترونیکی دریافت می­شود؛

۲-      زمان دریافت مراسله الکترونیکی هنگامی است که مراسله قابلیت بازیافت به وسیله مخاطب، در نشانی الکترونیکی که از سوی وی مشخص شده را بیابد. زمان دریافت مراسله الکترونیکی در نشانی دیگری از مخاطب، هنگامی است که مراسله قابلیت بازیافت به وسیله وی در آن نشانی را یافته و مخاطب مطلع شود که مراسله الکترونیکی به آن نشانی ارسال شده است. چنین فرض می­شود که مراسله الکترونیکی در زمان وصول به نشانی الکترونیکی مخاطب، توسط وی قابل بازیافت است.

۳- چنین فرض می­شود که مراسله الکترونیکی از محل کسب و کار منشأ و در محل کسب و کار مخاطب که بر طبق ماده ۶ تعیین می­شوند، ارسال و دریافت شده است.

۴- بند ۲ از این ماده صرف نظر از احتمال تفاوت محل استقرار سیستم اطلاعاتی پشتیبان نشانی الکترونیکی با محلی که بر طبق بند ۳ این ماده فرض می­شود مراسله الکترونیکی در آنجا دریافت شده اعمال می­شود.

ماده ۱۱- دعوت به ایجاب

پیشنهاد انعقاد قرارداد از طریق یک یا چند مراسله الکترونیکی که خطاب به یک یا چند شخص معین نبوده و به طور کلی برای کاربران سیستم­های اطلاعاتی قابل دسترسی باشد، از جمله پیشنهادهایی که از برنامه­های کاربردی دو سویه جهت­دادن سفارش از طریق این سیستم­های اطلاعاتی استفاده می­کند، دعوت به ایجاب فرض می­شود مگر آنکه پیشنهاد مذکور به روشنی بر قصد طرف پیشنهاد دهنده مبنی بر التزام در صورت قبول طرف مقابل دلالت نماید.

ماده ۱۲- به کارگیری سیستم­های پیغام خودکار جهت انعقاد قرارداد

اعتبار یا قابلیت اجرای قرارداد منعقده از طریق تعامل یک سیستم پیغام خودکار و انسان یا از طریق تعامل سیستم­های پیغام خودکار را نمی­توان صرفاً به این دلیل که هیچ انسانی اعمال صورت گرفته به وسیله سیستم­های پیغام خودکار یا قرارداد حاصل را مرور نکرده یا در جریان آن دخالت نداشته رد نمود.

ماده ۱۳- قابلیت دسترسی به مفاد قرارداد

این کنوانسیون به هیچ وجه مانع اعمال مقررات قانونی نیست که ممکن است طرفی را که برخی یا تمامی مفاد قرارداد را از طریق تبادل ارتباطات الکترونیکی مورد مذاکره قرار می­دهد ملزم نمایند ارتباطات الکترونیکی مشتمل بر مفاد قرارداد را به شیوه­ای خاص در دسترس طرف دیگر قرار دهد یا یکی از طرفین را ازعواقب قانونی ناشی از قصور در انجام این تکلیف معاف نمایند.

ماده ۱۴- اشتباه در ارتباطات الکترونیکی

۱-  هرگاه انسان اشتباهی ورودی در یک مراسله الکترونیکی مبادله شده با سیستم پیغام خودکار طرف دیگر مرتکب شود و سیستم پیغام خودکار امکان تصحیح اشتباه را به شخص مذکور ندهد، وی یا شخصی که او به نمایندگی از وی عمل می­نموده حق دارد بخشی از مراسله الکترونیکی را که اشتباه ورودی در آن رخ داده، پس بگیرد هرگاه:

الف) آن شخص یا شخصی که او به نمایندگی از وی عمل می­نموده پس از آگاهی از اشتباه در نزدیک­ترین وقت ممکن، طرف مقابل را از اشتباه مطلع و اعلام نماید در مراسله الکترونیکی مرتکب اشتباه شده است؛ و

ب) آن شخص یا شخصی که او به نمایندگی از وی عمل می­نموده، کالاها یا خدماتی را که احتمالاً از طرف مقابل دریافت نموده به کار نگرفته یا هیچگونه سود یا ارزش عمده­ای را از به دست نیاورده باشد.

۲- این ماده به هیچ وجه مانع اعمال مقررات قانونی حاکم بر عواقب اشتباه، علاوه بر عواقب مقرر در بند ۱ نخواهد بود.

فصل چهارم- مقررات نهایی

ماده ۱۵- بدین وسیله دبیر کل سازمان ملل متحد به عنوان امین این کنوانسیون انتخاب می­گردد.

ماده ۱۶- امضاء تصویب، قبول یا تأیید.

۱-  این کنوانسیون از شانزدهم ژانویه ۲۰۰۶ تا شانزدهم ژانویه ۲۰۰۸ جهت امضای کلیه کشورها در مقر سازمان ملل، واقع درنیویورک، مفتوح خواهد بود.

۲-  این کنوانسیون موکول به تصویب، قبول یا تأیید کشورهای امضاکننده خواهد بود.

۳-    این کنوانسیون از تاریخی که برای امضا مفتوح می­شود جهت الحاق کلیه کشورهایی که جزء کشورهای امضاءکننده نیستند مفتوح خواهد بود.

۴-   اسناد تصویب، قبول، تأیید و الحاق باید به دبیرکل سازمان ملل متحد سپرده شوند.

ماده ۱۷- مشارکت سازمان­های منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی

۱-  سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی که به وسیله کشورهای مستقل تأسیس شده و نسبت به برخی مسایل مشمول این کنوانسیون صالح است، می­تواند این کنوانسیون را امضاء تصویب یا تأیید نموده و یا به آن ملحق شود. در این صورت، سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی از حقوق و تعهدات یک کشور عضو، تا حدی برخوردار خواهد بود که آن سازمان نسبت به مسائل مشمول این کنوانسیون صالح است. در صورتی که تعداد کشورهای متعاهد مطرح باشد، سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی در کنار کشورهای عضو خود که عضو این کنوانسیون هستند، به عنون یک کشور عضو محاسبه نخواهد شد.

۲- سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی در زمان امضا، تصویب، قبول یا تأیید این کنوانسیون یا الحاق به آن، طی اعلامیه­ای خطاب به امین، مسائل مشمول این کنوانسیون را که صلاحیت نسبت به آنها توسط کشورهای عضو سازمان به آن تفویض شده است مورد تصریح قرار خواهد داد. سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی، بلافاصله، امین را از هرگونه تغییر در توزیع صلاحیت­های مصرح در اعلامیه صادره به موجب این بند، از جمله انتقالات جدید این صلاحیت­ها مطلع خواهد نمود.

۳- در صورت اقتضای اوضاع و احوال، هرگونه ارجاع به «کشور متعاهد» یا «کشورهای متعاهد» شامل سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی نیز خواهد بود.

۴- این کنوانسیون به هیچیک از مقررات متعارض سازمان منطقه­ای یکپارچه­سازی اقتصادی و حاکم بر اشخاصی که محل کسب و کار آنها، درکشورهای متفاوت عضو این سازمان که در اعلامیه صادره بر طبق ماده ۲۱ بیان شده­اند واقع شده است حاکم نخواهد بود.

ماده ۱۸- نفوذ [کنوانسیون] در واحدهای سرزمینی داخلی

۱-هرگاه یکی از کشورهای متعاهد شامل دو یا چند واحد سرزمینی باشد که در آنها، نظام­های حقوقی متفاوتی در رابطه با موضوعات مطروحه در این کنوانسیون حاکم است، کشور مذکور می­تواند در زمان امضاء، تصویب، قبول، تأیید یا الحاق، اعلام نماید که این کنوانسیون بر تمام واحدهای سرزمینی یا تنها یک واحد یا بیشتر سرایت دارد و نیزمی­تواند در هر زمان با تسلیم اعلامیه­ای دیگر، اعلامیه قبلی خود را اصلاح نماید.

۲-    اعلامیه ­های مذکور باید به آگاهی امین کنوانسیون رسیده و ضمن آنها واحدهای سرزمینی مشمول مقررات این کنوانسیون صریحاً تعیین گردند.

۳-هرگاه این کنوانسیون به واسطه اعلامیه مندرج در این ماده نسبت به یک یا چند واحد سرزمینی کشور متعاهد، و نه همه آنها، سرایت یابد، چنانچه محل کسب و کار یکی از طرفین در کشور مزبور واقع باشد، از نظر این کنوانسیون چنین تلقی خواهد شد که محل کسب و کار مورد بحث در یک کشور متعاهد واقع نیست، مگر اینکه محل مذکور در یکی از واحدهای سرزمینی مشمول مقررات این کنوانسیون واقع شده باشد.

۴- چنانچه یک کشور متعاهد مبادرت به صدور اعلامیه موضوع بند ۱ این ماده ننماید، مقررات این کنوانسیون به تمام واحدهای سرزمینی آن کشور سرایت داده خواهد شد.

ماده ۱۹- اعلامیه­های مربوط به قلمرو اجرایی

۱- هر یک از کشورهای متعاهد می­تواند، با رعایت ماده ۲۱، اعلام نماید که این کنوانسیون را صرفاً در صورتی اعمال خواهد کرد که:

الف) کشورهای مورد اشاره در بند ۱ ماده ۱ عضو این کنوانسیون باشند؛ یا

ب) طرفین در خصوص اعمال آن توافق کرده باشند.

۲- هر یک از کشورهای عضو می­تواند موضوعاتی را که در اعلامیه صادره بر طبق ماده ۲۱ مورد تصریح قرار داده است از تحت شمول این کنوانسیون خارج نماید.

ماده ۲۰- مقررات این کنوانسیون در خصوص به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در جریان انعقاد یا اجرای قرارداد موضوع یکی از کنوانسیون­های بین­المللی زیر که یکی از کشورهای متعاهد این کنوانسیون عضو آن بوده یا خواهد شد، اعمال می­شود:

کنوانسیون شناسائی و اجرای آرای داوری خارجی (نیویورک، ۱۰ ژوئن ۱۹۵۸)؛

کنوانسیون مرور زمان در بیع بین­ المللی کالا (نیویورک، ۱۴ ژوئن ۱۹۷۴) و پروتکل آن (وین، ۱۱ آوریل ۱۹۸۰)؛

کنوانسیون ملل متحد راجع به بیع بین­ المللی کالا (وین، ۱۱ آوریل ۱۹۸۰)؛

کنوانسیون ملل متحد راجع به مسؤولیت متصدیان پایانه­های حمل و نقل در تجارت بین­الملل (وین، ۱۹ آوریل ۱۹۹۱)؛

کنوانسیون ملل متحد راجع به ضمانت نامه­های مستقل و اعتبارنامه­های تضمینی (نیویورک، ۱۱ دسامبر ۱۹۹۵)؛

کنوانسیون ملل متحد راجع به انتقال مطالبات در تجارت بین­الملل (نیویورک، ۱۲ دسامبر ۲۰۰۱).

۲- به علاوه، مقررات این کنوانسیون در خصوص ارتباطات الکترونیکی [به کار گرفته شده] در جریان انعقاد یا اجرای قرارداد موضوع کنوانسیون، معاهده یا موافقتنامه بین­المللی دیگری که به طور صریح در بند ۱ این ماده مورد اشاره قرار نگرفته و یکی از کشورهای متعاهد این کنوانسیون عضو آن بوده یا خواهد شد، اعمال می­شود، مگر اینکه کشور مزبور مطابق با ماده ۲۱ اعلام نموده باشد که به این بند ملتزم نیست.

۳-    کشوری که اعلامیه­ای مطابق با بند ۲ این ماده صادر می­کند، همچنین می­تواند اعلام نماید که معذلک مقررات این کنوانسیون را در خصوص به کارگیری ارتباطات الکترونیکی در جریان انعقاد یا اجرای قرارداد موضوع یک کنوانسیون، معاهده یا موافقتنامه بین­المللی خاص که کشور مذکور عضو آن بوده یا خواهد شد، اعمال خواهد کرد.

۴-   هر کشوری می­تواند اعلام نماید که مقررات این کنوانسیون را در خصوص ارتباطات الکترونیکی[ به کار گرفته شده] در جریان انعقاد یا اجرای قرارداد موضوع کنوانسیون، معاهده یا موافقتنامه بین­المللی مصرح در اعلامیه این کشور، در کشور مذکور، عضو آن بوده یا خواهد شد از جمله هر یک از کنوانسیون­های مورد اشاره در بند ۱ این ماده، اعمال خواهد نمود، حتی اگر آن کشور اعمال بند ۲ این ماده را به موجب اعلامیه صادره بر طبق ماده ۲۱ مستثنی نکرده باشد.

ماده ۲۱- تشریفات و نفوذ اعلامیه­ ها

۱-   اعلامیه هایی که طبق مقررات این کنوانسیون در زمان امضا صادر می­شوند، موکول به تأیید بعدی در هنگام تصویب، قبول یا تأیید کنوانسیون هستند.

۲-    اعلامیه­ ها و تأییدیه­های آنها باید به صورت کتبی بوده و رسماً به آگاهی امین کنوانسیون رسیده باشند.

۳-   هر اعلامیه، همزمان با لازم­الاجراشدن کنوانسیون نسبت به کشور مربوط نافذ خواهد شد. معهذا اعلامیه­ای که پس از لازم­الاجراشدن کنوانسیون رسماً به آگاهی امین کنوانسیون می­رسد، در اولین روز از ماهی که پس از انقضای شش ماه از تاریخ دریافت اعلامیه توسط امین آغاز می­شود، نافذ خواهد شد.

ماده ۲۲- حق شرط

هیچگونه حق شرطی نسبت به این کنوانسیون قابل اعمال نیست.

ماده ۲۳- لازم­الاجراشدن

۱- این کنوانسیون در نخستین روز از ماهی که پس از انقضای شش ماه از تاریخ سپردن سومین سند تصویب، قبول، تأیید یا الحاق آغاز می­گردد، لازم­الاجرا خواهد شد.

۲-  هنگامی که یک کشور پس از سپردن سومین سند تصویب، قبول، تأیید یا الحاق، این کنوانسیون را تصویب، قبول یا تأیید نموده یا بدان ملحق می­شود، تاریخ لازم­الاجراشدن کنوانسیون حاضر، در ارتباط با آن کشور، نخستین روز از ماهی خواهد بود که پس از انقضای شش ماه از زمان تودیع اسناد تصویب، قبول، تأیید یا الحاق آن کشور، آغاز می­گردد.

ماده ۲۴- زمان اعمال

این کنوانسیون و هر اعلامیه صرفاً در خصوص ارتباطات صورت گرفته پس از تاریخ لازم­الاجراشدن یا نفوذ کنوانسیون یا اعلامیه، در رابطه با هر یک از کشورهای عضو اعمال خواهد شد.

ماده ۲۵- رد [کنوانسیون]

۱- هر یک از کشورهای متعاهد می­تواند این کنوانسیون را به موجب اعلان رسمی و کتبی به امین، رد نماید.

۲-   اعلام رد کنوانسیون در نخستین روز از ماهی که پس از انقضای شش ماه از تاریخ وصول اعلان به امین آغاز می­شود، نافذ خواهد گردید. چنانچه در اعلامیه رد کنوانسیون مدت طولانی­تری جهت نفوذ آن تعیین شده باشد، اعلام رد پس از انقضای مدت مزبور از تاریخ وصول به امین نافذ خواهد گردید.

 

 

قطعنامه ۳۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد

قطعنامه ۳۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد

قطعنامه ۳۷۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد معروف به قطعنامه اتحاد برای صلح متضمن این مفهوم است که اگر در مواردی شورای امنیت سازمان ملل متحد به علت وتو یکی از اعضای دائم خود نتواند به هنگام تهدید علیه صلح، نقض صلح و یا عمل تجاوز اقدام مناسبی انجام دهد، وظیفهٔٔ صلح و امنیت بین‌المللی به عهدهٔ مجمع عمومی سازمان ملل متحد گذاشته می‌شود.

 

در این حالت مجمع عمومی فوراً به موضوع رسیدگی می‌کند و حتی می‌تواند راهکارهایی را که به نظر ضروری می‌رسد همانند کاربرد نیروی نظامی، به دولت یا دولت‌های مربوط برای بازگرداندن صلح و امنیت بین‌المللی توصیه نماید.

قطعنامهٔ اتحاد برای صلح بر اساس پیشنهاد ایالات متحده آمریکا با موافقت اولیهٔ ۷ عضو شورای امنیت (کانادا، فرانسه، ترکیه، فیلیپین، انگلستان، اروگوئه و ایالات متحده آمریکا)، در اکتبر ۱۹۵۰ به عنوان راهکاری برای خنثی نمودن وتو و مخالفت‌های مکرر شوروی سابق با اجرای اقدامات شورای امنیت در جریان جنگ کره به مجمع عمومی ارائه گردید.

قطعنامه آچسن که نام دیگر قطعنامهٔ اتحاد برای صلح است، سرانجام بعد از ۱۴ روز بحث و تبادل نظر در مجمع عمومی با ۵۲ رأی موافق، ۵ رأی مخالف (چکسلواکی، لهستان، جمهوری سوسیالیستی اوکراین شوروی، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی) و ۲ رأی ممتنع (هند و آرژانتین) در ۳ نوامبر ۱۹۵۰ تصویب شد.

به منظور سهولت و فوریت اقدامات مجمع عمومی در مواردی که شورای امنیت قادر به انجام وظایف خود نیست در قطعنامهٔ اتحاد برای صلح حالت تشکیل اجلاس فوق‌العاده فوری برای مجمع پیش‌بینی شده‌است. دبیر کل موظف است بنا به درخواست اعضای شورای امنیت (۹ رأی موافق، بدون حق وتو) و یا تقاضای اکثریت اعضای سازمان ملل، ظرف ۲۴ ساعت مقدمات تشکیل جلسهٔ اضطراری را فراهم نماید تا مجمع بتواند تصمیمات لازم را اتخاذ نماید

اولین اجلاس فوق‌العاده فوری مجمع در قضیهٔ بحران کانال سوئز در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶ تشکیل گردید. در این اجلاس مجمع عمومی به جای شورای امنیت که بر اثر وتوهای پی در پی بریتانیا، شوروی سابق و همراهی اسرائیل از انجام وظایف خود ناتوان شده بود، با تصویب قطعنامه ۱۰۰۱ به طرفین متخاصم دستور آتش‌بس داد و نیروی فوری سازمان ملل متحد [یا نیروی امداد سازمان ملل متحد] (به انگلیسی: United Nations Emergency Force یا UNEF) را به منظور ایجاد امنیت و نظارت بر آتش‌بس در مصر ایجاد کرد.

تاکنون ۱۰ بار از راهکار قطعنامهٔ اتحاد برای صلح و تشکیل اجلاس فوق‌العاده فوری مجمع عمومی استفاده شده‌است.

دین آچسن نام وزیر خارجهٔ ایالات متحده آمریکا در آن زمان بود.

کنوانسیون جلوگیری از نسل‌کشی و مجازات آن

یادبود قربانیان سارایوو

یادبود قربانیان بمباران شیمیایی حلبچه

کنوانسیون جلوگیری از نسل‌کشی و مجازات آن، مصوب ۹ دسامبر ۱۹۴۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد. مجمع عمومی متن قرارداد ضمیمه مربوط به جلوگیری از نسل‌کشی را تصویب و به موجب ماده ۱۱ همان قرارداد آن را برای امضاء و تصویب و الحاق در دسترس دول می‌گذارد. قرارداد برای جلوگیری از کشتار جمعی:

ادامه‌ی مطلب

کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات

کشورهای طرف عهدنامه حاضر،

با توجه به نقش اساسی معاهدات در تاریخ روابط بین‌المللی با تشخیص اهمیت روزافزون معاهدات به عنوان یکی از منابع حقوق بین‌الملل و به عنوان وسیله‌ای برای توسعه همکاری مسالمت‌آمیز بین ملت‌ها و قطع نظر از نظام اجتماعی و سیستم حکومتی آن‌ها،کشورهای طرف عهدنامه حاضر، با درک این که اصل رضایت آزادانه و اصل حسن نیت و قاعده الزام‌آور بودن تعهدات بصورت جهانی مورد قبول قرار گرفته‌است، با تأیید اینکه اختلافات مربوط به معاهدات، مانند دیگر اختلافات بین‌المللی، باید به طریق مسالمت‌آمیز و طبق اصول عدالت و حقوق بین‌الملل حل و فصل شود،

 

با بخاطر آوردن تصمیم ملت‌های عضو سازمان ملل برای ایجاد شرایطی که تحت آن بتوان عدالت و احترام به تعهدات ناشی از معاهدات را حفظ کرد، با درنظر داشتن اصول حقوق بین‌الملل منعکس در منشور ملل متحد، مانند اصل تساوی حقوق ملت‌ها و حق آنها در تعیین سرنوشت خود، اصل تساوی حاکمیت کشورها و استقلال آنها، اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها، اصل ممنوعیت تهدید به اعمال زور یا اعمال زور و اصل احترام و رعایت جهانی حقوق بشر و آزادی‌های اساسی همه افراد، با اعتقاد به اینکه تدوین و توسعه مترقیانه حقوق معاهدات که در این عهدنامه تحقق پذیرفته است، در نیل به مقاصد سازمان ملل به نحوی که در منشور ملل متحد بیان شده یعنی حفظ صلح و امنیت بین‌المللی. توسعه روابط دوستانه و دست یابی به همکاری بین ملت‌ها، کمک خواهد کرد، و با تأیید این نکته که قواعد حقوق بین‌الملل عرفی در مورد مسائلی که مشمول مفاد این عهدنامه نمی‌شود، همچنان جاری خواهد بود،

به شرح زیر توافق کرده‌اند:

ماده ۱

قلمرو عهدنامه حاضر عهدنامه حاضر ناظر بر معاهدات منعقده بین کشورها است.

ماده ۲

کاربرد اصطلاحات

یک- از نظر عهدنامه حاضر:

الف. «معاهده» عبارت است از یک توافق بین‌المللی که بین کشورها بصورت کتبی منعقد شده و مشمول حقوق بین‌الملل باشد، صرف نظر از عنوان خاص آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبط به هم منعکس شده باشد؛

ب. «تنفیذ»، «قبول»، «تصویب» و «الحاق» به معنای آن اقدام بین‌المللیی است که به حسب موارد واجد یکی از عناوین مزبور بوده و به وسیله آن، کشوری در عرصه بین‌المللی رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده ابراز می‌کند؛

ج. «اختیارات تام» به معنای سندی است که بوسیله مرجع صالح یک کشور صادر می‌شود و طبق آن شخص یا اشخاصی برای نمایندگی آن کشور جهت مذاکره، قبول، یا تأیید اعتبار متن یک معاهده، یا جهت اعلام رضایت آن دولت به التزام در قبال یک معاهده، و یا جهت انجام هر اقدام دیگری در مورد یک معاهده تعیین می‌گردد؛

د. «تحدید تعهد» عبارت است از بیانیه یک‌جانبه‌ای که یک کشور تحت هر نام یا به هر عبارت در موقع امضا، تنفیذ، قبول، تصویب یا الحاق به یک معاهده صادر می‌کند و به وسیله آن قصد خود را دایر بر عدم شمول یا تعدیل آثار حقوقی بعضی از مقررات معاهدات نسبت به خود بیان می‌دارد؛

هـ. «کشور مذاکره کننده» عبارت است از کشوری که در تنظیم و پذیرفته شدن متن معاهده شرکت نموده باشد؛ و. «کشور متعاهد» عبارت است از کشوری که رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده اعلام نموده باشد، اعم از اینکه معاهده لازم‌الاجرا شده باشد یا خیر؛

ز. «طرف» معاهده عبارت است از کشوری که رضایت خود را به التزام در قبال یک معاهده اعلام نموده و معاهده در ارتباط با او لازم‌الاجرا باشد؛

ح. «کشور ثالث» عبارت است از کشوری که طرف معاهده نباشد؛

ط. «سازمان بین‌المللی» عبارت است از یک سازمان بین دول؛

دو. مفادّ بند یک راجع به کاربرد اصطلاحات در این عهدنامه، تأثیری در استفاده از آن اصطلاحات، یا در معانی آنها در حقوق داخلی هر کشور ندارد.

ماده ۳ 

توافق‌های بین‌المللی که داخل در قلمرو عهدنامه حاضر نیستند.

این واقعیت که عهدنامه حاضر ناظر بر توافق‌های بین‌المللی منعقده بین کشورها و سایر اشخاص موضوع حقوق بین‌الملل، یا توافق‌های فیمابین همان سایر اشخاص موضوع حقوق بین‌الملل و یا توافق‌های بین‌المللی غیر کتبی نیست، تأثیری در موارد ذیل نخواهد داشت:

الف. ارزش حقوقی توافق‌های مذکور؛

ب. شمول هر یک از قواعد منعکس در عهدنامه حاضر بر توافق‌های مذکور، در مواردی که توافق‌های مورد بحث به موجب حقوق بین الملل و فارغ از این عهدنامه مشمول آن قواعد باشند؛

ج. شمول این عهدنامه بر آن دسته از روابط کشورها که به موجب توافق‌های بین‌المللی بین آن‌ها ایجاد شده و سایر اشخاص موضوع حقوق بین‌الملل نیز طرف آن توافق‌ها هستند.

ماده ۴ عطف به ماسبق شدن عهدنامه حاضر

بدون تأثیر بر آن دسته از قواعد مندرج در عهدنامه حاضر که معاهدات موجود، به موجب حقوق بین‌الملل و مستقل از این عهدنامه مشمول آن‌ها خواهند بود، عهدنامه حاضر فقط شامل معاهداتی می‌شود که به وسیلی کشورها پس از لازم الاجرا شدن این عهدنامه نسبت به آنها منعقد شده باشد.

ماده ۵ 

معاهدات تشکیل دهنده سازمان‌های بین‌المللی و معاهدات پذیرفته شده در چهارچوب یک سازمان بین‌المللی این عهدنامه بر هر معاهده‌ای که سند تأسیس یک سازمان بین‌المللی باشد و هر معاهده‌ای که در چارچوب یک سازمان بین‌المللی پذیرفته شود، اعمال خواهد شد. بی آنکه به هیچ کدام از مقررات مربوط به آن سازمان لطمه‌ای وارد کند.

بخش دوم

انعقاد معاهدات و لازم الاجرا شدن آن‌ها

فصل اول: انعقاد معاهدات

ماده ۶ اهلیت کشورها برای انعقاد معاهدات هر کشوری اهلیت انعقاد معاهدات را دارد.

ماده

۷ اختیارات تام

۱. یک شخص در صورتی نماینده یک کشور به منظور پذیرفتن یا اعتبار بخشیدن به متن یک معاهده یا به منظور اعلام رضایت آن کشور به التزام در قبال یک معاهده شمرده می‌شود که:

 الف. مدارک مناسب و مقتضی در مورد تام‌الاختیار بودن خود ارائه کند؛ و

 ب. از نحوه عمل کشورهای ذینفع یا اوضاع و احوال دیگر معلوم شود که قصد آنها این بوده است تا آن شخص را برای مقاصد مذکور نماینده آن کشور تلقی نموده و از لزوم ارائه مدارک اختیارات تام صرفنظر نمایند.

 ۲. اشخاص مذکور در ذیل بر حسب سمت هائی که دارند و بی آنکه لازم باشد مدارکی دال بر تام‌الاختیار بودن ارائه دهند، نماینده کشور خویش محسوب می‌شوند:

 الف. رؤسای کشورها، رؤسای دولتها و وزرای امور خارجه، به منظور انجام تمام اعمال مربوط به انعقاد یک معاهده؛

 ب. رؤسایی هیأت‌های سیاسی به منظور پذیرفتن متن یک معاهده بین کشوری که به آنها استوارنامه داده و کشوری که استوارنامه آن‌ها را پذیرفته است؛

ج. نمایندگانی که کشورها به یک کنفرانس بین‌المللی، یا یک سازمان بین‌المللی، یا یکی از ارگان‌های آن‌ها به منظور پذیرفتن متن یک معاهده در آن کنفرانس یا سازمان یا ارگان معرفی کرده باشند.

ماده ۸

 تأیید بعدی اقدامی که بدون مجوز صورت گرفته باشد. اقدام مربوط به انعقاد یک معاهده بوسیله شخصی که به موجب ماده ۷ نماینده کشور مربوطه برای این منظور محسوب نمی‌شود، اثر حقوقی نخواهد داشت. مگر آنکه متعاقباً بوسیله آن کشور مورد تأیید قرار گیرد.

ماده ۹ 

پذیرش متن ۱

. به استثنای آنچه که در بند ۲ مقرر شده است، پذیرش متن یک معاهده با رضایت همه دولت‌هایی که در تنظیم آن شرکت کرده‌اند تحقق می‌یابد.

۲. پذیرش متن یک معاهده در یک کنفرانس بین‌المللی با رأی دو سوم کشورهای حاضر و رأی دهنده صورت می‌گیرد، مگر آنکه آن‌ها با همین اکثریت برای اعمال قاعده دیگری اتخاذ تصمیم نمایند.

ماده ۱۰

 اعتبار بخشیدن به متن متن یک معاهده به طرق ذیل قانوناً معتبر و قطعی شمرده می‌شود:

 الف. به شیوه‌ای که در متن معاهده مقرر شده و یا مورد موافقت کشورهائی است که در تنظیم آن شرکت کرده‌اند،

ب. در غیاب چنین شیوه‌ای، از طریق امضای همزمان با کسب تکلیف یا پاراف متن معاهده، یا قطعنامه نهائی کنفرانسی که در بر گیرنده متن معاهده باشد توسط نمایندگان آن کشورها.

ماده ۱۱

روش‌های اعلام رضایت به التزام درقبال یک معاهده رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده، از طریق امضاء، مبادله اسناد تشکیل دهنده یک معاهده، تنفیذ، پذیرش، تصویب، الحاق، یا به هر وسیله دیگری که مورد توافق قرار گرفته باشد، اعلام می‌شود.

ماده ۱۲

اعلام رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق امضاء

 ۱. رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق امضای نماینده آن کشور، در صورتی ابراز می‌شود که: الف. معاهده مقرر کرده باشد که امضاء واجد چنین اثری خواهد بود؛

ب. به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص اینکه امضاء می‌باید چنین اثری داشته باشد، توافق کرده‌اند؛ یا

ج. قصد کشور برای اعطای این اثر به امضاء از اختیارات تام نماینده آن معلوم شود، یا در حین مذاکرات بیان شده باشد.

 ۲. به منظور اجرای مفاد بند ۱:

الف. درصورت ثبوت و توافق کشورهای مذاکره کننده در این خصوص، پاراف متن به منزله امضای معاهده محسوب می‌شود؛

 ب. امضای همزمان با کسب تکلیف بوسیله یک نماینده در صورتی که بوسیله کشور مربوطه تأیید شود، امضای قطعی معاهده محسوب خواهد شد.

ماده ۱۳

اعلام رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق مبادله اسناد تشکیل دهنده آن رضایت کشورها به التزام در قبال معاهده‌ای که بوسیله مبادله اسناد بوجود می‌آید، از طریق همان مبادله بصورت زیر اعلام می‌شود: الف. اسناد معاهده مقرر کرده باشد که مبادله آنها چنین اثری خواهد داشت؛ یا ب. به نحو دیگر ثابت شود که آن کشورها در آن خصوص که مبادله اسناد معاهده می‌باید چنین اثری داشته باشد، توافق کرده باشند؛

ماده ۱۴

 رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق تنفیذ، قبولی یا تصویب

 ۱. رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق تنفیذ، قبولی یا تصویب، به صورت زیر اعلام می‌گردد:

 الف. معاهده اعلام چنین رضایتی را از طریق تنفیذ پیش بینی نموده باشد؛

 ب. به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص لزوم تنفیذ توافق کرده‌اند؛

 ج. نماینده کشور مربوطه معاهده را بشرط تنفیذ امضاء کرده باشد، یا د. قصد کشور مربوطه دایر بر امضای معاهده به شرط تنفیذ از اختیارات تام نماینده آن کشور معلوم شود یا در حین مذاکره بیان شده باشد.

 ۲. اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق قبولی یا تصویب تحت همان شرایط ناظر بر مورد تنفیذ، صورت می‌گیرد.

ماده ۱۵

رضایت به التزام در قبال یک معاهده از طریق الحاق رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده از طریق الحاق بصورت زیر اعلام می‌گردد:

 الف. معاهده اعلام رضایت آن کشور به وسیله الحاق به معاهده را پیش‌بینی نموده باشد؛

 ب. به نحو دیگری ثابت شود که کشورهای مذاکره کننده در خصوص اعلام رضایت آن کشور از طریق الحاق به معاهده توافق کرده‌اند؛

ج. همه طرف‌های معاهده بعداً توافق کرده باشند که رضایت آن کشور ممکن است با الحاق به معاهده اعلام گردد.

ماده ۱۶

مبادله یا تودیع اسناد تنفیذ، قبولی، تصویب یا الحاق به جز در مواردی که معاهده روش دیگری را مقرر کرده باشد، اسناد تنفیذ، قبولی، تصویب یا الحاق در صورتی به منزله اعلام رضایت کشور به التزام در قبال یک معاهده محسوب می‌شود که:

 الف. اسناد میان کشورهای متعاهد مبادله شود؛

 ب. اسناد نزد امین تودیع گردد؛

ا ج. در صورتی که در این موارد توافق شده باشد، اسناد به کشورهای متعاهد یا امین ابلاغ گردد.

ماده ۱۷

 رضایت به التزام در قبال قسمتی از معاهده یا انتخاب مقررات مختلف آن

 ۱. با حفظ مفاد ماده‌های ۱۹ تا ۳، رضایت یک کشور به التزام در قبال قسمتی از یک معاهده فقط در صورتی مؤثر است که معاهده چنین اجازه‌ای را بدهد، یا سایر کشورهای متعاهد در این مورد موافقت نمایند.

 ۲. رضایت یک کشور به التزام در قبال معاهده‌ای که حق انتخاب بین مقررات مختلف آنرا مجاز می‌داند فقط در صورتی مؤثر است که تصریح شود رضایت مزبور در خصوص کدامیک از مقررات معاهده ابراز شده است.

ماده ۱۸

الزام به خودداری از لطمه زدن به هدف و منظور یک معاهده قبل از لازم‌الاجرا شدن آن یک کشور ملزم است از اقداماتی که به هدف و منظور یک معاهده لطمه وارد می‌کند خودداری ورزد، هرگاه: الف. معاهده را به شرط تنفیذ، قبولی، یا تصویب امضاء نموده و یا اسناد تشکیل دهنده معاهده را مبادله کرده باشد؛ تا زمانی که قصدش را دایر بر عدم الحاق به معاهده تصریح نماید؛ یا ب. رضایت خود را به التزام در قبال معاهده را تصریحا موکول به لازم‌الاجرا شدن معاهده کرده باشد، مشروط بر اینکه لازم‌الاجرا شدن آن به طور نامعقول به تأخیر نیفتد.

فصل دوّم: تحدید تعهد

ماده ۱۹

 تنظیم تحدید تعهد یک کشور هنگام امضاء، تنفیذ، قبولی، تصویب یا الحاق به یک معاهده می‌تواند تعهد خود نسبت به آن معاهده را محدود کند مگر در صورتی که:

 الف. معاهده تحدید تعهد را ممنوع کرده باشد؛

 ب. معاهده مقرر کرده باشد که تحدید تعهد فقط در موارد خاص که شامل تعهد مورد بحث نیست، مجاز است؛

 ج. در غیر موارد مشمول بندهای «الف» و«ب»، وقتی که تحدید تعهد با هدف و منظور معاهده مغایرت داشته باشد.

ماده ۲۰

قبول یا مخالفت با تحدید تعهد

 ۱. تحدید تعهدی که صریحاً در یک معاهده مجاز شمرده شده باشد، موافقت بعدی سایر کشورهای متعاهد را لازم ندارد مگر آنکه لزوم آن در معاهده قید شده باشد.

 ۲. در موردی که از تعداد محدود کشورهای مذاکره کننده و نیز از هدف و منظور معاهده معلوم شود که جاری بودن معاهده در کلیت آن نسبت به تمام کشورهای طرف معاهده شرط ضروری رضایت هریک از آنها به التزام در قبال معاهده است، تحدید تعهد باید مورد قبول همه طرفهای معاهده قرار گیرد.

 ۳. در موردی که معاهده سند تأسیس یک سازمان بین المللی باشد، تحدید تعهد منوط به قبول ارگان ذیصلاحیت آن سازمان است، مگر اینکه معاهده ترتیب دیگری را مقرر کرده باشد.

 ۴. در مواردی که مشمول بندهای مذکور در فوق نبوده و در معاهده به نحو دیگری مقرر نشده باشد:

 الف. قبول تحدید تعهد یک کشور بوسیله یک کشور دیگر متعاهد موجب میگردده آن دو کشور در صورت یا از زمان لازم الاجرا شدن معاهده نسبت به آنها، در مقابل یکدیگر طرف معاهده محسوب شوند؛

 ب. مخالفت یک کشور متعاهد با تحدید تعهد یک کشور مانع از لازم الاجرا شدن معاهده بین کشور مخالفت کننده و کشوری که تعهّد خود را محدود نموده است، نمیشود مگر آنکه کشور مخالفت کننده قطعاً منظور مخالف آن را ابراز نموده باشد؛ ج. اقدامی که رضایت یک دولت را دایر بر التزام در قبال یک معاهده منعکس نموده و مضافاً متضمن تحدید تعهدی باشد، به محض آنکه حداقل یک کشور دیگر متعاهد تحدید تعهد را بپذیرد، اثر قانونی خواهد داشت.

 ۵. به منظور اجرای بندهای ۲ و ۴ چنانچه معاهده به نحو دیگری مقرر نکرده باشد، تحدید تعهد یک کشور وقتی از جانب کشور دیگر قبول شده تلقی میشود که کشور اخیر تا پایان دوره دوازده ماه پس از تاریخ آگاهی از تحدید تعهد یا تا زمان اعلام رضایت خود به التزام در قبال معاهده، هرکدام که مؤخر باشد، مخالفتی نسبت به تحدید تعهّد ابراز نکرده باشد.

ماده ۲۱

آثار حقوق تحدید تعهّد و مخالفت با آن

 ۱. تحدید تعهّدی که نسبت به طرف دیگر معهده طبق موادّ ۱۹، ۲۰ و ۲۳ صورت گرفته باشد: الف. برای کشوری که به تحدید تعهّد اقدام نموده آن قسمت و به همان میزان از مقرّرات معاهده را که موضوع تحدید تعهّد قرار گرفته است در رابطه وی با طرف دیگر، تعدیل مینماید؛ و ب. برای طرف دیگر معاهده، همان قسمت از مقرّرات معاهده را تا همان میزان در قبال کشوری که از تحدید تعهّد استفاده میکند، تعدیل مینماید.

 ۲. تحدید تعهّد به خودی خود مقرّرات معاهده را برای سایر طرفهای معاهده تعدیل مینماید.

 ۳. اگر کشوری مه با تحدید تعهّد مخالفت کرده، با لازم الاجرا شدن معاهده بین خود و کشوری که به تحدید تعهّد اقدام نموده مخالفت نکند، آن قسمت و به همان میزان از مقرّرات معاهده که موضوع تحدید تعهّد واقع شده است، بین آنها اعمال نخواهد شد.

ماده ۲۲

 انصراف از تحدید تعهّد و از مخالفت با آن

۱. بجز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر نماید، تحدید تعهّد را میتوان در هر زمان مسترد داشت و رضایت کشوری که تحدید را پذیرفته است برای آن انصراف ضرورت ندارد.

 ۲. بجز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر نماید، مخالفت با تحدید تعهّد میتوان در هر زمان مسترد داشت.

 ۳. بجز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر نماید و یا روی نحوه دیگری توافق شده باشد:

 الف. انصراف از تحدید تعهّد تنها وقتی در مورد کشور دیگر متعاهد واجد اثر حقوقی است که این امر به آن کشور دیگر ابلاغ شده باشد؛

 ب. انصراف از مخالفت نسبت به تحدید تعهّد اقدام نموده است، ابلاغ شده باشد.

ماده ۲۳

روش تحدید تعهّد

 ۱. تحدید تعهّد، پذیرش صریح، و یا مخالفت نسبت به آن باید کتباً تنظیم شود و به کشورهای متعاهد و سایر کشورهائی که حق پیوستن به آن معاهده را دارند ابلاغ گردد.

 ۲. در صورتیکه تحدید تعهّد در هنگام امضای مشروط به تنفیذ یا قبول یا تصویب صورت گرفته باشد، لازم است کشوری که به تحدید تعهّد اقدام میکند، هنگام اعلام رضایت به التزام در قبال معاهده، اقدام خود را رسماً تأیید نماید. در چنین موردی، تاریخ تحدید تعهّد همان تاریخ تأیید در نظر گرفته خواهد شد.

 ۳. اگر قبولی تصریح یا مخالفت با تحدید تعهّد قبل از تأیید تحدید تعهّد بعمل آمده باشد، احتیاجی به تأیید مجدّد آن قبولی یا مخالفت نیست.

 ۴. انصراف از تحدید تعهّد با مخالفت با آن باید کتباً تنظیم شود.

فصل سوّم: لازم الاجرا شدن و اجرای موقت معاهدات

ماده ۲۴

 لازم الاجرا شدن معاهدات

 ۱. یک معاهده به صورت و تاریخی که در معاهده مقرّر شده است و یا به طریقی که کشورهای مذاکره کننده توافق کرده باشند، لازم الاجرا میگردد.

 ۲.درصورتیکه معاهده این امر را مقرّر نکرده یا توافقی در این مورد نشده باشد، معاهده به محض آنکه تمام کشورهای مذاکره کننده رضایت خود به التزام در قبال آن را اعلام کنند، لازم الاجرا میگردد.

 ۳. در صورتیکه اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده در تاریخی بعد از تاریخ لازم الاجرا شدن معاهده صورت گیرد، معاهده برای آن کشور از زمان تاریخ مؤخر لازم الاجرا خواهد بود مگر در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر کرده باشد.

 ۴. مقرّرات معاهده ناظر بر تأیید اعتبار متن آن، ثبوت رضایت کشورها به التزام نسبت به معاهده، نحوه و تاریخ لازم الاجرا شدن، تحدید تعهّد، وظایف امین و سایر موضوعاتی که لزوماً قبل از لازم الاجرا شدن معاهده مطرح میشود، از زمان پذیرفتن متن معاهده لازم الرّعایه خواهند بود.

ماده ۲۵

 اجرای موقّت

 ۱. یک معاهده یا قسمتی از آن در صورتی قبل از لازم الاجرا شدن آن موقتاً اجرا خواهد شد که: الف. معاهده خود چنین امری را مقرّر نماید؛ یا ب. کشورهای مذاکری کننده به طریق دیگری در این مورد توافق کرده باشند.

۲. بجز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرّر نماید و یا کشورهای مذاکره کننده به نحو دیگری توافق کرده باشند، در صورتیکه کشوری به کشورهای دیگری که ما بین آنها معاهده موقتاً اجرا میشود اطّلاع بدهد که قصد پیوستن به معاهده را ندارد، اجرای موقّت معاهده یا قسمتی از آن در ارتباط با کشور مذکور متوقّف خواهد شد.

بخش سوّم: رعایت، اجرا و تفسیر معاهدات

فصل اوّل رعایت معاهدات

ماده ۲۶

 الزامآور بودن معاهدات

۱- هر معاهده لازم الاجرائی برای طرفهای آن تعهّدآور است و باید توسط آنها با حسن نیّت اجرا گردد.

ماده ۲۷

حقوق داخلی و رعایت معاهدات یک طرف معاهده نمیتواند به حقوق داخلی خود به عنوان توجیهی برای قصور خود در اجرای معاهده استناد نماید. این قاعده تأثیری بر ماده ۴۶ نخواهد داشت.

فصل دوّم اجرای معاهدات

 ماده ۲۸

عطف یا ماسبق نشدن معاهدات به استثنای مواردی که از معاهده یا از طرق دیگر قصد دیگری استنباط شود، مقرّرات یک معاهده برای یک طرف در ارتباط با عمل حقوقی یا واقعهای که قبل از تاریخ لازم الاجرا شدن معاهده صورت گرفته یا وضعیّتی که قبل از لازم الاجرا شدن معاهده خاتمه یافته باشد، تعهّد آور نیست.

ماده ۲۹

قلمرو سرزمینی معاهدات به استثنای مواردی که از معاهده یا از طرق دیگر قصد دیگری استنباط شود، معاهده برای هر طرف در تمامی قلمرو وی تعهّد آور است.

ماده ۳۰

اجرای معاهدات متعاقب یکدیگر که ناظر بر موضوع واحد باشند

 ۱. با رعایت ماده ۱۰۳ منشور ملل متحد، حقوق و تعهدات کشورهای طرف معاهداتی که متعاقب یکدیگر و در خصوص موضوع واحدی منعقد میگردند طبق بندهای زیر تعیین خواهد شد.

 ۲. در موردی که معاهده ای تصریح کند که مشمول یک ماهده قبلی یا بعدی است و یا آنکه نباید مغایر با معاهده قبلی یا بعدی محسوب شود، مقررات آن معاهده دیگر {قبلی یا بعدی} ملاک خواهد بود.

۳. در موردی که همه طرفهای معاهده قبلی طرفهای معاهده بعدی نیز باشند ولی معاهده قبلی فسخ نشده و یا اجرای آن موجب ماده ۵۹ معلق نشده باشد، معاهده قبلی فقط تا حدودی اجرا میشود که مفاد آن معاهده بعدی منطبق باشد.

 ۴. در موردی که طرفهای معاهده بعدی شامل همه طرفهای معاهده قبلی نباشند: الف. بین کشورهای طرف هر دو معاهده، قاعده مذکور در بند ۳ رعایت خواهد شد؛ ب. بین کشوری که طرف هر دو معاهده است و کشوری که فقط طرف یکی از آنها است، معاهده ای که هر دو کشور طرف آن هستند، حاکم بر حقوق و تعهدات مشترک آنها خواهد بود.

 ۵. بند ۴ فوق تأثیری بر ماده ۴۱، یا بر هر مسئله مربوط به فسخ یا تعلیق اجرای یک معاهده طبق ماده ۶۰ و یا بر هر مسئله مربوط به مسئولیت که ممکن است برای یک کشور به سبب انعقاد یا اجرای معاهده ای که مقررات آن مغایر تعهدات آن کشور در قبال یک کشور دیگر در چهارچوب معاهده ای دیگر باشد، پیش آید، نخواهد داشت.

فصل سوّم: تفسیر معاهدات

 ماده ۳۱ قاعده کلی تفسیر

 ۱. یک معاهده به حسن نیت و منطبق با معنای معمولیای که باید به اصطلاحات آن در سیاق عبارت و در پرتو موضوع و هدف معاهده داده شود، تفسیر خواهد شد.

 ۲. به منظور تفسیر یک معاهده، سیاق عبارت، علاوه بر متن که شامل مقدّمه و ضمائم نیز میشود، مشتمل است بر:

 الف. هرگونه توافق مربوط به نعاهده که بین کلیه طرفهای معاهده در ارتباط با انعقاد آن حاصل شده است؛

ب. هر نوع سندی که توسط یک یا چند طرف در ارتباط با انعقاد معاهده تنظیم شده و توسط طرفهای دیگر به عنوان سندی مربوط به معاهده پذیرفته شده است.

 ۳. همراه با سیاق عبارت، به موارد زیر نیز توجه خواهد شد:

 الف. هرگونه توافق آتی بین طرفهای معاهده در خصوص تفسیر معاهده یا اجرای مقرّرات آن؛

ب. هرنوع رویّه بعدی در اجرای معاهده که مؤیّد توافق طرفهای معاهده در خصوص تفسیر آن باشد؛

 ج. هر قاعده مرتبط حقوق بین الملل که در روابط بین طرفهای معاهده قابل اجرا باشد.

 ۴. در صورتی که ثابت شود قصد طرفهای معاهده معنای خاصّی از یک اصطلاح بوده است، همان معنی به اصطلاح مزبور داده خواهد شد.

ماده ۳۲

 وسائل تکمیلی تفسیر از وسائل تکمیلی تفسیر، من جمله کارهای مقدماتی و اوضاع و احوال ناظر بر انعقاد معاهده میتوان به منظور تأیید معنای متّخذ از اجرای ماده ۳۱، و یا تعیین معنای معاهده در صورتی که تفسیر آن طبق ماده ۳۱،

 الف. معانی مبهم یا بی مفهوم القا کند؛

 ب. منجر به نتیجهای شود که آشکارا بی مفهوم یا نا معقول باشد، استفاده نمود.

ماده ۳۳

 تفسیر معاهداتی که به دو یا چند زبان اعتبار دارند

 ۱. وعتی که اعتبار معاهده ای به دو یا چند زبان تصدیق شده باشد، متن آن در هر یک از زبانها به نحو یکسان معتبر خواهد بود مگر آنکه معاهده مقرّر نماید، یا طرفهای معاهده توافق کنند که در صورت اختلاف، متن معیّنی ملاک خواهد بود.

 ۲. متن معاهده به زبانی غیر از زبانهایی که اعتبار معاهده به آنها تصدیق شده است تنها در صورتی معتبر محسوب خواهد شد که معاهده آن را پیشبینی کرده باشد، یا طرفهای متعاهد آنگونه که توافق کرده باشند.

 ۳. اصل بر این است که اصطلاحات یک معاهده در تمامی آن،دارای معنای واحدی هستند.

 ۴. بجز مواردی که متن خواصی به موجب بند ۱ ملاک قرار میگیرد، چنانچه مقایسه متون معتبر معاهده اختلافی را در معنی نشان دهد که از طریق اعمال موادّ ۳۱ و ۳۲ قابل رفع نباشد، معنایی برگزیده خواهد شد که نظر به موضوع و هدف معاهده بهترین تلفیق را بین متون مزبور بر قرار میسازد.

فصل چهارم: معاهدات و کشورهای ثالث

ماده ۳۴

 قاعده کلی در ارتباط با کشورهای ثالث یک معاهده برای کشور ثالث بدون رضایت وی تعهدات یا حقوقی ایجاد نمیکند.

ماده ۳۵

 معاهداتی که برای کشورهای ثالث تعهداتی ایجاد نمیکنند مقرّرات یک معاهده در صورتی برای یک کشور ثالث ایجاد تعهد مینماید که قصد طرفهای معاهده ایجاد تعهّد برای آن کشور از طریق مقرّرات مزبور باشد و کشور ثالث کتباً و بطور صریح آنرا بپذیرد.

ماده ۳۶

 معاهداتی که برای کشورهای ثالث حقوقی ایجاد مینمایند

 ۱. مقررات یک معاهده در صورتی برای یک کشور ثالث ایجاد حقّ مینماید که قصد طرفهای معاهده از مقرّرات مزبور اعطای آن حق به کشور ثالث، یا به گروهی از کشورها که کشور ثالث بدان تعلق دارد، یا به همه کشورها باشد و خود کشور ثالث نیز با آن موافقت نماید. تا زمانی که خلاف آن احراز نشود، اصل، رضایت کشور ثالث است مگر آنکه معاهده ترتیب دیگری مقرر نماید.

 ۲. کشوری که در اجرای بند ۱ حقی را اعمال میکند باید در این خصوص شرایط پیش بینی شده در معاهده یا شرایطی را که در انطباق با معاهده ثابت است، رعایت کند.

ماده ۳۷

 رجوع یا جرح و تعدیل تعهدات یا حقوق کشورهای ثالث

 ۱. در موردی که به موجب ماده ۳۵ تعهدی برای کشور ثالث قابل رجوع یا جرح و تعدیل خواهد بود مگر آنکه ثابت شود آنها در خصوص ترتیب دیگری توافق کرده اند.

 ۲. در موردی که طبق ماده ۳۶ حقی برای یک کشور ثالث ایجاد شده باشد، چنانچه ثابت شود که مقصود این بوده است که از آن حق رجوع نشود و یا بدون رضایت کشور ثالث جرح یا تعدیل نشود، طرفهای معاهده نمیتوانند از آن حق رجوع و یا در آن جرح و تعدیل نمایند.

ماده ۳۸

قواعدی در معاهده که بر اساس عرف بین المللی برای کشور ثالث الزام آور میشوند. هیچکدام از ترتیبات مواد ۳۴ تا ۴۷ مانع از آن نیست که یک قاعده مندرج در یک معاهده که به عنوان یک قاعده عرفی در حقوق بین الملل شناخته شده است، برای کشوری ثالث الزام آور گردد.

بخش چهارم

اصلاح و جرح و تعدیل معاهدات

ماده ۳۹

قاعده کلی مربوط به اصلح معاهدات یک معاهده با موافقت طرفهای معاهده قابل اصلح میباشد. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را معین کرده باشد، قواعد بخش دوم در خصوص چنین موافقتی مجری خواهد بود.

ماده ۴۰

 اصلاح معاهدات چند جانبه

۱. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را معین نموده باشد، اصلاح معاهدات چند جانبه تابع مقررات بندهای زیر است.

 ۲. هر نوع پیشنهاد اصلاح معاهده چند جانبه بین تمامی طرفهای معاهده باید به همه کشورهای متعاهد ابلاغ شود و هر کدام از آنها حق خواهد داشت در امور زیر شرکت کند: الف. اتخاذ تصمیم در خصوص اقدامی که میباید در ارتباط با پیشنهاد صورت گیرد؛ ب. مذاکره و انعقاد هر نوع موافقتنامهایی برای اصلاح معاهده

 ۳. هر کشوری که حق الحاق به معاهده ای را داشته باشد، حق الحاق به معاهده اصلاح شده را نیز خواهد داشت.

 ۴. موافقتنامه مربوط به اصلاح، که کشوری را که قبلاً طرف معاهده بوده ولی به موافقتنامه مزبور ملحق نمیشود، متحد نمیکند. بند ۴ «ب» ماده ۳۰ در مورد اینچنین کشوری مجری خواهد بود.

 ۵. هر کشوری که پس از لازم الاجرا شدن موافقتنامه اصلاحی، به معاهده ملحق شود، در صورتیکه خلاف آن اظهار نکند:

 الف. طرف معاهده اصلاح شده محسوب خواهد شد؛ و

 ب. در قبال هر طرف معاهده ای که تعهدی در قبال موافقتنامه اصلاحی ندارد، طرف معاهده اصلاح نشده محسوب خواهد شد.

ماده ۴۱

موافقتنامههای جرح و تعدیل معاهدات چند جانبه که فقط بین بعضی از طرفها متعهد میگردد.

 ۱. دو یا چند طرف یک معاهده چند جانبه فقط در صورتی میتوانند موافقتنامهای برای جرح تعدیل معاهده بین خود منعقد کنند که: الف. امکان چنین جرح و تعدیلی توسّط معاهده پیش بینی شده باشد؛

ب. معاهده، جرح و تعدیل مزبور را ممنوع ننموده باشد مشروط بر اینکه: (۱) جرح و تعدیل تأثیری در استفاده از حقوق سایر طرفهای معاهده، طبق معاهده، و یا در انجام تعهدات آنان نداشته باشد؛ و (۲) جرح و تعدیل مزبور به ترتیباتی از معاهده مربوط نشود که تخلف از آنها با اجرای مؤثر موضوع و هدف معاهده در کلیت آن، مباینت داشته باشد.

 ۲. در خصوص مورد مشمول بند ۱ «الف»، جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را مقرّر نماید طرفهای مورد بحث باید قصد خود مبنی بر انعقاد موافقتنامه و همچنین جرح و تعدیلات ناشی از موافقتنامه را به سایر طرفهای معاهده ابلاغ نماید.

بخش پنجم: بی اعتباری، فسخ و تعلیق اجرای معاهدات

فصل اوّل: ترتیبات کلّی

ماده ۴۲

اعتبار و ادامه نفوذ معاهدات

 ۱. اعتبار یک معاهده یا رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده تنها از طریق اعمال عهدنامه حاضر قابل اعتراض میباشد.

 ۲. فسخ یا رد یک معاهده، یا خروج یک طرف از آن تنها بر اساس اعمال مقرّرات همان معاهده یا عهدنامه حاضر صورت میگیرد. همین قاعده در مورد تعلیق اجرای یک معاهده مجری است.

ماده ۴۳

تعهدات ناشی از حقوق بین الملل و مستقل از یک معاهده بی اعتباری، فسخ، یا رد یک معاهده و نیز خروج یکی از طرفهای معاهده یا تعلیق اجرای آن که ناشی از اعمال عهدنامه حاضر یا مقرّرات خود معاهده باشد، به هیچ وجه تأثیری، در وظیفه یک کشور در انجام تعهدات مندرج در معاهده که طبق حقوق بین الملل مستقل از معاهده مزبور ملزم به رعایت آنها است، نخواهد داشت.

ماده ۴۴

 تفکیک پذیری مقررات معاهده

 ۱. هر طرف میتواند حق خود را دایر و رد، یا خروج از یک معاده، یا تعلیق اجرای آن که ناشی از مقررات معاهده یا ماده ۵۶ عهدنامه حاضر باشد، تنها در خصوص تمامی معاهده اعمال کند مگر آنکه معاهده مزبور ترتیب دیگری را مقرر نماید یا طرفهای معاهده به نحو دیگری توافق کنند.

 ۲. استناد به مبنای بی اعتباری، فسخ، یا خروج از یک معاهده و یا تعلیق اجرای آن که طبق عهدنامه حاضر پذیرفته شده باشد، جز در شرایط پیشبینی شده در بندهای ذیل یا ماده ۶۰، فقط میتواند نسبت به تمامی معاهده انجام گیرد.

 ۳. اگر مبنای مورد بحث فقط به مواد مشخصی مرتبط باشد، تنها در خصوص همان مواد میتوان به آن استناد کرد منوط به اینکه: الف. موادّ مزبور از حیث اجرا از بقیه معاهده قابل تفکیک باشند؛ ب. از معاهده بتوان استنباط کرد یا به نحو دیگری ثابت شود که پذیرش موادّ مورد بحث مبنای اساسی رضایت طرف یا طرفهای دیگر به التزام نسبت به کلّ معاهده نبوده است؛ و ج. ادامه اجرای بقیه ترتیبات معاهده غیر عادلانه نباشد.

 ۴. در موارد مشمول موادّ ۴۹ و ۵۰، کشوری که حق استناد به تقلب یا ارتشاء را دارد میتواند حق مزبور را چه نسبت به تمامی معاهده و چه با در نظر گرفته بند ۳ نسبت به تنها بعضی از موادّ مشخص اعمال کند.

 ۵. در موارد مشمول موادّ ۵۱، ۵۲ و ۵۳، تفکیک مقرّرات معاهده مجاز نیست.

ماده ۴۵

 از دست دادن حق استناد به مبانی بی اعتباری، فسخ، یا خروج از یک معاهده یا تعلیق اجرای آن یک کشور نمیتواند بر مبنائی برای بی اعتباری، فسخ یا خروج از یک معاهده، با تعلیق اجرای آن، به موجب موادّ ۴۶ تا ۵۰ یا موادّ ۶۰ و ۶۲ استناد نماید اگر پس از آگاهی از واقعیات: الف. صریحاً قبول کرده باشد که، حسب مورد، معاهده معتبر یا لازم الاجرا بوده و اجرای آن میتواند ادامه یابد؛ یا ب. به دلیل نحوه رفتارش باید آن کشور را، حسب مورد، موافق با اعتبار یا ادامه نفوذ یا اجرای معاهده، محسوب داشت.

فصل دوم: بی اعتباری معاهدات 

ماده ۴۶ مقرّرات حقوق داخلی در خصوص صلاحیت انعقاد معاهدات

 ۱. یک کشور نمیتواند با تکیه بر این واقعیت که اعلام رضایت وی به التزام در قبال یک معاهده تجاوزی نسبت به مقررات حقوق داخلی وی در خصوص صلاحیت انعقاد معاهدات بوده است، به بی اعتباری رضایت خود استناد نماید مگر آنکه تجاوز مزبور بارز بوده و به قاعدهای از حقوق داخلی مربوط شود که دارای اهمیت اساسی است.

 ۲. تجاوز وقتی بارز است که بر کشوری که بر طبق رویه معمول و حسن نیت در این مورد عمل کرده است، بطور عینی روشن باشد.

ماده ۴۷

 محدودیتهای خاص در اختیارات لازم برای اعلام رضایت یک کشور اگر اختیار یک نماینده برای اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال معاهدههای معین موضوع محدودیت خاص واقع شود، عدم رعایت این محدودیت توسّط نماینده مزبور نمیتواند به عنوان بی اعتباری رضایت ابراز شده مورد استناد واقع شود مگر آنکه پیش از اعلام رضایت، این محدودیت به آگاهی دیگر دولتهای طرف مذاکره رسیده باشد.

ماده

۴۸ اشتباه

 ۱. درصورتیکه اشتباه به واقعیت یا وضعیتی مربوط باشد که در زمان انعقاد معاهده موجود بوده است و این امر مبنای اساسی رضایت وی به التزام نسبت به معاهده را تشکیل داده باشد، آن کشور میتواند به عنوان بیاعتبار بودن رضایت خود به التزالم نسبت به معاهده، به اشتباه استناد کند .

 ۲. چنانچه کشور مزبور با رفتار خود به بروز اشتباه کمک کرده باشد یا اوضاع و احوال به گونهای باشد که وی میباید از امکان اشتباه آگاهی میبود، بند ۱ ناظر بر موضوع نخواهد بود.

 ۳. اشتباهی که منحصراً مربوط به عبارت متن معاهده میشود، تأثیری در اعتبار آن ندارد و در آن صورت مفادّ ماده ۷۹ حاکم خواهد بود.

ماده ۴۹

تقلب هرگاه کشوری بر اثر رفتار متقلبانه کشور دیگر طرف مذاکره معاهده ای منعقد سازد، میتواند به عنوان بی اعتبار بودن رضایت خود به التزام در قبال معاهده به تقلب استناد نماید.

ماده ۵۰

ارتشای

۱- نماینده یک کشور هرگاه اعلام رضایت کشوری به التزام در قبال یک معاهده از طریق رشوه به نماینده وی، خواه بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم و توسط کشور دیگر طرف مذاکره، تحصیل شده باشد کشور مزبور میتواند به عنوان بی اعتبار بودن رضایت خود در التزام در قبال معاهده به تقلب استناد نماید.

ماده ۵۱

اجبار نماینده یک کشور اگر اعلام رضایت یک کشور به التزام در قبال یک معاهده بر اثر اجبار نماینده آن کشور از طریق اقدامات یا تهدیدات علیه او تحصیل شده باشد دارای هیچگونه اثر حقوقی نیست.

ماده ۵۲

اجبار یک کشور به وسیله تهدید یا اعمال زور معاهده ای که انعقاد آن بوسیله تهدید یا اعمال زور و در نقش اصول حقوق بین الملل مندرج در منشور ملل متّحد تحصیل شده باشد، باطل خواهد بود.

ماده ۵۳

معاهدات متعارض با یک عاقده آمره حقوق بین الملل عامّ (قواعد آمره) –

۱- معاهده ای که در زمان انعقاد با یک عاقده آمره حقوق بین الملل عام در تعارض باشد، باطل است. به منظور عهدنامه حاضر، قاعده آمره حقوق بین الملل عامّ قاعدهای است که به وسیله اجماع جامعه بین المللی کشورها به عنوان قاعده تخلف ناپذیر که تنها توسط یک قاعده بعدی حقوق بین الملل عام با همان ویژگی قابل تعدیل میباشد، پذیرفته و به رسمیت شناخته شده است.

فصل سوّم: فسخ و تعلیق اجرای معاهدات

ماده ۵۴

فسخ یک معاهده یا خروج از آن بموجب مقرّرات معاهده معاهده یا با رضایت طرفهای معاهده فسخ معاهده یا خروج یک طرف از آن به طرق ذیل ممکن خواهد بود:

 الف. به موجب مقرّرات معاهده؛

ب. در هر زمان، با رضایت کلیّه طرفها پس از مشاوره با دیگر کشورهای متعاهد

ماده ۵۵

کاهش تعداد کشورهای طرف یک معاهده چند جانبه به کمتر از تعداد لازم جهات لازم الاجرا شدن آن جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را مقرّر نماید، یک معاهده چند جانبه تنها به این دلیل که تعداد طرفهای آن به کمتر از تعدادی که برای لازم الاجرا شدن آن ضرورت دارد، تقلیل یافته است، خاتمه نمییابد.

ماده ۵۶

 رد یا خروج از معاهده ای که حاوی مقرّراتی در خصوص فسخ، ردّ یا خروج از آن نیست

 ۱. معاهده ای که در آن مقرّرات مربوط به فسخ وجود ندارد و ردّ یا خروج از آن پیشبینی نشده است، قابل ردّ نیست و نمیتوان از آن خارج شد مگر آنکه:

الف. مسلّم شود که طرفهای معاهده قصد داشتهاند امکان رد یا خروج از آن را نپذیرند؛

ب. ماهیّت معاهده به گونهای باشد که بتوان حقّ رد یا خروج از آن را استنباط کرد.

 ۲. قصد ردّ معاهده یا خروج از آن طبق بند ۱، باید لااقلّ دوازده ماه پیش از ردّ یا خروج ابلاغ شود.

ماده ۵۷  

تعلیق اجرای یک معاهده طبق مقرّرات معاهده یا بموجب رضایت طرفهای آن اجرای یک معاهده را در قبال همه طرفهای معاهده یا یک طرف خاصّ معاهده میتوان در موارد ذیل معلّق کرد:

 الف. طبق مقرّرات خود معاهده

ب. در هر زمان، با رضایت کلّیه طرفهای معاهده پس از مشاوره با دیگر کشورهای متعاهد.

ماده ۵۸

 تعلیق یک معاهده چندجانبه بموجب توافق فقط بعضی از طرفهای معاهده

۱. دو یا چند طرف یک معاهده چند جانبه میتوانند موافقتنامه ای منعقد ساخته و اجرای مقرّرات عهدنامه را موقّتاً و تنها بین خود به حال تعلیق درآورند اگر:

 الف. امکان چنین تعلیقی در خود معاهده پیشبینی شده باشد؛

 ب. تعلیق مورد بحث بموجب معاهده ممنوع نگردیده باشد، مشروط براینکه: (۱) تعلیق اجرای معاهده به استفاده حقوق دیگر طرفهای معاهده، طبق معاهده، آسیب نرسانده و مانع از انجام تعهدات آنان نگردد؛ و (۲) با موضوع و هدف معاهده مباینت نداشته باشد.

 ۲. در موارد مشمول بند یک «الف»، چنانچه معاهده ترتیب دیگری معین نکرده باشد، طرفهای مورد بحث باید دیگر طرفهای معاهده را از قصد خود مبنی بر انعقاد موافقتنامه و از آن دسته از مقررات معاهده که قصد تعلیق اجرای آنها را دارند مطّلع نمایند.

ماده ۵۹

فسخ یا تعلیق تلویحی اجرای یک معاهده به سبب انعقاد معاهده مؤخر

 ۱. وقتی که کلیه طرفهای یک معاهده به انعقاد معاهده مؤخری در خصوص موضوع واحد مبادرت میورزند، معاهده مقدم فسخ شده محسوب خواهد شد اگر: الف. اگر از معاهده مؤخر استنباط شود یا به نحوه دیگری مسلم شود که قصد طرفها این بوده است که موضوع تابع مقررات معاهده مؤخر باشد؛ یا ب. مقررات معاهده مؤخر به گونهای با مقررات معاهده مقدم غیرقابل انطباق باشد که اجرای همزمان هر دو معاهده غیر ممکن باشد.

 ۲. اگر از مفّاد معاهده مؤخر استنباط شود، یا به نحوه دیگری ثابت شود که قصد دول متعاهد تنها تعلیق معاهده مقدم بوده است، فقط اجرای معاهده مزبور معلق تلّقی خواهد گردید.

ماده ۶۰

 فسخ یک معاهده یا تعلیق اجرای آن در نتیجه نقض

 ۱. نقض اساسی یک معاهده دو جانبه از سوی یکی از طرفین، طرف دیگر معاهده را مجاز میدارد تا به نقض مزبور به عنوان مبنای فسخ، یا تعلیق کامل یا بخشی از آن استناد نماید.

 ۲. نقض اساسی یک معاهده چند جانبه توسط یکی از طرفهای معاهده: الف. به دیگر طرفهای معاهده حق میدهد تا با موافقت جمعی به تعلیق اجرای تمام یا بخشی از معاهده اقدام کننده، و یا نسبت به فسخ آن: (۱) خواه در روابط بین خود از سوئی و کشور متخلف از سوی دیگر؛ و یا (۲) در روابط بین تمامی کشورهای امضاء کننده مبادرت نمایند؛ ب. به طرفی که بویژه از نقض معاهده زیان دیده است حق میدهد تا با استناد به آن، تمام یا بخشی از اجرای معاهده را در روابط بین خود و کشور متخلف به حال تعلیق در آورد؛ ج. به هر یک از طرفهای معاهده به استثنای کشور متخلف حق میدهد تا با استناد به آن، اجرای تمام یا بخشی از معاهده را در ارتباط با خود معلق نماید، به شرط آنکه ماهیت معاهده به گونهای باشد که نقض اساسی مقررات آن توسط یک طرف، وضعیت هر کدام از طرفهای دیگر را در اجرای بعدی تعهدات وی که از معاهده ناشی میشوند، از پایه دگرگون سازد.

 ۳. بمنظور ماده حاضر، نقض اساسی یک معاهده تشکیل میشود از: الف. اعراض از معاهده به طریقی که مورد تأیید عهدنامه حاضر نباشد؛ یا ب. تخلف از مقرراتی که برای تحقق موضوع یا هدف معاهده اساسی باشد.

 ۴. بندهای اخیر به اعتبار هیچ یک از مقررات معاهده که در صورت نقض معاهده نیز مجری خواهند بود، آسیب نمیرسانند.

 ۵. بندهای۱ تا ۳ فوق،بر مقررات مربوط به حمایت از افراد انسان که در معاهداتی که جنبه بشر دوستانه گنجانیده میشود، خصوصاً مقرراتی که ناظر بر منع اقداماتی تلافی جویانه علیه اشخاص مورد حمایت معاهدات مزبور است، جاری نمیباشند.

ماده ۶۱

حدوث شرایطی که اجرای معاهده را غیر ممکن میکنند

 ۱. اگر عدم امکان اجرای معاهده ناشی از محو یا اندام دائمی موضوعی باشد که برای اجرای معاهده اجتناب ناپذیر باشد، هر طرف معاهده میتواند به عدم امکان اجرای معاهده به عنوان مبنای فسخ معاهده یا خروج از آن استناد نماید. چنانچه عدم امکان اجرا موقت باشد، تنها میتوان برای تعلیق اجرای معاهده به آن استناد کرد.

 ۲. عدم امکان اجرای معاهده نمیتواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از یک معاهده ویا تعلیق اجرای آن مورد استناد یا طرف قرار گیرد هرگاه عدم امکان، خود ناشی از نقض تعهدات معاهده یا نقض هر تعهد دیگر بین المللی در قبال طرفهای دیگر معاهده ، از سوی طرف متخلف باشد.

ماده ۶۲

تغییر اساسی اوضاع و احوال

 ۱. تغییر اساسی در اوضاع و احوال موجود در زمان انعقاد معاهده که حدوث آن توسط طرفهای معاهده پیشبینی نشده باشد، نمیتواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده مورد استناد قرار گیرد مگر آنکه: الف. وجود اوضاع و احوال مزبور مبنای اساسی رضایت طرفهای معاهده به التزام نسبت به معاهده باشد؛ و ب. اثر این تغییر، دگرگونی اساسی در ابعاد تعهداتی باشد که بموجب معاهده هنوز میباید اجرا شوند.

 ۲. در موارد ذیل، تغییر اساسی اوضاع و احوال نمیتواند به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده مورد استناد واقع شود: الف. اگر معاهده ای باشد که مرز را تعیین مینماید؛ یا ب. اگر تغییر اساسی ناشی از نقض تعهدات معاهده، یا نقض هر تعهد دیگر بین المللی در قبال طرفهای دیگر معاهده، از سوی طرفی باشد که به آن تغییر استناد میکند.

 ۳. اگر بموجب یکی از بندهای اخیرالذکر،یکی از طرفهای معاهده حق داشته باشد که به تغییر اساسی اوضاع و احوال به عنوان مبنای فسخ یا خروج از معاهده استناد نماید، مضافاً حق خواهد داشت تا به آن تغییر به عنوان مبنای تعلیق اجرای معاهده نیز استناد کند.

ماده ۶۳

قطع رابطه دیپلماتیک یا کنسولی جز در مواردی که وجود روابط دیپلماتیک یا کنسولی برای اجرای معاهده اجتناب ناپذیر باشد،قطع رابطه دیپلماتیک یا کنسولی بین طرفهای معاهده تأثیری در روابط حقوقی آنها که بموجب معاهده برقرار شده است، نمیگذارد.

ماده ۶۴

تأسیس یک قاعده آمره جدید حقوق بین الملل عامّ (قواعد آمره) اگر یک قاعده آمره جدید حقوق بین الملل عام تأسیس گردد، هر معاهده موجودی که در تعارض با قاعده مزبور باشد، باطل منفسخ میگردد.

فصل چهارم: روشها

ماده ۶۵

روشی که باید در موارد بی اعتباری، فسخ، یا خروج از یک معاهده و یا تعلیق آن تبعیّت گردد.

۱. طرفی که بر اساس مقررات عهدنامه حاضر به عیبی در اعلام قصد خود دایر بر التزام نسبت به یک معاهده یا به مبنای دیگری برای نفی اعتبار معاهده استناد کند تا آن را فسخ نماید، یا خروج خود از آن را اعلام داشته ویا اجرایش را معلق گردان، باید دیگر طرفهای معاهده را از ادعایش آگاه کند. در این اخطار، اقداماتی که به پیشنهاد وی میباید انجام گیرد و دلایل آنها باید مشخص گردند.

 ۲. اگر پس از انقضای مهلتی که به استثنای موارد فوری خاص کمتر از سه ماه از زمان دریافت اخطار مزبور نخواهد بود، هیچیک از طرفهای معاهده اعتراضی نکند،طرفی که اقدام به اخطار کرده است میتواند به نحوی که در ماده ۶۷ مقرر شده در مورد عمل به پیشنهاداتش اقدام نماید.

۳. اگر از جانب دیگر هر یک از طرفهای معاهده اعتراضی مطرح سازد، طرفهای معاهده باید با توسل به طرق مذکور در ماده ۳۳ منشور ملل متحد، راه حلی را جستجو نمایند.

 ۴. هیچیک از بندهای اخیر در حقوق یا تعهدات طرفهای معاهده که ناشی از مقررات لازم الاجرائی باشد که آنها در خصوص حل و فصل اختلافاتشان متعهد میکند، تأثیری نخواهد داشت. ۵. باحفظ مفاد ماده ۴۵، اینکه کشوری اخطار مورد اشاره در بند ۱ را ارسال نکرده باشد مانع نیست که در پاسخ به طرف دیگری که خواستار اجرای معاهده یا مدعی نقض آن است، به اخطار مزبور مبادرت نماید.

ماده ۶۶

روشهای حلّ و فصل قضائی، داوری و سازش اگر، بموجب بند ۳ ماده ۶۵، پس از دوازده ماه از اعلام تاریخ اعلام اعتراض هیچ راه حلی یافت نشده باشد، از روشهای ذیل پیروی خواهد ش:

 الف. هر طرف اختلاف در رابطه با اجرای یا تفسیر موادّ ۵۳ یا ۶۴ میتواند بموجب یک دادخواست کتبی، دعوی را بمنظور اتخاذ تصمیم در دیوان بین المللی دادگستری مطرح نماید مگر آنکه طرفهای اختلاف با رضایت مشترک توافق نمایند که آن را به داوری ارجاع کنند؛

 ب. هر طرف اختلاف در رابطه با اجرا یا تفسیر یکی دیگر از موادّ بخش پنجم عهدنامه حاضر، میتواند با تسلیم تقاضائی در این خصوص به دبیر کل سازمان ملل متحد، روشی را که در ضمیمه عهدنامه حاضر پیشبینی شده است، تعقیب کند.

ماده ۶۷

 اسناد اعلام بی اعتباری، یا خروج از یک معاهده یا تعلیق اجرای آن ۱. اخطار مقرر بند ۱ ماده ۶۵ باید کتبی باشد. ۲. هر اقدامی جهت اعلام بی اعتباری، فسخ، یا خرج از یک معاهده، یاتعلیق اجرای آن طبق مقررات آن معاهده یا مفادّ بندهای ۲ یا ۳ ماده ۶۵، باید از طریق سندی صورت گیرد که به دیگر طرفها منعکس شده باشد. اگر سند مزبور بوسیله رئیس کشور، رئیس دولت، یا وزیر امور خارجه امضاء نشده باشد، ممکن است از نماینده کشور ارسال کننده سند دعوت شود تا {سند} تامّ الاختیار بودن خود را ارائه نماید.

ماده ۶۸

 استرداد اخطارها و اسناد مقرر در مواد ۶۵ و ۶۷ اخطار یا سندی که در مواد ۶۵ و ۶۷ پیشبینی شده است،در هر زمان پیش از تاریخ نفوذ آن قابل استرداد میباشد.

فصل پنجم: آثار بی اعتباری، فسخ یا تعلیق اجرای یک معاهده

ماده

۶۹ آثار بی اعتباری یک معاهده

 ۱. معاهده ای که عدم اعتبار آن بموجب عهدنامه حاضر محقّق شده است، باطل میباشد. مقررات یک معاهده باطل حقوقی ندارد. ۲. معهذا در صورتیکه با تکیه بر چنان معاهده ای، اَعمالی صورت گرفته باشد: الف. هر طرف میتواند از طرف دیگر معاهده بخواهد تا آنجا که ممکن است در روابط متقابل خود وضع را به گونه ای که در غیاب اعمال مزبور وجود میداشت، اعاده نماید؛ ب. اعمالی که بر اساس حسن نیت و قبل از آنکه بی اعتباری معاهده مورد استناد واقع شود انجام گرفته است، به صرف بی اعتباری معاهده مشروعیت خود را از دست نمیدهد.

 ۳. در موارد مشمول مواد ۴۹، ۵۰، ۵۱ یا ۵۲، نسبت به طرفی که اعمال تقّلب، ارتشاء یا اجبار قابل انتساب به وی میباشد، بند ۲ فوق مجری نخواهد بود.

 ۴. در صورت بی اعتباری رضایت یک کشور مشخص به التزام نسبت به یک معاهده چند جانبه، مقررات اخیرالذّکر در روابط فیمابین آن کشور با دیگر طرفهای معاهده مجری خواهد بود.

ماده ۷۰

۱. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری را مقرر نماید، یا طرفهای معاهده به نحو دیگری توافق کنند،فسخ یک معاهده بموجب مقررات آن یا طبق عهدنامه حاضر : الف. طرفهای معاهده از تعهد ادامه اجرای آن معاف مینماید؛ ب. اثری برحقوق، تکالیف، یا وضغیت حقوقی طرفهای معاهده که به دلیل اجرای معاهده و قبل از فسخ آن ایجاد شده باشد، نخواهد داشت.

 ۲. وقتی که کشوری معاهده چند جانبهای را رد میکند یا خروج خود را از آن اعلام میدارد، بند۱ در روابط بین آن کشور و هر یک از طرفهای دیگر معاهده، از تاریخ نفوذ آن ردّ یا خروج، مجری خواهد بود.

ماده ۷۱

 آثار بی اعتباری معاهده ای که با یک قاعده آمره حقوق بین الملل عام در تعارض است.

 ۱. در مورد معاهده ای که طبق ماده ۵۳ باطل باشد، طرفهای معاهده مکلفند: الف. تا آنجا که ممکن است نتایج هر اقدامی را که با تکیه بر مقررات معاهده صورت گرفته و در تعارض با قاعده آمره حقوق بین الملل عام باشد از بین ببرند؛ و ب. روابط متقابل فیمابین را با قاعده آمره حقوق بین الملل عام انطباق دهند.

 ۲. در مورد معاهده ای که طبق ماده ۶۴ باطل و منفسخ میگردد، انفساخ مزبور: الف. طرفهای معاهده را از تعهد ادامه اجرای آن معاف مینماید؛ ب. اثری بر حقوق، تکالیف، یا وضعیت حقوقی طرفهای معاهده که به دلیل اجرای معاهده و فبل انفساخ ایجاد شده باشد، نخواهد داشت.معهذا از تاریخ انفساخ به بعد، حقوق،تعهدات یا وضعیت حقوقی مزبور تاحدی حفظ خواهد شد که حفظ آنها بنفسه با قاعده آمره جدید حقوق بین الملل عام تعارض نداشته باشد.

ماده ۷۲

 آثار تعلیق اجرای یک معاهده

۱. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری مقرر نماید یا طرفهای معاهده به نحوه دیگری توافق کنند، تعلیق اجرای معاهده بر اساس مقررات آن یا به موجب عهدنامه حاضر: الف. آن دسته از طرفهای معاهده را که بین آنها اجرای معاهده معلق شده است، در دوره تعلیق از تعهد اجرای معاهده در روابط متقابل معاف مینماید؛ ب. اضافه بر آن، تأثیری در روابط حقوقی موجود بین طرفهای معاهده که به موجب معاهده بین آنها ایجاد شده است، نخواهد داشت

 ۲. در دوره تعلیق، طرفهای معاهده باید از انجام اقداماتی که مانع از سرگیری اجرای معاهده میشود، استنکاف ورزند.

بخش ششم: مقررات متفرقه

ماده

۷۳ موارد جانشینی دولتها-۱-،مسئولیت دولت یا شروع روابط خصمانه مقرات عهدنامه حاضر به هیچ مسئلهای که ممکن است در ارتباط با یک معاهده از حیث جانشینی دولتها، یا به دلیل مسئولیت بین المللی یک دولت، یا به علت شروع روابط خصمانه بین کشورها مطرح شود، نمیپردازد.

ماده

۷۴ روابط دیپلماتیک و کنسولی و انعقاد معاهدات قطع روابط دیپلماتیک یا کنسولی یا عدم وجود اینگونه روابط بین دو یا چند کشور، مانع از انعقاد معاهده بین آن کشورها نمیگردد. انعقاد یک معاهده فی نفسه تأثیری در وضعیت مربوط به روابط دیپلماتیک یا کنسولی ندارد.

ماده ۷۵

 وضع یک کشور متجاوز تعهداتی که در ارتباط با یک معاهده ممکن است برای یک کشور متجاوز به سبب اقداماتی ایجاد گردند که منطبق با منشور ملل متحد در قبال تجاوز آن کشور صورت میگیرند، متأثر از مقررات عهدنامه حاضر نخواهند بود.

بخش هفتم امناء،اخطارها، تصحیحات و ثبت معاهدات

 ماده ۷۶ امنای معاهدات ۱

. تعیین امین برای معاهده ممکن است توسط کشورهای مذاکره کننده در خود معاهده یا به نحو دیگری صورت گیرد. امین میتواند یک یا چند کشور، یا سازمان بین المللی، یا بالاترین مقام اداری آن سازمان باشد.

 ۲. وظایف امین معاهده خصوصیت بین المللی دارد، و امین موظف است در اجرای وظایف خود جانب بیطرفی را رعایت کند. بویژه این واقعیت که معاهده در بین بعضی از طرفها لازم الاجرا نشده و یا اختلافی بین یک کشور با امین در خصوص اعمال وظایف او حاصل شده است، نباید در تعهد امین اثر بگذارد.

ماده ۷۷

 وظایف امناء

۱. جز در مواردی که معاهده ترتیب دیگری مقرر کرده باشد یا کشورهای طرف معاهده به نحوی دیگر توافق نموده باشند، وظایف امین خصوصاً مشتمل است بر: الف. نگاهداری متن اصلی معاهده و اسناد مربوط به اختیارات نامهای که به وی تحویل داده میشود؛ ب. تهیه نسخههای مصدق از متن اصلی و تهیه متون دیگری از معاهده به زبانهای اضافی دیگر مورد لزوم معاهده و انعکاس آنها به طرفهای معاهده و به کشورهایی که حق دارند به معاهده ملحق شوند؛ ج. دریافت کلیه امضاءها معاهده، وصول و نگاهداری تمامی اسناد، اخطارها و مکاتبات مربوط به معاهده؛ د. بررسی صحت امضاء یا صحت هر گونه سند، اخطار یا مکاتبه مربوط به معاهده و در صورت لزوم، جلب توجه کشور مورد نظر به موضوع؛ ه. مطلع ساختن کشورهائی که حقّالحاق به معاهده را دارند از اقدامات ، اخطارها و مکاتبات مربوط به معاهده؛ و. مطلع ساختن کشورهائی که حقّ الحاق به معاهده را دارند از اینکه امضاءها یا اسناد تنفیذ، قبولی، تأیید یا الحاق به تعدادی که برای لازم الاجرا شدن معاهده مورد احتیاج است واصل یا تحویل داده شده است؛ ز. ثبت معاهده در دبیرخانه سازمانمللمتحد؛ ح. انجام وظایفی که در دیگر مقررات عهدنامه حاضر معین گردیده است.

۲. در صورتیکه اختلاف نظری بین یک کشور و امین در خصوص انجام وظایف امین ظهور کند، امین باید مسئله را به اطلاع کشورهای امضاء کننده و کشورهای متعاهد و یا در صورت لزوم به آگاهی ارگان صلاحیتدار سازمان بین المللی مربوطه برساند.

ماده ۷۸

 اخطارها و مکاتبات جز در مواردی که معاهده یا عهدنامه حاضر ترتیب دیگری مقرر نماید، هر اخطار یا مکاتبهای که بموجب عهدنامه حاضر توسط یک کشور انجام میگیرد: الف. در صورتیکه امینی وجود نداشته باشد، مستقیماً به کشور مخاطب، و در صورت وجود امین، مستقیماً به وی منعکس خواهد شد؛ ب. تنها در صورتی توسط کشور مورد بحث ابلاغ شده محسوب خواهد شد که توسط کشور مخاطب و یا در موارد مقتضی توسط امین دریافت شده باشد؛ ج. در صورت انعکاس به امین، فقط از زمانی ابلاغ شده به کشور مخاطب تلقی خواهد شد که شکور مزبور اطلاع مقرر دربند۱«ه»از ماده ۷۷ را توسط امین دریافت نماید.

ماده ۷۹

تصحیح اشتباهات متون یا نسخه های مصدق معاهدات ۱. چنانچه پس از تأیید اعتبار متن یک معاهده کشورهای امضاء کننده و کشورهای متعاهد توافق نمایند که متن معاهده حاوی اشتباهی است، تصحیح آن به یکی از طرق مشروحه زیر انجام خواهد گرفت مگر آنکه دول مزبور تصمیم دیگری را برای تصحیح اشتباه اتخاذ نمایند: الف. از طریق انعکاس اصلاح مقتضی در متن و پاراف اصلاح بوسیله نمایندگان مختار؛ ب. از طریق تهیه یا مبادله سند یا اسنادی که در آنها متن تصحیحی مورد توافق منعکس شده است؛ یا ج. از طریق تهیه یک متن کامل تصحیح شده طبق روشی که در خصوص متن اصلی رعایت شده است. ۲. هنگامی که برای معاهده امینی در نظر گرفته شده باشد، وی اشتباه و پیشنهاد اصلاح آن را به کشورهای امضاء کننده و کشورهای متعاهد اطلاع خواهد داد و مهلتی را که ظرف آن اعتراض به پیشنهادات اصلاحی میسر است، تعیین خواهد نمود. در صورتیکه پس از انقضای مهلت: الف. هیچ اعتراضی صورت نگرفته باشد امین، متن را اصلاح و آن را پاراف خواهد نمود و سپس صورتجلسه اصلاح متن را تنظیم و رونوشتی از آن را جهت طرفهای معاهده و برای کشورهائی که حق الحاق به آنها را دارند، ارسال خواهد کرد؛ ب. چنانچه اعتراضی صورت گرفته باشد، امین آن را به کشورهای امضاء کننده و به کشورهای متعاهد منعکس خواهد کرد. ۳. قواعد مندرج در بندهای ۱و۲ مضافاً در موردی که اعتبار متن به دو یا چند زبان تأیید شده و سپس در انطباق آنها نقصی به نظر میرسد که حسب توافق کشورها امضاء کننده و کشورهای متعاهد باید تصحیح شود، اعمال خواهد شد. ۱. متن تصحیح شده از همان ابتدا جانشین متن ناقص خواهد شد مگر آنکه کشورها امضاء کننده و دول متعاهد به نحو دیگری تصمیم بگیرند. ۲. اصلاح متن معاهده ای که ثبت رسیده است، به دبیرخانه سازمان ملل متحد اعلام خواهد شد. ۳. اگر اشتباهی در نسخه مصدق یک معاهده دیده شود، امین صورتجلسه ای در خصوص اصلاح آن تنظیم کرده و رونوشتی از آن را جهت کشورهای امضاء کننده و برای کشورهای متعاهد ارسال مینماید.

ماده ۸۰

 ثبت و انتشار معاهدات ۱. معاهدات پس از لازم الاجرا شدن به دبیرخانه سازمان ملل متحد ارسال میگردند تا حسب مورد، ثبت دبیرخانه، بایگانی، با ثبت در سوابق شده و منتشر گردند. ۲. انتصاب امین او را مجاز به انجام اقدامات مقرر در بند اخیر مینماید.

بخش هشتم مقررات نهایی

ماده ۸۱

 امضاء عهدنامه حاضر جهت امضای کلیه کشورهای عضو سازمان ملل متحد یا نمایندگان تخصصی یا آژانس بین المللی انرژی اتمی، و نیز جهت هر طرف ملحق شده به اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری به عهدنامه دعوت گردیده است به نحو زیر مفتوح میباشد:تا تاریخ ۳۰ نوامبر۱۹۶۹ در وزارت فدرال امور خارجه جمهوری اتریش، و سپس تا ۳۰ آوریل ۱۹۷۰ در مقر سازمان ملل در نیویورک.

ماده ۸۲

تنفیذ عهدنامه حاضر مشروط به تنفیذ است. اسناد تنفیذ به دبیرکل سازمان ملل متحد سپرده خواهد شد.

ماده ۸۳

 الحاق عهدنامه حاضر برای الحاق هر کشور متعلق به هر کدام از گروههای مذکور در ماده ۸۱ مفتوح خواهد بود. اسناد الحاق به دبیرکل سازمان ملل متحد سپرده خواهد شد.

ماده ۸۴

 لازم الاجرا شدن ۱. عهدنامه حاضر در سیامین روز پس از سپردن سی و پنجمین سند تنفیذ یا الحاق، لازم الاجرا خواهد شد.-۱- ۲. عهدنامه حاضر برای هر کدام از کشورهایی که آن را پس از سپردن سی وپنجمین سند تنفیذ یا الحاق، تنفیذ کنند یا به آن ملحق شوند، در سی امین روز پس از سپردن سند تنفیذ یا الحاق، لازم الاجرا خواهد شد.

ماده ۸۵

 متون معتبر نسخه اصلی این عهدنامه که متون انگلیسی، چینی، اسپانیایی، فرانسوی و روسی آن به طور یکسان معتبر هستند به دبیرکل سازمان ملل متحد تحویل خواهد گردید.

نمایندگان تام الاختیار امضاء کننده زیر که از سوی دولتهای متبوع خود به نحو مقتضی مجاز بودهاند، عهدنامه حاضر را امضاء نمودهاند. وین بیستوسوم ماه یکهزارونهصدوشصتونه میلادی  عهدنامه در تاریخ بیستوسوم ماه مه یکهزارو نهصد وشصت و نه میلادی از جانب کشورهای زیر امضاء گردیده است:افغانستان، آرژانتین، باربادوس، بولیوی، برزیل، کامبوج، شیلی، کلمبیا، کنگو، (برازاویل)، کاستاریکا، اکوادور، فنلاند، غنا، گواتمالا، گویان، هندوراس، ایران، جامائیکا، کنیا، لیبریا، ماداگاسکار، مکزیک، مراکش، نپال، نیجریه، پرو، فیلیپین، سودان، ترینیدادو توباگو، اروگوئه، یوگوسلاوی، و زامبیا}

ضمائم

روش سازش – مربوط به بند «ب» ماده ۶۶ عهدنامه

۱. دبیر کل سازمان ملل متحد فهرستی از سازش دهندگان –۱- را که مرکب از حقوقدانان واجد صلاحیت باشد، تهیه و نگهداری خواهد نمود. بدین منظور، از هر کشور عضو سازمان ملل متحد یا طرف عهدنامه حاضر دعوت خواهد شد تا اسامی دو نفر سازش دهنده را پیشنهاد نماید. اسامی افرادی که بدین نحو پیشنهاد میشوند فهرست مورد نظر را تشکیل خواهد داد. مدت خدمت سازشدهندگان منجمله، مدت خدمت فردی که برای اشغال پستی که بطور اتفاق بلاتصدی مانده است پیشنهاد میشود، پنج سال قابل تمدید خواهد بود. سازش دهندهای که مدت خدمت او خاتمه یافته است، کار خود را در ارتباط با وظایفی که بموجب بند ذیل به وی محّل شده ادامه خواهد داد.

۲.وقتی که تقاضائی طبق ماده ۶۶ به دبیرکل تسلیم میشود،دبیرکل اختلاف را در کمیسیون سازشی که به ترتیب زیر تشکیل یافته است، مطرح مینماید:

کشور یا کشورهائی که یک طرف اختلاف را تشکیل میدهند دو سازش دهنده را به ترتیب زیر انتخاب مینمایند: الف. یک سازش دهنده کشور طرف اختلاف یا یکی از کشورهای طرف اختلاف ممکن است از فهرست مذکور در بند ۱ انتخاب شود یا از خارج آن؛ و ب. یک سازش دهنده که تبعه کشور طرف اختلاف نبوده و میباید از فهرست مذکور انتخاب شود. کشور یا کشورهائی که طرف دیگر اختلاف را تشکیل میدهند به همین ترتیب دو سازش دهنده را انتخاب میکنند.چهار سازش دهنده منتخب طرفین باید در ظرف ۶۰ روز از تاریخی که دبیر کل سازمان ملل تقاضا را دریافت کرده است، منصوب شوند. شصت روز پس از آخرین انتصاب، چهار سازشدهنده مزبور شخص پنجمی را از همان فهرست به عنوان رئیس برخواهند گزید. اگر در مهلت مقرر برای انتصاب، رییس یا یکی از سازشدهندگان منصوب نشده باشد، دبیرکل تا شصت روز پس از انقضای مهلت مزبور، به انتصاب اقدام خواهد کرد. دبیرکل میتواند خواه یکی از اشخاص مندرج در فهرست خواه یکی از اعضای کمیسیون بین الملل را به عنوان رئیس معین نماید. در صورت توافق طرفین اختلاف، هر کدام از مهلت ها قابل تمدید میباشد. هر گاه پست یکی از سازش دهندگان خالی بماند انتصاب جانشیبن وی طبق همان ترتیبات خاصی انجام خواهد شد که در خصوص انتصاب بدوی رعایت شده است.

۳.کمیسیون سازش در خصوص آئین رسیدگی، خود تصمیم خواهد گرفت. در صورت توافق طرفین اختلاف، کمیسیون میتواند از هر طرف عهدنامه دعوت کند تا نظریات خود را شفاهاً یا کتباً به آن تسلیم نماید. تصمیمات و توصیه های کمیسیون به اکثریت آرای اعضای پنجگانه آن اتخاذ و تصویب میشود.

۴. کمیسیون میتواند طرفهای اختلاف را متوجه هر گونه تدابیری نماید که حل و فصل دوستانه اختلافاتشان را تصحیح میکند.

۵. کمیسیون اظهارات طرفهای اختلاف را استماع خواهد نمود. ادعاها و ایرادات را بررسی و به آنان پیشنهاداتی خواهد کرد که آنها را برای حل و فصل دوستانه اختلاف یاری مینماید.

۶. کمیسیون ظرف دوازده ماه پس از تشکیل، گزارش کار خود را تهیه خواهد نمود. گزارش کمیسیون به دبیر کل تسلیمک میشود و به آگاهی طرفهای اختلاف خواهد رسید. گزارش مزبور، منجمله نتیجهگیریهای حاصله در خصوص وقایع و جنبه های حقوقی قضیه، برای طرفهای اختلاف الزامآور نیست و فقط بیان توصیههایی است که جهت بررسی، پیشنهاد میشود تا حل وفصل دوستانه اختلاف تسهیل گردد.

۷. دبیرکل کمکها و تسهیلاتی را که کمیسیون سازش به آن نیازمند میباشد فراهم میآورد. مخارج کمیسیون را سازمان ملل متحد تأمین مینماید

کنوانسیون حقوق سیاسی زنان

کنوانسیون حقوق سیاسی زنان

با آرزومندی تطبیق اصول برابری حقوق زنان ومردان که درمنشور(فرمان) ملل متحد ذکرشده است، با فهم اینکه هرکس حق دارد درحکومت کشورش، مستقیم ویا غیرمستقیم از طریق انتخاب نماینده گان سهم گیرد وحق دارد که بطور مساویانه درکشور شان به خدمات عامه دسترسی داشته باشند  و با آرزوی تساوی مقام مردان وزنان جهت کسب امتیاز حقوق سیاسی برمبنای منشور ملل متحد واعلامیه جهانی حقوق بشر.

 

بنابرین موافقت میشود که ازین به بعد موارد ذیل قابل اجرا خواهد بود:

ماده اول:

زنان باید بدون تبعیض مساویانه با مردان درتمام انتخابات سهم گرفته و حق رای دهی را داشته باشند.

ماده دوم:

زنان واجد شرایط باید درتمام انتخابات  برای اخذ کرسی که از طریق انتخابات تعیین شده وتوسط قانون داخلی تنظیم میگردد، بطور مساوی بامردان بدون تبعیض حق داشته باشند.

ماده سوم:

زنان باید حق داشته باشند که در دفاتر خدمات عامه اجرای وظیفه نموده و درتمام وظایف عامه که در روشنایی قانون وضع گردیده است، بدون تبعیض بطور مساوی با مردان همگام باشند.

ماده چهارم:

این عهد نامه جهت امضأ ازطرف هریکی از اعضای ملل متحد وهمچنان از طرف هریکی از دولت های دیگری که ازطرف مجلس عمومی ازاو دعوت شده باشد باز است. ۲- این عهد نامه باید تایید وتصدیق شود و وسایل تاییدیه توسط سرمنشی ملل متحد دردفتر او نگهداری شود.

ماده پنجم:

۱این عهد نامه برای تمام دولتهایی که به آن مراجعه میکنند واز آن درپاراگرف «۱» ماده چهارم اشاره شده باز خواهد بود.

۲دسترسی به عهد نامه از طریق اعطای یک سند به سرمنشی ملل متحد مورد اجرا قرارخواهد گرفت.

ماده ششم:

۱این عهد نامه بعد از نودمین روزمتعاقب تاریخ سند ششم تاییدیه که امانت گذاشته شده است به مورد اجرا قرار خواهد گرفت.

۲هردولت که عهدنامه را بعد از امانت گذاشتن سند ششم تایید میدارد، عهد نامه به روز نودمین بعد از تقدیم سند کتبی از طرف همچو یک دولت مورد اجرا قرار گرفته میتواند.

ماده هفتم:

درصورتیکه هریکی از دولت ها شرایط وملاحظاتی را درارتباط به هریکی از مواد این عهدنامه درهنگام امضا پیشکش مید ارد، سرمنشی همان ملاحظات را باتمام دولت های که جوانب قرار داد را تشکیل میدهند ارسال کرده وبعد  هر یکی از دولت هایی که مخالف آن شرایط وملاحظات پیشنهاد شده باشد، درمدت ۹۰ روز موضوع را به سرمنشی ملل متحد ارسال کرده و این شرطیه مرسله ( یا بتاریخی که او جانب میثاق یا عهدنامه میشود) و به سرمنشی خاطر نشان میدارد که آن را قبول ندارد. درهمچویک مورد عهدنامه بین دو دولت های  که چنین شرایط و ملاحظات را به میان میاورند  قابل اجرا نمی گردد.

ماده هشتم:

۱هردولتی که طور کتبی این عهدنامه را قبول نمیدارد واز آن سرمنشی ملل متحد را درجریان میگذارد،پیشنهاد عدم قبولی یک دولت بعد ازیک سال یعنی بعد از تاریخ رسید آن توسط سرمنشی ملل متحد مورد اجرا قرار میگیرد.

۲هرگاه تعداد دولت هایی که عهد نامه را رد میدارند، به کمتر از شش  دولت رسد. بعداً عهد نامه مورد اجرا قرار میگیرد.

ماده نهم:

هرگونه مشاجره ای که میان دو یا چند دولت برسرتعبیر و تفسیر یا تطبیق این عهدنامه بوجود آید که از طریق گفتگو ومذاکره حل نگردد، بنابر درخواست هریکی از جوانب درگیر مشاجره به منظورحل قضیه به محکمه قضایی بین المللی راجع شده، یا اینکه جانبین به شکل دیگری را ه حل را دریابند.

ماده دهم:

سرمنشی ملل متحد تمام دولت های عضو ملل متحد و دولت های غیر عضو را که در پراگراف (۱)  ماده نهم این عهدنامه بدان اشاره شده است از موارد ذیل با خبر میدارد:

الف) امضا ها واسناد تاییدیه شده چهارم دریافت شده است.

ب) اسناد تاییدیه مطابق و براساس ماده پنجم دریافت شده است.

ج) تاریخ این عهدنامه مطابق ماده ششم قابل اجرا میشود.

د) مراسلات ویاد داشت هایکه  مطابق ماده هفتم دریافت شده است

ه) یاد داشت های غیر قبول شده مطابق پاراگرف ۱ ماده هشتم دریافت شده است.

و) نسخه های لغو شده مطابق پاراگرف ۲، ماده هشتم دریافت شده است.

ماده یازده هم:

۱این میثاق که متن های آن بزبان های چینایی، انگلیسی، فرانسوی، روسی  و اسپانیولی تصویب گردیده است همه درست اند و درآرشیو ملل متحد قید گردیده است.

۲سر منشی ملل متحد یک کپی سند تایید شده را به تمام اعضای ملل متحد و دولت های غیر عضوارسال داشته طوریکه درپاراگرف ۱ ماده چهارم ذکر گردیده است

error

Enjoy this blog? Please spread the word :)

RSS
Follow by Email
YouTube
YouTube
Set Youtube Channel ID
Pinterest
LinkedIn
Share