حقمان را بدانیم و مطالبه گر باشیم
ما هر کدام جزئی از کل هستیم. عملکرد فردی ما، گفتوگوهای ما، رفتار و ساختار ذهنی ما بر جامعه بزرگتر اطرافمان اثر میگذارد. همه با هم، میتوانیم تغییر را به وجود آوریم. چند ماهی است که شاهد اعتراضات گسترده در جامعه ملتهب ایران هستیم از اعتراضهای کارگری، بازنشستگان و معلمان گرفته تا سایر کنشهای اعتراضی صنفی و مدنی و حالا اعتراضات گسترده کارکنان شرکت نفت، بیشک تمامی این اغشار خواهان آزادی، برابری، رفاه و کرامت انسانی هستند
کارگران شرکت نفت این واحدهای صنعتی و مهم سالهاست با حقوق زیر خط فقر که آنهم معمولا با چند ماه تأخیر پرداخت میشود، کار میکنند.
رعایت نشدن استانداردهای ایمنی و رفاهی در محیط کار از سوی شرکتهای پیمانکاری در سایهی عدم نظارت دولت، نارضایتیهای دیگری را برای کارگران ایجاد کرده است.
کارگرانی که غالبا ساکن شهرهای دیگر هستند باید در هر شیفت روزانه ۱۲ ساعت و در طی سه هفته ۲۴۰ ساعت، حتی در روزهای تعطیل، کار کنند تا بتوانند از ۶ روز مرخصی ماهانه بهرهمند شوند. مزد دریافتی آنها برای این ساعات از کار ماهانه معادل مزد مصوبه برای شش روز در هفته و روزانه ٨ ساعت کار است.
از سوی دیگر این شرکتها ارزش واقعی دستمزد کارگران هر سال کم و کمتر میکنند. این روند موجب شده امنیت شغلی، روانی و حتی جانی کارگران صنعت نفت، قربانی طمع و یکه تازی شرکتهای پیمانکاری و بیتفاوتی وزارت نفت و دولت شود.
و حال مدتی است عتراضات صنفی معلمان نیز شکل منسجمتری به خود گرفته است. چندین تجمع مسالمتآمیز در شهرهای مختلف ایران برگزار شده است.
شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزش و پرورش میگوید: معلم باید بر اساس صلاحیت حرفهای و تخصصی استخدام شود و نه بر اساس حفظ کردن احکام رساله و یا حضور در نماز جمعه و داشتن ریش و پوشش چادر برای خانمها
یکی از خواستههای معلمان، رساندن درآمد این گروه به بالاتر از خط فقر است.
و حال اگر مبنا و میثاق بین مردم و مسئولان را قانون اساسی بدانیم، قانون اساسی تمام مسائلی مانند حق اعتراض، اجتماع، راهپیمایی، آزادی بیان آزادی عقیده را به روشنی پذیرفته است، در یک چنین شرایطی سوال ما از مسئولان این است که مگر اعتراضات معلمان بازنشستگان و کارگران در سال های گذشته، مدنی و صنفی و مسالمت آمیز نبوده است؟
مگر فعالان صنفی فرهنگی چیزی جز حق، در راستای رفع تبعیض و بیعدالتی گفته اند؟
آیا مطالبه آموزش با کیفیت و برابر و پیگیری بودجه عادلانه جرم است؟
آیا در خواست حقوق مطابق تورم جرم است ؟
ایا خواستار توقف سیاست های تبعیض آمیز از قبیل خصوصی سازی جرم است؟
اگر نیست پس چرا زندان و تبعید و تعلیق و اخراج را به فعالان صنفی تحمیل کرده اید؟
چگونه باید این دوگانگی در گفتار و رفتار حاکمیت را باور نمود؟
تمامی این اقشار فقط خواستار عدالت اجتماعی، کاهش قیمت مایحتاج عمومی، کاهش قیمت حامل های انرژی و دستمزد و بودجه عادلانه هستند.
ما فعالان حقوق بشر با اشاره به اصل ۲۷ حق تجمع و اعتراض و بند ۷ از اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یعنی تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، و همینطور مواد ۲۰ ،۲۲ ،۲۳ و ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر و با احترام به اهداف سند ٢٠٣٠ یونسکو به ویژه منع خشونت و برابری انسان ها، ضرب و شتم ،توهین، اخراج و دستگیری کارگران، معلمان و تمامی اقشار ذکر شده در این اطلاعیه را محکوم کرده و خواهان پایان دادن به این ظلم و ستم، فقر و رفتارهای غیرانسانی و تامین حقوق اولیه ی مردم این سرزمین هستیم.
و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران را مسئول و پاسخگوی تمامی ظلم و ستمی میدانیم که در حق تک تک مردم کشور اعمال میشود.
۱۴۲۶
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
نمایندگی منطقه جنوب آلمان