اعلامیه کنفرانس جهانی تغذیه، رم ( مصوب دسامبر ۱۹۹۲ (۳۱))
۱) ما، وزراء و نمایندگان تامالاختیار ۱۵۹ کشور و جامعه اقتصادی اروپا، در کنفرانس بینالمللی تغذیه که در ماه دسامبر ۱۹۹۲ در رم تشکیل گردیده، عزم راسخ خود را در راه از بین بردن گرسنگی و کاستن از سوء تغذیه به اشکال گوناگون آن اعلام میداریم.
گرسنگی و سوءتغذیه در دنیایی که دانش و معلومات و منابع لازم جهت پایان دادن به این فاجعه بشری را در اختیار دارد امری است غیرقابل قبول. ما میدانیم که دستیابی به غذای سالم و کافی مبتنی بر علم تغذیه حق هر انسانی است. ما میدانیم که در جهان، غذای کافی برای تغذیه همگان وجود دارد و مشکل اصلی تغذیه در حقیقت عدم دستیابی برابر به مواد غذایی است. با درنظر داشتن حق انسانها در دستیابی به شرایط کافی زندگی، منجمله، دسترسی به غذای کافی، که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، تمام مساعی خود را در تلاشی یکپارچه برای تحقق بخشیدن به رهایی از گرسنگی به کار خواهیم گرفت. و نیز اعلام میداریم برای دوام و بقای تغذیه بدون دغدغه همگان، در دنیای توأم با صلح و آرامش، دنیایی مبتنی بر برابری و مساوات و محیطی اطمینان بخش فروگذار ننماییم.
۲) علیرغم پیشرفتهای چشمگیری که در سطح جهانی در مورد افزایش طول عمر، سوادآموزی بزرگسالان، و نیز در مورد وضعیت تغذیه به دست آمده است، همگی به این واقعیت نگران کننده غیرقابل قبول واقفیم که ۸۷۰ میلیون نفر در کشورهای در حال رشد یعنی ۲۰ درصد جمعیت این کشورها ـ هنوز هم از دسترسی به غذای کافی که براساس برنامه تغذیه سالم جوابگوی نیازهای روزانه آنان باشد محرومند.
۳) ما به خصوص از این که میبینیم بسیاری از کودکان زیر پنج سال در بخشهایی از آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، و کارائیب از سوء تغذیه رنج میبرند متأسف و نگرانیم. علاوه بر آن، بیش از ۲ میلیون نفر از مردم که اکثر آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند از کمبود یک یا چند عنصر لازم در ماده غذایی در رنجند. بدین معنی که نوزادان همچنان به لحاظ کمبود ید، با ابتلاء به عقب افتادگی به دنیا میآیند، کودکان به سبب کمبود ویتامین A بینایی خود را از دست میدهند و میمیرند، و زنان و کودکان بیشماری از اثرات سوء کمبود آهن رنج میبرند. صدها میلیون نفر از افراد بشر نیز با بیماریهای مسری و غیرمسری دست به گریبانند که منشأ آنها را آب و غذای آلوده تشکیل میدهد. در عین حال، چه در کشورهای پیشرفته، و چه در کشورهای در حال توسعه، بیماریهای غیرمسری مزمنی وجود دارند که به مصرف بیش از اندازه و نامتعادل مواد غذایی مربوط میشود و اغلب به مرگ و میر زودرس میانجامد.
۴) ما از سازمان مللمتحد میخواهیم ضرورت توجه فوری به اعلام دههای تحت عنوان “دهه بینالمللی غذا و تغذیه” را در چهارچوب منابع موجود، به منظور تأکید بخشیدن بر نیل به اهداف اعلامیه حاضر، مورد مداقه و توجه قرار دهد. این مطلب مستلزم عنایت خاص به مسائل غذا و تغذیه در آفریقا، آسیا، آمریکای جنوبی و کارائیب میباشد.
۵) ما معتقدیم که فقر و فقدان تعلیم و تربیت که اغلب زائیده اثرات توسعه نیافتگی است علل اصلی گرسنگی و عدم وجود تغذیه کافی میباشد. در اکثر جوامع به افراد فقیری برخورد میکنیم که از دستیابی به بهداشت، آب سالم، غذای کافی، خدمات بهداشتی و تعلیم و تربیت که عناصر اولیه تغذیه سالم را تشکیل میدهند محرومند.
۶) ما شدیداً معتقدیم که برنامهها و سیاستهای توسعه، به بهبود شرایط زندگی انسانها خواهد انجامید. چنین برنامههایی ما را در فائق آمدن بر مشکلات محیطی کمک کرده و بهبود تغذیه و بهداشت نسلهای کنونی و آینده را همراه خواهد داشت. در این زمینه، نقشهای چندگانه کشاورزی، به ویژه با توجه به تأمین غذا، تغذیه و حفظ منابع طبیعی، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین لازم است برای دستیابی و حفظ تعادل فیمابین جمعیت و منابع موجود و نیز حفظ تعادل بین مناطق شهری و روستایی، برنامههای منسجمی در زمینههای کشاورزی، دامپروری، صید و شیلات، غذا، تغذیه، بهداشت، تعلیم و تربیت، جمعیت، محیط، اقتصاد و خطمشیهای اجتماعی را در سطوح خانواده و جامعه، و در سطوح ملی و بینالمللی به اجرا درآوریم.
۷) کندی در پیشرفت حل مشکلات تغذیه، نشانگر این واقعیت است که در بسیاری از کشورها، منابع مالی و انسانی، توانایی سازمانی و جدیتی که برای پیاده کردن خطمشیها جهت ارزیابی ماهیت مسائل تغذیهای، شدت این مسائل و عوامل به وجود آورنده آنها، و نیز به اجرا در آوردن برنامههای هماهنگ جهت فائق آمدن بر این مشکلات ضروری است را در اختیار نداریم.
شناخت بیشتر و روشنتر عوامل پدیدآورنده مشکلات سوءتغذیه، و راهها و وسائل از پیشپای برداشتن این مشکلات، به ویژه در مورد زنان، کودکان و افراد سالخورده، مستلزم انجام تحقیقات علمی صرف و کاربردی و نیز بهرهگیری از دستگاههای نظارت بر امر غذا و تغذیه میباشد.
۸) علاوه بر آن، عواملی چون تداوم اختلافات اجتماعی، اقتصادی و جنسی و نیز وجود عملکردها و قوانین مبتنی بر تبعیض، وجود سیلها و طوفانها، و وجود خشکسالیها و پیشرفت صحرا، و وجود حوادث و بلاهای طبیعی نیز عدم توانایی بسیاری از کشورها در تخصیص بودجه کافی جهت کشاورزی، بهداشت، تعلیم و تربیت و دیگر خدمات اجتماعی، همه و همه از جمله موانعی هستند که بهبود امر تغذیه را با مشکل مواجه میسازند.
۹) وجود جنگها، اشغالگریها، آشوبهای داخلی، بلایای طبیعی و هر عاملی چون تخلف از حقوق بشر و اتخاذ سیاستها و خط مشیهای اقتصادی ـ اجتماعی نامناسب، سبب شدهاند تا مسئله دهها میلیون نفر به عنوان پناهنده، کسانی که از موطن اصلی خود رانده شدهاند، جمعیتهای غیرنظامیجنگزده که دخالتی در امر رزم نداشتهاند، و مهاجرین که در رابطه با امر تغذیه در زمره آسیبپذیرترین گروهها قرار میگیرند را داشته باشیم. منابع لازم برای رسیدگی و مراقبت و توانبخشی این گروهها اغلب بسیار ناچیز بوده و کمبودهای غذایی در میان این گروهها امری است متداول. چنین وضعیتی ایجاب میکند تا تمامی افراد و گروههای مسئول برای حصول اطمینان از رساندن سالم و به موقع دارو و غذا، و نیز توزیع مناسب آن به افراد محتاج، طبق مفاد منشور سازمان مللمتحد، مساعدت و همکاری نمایند.
۱۰) تغییر شرایط جهانی و کاهش کشمکشهای بینالمللی امیدهای تازهای را برای دستیابی به راهحلهای صلحآمیز و فائق آمدن بر منازعات و کشمکشها پدید آورده است و فرصت هایی را در راه هدایت بیش از پیش منابع ما به سوی مقاصد اجتماعی مفید در اختیار ما قرار داده است، که اطمینان از بهبود وضع تغذیه مردم به ویژه فقرا، محرومین و اقشار آسیبپذیر را نوید میدهد.
۱۱) ما معتقدیم تغذیه سالم مردم، پیششرطی است برای بهبود وضع جوامع و میبایست در پیشرفت و رشد و تکامل آدمی به تحقق این پیش شرط به عنوان یک هدف اصلی نگاه کرد. در هر برنامه استراتژیک و همینطور در هر برنامه توسعه اقتصادی ـ اجتماعی، هسته مرکزی همان تغذیه سالم است. هر گونه موفقیت در این زمینه منوط است به ترغیب مردم و جامعه به شرکت در این امر مهم و کمک گرفتن از بخشهای گوناگون در سطوح مختلف، با در نظر داشتن اثرات بلند مدت آن. و شاید لازم باشد اقدامات کوتاه مدتی را نیز در راه بهبود تغذیه سالم به عنوان مکمل اثرات مثبت ناشی از اقدامات بلند مدت توسعهای به مرحله اجرا در آوریم.
۱۲) در سیاستگذاریها و برنامهریزیها، وجه همت خود را میبایست متوجه کسانی کنیم که بیشترین نیاز را دارا هستند. در این مورد میبایست طرح و به اجرا درآوردن برنامهها و سیاستهای مردم ـ مداری که دستیابی روستائیان و شهرنشینان فقیر به منابع را امکانپذیر سازد، توان تولیدی و درآمد آنان را افزایش دهد و به تواناییهای آنان برای مراقبت از خود بیفزاید در اولویت قرار دهیم. میبایست هر گام جدیدی را که مردم و جوامع برای حل این معضل برمیدارند حمایت و پشتیبانی کرده و اطمینان حاصل کنیم که فقرا در تصمیمگیریهایی که بر شرایط زندگی آنان تأثیر میگذارد، شرکت میجویند.
ما به اهمیت واحد خانواده در تهیه غذای کافی و تغذیه و محیطی که مراقبت اصولی را برای جوابگویی به نیازهای جسمی، روحی، عاطفی و اجتماعی کودکان و دیگر گروههای آسیبپذیر، و از آن میان افراد کهنسال را تأمین نماید کاملاً واقفیم. و اما در شرایطی که واحد خانواده توانایی این مسئولیتها را به قدر کفایت نداشته باشد، جامعه و یا دولت میبایست از طریق یک شبکه کمکرسانی، اقشار آسیبپذیر را مدد رساند. و لذا، ما تعهد مینمائیم واحد خانواده را به عنوان واحد اساسی جامعه تقویت نمائیم.
۱۳) برخورداری زنان و دختران نوجوان از تغذیه سالم، از حقوق مسلم آنان است. زنان و دختران نوجوان میبایست از سلامتی و بهداشت و آموزش و پرورش بهتری برخوردار گردند. میبایست امکان شرکت زنان در برنامههای تصمیمگیری و دسترسی آنان به منابع بیشتر را فراهم آوردیم. این مسئله، به خصوص حائز اهمیت است که خدمات کنترل خانواده در اختیار مردان و زنان قرار گیرد. زنان، به ویژه شاغل، اعم از این که در ازای کاری که انجام میدهند مزدی به آنان تعلق میگیرد یا خیر، در سراسر دوران بارداری و مادامیکه خود فرزند را شیر میدهند، و همینطور هنگامی که فرزندان آنان هنوز دوره اول کودکی را میگذرانند، میبایست مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند. لازم است مردان نیز با توسل به تعلیم و تربیت و آموزش مناسب در پیشبرد تغذیه سالم ترغیب و تشویق گردند.
۱۴) در موارد اضطراری میتوان از کمکهای غذایی برای یاری رساندن به پناهندگان و کسانی که از موطن خود رانده شدهاند، و نیز به منظور پشتیبانی از تأمین غذای خانوادگی و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده نمود. میبایست با قراردادن منابع کافی در اختیار کشورهایی که کمک غذایی اضطراری دریافت میدارند، به این کشورها کمک کنیم تا از مرحله توانبخشی به مرحله توسعه پا گذارند و بدینوسیله بتوانند با موارد اضطراری آتی خود را وفق دهند. در این مورد لازم است در نهایت دقت از بروز هر گونه وابستگی و تأثیرگذاری منفی بر عادات غذایی مردم و نیز از تأثیرگذاری منفی بر تولید غذای محلی و بازاریابی آن جلوگیری نمائیم. میبایست قبل از قطع کمک غذایی، و یا حتی قبل از کاستن از میزان این کمک، اقدامات لازم جهت آگاهی کشور یا کشورهای دریافتکننده کمک با در نظر گرفتن زمان کافی، به اطلاع آنان برسد تا بتوانند منابع دیگر را تدارک بینند، و شیوههای دیگر را برای تأمین غذای خود به اجرا درآورند. در صورت لزوم، رساندن کمک غذایی میتواند از طریق سازمانهای غیردولتی و با شرکت مؤسسات محلی، و با عنایت به قوانین و مقررات داخلی کشور مورد نظر انجام گیرد.
۱۵) یادآور میگردیم برخورداری از غذا و امکانات پزشکی کافی حق مسلم تمامی غیرنظامیانی است که در مناطق درگیری قرار دارند. ما نیز حمایت از این طرز تفکر را وظیفه ملی و تکلیف جامعه بینالمللی خود میدانیم. ما در قالب قوانین بشر دوستانه بینالملل، تأکید میکنیم که نباید از غذا به عنوان یک حربه سیاسی استفاده کرد. هیچ فرد یا گروهی نباید به سبب وابستگیهای سیاسی، موقعیت جغرافیایی، جنسیت، سن و سال، و یا به لحاظ هویت قومی، قبیلهای و یا مذهبی از دریافت کمک غذایی محروم گردد.
۱۶) ما معتقدیم که مسئولیت اصلی در حفظ و تأمین غذا و تغذیه سالم هر ملت، متوجه سیستم حکومتی آن ملت میباشد. این مسئله به ویژه در مورد گروههای آسیبپذیر صادق است. به هر حال، این نکته را نیز تأکید میکنیم که تقلا و تلاش دولتهای کم درآمد در این زمینه میبایست با اقداماتی که کلاً از سوی جامعه بینالمللی به عمل میآید، مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد. از جمله این اقدامات، عبارت خواهند بود از افزایش کمک رسمی به توسعه این کشورها به منظور رسیدن به معیار هفت دهم درصد رشد ناخالص ملی کشورهای پیشرفته که در کنفرانس سال ۱۹۹۲ سازمان مللمتحد پیرامون محیط و توسعه مطرح گردیده است. و نیز انجام مذاکرات بیشتر، و تخفیف در میزان بدهیهای خارجی، میتواند بر چگونگی تغذیه سالم، در کشورهای با درآمد متوسط و همچنین در کشورهای کم درآمد، تأثیر اساسی داشته باشد.
۱۷) ما معتقدیم گسترش بیشتر تجارت جهانی، و آزادسازی آن، که کسب درآمدهای ارزی و اشتغال در کشورهای در حال توسعه را همراه دارد، حائز اهمیت و توجه فراوان است. حفاظت کشورهای در حال توسعه و گروههای آسیبپذیر در کشورهای با درآمدهای متوسط و کم درآمد، که از اثرات منفی برنامههای تطبیق ساختاری رنج میبرند، ایجاب میکند اقدامات مربوط به رساندن کمکهای جبرانی کماکان ادامه یابد.
۱۸) ما اهداف مربوط به رشد و تکامل آدمی، تأمین غذا، کشاورزی، توسعه روستایی، بهداشت، تغذیه و محیط، و نیز اهداف مطروحه در برنامههای رشد و توسعه را که در بسیاری از اسناد و کنفرانسهای بینالمللی آمده است، مورد تأکید قرا میدهیم. ما وفاداری خود را به اهداف مربوط به تغذیه که در چهارمین دهه توسعه سازمان مللمتحد و کنفرانس جهانی کودک مطرح گردیده، اعلام میداریم.
۱۹) به عنوان زیربنای طرح عملیاتی تغذیه و به عنوان یک رهنمود در شکلگیری طرحهای ملی، منجمله ارائه اهداف و مقاصد قابل سنجش در یک چهارچوبه زمانی، خواستار حذف عوامل زیر، قبل از به پایان رسیدن دهه حاضر میباشیم:
ـ حذف قحطی و مرگ و میرهای مربوط به آن؛
ـ حذف گرسنگی و بیماریهای ناشی از کمبود مواد غذایی در جوامعی که تحت تأثیر بلایای طبیعی و یا فجایع بشری قرار میگیرند؛ و
ـ حذف مسائل مربوط به کمبود ید و ویتامین A
ما میخواهیم، تا طی دهه حاضر، عوامل زیر به طرز چشمگیری تقلیل یابد:
ـ مرگ و میر ناشی از بیغذایی و نیز گرسنگی مزمنی که به طور گسترده دیده میشود؛
ـ فقدان غذای کافی، به خصوص برای کودکان، زنان و افراد سالخورده؛
ـ پائینتر از حد لازم بودن عناصری که وجود آنها به مقدار بسیار ناچیز در جیره غذایی ضرورت دارد، منجمله آهن؛
ـ بیماری مسری و غیرمسری مربوط به جیره غذایی؛
ـ مشکلات، اعم از اجتماعی و غیره، که مانع از تغذیه مطلوب با شیر مادر میگردد؛ و ـ عدم دسترسی کافی به بهداشت فردی و اجتماعی و جوابگو نبودن بهداشت محیط، منجمله سالم نبودن آب مشروب.
۲۰) ما مصمم هستیم تا همکاری فعال بین دولتها، سازمانهای غیردولتی دو جانبه و چند جانبه، بخش خصوصی و افراد و اجتماعات را در راه حذف مستمر علل موجد گرسنگی و انواع سوءتغذیه را که در نهایت شرمندگی علیرغم وفور نعمت به چشم میخورد به عینه مشاهده نمائیم.
۲۱) با قائل بودن ارزش صریح برای جان آدمی، و ارج نهادن بر شأن و مقام و منزلت بشر، ضمن برگزیدن طرح عملیاتی تغذیه پیوست، مصمم هستیم قبل از پایان سال ۱۹۹۴ طرحهای عملیاتی ملی خود، منجمله اهداف قابل حصول خود را با توسل به اصول و استراتژیهای مربوطه مندرج در طرح پیوست پیرامون تغذیه، مورد تجدیدنظر قرار داده و یا آماده نمائیم. و در هر حال اجرای این طرح را خواستاریم.