مدیران ناکارآمد، ناقضان واقعی حقوق ذاتی و شهروندی مردم ما
فساد در ایران پس از انقلاب ۵٧ به طور فزاینده ای رشد کرده و چنان در زیر پوست مسئولان نا کارآمد جاخوش کرده که دیگر نمیتوانند هویت خود را از آن متمایز کنند. فساد در مسئولان ایران چنان گسترده و دامنهدار شده که از دیدگاه سازمان شفافیت بینالملل، دولت جمهوری اسلامی ایران از نظر فساد داخلی در زمره فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد.
در بیش از چهار دهه ابعاد بیسابقه ای از فسادهای گوناگون در فرهنگ لغت ایرا پدیدار شد، واژه هایی همچون: اختلاس، رانت، پولشویی، کوه خواری، زمین خواری، فروش دریا، فروش کوه، غیب کردن دکل نفتی و… همین فسادها سبب شده، اخلاق اجتماعی به طور وسیع ضربه خورده و موجب افزایش بیعدالتی و فقر شده است.
این فساد به همراه اجحافات و زورگویی اداری و نبود راستگویی موجب تباهی منافع عمومی گشته و مسخ معیارهای حرفهای و پایمال نمودن منافع مردم و نفی لیاقتها و مسلط بودن منافع ایدئولوژیک و دفاع از منافع و امتیازات گروههای اجتماعی و اداری خاص از ویژگیهای این فساد است.
ریشه این فساد را کجا باید جستجو کرد؟
با اشاره به این ضرب المثل معروف پارسی که می گوید آب از سرچشمه گل آلود است می توان گفت ریشه همه این فسادها را می بایست در مدیران ناکارآمد و فاسد دولت جمهوری اسلامی ایران درهمه رده های مدیریتی جستجو کرد. مدیرانی که هیچ گاه به علت ناکارآمدی و فسادشان به طور جدی مورد سوال ومواخذه قرار نگرفته اند که اگر چنین بود می بایست تاکنون فساد و ناکارآمدی ریشه کن می شد.
تاکنون دستگاه قضایی برای هیچ مدیر ناکارآمد و فاسدی پرونده تشکیل نداده است؛ به عنوان مثال در جایی ثبت نشده که فلان مدیر دولتی با تصمیمات اشتباه خود مجموعه تحت امر خود را به ورشکستگی کشانده و دیگر صلاحیت مدیریت ندارد.هیچ جایی ثبت نگردیده است که در دوران مدیریت یک مدیر دولتی هزینه های آن اداره به صورت نامتعارف افزایش پیدا کرده و هیچ کارآمدی نیز بوجود نیامده است و جالبتر اینکه در پرونده کاری هیچ مدیری ثبت نگردیده است که به دلیل کوتاهی و تصمیمات اشتباه در دوران مدیریتی ، وی صلاحیت مدیر شدن در یک اداره یا سازمان دیگر را ندارد!؟ .
مدیران ناکارآمد و فاسد در هر سه قوه هستند، و اهمیت هم ندارد که دولت یا مجلس در اختیار کدام طیف فکری باشد. در جامعه ای که هر نظری درباره مدیران، با محدودیت های جناحی و باندی سنجیده می شود، مدیران ناکارآمد بهترین فرصت را برای چرخش در پست های مختلف به دست می آورند.
در چنین شرایطی، تقاضای جوانان برای کار با حفظ شخصیت و کرامت انسانی، تقاضای زوج های جوان برای داشتن خانه، خواست یک کودک یتیم برای تامین معیشت، تمنای یک نخبه دانشگاهی برای استفاده از دانش و تخصصش، درخواست کشاورزان برای حفظ زمین های کشاورزی و… باید براندازی تعبیر شود، یا تداوم حضور مدیران ناکار آمد در چرخه مدیریتی کل کشور؟
اعتراض های مردمی که غم آب و نان دارند باید براندازی تلقی شود، یا تلاش مدیران ناکارآمد دولت جمهوری اسلامی ایران برای فساد و ثروت اندوزی نامشروع ؟
درحالیکه مدیران و مسئولان دولت جمهوری اسلامی ایران در همه بحرانهای پیش آمده بی لیاقتی و ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده اند و تنها هنرشان افزایش نارضایتی مردم بوده، فقط می توان گفت که این مدیران در سایه توجهات و توجیهات جناحی خود، به سازمان و ادارات مختلف برده شده اند و در حقیقت یک اداره یا سازمان جدید برای نابودی در اختیار آنها قرار داده شده است. افرادی که در بدنه اصلی دولت هستند مسئول انتخاب این مدیران ناکارآمد هستند .
ما فعالان حقوق بشر با استناد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل ٣ بند۱ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی. و اصل ٣ بند ١٠ ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور. و به اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ بخصوص ماده ٢: عدم تبعیض، ماده ٣: حق حیات برای همه، ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا، ماده ٢٢: حق امنیت اجتماعی و همچنین اهداف ١٧ گانه سند ٢٠٣٠ سازمان یونسکو به ویژه هدف ۳– تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین و هدف ۸– ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه ؛ خواستار اجرائی شدن اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، اعلامیه جهانی حقوق بشر و اهداف ١٧ گانه سند ٢٠٣٠ یونسکو و پایان دادن به این همه فساد اداری می باشیم .
۱۴۳۸
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
نمایندگی منطقه آسیا و شرق اروپا