قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابانزدایی در کشورهایی که به طورجدی با خشکسالی و یا بیابانزایی مواجه میباشند – به ویژه در آفریقا
ماده واحده – به دولت جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود به کنوانسیون سازمان
ملل متحد برای بیابانزدایی در کشورهایی که به طور جدیبا خشکسالی و یا با
بیابانزایی مواجه میباشند به ویژه در آفریقا مشتمل بر یک مقدمه و چهل ماده و
چهار الحاقیه به شرح پیوست ملحق شده و اسنادمربوط را تسلیم نماید.
تبصره – دولت جمهوری اسلامی ایران در صورتی مجاز به استفاده از روشهای موضوع بند
(۲) ماده (۲۸) کنوانسیون در مورد حل اختلاف میباشد کهمراتب حسب مورد به تصویب
مجلس شورای اسلامی برسد.
بسماللهالرحمنالرحیم
کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابانزایی در کشورهایی که به طور
جدی با خشکسالی و یا بیابانزایی مواجه میباشند – به ویژه درآفریقا
اعضای این کنوانسیون:
با تایید بر اینکه انسانها در مناطق آسیبدیده یا در معرض تهدید، محور فعالیتهای
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی میباشند،
با انعکاس نگرانی فوری جامعه بینالمللی، از جمله کشورها و سازمانهای بینالمللی
درباره اثرات منفی بیابانزایی و خشکسالی،
با آگاهی از اینکه مناطق خشک، نیمهخشک، نیمه مرطوب جمعا بخش قابل توجهی از وسعت
اراضی کره زمین را تشکیل داده و سکونتگاه و منبعمعیشت بخش بزرگی از جمعیت خود
میباشد، با علم به اینکه بیابانزایی و خشکسالی مسایلی در مقیاس جهانی میباشند که تمام
نواحی دنیا را تحت تاثیر قرار میدهند و اقدام مشترک جامعهبینالمللی برای
بیابانزدایی و یا کاهش اثرات خشکسالی ضروری میباشد، با توجه به تمرکز بالای کشورهای در حال توسعه، بخصوص کشورهای کمتر توسعه یافته
درمیان کشورهایی که خشکسالی جدی و یا بیابانزایی راتجربه کردهاند و به ویژه
آمار تاسفبار این پدیدهها در آفریقا، همچنین با توجه به اینکه بیابانزایی ناشی از واکنش متقابل پیچیده عوامل فیزیکی،
زیستشناسی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میباشد،
با در نظر گرفتن اثر تجارت و جنبههای مرتبط روابط اقتصادی بینالمللی بر روی
توانایی کشورهای مبتلابه برای بیابانزدایی، با این آگاهی که رشد اقتصادی پایدار، توسعه اجتماعی و فقرزدایی، اولویتهای
کشورهای مبتلابه در حال توسعه، بخصوص در آفریقا بوده و برای رسیدنبه اهداف به
صورت پایدار ضروری میباشد، با این تفاهم که بیابانزایی و خشکسالی از طریق
ارتباطات متقابل خود با مسایل مهم اجتماعی مانند فقر،بهداشت و تغذیه ناکافی، عدم
امنیت غذایی و مسایل ناشی از مهاجرت، جابجایی افراد و فعل و انفعالات جمعیتی روی
توسعه پایدار اثر میگذارد،
با قدردانی از اهمیت کوششها و تجارب گذشته کشورها و سازمانهای بینالمللی در
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی، به خصوص در اجرای طرحعمل بیابانزدایی ملل
متحد که در کنفرانس بیابانزدایی ملل متحد در سال ۱۹۷۷ برابر با سال ۱۳۵۶ هجری
شمسی به تصویب رسید،
با آگاهی از اینکه، علیرغم کوششهای به عمل آمده درگذشته، پیشرفت در بیابانزدایی
و کاهش اثرات خشکسالی در حد انتظار نبوده است و اینکه یکبرخورد جدید و موثر در
تمام سطوح در چهارچوب توسعه پایدار مورد نیاز میباشد،
با شناسایی اعتبار و ارتباط تصمیمات متخذه در کنفرانس سازمان ملل برای توسعه و
محیط زیست، به خصوص دستور کار (۲۱) و فصل (۱۲) آن، کهپایهای را برای مبارزه با
بیابانزایی فراهم میکنند،
با تاکید مجدد در این راه بر تعهدات کشورهای پیشرفته بدان صورت که در بند(۱۳) فصل
(۳۳) دستور کار(۲۱) ملحوظ است،
با یادآوری قطعنامه شماره ۴۷٫۱۸۸ مجمع عمومی، به خصوص اولویت مندرج در آن برای
آفریقا و تمامی سایر قطعنامههای ذیربط ملل متحد،تصمیمات و برنامههای مربوط به
خشکسالی و بیابانزایی، همچنین اعلامیههای مربوطه توسط کشورهای آفریقایی و سایر
مناطق،
با تاکید مجدد بر “اعلامیه ریو” در مورد محیط زیست و توسعه که در فصل (۲) خود
بیان میدارد که دولتها، برطبق منشور ملل متحد و اصول حقوقبینالملل، نسبت به
اقدام برای استحصال منابع خود در راستای سیاستهای زیست محیطی و توسعهای خود حق
حاکمیت دارند و همچنین مسوولیتدارند تا اطمینان یابند که فعالیتهای داخل در حوزه
قضایی و یا کنترل آنها سبب خسارت به محیط زیست سایر دول و مناطق خارج از محدوده
حوزهقضایی ملی آنها نگردد،
با تشخیص اینکه کشورها نقش حساسی در بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی داشته و
اینکه پیشرفت در این زمینه به اجرای محلی برنامههایعمل در مناطق آسیب دیده بستگی
دارد، همچنین با تشخیص اهمیت و ضرورت همکاریهای بینالمللی و مشارکت در بیابانزدایی و
کاهش اثرات خشکسالی، با تشخیص مجدد اهمیت ارایه وسایل موثر به کشورهای در حال توسعه مبتلابه، به ویژه
در آفریقا، از جمله منابع مالی اساسی، شامل منابع مالی جدیدو اضافی و دسترسی به
فنآوری که بدون آن انجام تعهدات آنها در رابطه با کنوانسیون حاضر مشکل خواهد بود،
با ابراز نگرانی در مورد تاثیر بیابانزایی بر روی کشورهای مبتلابه در آسیای
مرکزی و در ماوراء قفقاز، با تاکید بر نقش مهم زنان در مناطق آسیبدیده
ازبیابانزایی و خشکسالی، مخصوصا در نواحی روستایی کشورهای در حال توسعه و اهمیت
اطمینان از مشارکت هم مردان و هم زنان در تمامی سطوحدر برنامههای بیابانزدایی و
کاهش اثرات خشکسالی، با تاکید بر نقش ویژه سازمانهای غیر دولتی و سایر گروههای عمده در برنامههای
بیابانزدایی و خشکسالی و کاهش اثرات خشکسالی، با در نظر گرفتن ارتباط بین بیابانزایی و سایر مسایل زیست محیطی در ابعاد جهانی که جوامع ملی و بینالمللی با آن روبرو میباشند، همچنین با در نظر گرفتن کمکی که بیابانزدایی میتواند به دستیابی به اهداف
کنوانسیون ملل متحد برای تغییرات آب و هوا و کنوانسیون تنوع زیستی وسایر
کنوانسیونهای زیست محیطی ذیربط بنماید، با اعتقاد به اینکه استراتژیهای بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در صورتی که
بر نظارت سیستماتیک سالم و دانش علمی دقیق و ارزیابی مجددمداوم استوار باشند موثرتر خواهند بود،
با تشخیص نیاز فوری به بهبود کارایی و هماهنگی همکاریهای بینالمللی برای تسهیل
اجرای طرحها و اولویتهای ملی، با عزم راسخ به اتخاذ اقدامات لازم برای بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی به
سود نسل حاضر و آینده، به شرح زیر توافق نمودند:
بخش اول
مقدمه:
ماده ۱ – اصطلاحات و تعاریف
از نظر این کنوانسیون:
الف – “بیابانزایی (Desertification)”، به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک،
نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل مختلفاز جمله تغییرات آب و هوا و
فعالیتهای انسانی میباشد،
ب – “بیابانزدایی (Combating Desertification)”فعالیتهایی را شامل میشود که
بخشی از توسعه جامع سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمه مرطوب در راستای
توسعه پایدار در بر گرفته و هدف آن عبارت است از:
۱ – جلوگیری و . یا کاهش تخریب سرزمین
۲ – احیای زمینهای جزئا تخریب شده
۳ – احیای زمینهای جزئا بیابانی شده
پ – “خشکسالی (Drought)” به معنی پدیدهای است که به صورت طبیعی در هنگامی که
میزان بارندگی به مراتب کمتر از سطوح ثبت شده عادیبوده اتفاق افتاده و باعث عدم
تعادل شدید آب شناسی میشود که اثر منفی بر روی سیستمهای تولید منابع زمینی
میگذارد،
ت – “کاهش اثرات خشکسالی (Mitigating The Effects of Drought)” به معنی فعالیتهای
مربوط به پیشبینی خشکسالی میباشندکه برای کاهش آسیبپذیری جامعه و سیستمهای
طبیعی در مقابل خشکسالی به نحوی که به بیابانزدایی مربوط میشود در نظر گرفته
شدهاند،
ث – “سرزمین (Land)” به معنی سیستم زمینی تولید بیولوژیکی میباشد که متشکل از
خاک، پوشش گیاهی و سایر موجودات زنده و فرآیندهایمحیط شناسی و آبشناسی بوده و در
داخل سیستم عمل میکند،
ج – “تخریب سرزمین (Land Degradation)” به معنی کاهش یا از دست رفتن توان تولید
زیست شناسی یا اقتصادی و ترکیب اراضی دیم،آبی، مرتع، چراگاه، جنگل، بوتهزار در
مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از بهرهبرداری از سرزمین یا از یک
فرآیند یا ترکیبی ازفرآیندها از جمله فرآیندهای ناشی از فعالیتهای انسانی و
شیوههای سکونتی میباشد، مانند:
۱ – “فرسایش خاک”(Soil Erosion) ناشی از باد و یا آب
۲ – زوال خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیست شناسی و یا اقتصادی خاک
۳ – نابودی درازمدت پوشش گیاهی طبیعی.
ج – نواحی “خشک(Arid)، نیمه خشک(arid-Semi)و خشک نیمه مرطوب(sub humid dry)”به
معنی مناطقی به جز مناطق قطبی ونیمه قطبی میباشد که در آن نسبت میزان بارندگی به
تبخیر بالقوه در محدود ۰٫۰۵ تا ۰٫۶۵ قرار دارد
ح – “مناطق مبتلابه (Affected Area)” به معنی مناطق خشک یا نیمه خشک و یا خشک
نیمه مرطوب میباشد که از بیابانزایی آسیب دیدهاند ویا در معرض تهدید هستند،
خ – “کشورهای مبتلابه (Affected Countries)” به معنی کشورهایی است که سرزمین
آنها، تماما یا بخشی، مناطق آسیب دیده را در برمیگیرد،
ی – “سازمان وحدت اقتصادی منطقهای (Regional Economic Integration organization)
” به معنی سازمانی است که توسطدولتهای دارای حاکمیت یک منطقه تشکیل و در رابطه با
موضوعات تحت پوشش این کنوانسیون دارای اختیار بوده و براساس مقررات داخلی خودمجاز
شده است که این کنوانسیون را امضا ، تنفیذ، پذیرش، تصویب نموده و یا به عضویت آن
درآید،
ذ – “کشور پیشرفته عضو (Developed Country Party)” یعنی کشورهای پیشرفته عضو و
سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای کهتوسط کشورهای پیشرفته تشکیل شدهاند.
ماده ۲ – هدف
۱ – هدف این کنوانسیون، بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در کشورهایی است که به
طور جدید با خشکسالی و بیابانزایی، بخصوص در آفریقا،مواجه هستند، از طریق اقدام
موثر در تمام سطوح، با حمایت همکاریهای بینالمللی و ترتیبات مشارکت، در چهارچوب
یک رویه جامع همسو بادستور کار(۲۱) و به منظور کمک به دستاوردهای توسعه پایدار در
مناطق آسیبدیده صورت میگیرد.
۲ – دستیابی به این هدف شامل استراتژیهای جامع درازمدتی میباشد که همزمان روی
بهبود محصولدهی زمین، احیا ، حفاظت و مدیریت پایدارمنابع آب و خاک متمرکز شده و
در نهایت به بهبود شرایط زندگی مردم بخصوص در سطح جامعه بیانجامد.
ماده ۳ – اصول
برای دستیابی به اهداف این کنوانسیون و اجرای مفاد آن، اعضا باید از جمله برطبق
موارد زیر هدایت شوند:
الف – طرفها باید اطمینان یابند که تصمیمات آنها در طراحی و اجرای برنامههای
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی با مشارکت مردم و جوامعمحلی صورت گرفته و
همچنین در سطوح بالاتر محیط مناسبی ایجاد گردد تا اقدام در سطوح ملی و محلی را
تسهیل نماید،
ب – طرفها باید با روح همبستگی بینالمللی و مشارکت، همکاری و هماهنگی را در سطوح
منطقهای، زیرمنطقهای و بینالمللی بهبود بخشیده و منابعمالی، انسانی، تشکیلاتی
و فنی را در جایی که ضرورت دارد متمرکز نمایند.
پ – طرفها باید با روح مشارکت، همکاریها را در بین تمام سطوح دولتی، جوامع،
سازمانهای غیر دولتی و مالکین به منظور ایجاد درک بهتر از ماهیت وارزش زمین و
منابع محدود آبی در مناطق آسیب دیده توسعه دهند و جهت بکارگیری پایدار آنها تلاش
نمایند،
ت – طرفها باید به نیازهای ویژه و شرایط کشورهای در حال توسعه آسیب دیده بخصوص
آنها که کمتر توسعه یافتهاند توجه کامل مبذول دارند.
بخش دوم
شرایط عمومی
ماده ۴ – تعهدات عمومی
۱ – اعضا باید تعهدات خود را به موجب این کنوانسیون به صورت انفرادی یا جمعی، از
طریق ترتیبات موجود و یا به نحو مقتضی از طریق ترتیباتدوجانبه و چندجانبه آتی یا
ترکیبی از آنها، به نحو مقتضی، با تاکید بر ضرورت هماهنگی اقدامات و توسعه یک
استراتژی بلندمدت یکنواخت در کلیهسطوح به اجرا درآورند.
۲ – اعضا در تحقق این کنوانسیون باید:
الف – یک شیوه جامع که پاسخگوی جنبههای فیزیکی، زیست شناسی و اجتماعی- اقتصادی
روند بیابانزایی و خشکسالی باشد اتخاذ نمایند،
ب – در چهارچوب تشکیلات جهانی و منطقهای به وضعیت کشورهای مبتلابه در حال توسعه
در رابطه با تجارت بینالملل، ترتیبات بازاریابی و قروضبا نگرش به ایجاد یک محیط
اقتصادی بینالمللی پویا که منجر به اعتلای توسعه پایدار گردد، توجه کافی مبذول
دارند،
پ – استراتژیهای فقرزدایی را در اقدامات مربوط به بیابانزدایی و کاهش اثرات
خشکسالی ادغام نمایند،
ت – همکاری بین کشورهای مبتلابه در زمینههای حمایت محیط زیست و حفاظت منابع آب و
خاک، در حالی که مربوط به بیابانزایی و خشکسالیمیشوند، توسعه دهند،
ث – همکاری زیرمنطقهای، منطقهای و بینالمللی را تقویت نمایند،
ج – در چهارچوب سازمانهای بینالدولی ذیربط همکاری نمایند،
چ – در صورت اقتضا، روشهای سازمانی با در نظر گرفتن نیاز به اجتناب از دوبارهکاری
تعیین نمایند،
ح – استفاده از روشها و ترتیبات دوجانبه و چندجانبه مالی موجود را که منابع مالی
را تجهیز و به سوی کشورهای مبتلابه در حال توسعه در برنامههایبیابانزدایی و
کاهش اثرات خشکسالی آنها هدایت میکنند، توسعه دهند.
۳ – اعضای متعاهد مبتلابه در حال توسعه در کمک به اجرای این کنوانسیون مجاز
میباشد.
ماده ۵ – تعهدات اعضای متعاهد مبتلابه
اعضای متعاهد مبتلابه ، علاوهبر تعهدات مندرج در ماده (۴) باید:
الف – به بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی اولویت داده و طبق شرایط و
تواناییهایشان منابع کافی به این امر تخصیص دهند،
ب – استراتژیها و اولویتها را در چارچوب طرحها و یا سیاستهای توسعه پایدار، برای
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی ایجاد نمایند،
پ – عوامل اصلی بیابانزایی را شناسایی و به عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر در روند
بیابانزایی توجه خاص معمول دارند،
ت – آگاهی را ارتقا داده و مشارکت جوامع محلی، به ویژه زنان و جوانان، را با حمایت
سازمانهای غیر دولتی، در کوششهایشان برای بیابانزدایی وکاهش اثرات خشکسالی تسهیل
نمایند
ث – از طریق تقویت قوانین موجود، به نحو مطلوب و در صورتی که چنین قوانینی وجود
ندارند، با تهیه قوانین جدید و ایجاد سیاستهای درازمدت وبرنامههای عمل، یک محیط
کار ایجاد نمایند.
ماده ۶ – تعهدات اعضای متعاهد توسعهیافته
اعضای متعاهد توسعهیافته علاوهبر تعهدات عمومی مندرج در ماده (۴) باید:
الف – به نحو مورد توافق منفردا، یا مشترکا از تلاش طرفهای متعاهد در حال توسعه
مبتلابه ، بخصوص آنهایی که در آفریقا قرار دارند و کشورهای کمترتوسعهیافته برای
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی فعالانه حمایت نمایند
ب – منابع عمده مالی و سایر اشکال حمایتی برای کمک موثر به طرفهای متعاهد مبتلابه
در حال توسعه، بخصوص آنهایی که در آفریقا قرار دارند، درتهیه و اجرای طرحها و
استراتژیهای بلند مدت خودشان در بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی فراهم نمایند،
پ – بسیج اعتبارات جدید و اضافی را برحسب مفاد قسمت (ب) بند (۲) ماده (۲۰)، اعتلا
بخشند
ت – بسیج اعتبارات از منابع بخش خصوصی و دیگر سازمانهای غیر دولتی را تشویق
نمایند
ث – دستیابی کشورهای متعاهد مبتلابه ، به خصوص طرفهای متعاهد مبتلابه در حال توسعه
را به فنآوری، دانش و علم مناسب تسهیل نموده و اعتلابخشند.
ماده ۷ – اولویت برای آفریقا
برای اجرای این کنوانسیون طرفها باید به طرفهای مبتلابه آفریقایی، به دلیل وضعیت
خاص در آن ناحیه، در عین حال که طرفهای متعاهد در حال توسعهدر سایر مناطق را
فراموش نمیکنند، اولویت بدهند.
ماده ۸ – ارتباط با سایر کنوانسیونها
۱ – طرفها هماهنگی بین فعالیتهایی که به موجب این کنوانسیون انجام میشود و سایر
موافقتنامههای مربوطه بینالمللی را، چنانچه عضو آن باشند،مخصوصا کنوانسیون ملل
متحد در مورد تغییرات آب و هوا و کنوانسیون تنوع زیستی را به جهت کسب حداکثر
بهرهگیری از فعالیتهای انجام شده بهموجب هر موافقتنامه و در عین حال اجتناب از
دوبارهکاری، تشویق خواهند نمود. طرفها اجرای برنامههای مشترک، بخصوص در
زمینههای پژوهش، آموزش، مشاهده سیستماتیک جمع آوری و مبادله اطلاعات تا حدودی که
چنین فعالیتهایی ممکن است به دستیابی اهداف موافقتنامههای مربوطهکمک کند تشویق
خواهند نمود.
۲ – مفاد این کنوانسیون بر حقوق و تعهدات هیچ عضوی که از یک موافقتنامه دوجانبه،
منطقهای یا بینالمللی که قبل از لازمالاجرا شدن این کنوانسیونناشی شده است
تاثیر نخواهد داشت.
بخش سوم
برنامههای عمل، همکاریهای عملی و فنی و اقدامات حمایتی
قسمت ۱ – برنامههای عمل
ماده ۹ – دیدگاههای اساسی
۱ – طرفهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه و یا هرطرف عضو مبتلابه دیگر در اجرای
تعهدات خود مندرج در ماده (۵) و همچنین در چهارچوبضمیمه مربوط به اجرای منطقهای
یا، به صورت دیگر، که دبیرخانه دایمی را به صورت کتبی از قصد خود برای تهیه یک
برنامه عمل ملی آگاه نمودهاست، برنامههای عمل ملی را به نحو مطلوب تهیه، منتشر و
اجرا نموده تا حد امکان براساس برنامهها و طرحهای موفق موجود مربوطه و
برنامههایعمل زیر منطقهای و منطقهای به عنوان عنصر مرکزی استراتژی مبارزه با
بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی، اقدام نمایند. این برنامهها باید از
طریقفرآیند مشارکت مداوم و براساس درسهایی که از عملیات صحرایی آموخته شده و نیز
نتایج تحقیقات، بروز درآیند. فرآیند تهیه برنامه عمل ملی باید باسایر اقدامات
برای تدوین سیاستهای ملی برای توسعه پایدار به طور متقابل مربوط باشد.
۲ – در ارایه انواع مختلف کمکهای طرفهای متعاهد پیشرفته به موجب ماده(۶)، اولویت
باید برحسب توافق به برنامههای عمل ملی، زیر منطقهای ومنطقهای اعضای متعاهد
مبتلابه در حال توسعه، بخصوص در آفریقا، چه به صورت مستقیم و چه از طریق سازمانهای
چندجانبه و یا هر دو داده شود.
۳ – طرفها باید سازمانها، صندوقها و برنامههای سیستم ملل متحد و سایر سازمانهای
بینالمللی ذیربط، موسسات آکادمیک، جامعه عملی و سازمانهایغیر دولتی را که
میتوانند براساس شرح وظایف و تواناییهایشان همکاری نمایند، به حمایت از تهیه و
اجرا و ادامه برنامههای عمل تشویق کنند.
ماده ۱۰ – برنامههای عمل ملی
۱ – هدف برنامههای عمل ملی شناسایی عوامل موثر بیابانزایی و معیارهای عملی
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی میباشد.
۲ – برنامههای عمل ملی باید نقش مربوط به دولت، جوامع محلی و بهرهبرداران از
زمین و همچنین منابع موجود و مورد نیاز را معین کند. این برنامههاهمچنین باید:
الف – همراه با استراتژیهای بلند مدت بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی بوده، بر
اجرا تاکید داشته و با سیاستهای ملی برای توسعه پایدار ادغامگردند،
ب – اصلاحات متناسب با تغییر شرایط را اجازه داده و در سطح محلی برای تطبیق با
شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست شناسی، ژئوفیزیکیبه اندازه کافی انعطافپذیر
باشد،
پ – به اجرای روشهای پیشگیری از تخریب زمینهایی که هنوز تخریب نشدهاند یا مختصری
فرسایش یافتهاند توجه مخصوص نماید،
ت – تواناییهای هواشناسی، آب شناسی، آب و هوایی در سطح ملی و سیستمهای هشدار دهنده
خشکسالی را تقویت نماید،
ث – سیاستها و چهارچوبهای سازمانی قانونی را که سبب توسعه همکاری و هماهنگی با روح
همکاری، بین جوامع کمک کننده، دولتها در تمامسطوح، جمعیتهای محلی و گروههای
اجتماعی میشود و دستیابی جمعیتهای محلی به اطلاعات و فنآوری مناسب را تسهیل
مینماید، اعتلا بخشیدهو تقویت نمایند
ج – تمهیدات لازم برای مشارکت موثر در سطوح محلی، ملی و منطقهای توسط سازمانهای
غیر دولتی و جمعیتهای محلی اعم از مردان و زنان،بخصوص استفادهکنندگان از منابع
شامل زارعین، دامداران و سازمانهای نماینده آنان، در سیاستگزاری، تصمیمگیری و
اجرا و بررسی برنامههای عململی را فراهم ساخته
چ – بازنگری مرتب و تهیه گزارش پیشرفته در مورد اجرای آنها را لازم بدانند.
۳ – برنامههای عمل ملی ممکن است از جمله، همراه با سایر اقدامات، یک یا تمامی
اقدامهای زیر را برای آمادگی و کاهش اثرات خشکسالی شاملشوند:
الف – تاسیس و یا تقویت سیستم هشدار دهنده، به نحو متناسب، شامل تسهیلات محلی و
ملی و سیستمهای مشترک در سطوح زیرمنطقهای وروشهایی برای کمک به افرادی که دراثر
شرایط محیطی جابجا میشوند،
ب – تقویت آمادگی در مقابله با خشکسالی و مدیریت شامل طرحهای پیشبینی خشکسالی در
سطوح محلی، ملی، زیرمنطقهای و منطقهای، کهپیشبینیهای هواشناسی فصلی و سالانه
را در نظر میگیرند
پ – تاسیس و یا تقویت سیستمهای امنیت غذایی، به نحو مناسب، شامل تسهیلات
ذخیرهسازی و بازاریابی، بخصوص در مناطق روستایی
ت – تاسیس سایر پروژههای معیشتی جایگزین که میتواند منبع درآمدی برای مناطق در
معرض خشکسالی باشد
ث – توسعه برنامههای آبیاری پایدار هم برای کشاورزی و هم برای احشام.
۴ – با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای خاص هرطرف متعاهد مبتلابه ، برنامه عمل ملی
باید به نحو مناسب، درمیان سایر موارد، موارد زیر را در پارهای ویا در همه
زمینههای اولویتی به نحوی که مرتبط با بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در
مناطق آسیب دیده و مرتبط به مردم آنها باشند در نظربگیرند: اعتلای شیوههای
معیشتی جایگزین و بهبود محیطهای اقتصاد ملی به منظور تقویت برنامههایی که در
راستای فقرزدایی و تضمین امنیت غذاییاجرا شود، تحرکات جمعیتی، مدیریت پایدار
منابع طبیعی، عملیات کشاورزی پایدار، توسعه و استفاده موثر از منابع گوناگون
انرژی، چهارچوبهایسازمانی و قانونی، تقویت تواناییها برای ارزیابی و نظارت
سیستماتیک شامل خدمات آبشناسی و هواشناسی، ظرفیت سازی، آموزشی و آگاهیعمومی.
ماده ۱۱ – برنامههای عمل زیرمنطقهای و منطقهای
اعضای متعاهد مبتلابه ، برطبق الحاقیههای اجرایی منطقهای، به منظور تهیه
برنامههای عمل، زیرمنطقهای و یا منطقهای به نحو مناسب، برایهماهنگی و تکمیل
برنامههای ملی و افزایش کارایی برنامههای ملی مشورت و همکاری خواهند نمود. مفاد
ماده (۱۰) باید با جرح و تعدیلهای موردنیاز، به برنامههای عمل زیرمنطقهای و
منطقهای نیز تسری داده شود. این همکاریها ممکن است شامل برنامههای مشترک مورد
توافق برای مدیریتپایدار منابع مشترک فرامرزی، همکاریهای علمی و فنی و تقویت
نهادهای مربوطه باشد.
ماده ۱۲ – همکاری بینالمللی
طرفهای مبتلابه متعاهد با معاضدت با سایر طرفها و جامعه بینالمللی، باید همکاری
نمایند تا از اعتلای یک محیط بینالمللی جهت اجرای مفاد اینکنوانسیون اطمینان
یابند. یک چنین همکاری باید زمینههای انتقال فنآوری و همچنین تحقیقات و توسعه
علمی، جمع آوری و توزیع اطلاعات و منابعمالی را نیز تحت پوشش قرار دهد.
ماده ۱۳ – حمایت از تهیه و اجرای برنامههای عمل
۱ – اقداماتی که برای حمایت از برنامههای عمل برطبق مفاد ماده (۹) آمده است،
درمیان سایر موارد، شامل موارد زیر میباشد:
الف – همکاری مالی جهت تامین قابلیت پیشبینی برای برنامه عمل به طوری که
برنامهریزی درازمدت مورد نیاز را ممکن سازد،
ب – تهیه و کاربرد روشهای همکاری که حمایت بهتری را در سطح فعالیتهای محلی، از
جمله از طریق سازمانهای غیر دولتی، به منظور افزایش قابلیتتکرار فعالیتهای برنامه
آزمایشی موفق در موارد مربوط امکانپذیر سازد،
پ – افزایش انعطافپذیری در طراحی پروژه، تامین اعتبار و اجرا، در راستای روش
تجربی و قابل تکرار برای اقدام مشارکتی در سطح جامعه محلی، و
ت – روشهای اداری و مالی، به نحو مناسب که کارایی برنامههای حمایتی و همکاری را
افزایش دهد.
۲ – در ارایه این حمایتها به طرفهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه ، باید به قاره
آفریقا و طرفهای متعاهد کمتر توسعه یافته اولویت داده شود.
ماده ۱۴ – هماهنگی در تهیه و اجرای برنامههای عمل
۱ – اعضا باید به صورت مستقیم یا از طریق سازمانهای بینالمللی مربوط، برای تهیه و
اجرای برنامههای عمل همکاری نزدیک نمایند.
۲ – طرفها باید روشهای اجرایی را، بخصوص در سطوح ملی و محلی توسعه دهند تا اطمینان
حاصل گردد که حداکثر هماهنگی ممکن بین اعضایمتعاهد پیشرفته، طرفهای متعاهد در حال
توسعه و سازمانهای بینالمللی و غیر دولتی مربوطه وجود داشته، تا از عملیات تکراری
جلوگیری شده وروشها و ملاحظات هماهنگ گردیده و اثرات کمک به حداکثر برسد. در
کشورهای طرفهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه اولویت به فعالیتهایهماهنگ شده مربوط
به همکاریهای بینالمللی داده خواهد شد تا کاربرد موثر منابع به حداکثر رسیده، از
کمک موثر اطمینان حاصل شده و اجرایبرنامههای عمل ملی و ارجحیتهای به موجب این
کنوانسیون را تسهیل نماید.
ماده ۱۵ – الحاقیههای اجرایی منطقهای
عناصر لازم برای منظور نمودن در برنامههای عمل باید براساس عوامل اجتماعی-
اقتصادی، جغرافیایی و آب و هوایی که در کشور یا منطقه مبتلابهکاربرد دارند و
همچنین براساس سطح توسعه یافتگی، انتخاب و سازگار شود. خطوط راهنمای تهیه
برنامههای عمل و حوزه با توجه به مفاد آن براییک زیرمنطقه یا منطقه خاص در
الحاقیههای اجرایی منطقهای تدوین گردیده است.
قسمت ۲ – همکاریهای فنی و علمی
ماده ۱۶ – جمع آوری، تحلیل و مبادله اطلاعات
اعضا، براساس تواناییهای خود موافقت مینمایند که جمعآوری، تحلیل و مبادله
اطلاعات و آمار کوتاهمدت و بلندمدت مربوطه را هماهنگ و یکسانسازند تا از مشاهده
سیستماتیک تخریب اراضی در مناطق مبتلابه اطمینان یابند، فرآیند و اثرات خشکسالی و
بیابانزایی را بهتر درک کرده و ارزیابینمایند.
این امر کمک میکند تا درمیان سایر موارد، مواردی مثل هشدار سریع و برنامهریزی
قبلی برای دورههای بد تغییر آب و هوا به شکل مناسب برای کاربردعملی توسط
استفادهکنندگان در همه سطوح، از جمله جمعیتهای محلی انجام شود. برای رسیدن به این
هدف آنها به نحو مطلوب:
الف – انجام وظیفه شبکه جهانی موسسات و تسهیلات برای جمع آوری، تحلیل و تبادل
اطلاعات و همچنین برای نظارت سیستماتیک در تمامسطوح را تقویت و تسهیل نمایند که
باید علاوهبر سایر موارد:
۱ – به استفاده از سیستمها و استانداردهای سازگار توجه داشته باشند،
۲ – اطلاعات و ایستگاههای ذیربط، از جمله در نواحی دوردست را در بر گیرند،
۳ – فنآوری جدید برای جمعآوری، انتقال و ارزیابی اطلاعات در زمینه تخریب اراضی
را بکار گرفته و منتشر نماید،
۴ – مراکز آمار و اطلاعات ملی، زیرمنطقهای و منطقهای را به صورت خیلی نزدیک با
منابع اطلاعات جهانی مرتبط سازند.
ب – اطمینان یابند که جمعآوری، تحلیل و مبادله اطلاعات جوابگوی نیازهای جوامع
محلی و نیازهای تصمیمگیرندگان، با هدف حل مسایل خاص واینکه جوامع محلی در این
فعالیتها مشارکت دارند، میباشد،
پ – برنامهها و پروژههای دوجانبه و چندجانبه را که هدف آن تعیین هدایت، ارزیابی
و تامین اعتبار برای جمعآوری تحلیل و تبادل و تهیه اطلاعات وآمار، از جمله
شاخصهای فیزیکی، زیست شناسی، اجتماعی، اقتصادی میباشد، حمایت نموده و توسعه دهند،
ت – از تجربیات سازمانهای بینالدولی و غیر دولتی که توانایی دارند به ویژه برای
توزیع اطلاعات و تجارب مربوط بین گروههای هدف در مناطقمختلف استفاده کامل به عمل
آورند،
ث – به جمعآوری، تحلیل و مبادله اطلاعات اجتماعی- اقتصادی، ادغام آنها با آمار
فیزیکی و زیستی اهمیت کامل بدهند،
ج – اطلاعات قابل دسترسی از کلیه منابع عمومی در رابطه با بیابانزدایی و کاهش
اثرات خشکسالی را مبادله نموده و به صورت کامل، آشکار و صریحدر دسترس قرار دهند،
و
چ – به شرط تصویب مراجع قانونگذاری ملی و یا سیاستهای خود اطلاعات مربوط به دانش
سنتی و محلی را مبادله نموده از حفاظت کافی از آنها وتامین سود مناسب از منافع
حاصله از آنها براساس تساوی و یا شرایط مورد توافق دوجانبه، به جمعیت محلی مربوطه
اطمینان حاصل نماید.
ماده ۱۷ – تحقیق و توسعه
۱ – اعضای متعاهد براساس تواناییهای خودشان تعهد مینمایند تا همکاریهای فنی و
علمی را در زمینههای بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی ازطریق نهادهای مناسب
ملی، زیرمنطقهای و منطقهای و بینالمللی ارتقا دهند. بدین منظور فعالیتهای
پژوهشی را در موارد زیر حمایت خواهند کرد:
الف – مشارکت در روندهای علمی توسعه یافته مربوط به بیابانزایی و خشکسالی و
اثرات آن و تمایز بین عوامل ملی اعم از طبیعی و انسانی با توجهبه بیابانزدایی و
کاهش اثرات خشکسالی و نیل به بهرهوری توسعهیافته و همچنین مدیریت و استفاده
پایدار از منابع،
ب – پاسخ به اهداف مشخص، برآورد ساختن نیازهای ویژه جمعیتهای محلی و نیل به تعریف
و اجرای راه حلهایی که استانداردهای زندگی مردم درمناطق مبتلابه را توسعه بخشد،
پ – حفظ، انسجام، ارتقا و ارزش بخشیدن به آگاهی، دانش فنی، عرف سنتی و محلی و
تضمین اینکه با توجه به قوانین و سیاستهای ملی مربوطهشانصاحبان اینگونه تجربیات
براساس اصول مساوات و مفاد موافقت شده دوجانبه مستقیما از منابع آن اعم از آنکه به
صورت تجارتی استفاده شود و یا ازآن برای توسعه فناوریهای دیگر بهره گرفته شود سود
خواهند برد،
ت – توسعه و تقویت تواناییهای پژوهشی ملی و زیرمنطقهای و منطقهای در کشورهای عضو
در حال توسعه بخصوص در آفریقا از جمله توسعهمهارتهای بومی، تقویت ظرفیتهای مناسب
به ویژه در کشورهایی با زیربنای پژوهشی ضعیف و توجه ویژه به تحقیقات چند منظوره و
مشارکتیاقتصادی، اجتماعی،
ث – توجه به رابطه بین فقر و مهاجرت ناشی از عوامل زیست محیطی و بیابانزایی در
موارد مربوط،
ج – توسعه و ارتقای ارتباط برنامههای مشترک پژوهشی بین سازمانهای تحقیقاتی ملی،
زیرمنطقهای و منطقهای و بینالمللی اعم از بخش خصوصی وعمومی، به منظور توسعه
فنآوریهای پیشرفته قابل دسترسی و در حد استطاعت برای توسعه پایدار از طریق مشارکت
موثر گروهها و جمعیتهای محلی،
چ – افزایش امکان دستیابی به منابع آب در مناطق مبتلابه از طرق مختلف از جمله
باروری ابرها،
۲ – اولویتهای پژوهشی برای مناطق و زیرمناطق خاص که بازتاب شرایط مختلف منطقهای
است باید در برنامههای عمل گنجانده شود. کنفرانس طرفهاباید به صورت زمانبندی
شده و براساس توصیه شورای مشورتی علمی و فنی، اولویتها را مورد بررسی قرار دهد.
ماده ۱۸ – انتقال، اکتساب، تعدیل و توسعه فنآوری
۱ – اعضای متعاهد براساس توافقات دوجانبه و منطبق با سیاستها و مقررات ملی خودشان
تعهد مینمایند که اعتبار یا تسهیلات اعتباری لازم را برایانتقال، اکتساب، انطباق
و توسعه فنآوریهای سالم به لحاظ زیست محیطی و قابل اجرا به لحاظ اقتصادی و قابل
پذیرش به لحاظ اجتماعی و مربوط بهبیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی باشد فراهم
سازند. اینگونه همکاریها باید به صورت دوجانبه و یا چندجانبه بوده و در صورت لزوم
از تجاربکارشناسی سازمانهای بینالدولی و غیر دولتی حداکثر استفاده را بنماید.
طرفها باید بخصوص موارد زیر را رعایت نمایند:
الف – از سیستمهای اطلاعاتی موجود در سطح ملی، زیرمنطقهای، منطقهای و
بینالمللی استفاده کامل نموده و از آنها برای مبادله و توزیع اطلاعات درزمینه
فنآوریهای وجود و منابع آنها، خطرات زیست محیطی و شرایط گستردهای که ممکن است به
موجب آن تحصیل گردند استفاده کنند،
ب – دستیابی را بخصوص برای کشورهای مبتلابه در حال توسعه، براساس اصول مناسب شامل
مقررات ترجیحی و امتیازی که به صورت دوجانبهتوافق شده، با توجه به ضرورت حفظ حقوق
مالکیت معنوی برای فنآوریهایی که برای اجرای عملی نیازهای ویژه به اثرات زیست
محیطی، اقتصادی،فرهنگی، اجتماعی، چنین فنآوری تسهیل نمایند،
پ – همکاریهای فنی بین کشورهای در حال توسعه مبتلابه را از طریق کمکهای مالی و یا
دیگر ابزار مناسب تسهیل بخشند
ت – توسعه همکاریهای فنی با کشورهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه از جمله در
بخشهایی که سیستمهای معیشتی جایگزین را ترویج میکنند
ث – انجام اقدامات مناسب به منظور ایجاد شرایط بازار محلی و انگیزه مالی و غیر ه
که موجب توسعه، تبادل اکتساب و سازگار نمودن فنآوریها و فنونمیشود از جمله
معیارهای حفظ حقوق مالکیت معنوی.
۲ – اعضای متعاهد باید برمبنای توانمندیها و با توجه به سیاستها و قوانین ملی
مربوطهاشان اقدام به حفظ، ارتقا و استفاده از فنآوریهای محلی و سنتینمایند تا
در نهایت تعهدات زیر را بر عهده گیرند:
الف – فهرستی از اینگونه علوم و فنون را با ظرفیتها و استعدادهای مربوط در رابطه
با جمعیتهای محلی تهیه و از طریق سازمانهای بینالدولی و غیردولتی توزیع و منتشر
نمایند،
ب – تضمین نمایند که اینگونه فنآوریها و علوم و فنون را حمایت نموده و نیز جوامع
محلی براساس تساوی و توافقات چندجانبه متداول به طورمستقیم از این فنآوریها و با
کاربرد آن در سایر فنآوریها بهرهمند خواهند شد،
ج – توسعه و توزیع و انتشار اینگونه علوم و فنون و یا فنآوریهایی را که از آن
گرفته میشود تشویق و از آن فعالانه حمایت نمایند،
ت – تسهیلات لازم را برای سازگار نمودن اینگونه علوم و فنون و دانسته را برای
کاربرد وسیع آن و همراه کردن آنها با فنآوریهای مدرن فراهم سازند.
قسمت ۳ – اقدامات حمایتی
ماده ۱۹ – ظرفیتسازی، آموزش و آگاهی عمومی
۱ – اعضای متعاهد اهمیت ظرفیتسازی را که شامل ایجاد مقررات نهادینهسازی، آموزش و
توسعه ظرفیتهای محلی و ملی ذیربط میباشد و به منظورتلاش برای بیابانزدایی و
کاهش اثرات خشکسالی است به خوبی درک مینمایند. اعضا در توسعه ظرفیتسازی موارد
زیر را باید لحاظ نمایند:
الف – ساختن و توسعه ظرفیتها در تمام سطوح بخصوص در سطح محلی از طریق مشارکت کامل
مردم محلی و بومی به ویژه زنان و جوانان باهمکاری سازمانهای غیر دولتی و محلی،
ب – تقویت ظرفیت آموزشی و تحقیقاتی در سطح ملی در زمینه بیابان زدایی و خشکسالی،
پ – برقراری و یا تقویت حمایتها و گسترش خدمات به منظور ترویج روشهای فنی مربوط به
صورت موثرتر از طریق آموزش عوامل و اعضایسازمانهای روستایی در فرآیند مشارکتی
برای حفظ و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی،
ت – ترویج استفاده و توسعه علوم و دانش فنی و عرف محلی و بومی در برنامههای
همکاریهای فنی در هرجایی که امکان دارد،
ث – سازگار کردن فنآوریهای سالم به لحاظ زیست محیطی و روشهای سنتی کشاورزی و
دامداری سنتی با شرایط مدرن اجتماعی، اقتصادی،
ج – تامین آموزشها و فنآوری لازم مناسب در استفاده از منابع جایگزین انرژی خصوصا
منابع انرژی تجدیدشونده با هدف کاهش وابستگی به چوب بهعنوان سوخت،
چ – همکاریهای مورد توافق به منظور تقویت ظرفیت کشورهای مبتلابه در حال توسعه برای
توسعه و اجرای برنامههای جمعآوری، تحلیل و مبادلهاطلاعات مطابق با ماده (۱۶)،
ح – یافتن راههای ابداعی ارتقای روشهای معیشتی جایگزین شامل آموزش در مهارتهای
جدید،
خ – آموزش تصمیمگیران، مدیران و افرادی که مسوول جمعآوری و تحلیل اطلاعات و آمار
هستند با هدف استفاده از سیستم هشدار سریع در زمینهشرایط خشکسالی و تولید مواد
غذایی،
د – از طریق بکارگیری موثر نهادها و چهارچوبهای حقوقی ملی موجود و در موارد ضروری
ایجاد چهارچوبها و نهادهای جدید همراه با تقویت مدیریتو برنامهریزی استراتژیک،
ذ – ایجاد برنامههای مبادله بازدید کنندگان به منظور افزایش ظرفیتسازی در
کشورهای مبتلا به از طریق یک برنامه دراز مدت آموزش و مطالعه،
۲ – کشورهای در حال توسعه مبتلابه باید با همکاری سایر طرفها و سازمانهای غیر
دولتی و بینالدولی ذیربط بازنگری چندجانبهای از ظرفیتها وتسهیلات موجود در سطح
ملی و محلی انجام داده و امکان تقویت آنها را به نحو مقتضی بررسی نمایند.
۳ – اعضا باید با یکدیگر و از طریق سازمانهای بینالمللی و بینالدولی و غیر دولتی
ذیصلاح متعهد شوند که در برنامههای آموزشی و آگاهی عمومی درکشورهای مبتلابه و
سایر کشورهایی که مبتلا نشدهاند با هدف آشنا ساختن مردم به علل و عواقب
بیابانزایی و خشکسالی و نشان دادن اهمیت انجاماهداف این کنوانسیون همکاری
نمایند. برای رسیدن به این منظور متعاهدین باید موارد زیر را رعایت کنند:
الف – سازماندهی برنامههای ارتقای دانش عمومی در سطح وسیع برای عموم،
ب – ارتقای دسترسی دایمی مردم به اطلاعات ذیربط و همچنین مشارکت وسیع مردم در
فعالیتهای آموزشی و آگاهیبخشی،
پ – ترغیب تاسیس انجمنهایی که بتواند به افزایش آگاهی مردم کمک کنند،
ت – توسعه و مبادله مواد آموزشی عمومی و آگاهی بخشی، در جایی که ممکن است به
زبانهای محلی، مبادله کارشناس برای آموزش پرسنلکشورهای متعاهد در حال توسعه
مبتلابه برای برنامههای آموزشی و آگاهی دادن و استفاده کامل از مواد آموزشی موجود
در تشکیلات و سازمانهایبینالمللی ذیصلاح،
ث – ارزیابی نیازهای آموزشی در مناطق مبتلابه ، تدوین متون درسی مناسب و توسعه
برنامههای آموزشی موجود در تشکیلات و سازمانهایبینالمللی ذیصلاح،
ج – ارزیابی نیازهای آموزشی در مناطق مبتلابه ، تدوین متون درسی مناسب و توسعه
برنامههای آموزشی بزرگسالان و ایجاد فرصتهای آموزشی برایآنان و بخصوص برای
دختران، زنان، با هدف شناخت، حفاظت و استفاده پایدار مدیریت منابع طبیعی مناطق
مبتلابه
چ – توسعه برنامههای چند منظوره مشارکتی که دانش بیابانزایی و خشکسالی را در
سیستمهای آموزشی و به صورت غیر رسمی و برای بزرگسالان درنواحی دوردست و همچنین در
برنامههای آموزشهای عملی مرتبط گرداند.
۴ – کنفرانس اعضای متعاهد باید شبکههای منطقهای مرکز آموزشی و کارورزی برای
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی را تاسیس، یا در صورتوجود تقویت نماید. این
شبکهها باید توسط یک موسسهای که ایجاد میشود و یا برای این منظور مامور میشود،
با هدف آموزش فنی، علمی ومدیریتی پرسنل و همچنین به منظور تقویت نهادهای موجود و
مسوول آموزش در کشورهای مبتلابه و در جایی که مناسب باشد با نگرشی بههماهنگی
برنامهها و سازماندهی مبادله تجارب میان آنها، هماهنگ شود.
این شبکهها باید با سازمانهای بینالدولی و غیر دولتی مربوطه به منظور جلوگیری
از دوبارهکاری، همکاری نزدیک داشته باشند.
ماده ۲۰ – منابع مالی
۱ – نظر به اهمیت محوری تامین اعتبار برای نیل به هدف کنوانسیون، اعضا با توجه به
ظرفیتهای خود باید از هر کوششی فروگذار نکرده تا این اطمینانحاصل گردد که منابع
مالی کافی برای برنامههای بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی تامین شده است.
۲ – کشورهای پیشرفته عضو باید در این رابطه با رعایت اولویت کشورهای متعاهد
مبتلابه در آفریقا و همچنین درنظر داشتن سایر کشورهای متعاهد درحال توسعه مبتلابه
براساس ماده (۷) به شرح زیر تعهد نمایند:
الف – منابع مالی لازم از جمله اعانات و وامهای سهلالشرایط را برای حمایت از
اجرای برنامههای بیابانزدایی، کاهش اثرات خشکسالی بسیج نمایند،
ب – بسیج به موقع منابع مالی کافی قابل پیشبینی شامل منابع مالی جدید و اضافی از
تسهیلات محیط زیست جهانی مربوط به هزینههای اضافی آندسته از فعالیتهای مرتبط با
بیابانزایی که با چهار زمینه اصلی آن ارتباط پیدا کرده و همچنین با مقررات و
تشکیلات تسهیلات محیط زیست جهانیمربوط میشود،
پ – تسهیل در امر انتقال فنآوری و دانش فنی و کاربردها از طریق همکاریهای
بینالمللی، و
ت – با همکاری کشورهای مبتلابه متعاهد در حال توسعه، روشها و محرکهای جدیدی برای
بسیج و جهتدهی منابع مالی از قبیل بنیادها، سازمانهایغیر دولتی و دیگر بخشهای
خصوصی کشف و ارایه نمایند. بخصوص روشهای تبدیل فروض و ابزارهای ابداعی دیگر که سبب
افزایش اعتبارات وکاهش بدهیهای خارجی کشورهای در حال توسعه مبتلابه به ویژه در
آفریقا را موجب گردد.
۳ – کشورهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه با توجه به تواناییهایشان باید به بسیج
منابع مالی کافی برای اجرای برنامههای عمل ملی خود متعهدگردند.
۴ – در بسیج منابع مالی، طرفهای متعاهد باید در جستجوی استفاده کامل و بهبود کیفی
دایمی تمامی روشها و منابع مالی ملی و دوجانبه و چندجانبهبوده و از برنامههای
مشترک جمعی و موازی مالی استفاده کنند و همچنین باید درصدد استفاده از منابع مالی
بخش خصوصی از جمله سازمانهای غیردولتی نیز باشند. بدین منظور طرفهای عضو باید
روشهای اجرایی منطبق با ماده (۱۴) را به طور کامل بکار گیرند.
۵ – برای بسیج منابع مالی لازم مورد نیاز کشورهای متعاهد در حال توسعه مبتلابه جهت
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی طرفهای عضو باید:
الف – مدیریت منابع تخصیص یافته برای بیابانزدایی و همچنین کاهش اثرات خشکسالی
را از طریق بکارگیری این منابع به طور موثر و کارا تقویت ومنطبق نمایند، ارزیابی
موفقیتها و کاستیها و رفع موانع تا حد امکان و در صورت نیاز، تغییر اساسی
برنامهها در قالب روشهای درازمدت منطبق با اهدافاین کنوانسیون باید صورت گیرد،
ب – هیات مدیرههای سازمانهای مالی چندجانبه و تسهیلات اعتباری و صندوقها شامل
صندوقها و بانکهای توسعهای منطقهای، باید توجه کافی راجهت حمایت از کشورهای در
حال توسعه متعاهد مبتلابه بخصوص آفریقایی در فعالیتهایی که منجر به تسریع اجرای
این کنوانسیون، به ویژه برنامههایعمل که آنها در چهارچوب الحاقیههای اجرایی
منطقهای پذیرفتهاند مبذول داشته و به آن اولویت مناسب دهند،
پ – راههایی که همکاریهای منطقهای و زیرمنطقهای را تقویت و باعث حمایت از
اقدامات ملی میگردد، بررسی شود
۶ – سایر اعضا تشویق میگردند تا به صورت داوطلبانه دانش فنی، کاربردی و
فنآوریهای مرتبط با بیابانزایی و منابع مالی را به کشورهای در حالتوسعه متعاهد
مبتلابه ارایه داده و یا منابع مالی را در اختیار آنان قرار دهند.
۷ – اجرای کامل تعهدات کشورهای در حال توسعه متعاهد مبتلابه (مندرج در کنوانسیون)
به ویژه کشورهای آفریقایی قویا با کمک کشورهایتوسعهیافته متعاهد از طریق انجام
تعهداتشان در کنوانسیون شامل تعهدات مالی و انتقال فنآوری، عملی میگردد. کشورهای
توسعه یافته متعاهد برایایفای تعهداتشان بایستی به طور کامل درنظر داشته باشند که
توسعه اجتماعی و اقتصادی و فقرزدایی اولویتهای نخست را در کشورهای در حال
توسعهمتعاهد به ویژه کشورهای آفریقایی دارا میباشند.
ماده ۲۱ – روشهای مالی
۱ – کنفرانس اعضا باید امکان دسترسی به روشهای مالی را افزایش داده و روشها به
گونهای باشند که حداکثر منابع مالی را در دسترس کشورهای درحال توسعه مبتلابه
بخصوص در آفریقا قرار دهند تا بتوانند به تعهدات خود براساس این کنوانسیون عمل
نمایند. بدین منظور، کنفرانس اعضا بایستیبرای پذیرش، از جمله سیاستها و روشهای
زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف – تامین اعتبارات مورد نیاز در سطح ملی، منطقهای، زیرمنطقهای و جهانی برای
فعالیتهای منطبق با مواد این کنوانسیون را تسهیل نماید،
ب – روشهای تامین اعتبار از منابع گوناگون، روشها، ترتیبات و ارزیابی آنها را
براساس ماده (۲۰) ارتقا دهند،
پ – به صورت منظم اطلاعات لازم را در مورد منابع مالی موجود و روشهای کسب آن با
هدف تسهیل همکاریها در اختیار طرفهای ذینفع و سازمانهایبینالدولی و غیر دولتی
مربوط قرار دهد.
ت – چنانچه لازم باشد تاسیس روشهای مالی مانند صندوقهای ملی بیابانزدایی از جمله
صندوقهایی که سازمانهای غیر دولتی را نیز در بر میگیرد،تسهیل نماید تا از آن
طریق منابع اعتباری به سرعت و به طور موثر در اختیار جوامع محلی در کشورهای در حال
توسعه مبتلابه قرار گیرد.
ث – روشهای مالی و صندوقهای موجود در سطح زیرمنطقهای و منطقهای بخصوص در آفریقا
را تقویت نموده تا به طور موثرتر به اجرای کنوانسیونکمک نمایند.
۲ – کنفرانس اعضا باید از طریق روشهای مختلف موجود در سیستم سازمان ملل متحد و یا
از طریق موسسات مالی چندجانبه تمهیدات لازم را درسطح ملی، منطقهای و زیرمنطقهای
به عمل آورد تا کشورهای در حال توسعه متعاهد بتوانند به تعهدات خود در این
کنوانسیون عمل نمایند.
۳ – کشورهای در حال توسعه متعاهد مبتلابه باید از روشهای همکاریهای ملی هماهنگ با
برنامههای توسعه ملی خود استفاده کامل نموده و یا درصورت لزوم آن را ایجاد یا
تقویت نمایند تا بدین وسیله از کاربرد تماس منابع مالی موجود اطمینان حاصل گردد.
آنها همچنین باید از فرآیند مشارکت کهدربرگیرنده سازمانهای غیر دولتی، گروههای
محلی و بخش خصوصی باشد برای جلب اعتبار و تهیه و اجرای برنامهها و رساندن
اعتبارات مالی بهگروهها در سطح محلی استفاده نمایند. این اقدامات را میتوان با
هماهنگی بهتر و برنامهریزی انعطافپذیرتر از سوی کمکدهندهها به انجام رسانید.
۴ – به منظور افزایش کارایی و بازده روشهای موجود مالی بدین وسیله یک روش جهانی
تاسیس میگردد. هدف این روش جهانی تشویق فعالیتهاییاست که باعث بسیج و جهتدهی
منابع مالی اساسی به کشورهای در حال توسعه مبتلابه میگردد. این منابع شامل منابعی
برای انتقال فنآوری بهصورت اعطا، کمک و یا با شرایط سهل و ویژه و یا سایر اشکال
مشابه نیز خواهد بود. این روش جهانی تحت مدیریت و ارشاد کنفرانس اعضا انجاموظیفه
کرده و در مقابل آن مسوول خواهد بود.
۵ – کنفرانس اعضا در اولین اجلاس عادی باید یکی از تشکیلات را به عنوان مقر این
روش مشخص نماید. کنفرانس طرفها و سازمان مربوطه باید رویمقررات خاص این روش طوری
توافق نمایند که اهداف زیر تامین گردد:
الف – فهرستی از برنامههای همکاری دو یا چند جانبهای را که برای اجرای
کنوانسیون مهیا میباشد تهیه نمایند،
ب – در صورت تقاضا، طرفها را برحسب شیوههای ابداعی تامین اعتبار و منابع کمکهای
اعتباری و همچنین درباره بهبود هماهنگی همکاریها در سطحملی ارشاد نماید،
پ – اطلاعات لازم را درباره منابع مالی موجود و شیوههای تامین اعتبار در اختیار
طرفها و سازمانهای غیر دولتی و بینالدولی مربوطه قرار دهد تا از آنطریق هماهنگی
بین آنها را تسهیل نماید، و
ت – اقدامات خود را به اولین کنفرانس طرفهای متعاهد در آغاز دومین نشست عادی گزارش
نماید.
۶ – کنفرانس اعضا باید در اولین اجلاس خود ترتیبات شایسته را در ارتباط با سازمانی
که به عنوان مقر مکانیسم جهانی شناسایی گردیده جهت انجاموظایف اداری در چهارچوب
بودجه و منابع انسانی موجود اتخاذ نمایند.
۷ – کنفرانس طرفها در سومین اجلاس عادی خود باید سیاستها، روشهای عملیاتی و
فعالیتهای روش جهانی در رابطه با مفاد بند (۴) و ماده (۷) را موردبررسی قرار دهد
و براساس این بررسی اقدامات لازم را معمول نمایند.
بخش چهارم
تشکیلات
ماده ۲۲ – کنفرانس اعضا
۱ – کنفرانس اعضای متعاهد بدین وسیله تاسیس میگردد.
۲ – کنفرانس اعضای متعاهد بالاترین مرجع تشکیلاتی کنوانسیون است.
کنفرانس طرفها باید در چهارچوب وظایفش تصمیمات لازم را برای تقویت اجرای موثر خود
اخذ نماید.
این تشکیلات باید:
الف – به طور مرتب اجرای کنوانسیون و عملکرد ترتیبات نهادی خود را براساس تجاربی
که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی و همچنین براساسپیشرفت دانش فنی و علمی کسب
نموده بررسی نماید
ب – تبادل اطلاعات در زمینه اقدامات متخذه توسط اعضا و تعیین شکل و جدول زمانی
انتقال اطلاعات را براساس ماده (۲۶) تشویق نموده وهمچنین گزارشات را بررسی و
توصیههای لازم را ارایه نماید
پ – تاسیس تشکیلات وابستهای که برای اجرای کنوانسیون ضروری تشخیص داده میشود،
ت – بررسی گزارشهایی که از تشکیلات وابسته میرسد و ارایه پیشنهاد و رهنمود،
ث – موافقت و پذیرش آییننامه کار و ضوابط مالی برای خود و تشکیلات وابسته براساس
اتفاق آرا
ح – پذیرش اصلاحات کنوانسیون براساس ماده (۳۰) و (۳۱)،
خ – تصویب برنامه و بودجه فعالیتها، شامل فعالیتهای تشکیلات وابسته و همچنین اتخاذ
ترتیبات لازم برای تامین اعتبار،
د – جلب همکاریها و استفاده از خدمات و اطلاعات ارایه شده توسط سازمانهای ملی،
بینالمللی، بینالدولی و غیر دولتی ذیصلاح در صورت اقتضا
ذ – تشویق و تقویت ارتباط با سایر کنوانسیونهای ذیربط و در عین حال جلوگیری از
دوبارهکاری و تکرار برنامهها
ر – انجام سایر وظایفی که ممکن است برای رسیدن به اهداف این کنوانسیون ضروری
باشد.
۳ – کنفرانس اعضا باید در اولین اجلاس، مقررات آییننامهای خود را به اتفاق آرا
اتخاذ نماید. این مقررات شامل رویههای تصمیمگیری در زمینه مواردیخواهد بود که
تابه حال تحت پوشش رویههای تصمیمگیری مقرر در کنوانسیون قرار نگرفته است. این
آییننامه میتواند شامل تعیین اکثریت معین موردنیاز برای بعضی از تصمیمات خاص
باشد
۴ – اولین اجلاس کنفرانس اعضا توسط دبیرخانه موقت که در ماده (۳۵) آمده است منعقد
خواهد شد و حداکثر یک سال بعد از مجری شدن کنوانسیونتشکیل میگردد. جلسات عادی
دوم، سوم و چهارم کنفرانس باید سالانه و جلسات عادی بعدی هر دو سال یک بار برگزار
گردد مگر آنکه ترتیباتدیگری توسط اعضا اتخاذ گردد،
۵ – جلسات فوقالعاده کنفرانس اعضا در زمانهایی که توسط کنفرانس اعضا در جریان
اجلاس عادی تعیین میشود و یا بنابه درخواست کتبی یکی ازاعضا برگزار خواهد شد،
مشروط بر اینکه درخواست مذکور سه ماه پس از ارسال آن توسط دبیرخانه دایم جهت اعضا
توسط یک سوم اعضا حمایتشده باشد.
۶ – در هر اجلاس عادی، کنفرانس اعضا باید یک هیات رییسه انتخاب کنند. ساختار و
وظیفه هیات رییسه در آییننامههای ذیربط مشخص خواهندگردید. در انتخاب هیات
رییسه توجه کافی به ضرورت تضمین توزیع عادلانه و برابر جغرافیایی اعضا و حضور کافی
و مناسب کشورهای متعاهدمبتلابه به ویژه کشورهای آفریقایی مبذول خواهد شد.
۷ – سازمان ملل متحد، سازمانهای تخصصی آن و هر کشور عضو و یا ناظر در آنها که در
کنوانسیون عضویت ندارد میتوانند به عنوان ناظر در جلساتکنفرانس شرکت کنند مگر
آنکه یک سوم از طرفهای حاضر به حضور وی اعتراض نمایند. هر عضو یا سازمان اعم از
اینکه ملی، بینالمللی، دولتی و یاغیر دولتی باشد در صورتی که در ارتباط با
موضوعات مندرج در کنوانسیون، واجد صلاحیت بوده و دبیرخانه را از تمایل خود مطلع
نموده باشدمیتواند به عنوان عضو ناظر شرکت نماید مگر آنکه یک سوم از طرفهای حاضر
به حضور وی اعتراض نمایند. پذیرش و شرکت ناظرین تابع آییننامهپذیرفته شده توسط
کنفرانس اعضا خواهد بود.
۸ – کنفرانس طرفهای متعاهد میتواند از سازمانهای ملی و بینالمللی ذیصلاح که
دارای تخصصهای ذیربط هستند بخواهد تا اطلاعات لازم را در زمینهقسمت (ز) ماده
(۱۶) و قسمت (پ) بند (۱) ماده (۱۷) و قسمت (ب) بند (۲) ماده (۱۸) جمعآوری و ارایه
نماید.
ماده ۲۳ – دبیرخانه دایم
۱ – یک دبیرخانه دایم بدین وسیله تاسیس میگردد،
۲ – وظایف دبیرخانه دایم به شرح زیر است:
الف – ترتیب تشکیل جلسات کنفرانس و سازمانهای وابسته به آن که براساس کنوانسیون
تاسیس گردیده و تامین خدمات مورد نیاز آن،
ب – جمعآوری و توزیع گزارشاتی که به آن تسلیم میگردد،
پ – فراهم کردن تسهیلات لازم حسب درخواست، برای کشورهای در حال توسعه مبتلابه
بخصوص در آفریقا در امر گردآوری و ارایه اطلاعات لازمبراساس پیشبینیهای
کنوانسیون،
ت – هماهنگی فعالیتهای خود با دبیرخانههای سایر نهادهای بینالمللی و
کنوانسیونها،
ث – انجام ترتیبات اداری و قراردادی، تحت ارشاد کنفرانس اعضا که برای انجام وظایف
خود ممکن است نیاز داشته باشد.
ج – تهیه گزارش اجرای وظایفی که براساس کنوانسیون به عهده آن گذاشته شده است و
ارایه آن به کنفرانس اعضا،
چ – انجام سایر وظایف مربوط به حوزه دبیرخانه که ممکن است توسط کنفرانس اعضا به آن
محول شود.
۳ – کنفرانس اعضا باید در اولین اجلاس خود یک دبیرخانه دایم را تعیین نموده و
ترتیبات لازم جهت کارکرد آن را اتخاذ نماید.
ماده ۲۴ – کمیته علمی و فنی
۱ – یک کمیته علمی و فنی به عنوان تشکیلات وابسته به کنفرانس اعضا بدین وسیله
تشکیل میگردد.وظیفه این کمیته تهیه و ارایه اطلاعات وراهنماییهای علمی و فنی
مربوط به بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی است. این کمیته در ارتباط با تشکیل
اجلاس عادی کنفرانس اعضا تشکیلجلسه خواهد داد. این کمیته شامل شاخههای تخصصی
مختلف بوده و مشارکت در آن برای همه اعضا آزاد است. این کمیته از نمایندگان
ذیصلاحکشورها در زمینه تخصصی تشکیل خواهد شد. کنفرانس اعضا در اولین اجلاس عادی
خود حیطه کاری کمیته را تعیین خواهد کرد.
۲ – کنفرانس باید یک هیات کارشناسی متشکل از کارشناسان ذیربط تشکیل دهد. اعضای این
هیات توسط اعضا کتبا با در نظر گرفتن نیازهای مختلفتخصصی و توزیع جغرافیایی وسیع
معرفی خواهند شد.
۳ – کنفرانس اعضا میتواند در صورت نیاز، از طریق کمیته، یک گروه کاری موقت را
مامور نماید تا در زمینههای خاص مربوط به بیابانزدایی و کاهشاثرات خشکسالی
اطلاعات و توصیههای لازم را تهیه نمایند. اعضای این گروه باید از بین افرادی که
نامشان در هیات کارشناسی قبلی آمده است انتخابو موضوع تنوع تخصصها و توزیع
جغرافیایی نیز رعایت گردد. این کارشناسان باید دارای پشتوانهای علمی و تجارب
صحرایی بوده و انتصاب آنها ازسوی کنفرانس اعضا و با معرفی کمیته صورت میگیرد.
کنفرانس اعضا درباره شرح وظایف و برنامه کار آنان تصمیمگیری خواهد کرد.
ماده ۲۵ – شبکهای نمودن تشکیلات، نهادها و آژانسها
۱ – کمیته علمی و فنی تحت نظارت کنفرانس اعضا، تمهیدات لازم را برای بررسی و
ارزیابی شبکه، تشکیلات، آژانسها و نهادهای ذیربط موجود کهمایل به عضویت در شبکه
هستند، به عمل خواهد آورد. این شبکه باید اجرای کنوانسیون را حمایت نماید.
۲ – براساس نتایج تحقیقات و ارزیابی مندرج در بند(۱)، کمیته علمی و فنی توصیههایی
را در ارتباط با طرق و وسایل تقویت و تسهیل شبکهای شدندر سطح محلی، ملی و دیگر
سطوح ارایه خواهد نمود. این توصیهها باید با در نظر گرفتن تامین نیازهای مندرج در
مواد (۱۶) تا (۱۹) باشد.
۳ – با ملحوظ نمودن این توصیهها، کنفرانس اعضا باید:
الف – مناسبترین واحدهای ذیربط ملی، زیرمنطقهای، منطقهای و بینالمللی جهت
شبکهای شدن را شناسایی و رویههای کاری و چهارچوب زمانی آنرا پیشنهاد نماید،
ب – واحدهایی را که برای تسهیل و تقویت تشکیل شبکه مناسبترین هستند در کلیه سطوح
شناسایی نماید.
بخش پنجم
شیوههای عمل
ماده ۲۶ – انتقال اطلاعات
۱ – هر کشور عضو، از طریق دبیرخانه دایمی باید اقداماتی را که برای اجرای این
کنوانسیون انجام داده است برای بررسی در جلسات عادی به کنفرانساعضا گزارش نماید.
کنفرانس اعضا باید تقویم زمانی ارایه گزارش و چهارچوب آنها را مشخص کند.
۲ – کشورهای متعاهد مبتلابه بنابر ماده (۵) باید استراتژیها و همچنین سایر اطلاعات
مربوط به اقدامهای خود را تهیه نمایند.
۳ – کشورهای متعاهد مبتلابه ، که براساس مواد (۹) تا (۱۵) اقدام به اجرای برنامه
عمل مینمایند، باید جزییات برنامهها و اقدامات خود را گزارشدهند.
۴ – هر گروه از کشورهای متعاهد مبتلابه میتوانند در مورد اقداماتی که در سطح
زیرمنطقهای و یا منطقهای و در چهارچوب برنامههای عمل انجاممیدهند، ارتباط
مشترک ایجاد نمایند،
۵ – طرفهای متعاهد توسعه یافته باید اقداماتی را که برای کمک در تهیه و اجرای
برنامههای عمل انجام دادهاند از جمله اطلاعات مربوط به منابع مالیکه براساس
کنوانسیون تهیه کردهاند یا در حال تهیه آن هستند گزارش نمایند
۶ – اطلاعاتی که براساس بندهای (۱) تا (۴) واصل میشود باید توسط دبیرخانه دایم
هرچه سریعتر به کنفرانس اعضا و نهادهای ذیربط وابسته انتقالداده شود
۷ – کنفرانس اعضا بایستی حسب تقاضای کشورهای در حال توسعه مبتلابه بخصوص کشورهای
آفریقایی، تسهیلاتی را در خصوص ارایه خدماتمالی و فنی به منظور جمعآوری و انتقال
اطلاعات براساس این ماده و همچنین تشخیص نیازهای مالی و فنی مربوط به برنامههای
عمل برای آنان فراهمسازد.
ماده ۲۷ – اقداماتی برای حل مشکلات اجرایی برنامه
کنفرانس اعضا باید آیینها و روشهای نهادی جهت حل مشکلاتی که ممکن است در زمینه
اجرای این کنفرانس پیش آید ملحوظ داشته و آنها را تصویبنماید.
ماده ۲۸ – حل اختلافات
۱ – اعضا باید هر نوع اختلاف بین خود را در رابطه با تفسیر یا کاربرد این
کنوانسیون از طریق مذاکره، یا سایر روشهای صلح آمیز انتخابی خودشان رفعنمایند.
۲ – در زمان تنفیذ، قبول، تصویب و یا پیوستن به این کنوانسیون و یا بعد از آن دولت
عضوی که عضو سازمان وحدت اقتصادی منطقهای نباشدمیتواند اختلاف خود را راجع به
تفسیر یا کاربرد این کنوانسیون به صورت مکتوب به امین اعلام نماید. در این رابطه
برای رفع اختلاف با هر طرفدیگری که چنین تعهدی را پذیرفته است، اجبارا از یک یا
هر دو روش ذیل استفاده مینماید:
الف – داوری براساس روشی که به صورت الحاقیه در اسرع وقت به تصویب کنفرانس اعضا
خواهد رسید، صورت خواهد گرفت،
ب – ارجاع اختلافات به دیوان دادگستری بینالمللی.
۳ – در صورتی که یک طرف متعاهد عضو سازمان وحدت اقتصادی منطقهای باشد میتواند
اظهارنامه خود را در خصوص داوری مطابق با روشی که درقسمت (الف) بند (۲) آمده است
تقدیم نماید،
۴ – اظهارنامهای که براساس بند (۲) ارایه میشود تا زمانی که اعتبار دارد و یا تا
سه ماه بعد از وصول یادداشت فسخ آن به امین به قوت خود باقی است.
۵ – انقضای مهلت یک اظهارنامه، یادداشت فسخ و یا اظهارنامه جدید نباید به هیچ نحوی
روی جریان رسیدگی که در نزد دیوان دادگستری بینالمللی یادادگاه داوری مطرح است
اثر بگذارد، مگر آنکه طرفهای دعوا به شکل دیگر توافق کرده باشند.
۶ – چنانچه طرفهای دعوا روش مندرج در بند(۲) یا هر روش مطابق با بند (۲) را قبول
نداشته باشند و اگر بعد از گذشت (۱۲) ماه از اعلام اختلافتوسط یکی از طرفها به
دیگری قادر به رفع اختلاف نشدند، موضوع بنابه درخواست یکی از طرف دعوی براساس روش
مورد قبول کنفرانس اعضا که بهمحض آماده شدن به صورت الحاقیه آورده خواهد شد به
کمیسیون حل اختلاف ارجاع خواهد شد.
ماده ۲۹ – وضعیت الحاقیهها
۱ – الحاقیهها جزو لاینفک این کنوانسیون بوده مگر اینکه به گونهای دیگر عنوان
شده باشد و هر استنادی به این کنوانسیون استناد به الحاقیهها نیزمیباشد.
۲ – طرفها باید مفاد این الحاقیهها را به گونهای که مطابق با حقوق و تعهدات خود
به موجب عنوان مواد این کنوانسیون باشد، تفسیر و تعبیر نمایند.
ماده ۳۰ – اصلاحات در کنوانسیون
۱ – هرکدام از طرفها میتوانند اصلاحاتی را در خصوص کنوانسیون پیشنهاد کنند.
۲ – تغییرات و اصلاحات در کنوانسیون باید در جلسات عادی کنفرانس اعضا تصویب شود.
متن هر گونه تغییر پیشنهادی باید از طریق دبیرخانه وحداقل (۶) ماه قبل از تشکیل
اجلاسی که باید در آن جهت تصویب مطرح شود به اعضا ابلاغ شده باشد. دبیرخانه دایم
همچنین باید اصلاحاتپیشنهادی را به امضاکنندگان کنوانسیون اعلام نماید.
۳ – اعضا باید کوشش نمایند تا اصلاحات پیشنهادی به اتفاق آرا به تصویب برسد. در
صورتی که تلاشها برای کسب اتفاق آرا به نتیجه نرسید و توافقیحاصل نگردید. این
اصلاحات به عنوان آخرین راه حل میتواند به رای گذارده شده و به تصویب دو سوم
اعضای حاضر رایدهنده در اجلاس برسد.اصلاحاتی که تصویب میشود باید از سوی
دبیرخانه به امین اعلام گردد و امین آن را به اطلاع اعضا برای تنفیذ، پذیرش، تصویب
یا پیوستن برساند،
۴ – اسناد تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوست مربوط به اصلاحات پیشنهادی باید به امین
سپرده شود. اسنادی که براساس بند(۳) مورد قبول واقعمیشود در نودمین روز پس از
تاریخ وصول اسناد مورد تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن حداقل دو سوم اعضا کنوانسیون
که درزمان پذیرشاصلاحات پیشنهادی حضور داشتهاند، توسط امین از قوت قانونی
برخوردار میگردد،
۵ – اصلاحات برای سایر طرفها در نودمین روز بعد از وصول سند قبولی، پذیرش یا تصویب
یا تراضی آنها به دفتر امین، قوت قانونی خواهد یافت،
۶ – در این ماده و ماده (۳۱) منظور از اعضای حاضر و رایدهنده، حضور اعضا و دادن
رای مثبت یا منفی است.
ماده ۳۱ – تصویب و اصلاح الحاقیهها
۱ – هر الحاقیه جدید به کنوانسیون و یا هر اصلاحی در الحاقیهها بجز الحاقیههای
ناحیهای باید برابر روشی که در ماده (۳۰) گفته شد انجام شود. درمورد الحاقیههای
جدید ناحیهای یا اصلاح آنها باید اکثریتی که در بالا گفته شد شامل دوسوم اعضای
حاضر شرکت کننده در رایگیری از همان ناحیه نیزباشد. تصویب یا اصلاح یک الحاقیه
باید توسط امین به همه طرفها ابلاغ شود.
۲ – یک الحاقیه بجز الحاقیه اجرایی جدید منطقهای- یا یک اصلاحیه در یک الحاقیه
بجز اصلاحیه هر الحاقیه اجرایی منطقهای که براساس بند(۱)تصویب شده باشد(۶) ماه
بعد از ابلاغ آن به طرفهایی که همان الحاقیه یا اصلاحیه را پذیرفتهاند صورت
قانونی خواهد گرفت مگر برای اعضایی که کتباعدم موافقت خود را با چنین الحاقیه یا
اصلاحیهای ظرف همین مدت به امین اعلام نموده باشند. چنین الحاقیه یا اصلاحیهای
برای کشورهایی که عدمموافقت خود را پس بگیرد از روز نودم وصول این عدم موافقت
توسط امین، قانونی خواهد بود.
۳ – هر الحاقیه جدید منطقهای و یا اصلاحیههای مربوط به الحاقیههای اجرایی
منطقهای که براساس بند (۱) تصویب شده باشد(۶) ماه پس از ابلاغتوسط امین به
طرفهای تصویب کننده قوت قانونی مییابد، مگر در موارد ذیل:
الف – طرف متعاهدی که کتبا در طول این (۶) ماه عدم موافقت خود را با الحاقیه جدید
اجرایی منطقهای یا اصلاحیه آن به امین اعلام نموده باشد از روزنودم وصول عدم
موافقت آن کشور توسط امین، برای آن کشور قوت قانونی خواهد یافت،
ب – هر طرفی که براساس بند (۴) ماده (۲۴) اظهارنامه خود را در رابطه با یک الحاقیه
اجرایی جدید ناحیهای یا اصلاح آن، ارسال نماید از روز نودموصول سند تنفیذ،
پذیرش، تصویب و یا پیوستن به این الحاقیه یا اصلاحیه برای آن طرف قوت قانونی خواهد
یافت.
۴ – در صورتی که تصویب یک الحاقیه یا اصلاحیه یک الحاقیه مستلزم اصلاح کنوانسیون
باشد آن الحاقیه یا اصلاحیه یک الحاقیه، تا زمان اصلاحکنوانسیون قانونی نخواهد
بود.
ماده ۳۲ – حق رای
۱ – بجز موردی که در بند(۲) گفته خواهد شد هر عضو کنوانسیون حق یک رای دارد.
۲ – سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای در موارد مربوط به خود به تعداد اعضای خود که
متعاهد به کنوانسیون هستند دارای حق رای میباشند درصورتی که کشورهای عضو
اینگونه سازمانها از حق خود برای رای دادن استفاده کنند، سازمان نباید از حق او
مجددا استفاده کند و بالعکس.
بخش ششم
مقررات نهایی
ماده ۳۳ – امضا
کنوانسیون برای امضا در تاریخ (۱۴) الی (۱۵) اکتبر ۱۹۹۴ برابر با(۲۳) مهر ماه
سال۱۳۷۳ هجری شمسی توسط دول عضو سازمان ملل متحد یاسازمانهای تخصصی وابسته به آن
یا اعضایی که اساسنامه دیوان دادگستری بینالمللی را پذیرفتهاند و همچنین
سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای درپاریس مفتوح میباشد. همچنین کنوانسیون برای
امضا در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک تا تاریخ (۱۳) اکتبر ۱۹۹۵ برابر با (۲۱)
مهرماه سال ۱۳۷۴هجری شمسی مفتوح خواهد ماند.
ماده ۳۴ – تنفیذ، پذیرش، تصویب و پیوستن به کنوانسیون
۱ – کنوانسیون باید به تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن دولتها و سازمانهای وحدت
اقتصادی منطقهای برسد. کنوانسیون یک روز بعد از آنکه برایامضا بسته شد برای
پیوستن سایرین به آن باز خواهد بود. اسناد اعلام تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن
باید به امین سپرده شود.
۲ – چنانچه یک سازمان وحدت اقتصادی منطقهای که اعضای آن عضو کنوانسیون نیستند، به
کنوانسیون بپیوندد ملزم به رعایت تعهدات مندرج درکنوانسیون خواهد بود. در صورتی
که یک یا چند کشور از اعضای اینگونه سازمانها طرف کنوانسیون باشند باید سازمان
مزبور و اعضای آن دربارهمسوولیتهای مربوطه خودشان برای انجام تعهدات خود در قبال
کنوانسیون تصمیمگیری کنند. در چنین مواردی این سازمان و دول عضو آن
نمیتوانندهمزمان از حق خود در کنوانسیون استفاده نمایند.
۳ – سازمانهای وحدت اقتصادی منطقهای در سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن به
کنوانسیون باید میزان صلاحیت خود را در رابطه با موارد حاکمبر کنوانسیون اظهار
نمایند. آنها همچنین باید فورا امین را در مورد هر گونه تغییری که در میزان صلاحیت
آنها داده میشود آگاه سازند و امین نیز باید اینتغییرات را به طرفها ابلاغ
نماید.
۴ – هر کشور در سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن خود میتواند اعلام نماید که
الحاقیههای اجرایی منطقهای جدید یا هر نوع اصلاحات مربوط بهآن فقط زمانی قابل
اجرا خواهد بود که آن کشور سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن را به امین تحویل
داده باشد.
ماده ۳۵ – ترتیبات موقتی
وظایف دبیرخانه که در ماده (۲۳) آمده است تا پایان اولین اجلاس کنفرانس طرفها به
صورت موقت به عهده دبیرخانه است که در قطعنامه شماره۴۷٫۱۸۸ مورخ بیست و دوم دسامبر
۱۹۹۲ برابر با اول دی ماه سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعیین
شده است.
ماده ۳۶ – اعتبار قانونی یافتن
۱ – کنوانسیون در نودمین روز پس از سپردن پنجاهمین سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا
پیوستن، قوت قانونی خواهد یافت.
۲ – برای هر دولت یا سازمان وحدت اقتصادی منطقهای که کنوانسیون را تنفیذ، پذیرش
یا تصویب نموده و یا بدان پیوسته است این کنوانسیون درنودمین روز پس از سپردن
پنجاهمین فقره سند تنفیذ، پذیرش، تصویب یا پیوستن به کنوانسیون، صورت قانونی به
خود خواهد گرفت.
۳ – برای اجرای مفاد بندهای (۱) و (۲) سندی که توسط یک سازمان وحدت اقتصادی
منطقهای تسلیم میشود نباید به عنوان سند جدیدی علاوه برآنچه اعضای آن سازمان
سپردهاند محسوب شود.
ماده ۳۷ – ملاحظات
هیچگونه حق شرطی در این کنوانسیون مجاز نمیباشد.
ماده ۳۸ – کنارهگیری
۱ – سه سال پس از لازمالاجرا شدن این کنوانسیون عضو متعاهد میتواند با اعلام
کتبی به امین از کنوانسیون کنارهگیری کند.
۲ – هر گونه کنارهگیری یک سال بعد از وصول درخواست به امین قانونی شده مگر اینکه
در درخواست کنارهگیری تاریخ دیرتری اعلام شده باشد.
ماده ۳۹ – امین
دبیر کل سازمان ملل متحد امین این کنوانسیون خواهد بود.
ماده ۴۰ – متون موثق
نسخه اصلی کنوانسیون حاضر که متون عربی، چینی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و
اسپانیایی آن دارای اعتبار یکسان هستند نزد دبیر کل سازمان مللمتحد سپرده خواهد
شد.
بنابه مراتب بالا امضا کنندگان زیر با دارا بودن اختیارات کافی، کنوانسیون حاضر
را امضا نمودند.
در تاریخ هفدهم ماه ژوئن سال یکهزار و نهصد و نود و چهار میلادی برابر با بیست و
هفتم خردادماه سال یکهزار و سیصد و هفتاد و سه هجری شمسیدر پاریس تنظیم گردید.
الحاقیه ۱
الحاقیه اجرایی منطقهای آسیا
ماده ۱ – حیطه شمول (SCOPE)
این الحاقیه مربوط به آفریقا و در ارتباط با هریک از کشورهای متعاهد بوده و منطبق
با کنوانسیون به ویژه ماده (۷)، با هدف بیابانزدایی و کاهش اثراتخشکسالی در
مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب میباشد.
ماده ۲ – هدف
هدف از این الحاقیه، در سطوح ملی، منطقهای و زیرمنطقهای آفریقا و با توجه به
شرایط خاص آن عبارت است از:
الف – شناسایی اقدامات و ترتیبات شامل نوع و مراحل مساعدت کشورهای توسعه یافته
برطبق مفاد مربوطه در کنوانسیون،
ب – اجرای موثر و عملی کنوانسیون با درنظر گرفتن شرایط خاص کشورهای آفریقایی،
پ – توسعه فعالیتها و فرآیندهای مربوط به بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در
مناطق خشک، نیمهخشک و خشک نیمهمرطوب آفریقا.
ماده ۳ – شرایط خاص منطقه آفریقا
کشورهای منطقه برای انجام تعهدات خود در چهارچوب کنوانسیون، در اجرای الحاقیه
آفریقا باید راهبردهایی که مطابق با شرایط ویژه آفریقا میباشد بهشرح زیر مد نظر
قرار بدهند:
الف – نسبت بالای مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب،
ب – شمار قابل توجه کشورها و جمعیتهایی که بیابانزایی و وقوع مکرر خشکسالی جدی
فصلی اثرات منفی بر آنها میگذارد،
پ – تعداد زیاد کشورهای مبتلابه محصور در خشکی،
ت – فقر وسیع در اکثر کشورهای مبتلابه ، تعداد زیاد کشورهای کمتر توسعه یافته در
میان آنها و نیاز آنها به مقادیر زیادی مساعدت خارجی، به صورتکمک بلاعوض و وامهای
با شرایط ترجیحی به منظور تعقیب اهداف توسعهای خودشان،
ث – شرایط سخت اقتصادی، اجتماعی که با شرایط سخت و ناپایدار تجاری بدتر شده، قروض
خارجی و عدم ثبات سیاسی که تمام اینها منجر بهمهاجرت داخلی، منطقهای و
بینالمللی میشود،
ج – اتکای زیاد مردم به منابع طبیعی برای بقای همراه با اثرات عوامل جمعیتی، ضعف
فنآوری و اقدامات تولیدی ناپایدار که منجر به تخریب جدیمنابع شده است،
چ – عدم وجود چهارچوب تشکیلاتی و قانونی، ضعف اساسی زیربنایی و ظرفیت غیر کافی
علمی، فنآوری و آموزشی و درنتیجه احتیاج مبرم بهظرفیت سازی،
ح – نقش اول فعالیتهای بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در اولویتهای توسعه ملی
کشورهای مبتلابه آفریقایی.
ماده ۴ – وظایف و تعهدات کشورهای مبتلابه آفریقایی
۱ – کشورهای آفریقایی عضو، متناسب با تواناییهای خود موارد ذیل را تقبل مینمایند:
الف – پذیرش بیابانزدایی و یا کاهش اثرات خشکسالی به عنوان استراتژی اصلی آنها
در تلاش برای از بین بردن فقر،
ب – توسعه همکاریها و همگرایی منطقهای، با روح همبستگی و مشارکت براساس تمایلات
متقابل در برنامهها و فعالیتهای مرتبط با بیابانزدایی و یاکاهش اثرات خشکسالی،
پ – تقویت و منطقی نمودن موسسات موجود مرتبط با بیابانزایی و خشکسالی و در صورت
لزوم بکارگیری سایر موسسات موجود به منظور فعالکردن آنها و تضمین بهرهوری بیشتر
از منابع،
ت – ارتقای تبادل اطلاعات فنآوری و دانش فنی و همچنین اقداماتی در این زمینه بین
کشورهای منطقه، و
ث – توسعه برنامههایی برای کاهش اثرات خشکسالی در مناطق تخریب شده دراثر
بیابانزایی و یا خشکسالی.
۲ – براساس تعهدات عمومی مندرج در مواد (۴) و (۵) کنوانسیون، کشورهای آفریقایی عضو
بایستی سعی نمایند تا:
الف – نسبت به تخصیص مقادیر مالی لازم از بودجههای ملی خود، متناسب با شرایط و
تواناییهای ملی، اقدام نمایند به گونهای که منعکس کنندهاولویت جدیدی که آفریقا
برای پدیده بیابانزایی و یا خشکسالی قایل است، باشد،
ب – اصلاحاتی که فعلا در راستای تمرکززدایی با تملک منابع و همچنین تقویت مشارکت
جمعیت و جوامع ملی در حال انجام میباشد را حفظ وتقویت نمایند،
پ – منابع مالی اضافی و جدید را شناسایی، تواناییهای ملی موجود با اولویت را گسترش
داده و بسیج منابع مالی داخلی را تسهیل نمایند.
ماده ۵ – تعهدات و وظایف کشورهای توسعه یافته
۱ – کشورهای توسعه یافته عضو کنوانسیون در راستای اجرای وظایف خود مطابق با مواد
(۴)، (۶) و (۷) کنوانسیون بایستی به کشورهای آفریقاییمبتلابه عضو اولویت داده و
در این راستا باید:
الف – آنها را در بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی از طریق اقداماتی نظیر تامین
و تسهیل دسترسی به منابع مالی و دیگر منابع و ارتقای تامین مالیو یا تسهیل تامین
مالی، سازگاری و دسترسی به فنآوری و فنون زیست محیطی مناسب یاری کنند و سیاستهای
فقرزدایی آنها را به عنوان استراتژیمرکزیشان مد نظر قرار دهند،
ب – اختصاص منابع قابل توجه و یا افزایش منابع برای بیابانزدایی و یا کاهش اثرات
خشکسالی را ادامه دهند،
پ – آنها را در تقویت ظرفیتها به منظور قادر ساختنشان در تدوین چهارچوبهای نهادی و
همچنین تواناییهای علمی و فنی جمعآوری و تحلیل اطلاعاتو توسعه و تحقیق در جهت
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی یاری دهند،
۲ – سایر کشورهای عضو میتوانند به صورت داوطلبانه، فنآوری، دانش فنی مربوط به
بیابانزدایی و یا منابع مالی برای کشورهای مبتلابه آفریقایی رافراهم نمایند.
انتقال چنین دانش، فنون و تکنیکهایی از طریق همکاری بینالمللی تسهیل میشود.
ماده ۶ – چهارچوب برنامهریزی استراتژیک برای توسعه پایدار
۱ – برنامههای عمل ملی در کشورهای مبتلابه آفریقایی باید به عنوان یک جزو اصلی و
مکمل تدوین سیاستهای ملی برای توسعه پایدار محسوبشود.
۲ – یک روند مشورتی و مشارکتی که دربرگیرنده سطوح متناسبی از دولت، مردم محلی،
جمعیتها و سازمانهای غیر دولتی باشد، وظیفه ارایه رهنمود ازطریق یک برنامهریزی
منعطف، در خصوص یک استراتژی را به عهده گیرد تا امکان حداکثر مشارکت اقشار و
جمعیتهای بومی را فراهم نماید. درصورت لزوم و بنابه درخواست کشور آفریقایی
مبتلابه عضو کنوانسیون، آژانسهای کمک دهنده چند جانبه و دوجانبه میتوانند در این
روند مشارکتداشته باشند.
ماده ۷ – جدول زمانی برای تهیه برنامههای عمل
در صورت لازمالاجرا شدن این کنوانسیون، کشورهای آفریقایی عضو به طور مقتضی با
همکاری سایر اعضای جامعه بینالملل بایستی تا حد امکانموقتا نسبت به اجرای مفادی
از کنوانسیون که مربوط به آمادهسازی برنامههای عمل زیرمنطقهای و منطقهای
میباشد اقدام نمایند.
ماده ۸ – مفاد برنامههای عمل ملی
۱ – مطابق با ماده (۱۰) کنوانسیون، استراتژی کلی برنامههای عمل ملی بایستی با
تکیه بر روشهای مشارکتی و ترکیب استراتژیهای فقرزدایی با اقداماتبیابانزدایی در
جهت کاهش اثرات خشکسالی، بر برنامههای توسعه منسجم محلی تاکید نماید. این
برنامهها بایستی سعی در تقویت توانایی مسوولینمحلی داشته و نسبت به حضور فعال
جمعیتها، قشرها و گروههای محلی اطمینان حاصل نموده و آموزش و پرورش بسیج سازمانهای
غیر دولتی غیرمتخصص و تقویت ساختاری غیر متمرکز دولتی تاکید نماید.
۲ – برنامههای عمل ملی باید متناسب با شرایط، عوامل ملی زیر را در بر داشته باشد:
الف – استفاده از تجارب قبلی در زمینه بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در
تدوین و اجرای برنامههای عمل ملی با مد نظر قرار دادن شرایطاقتصادی، اجتماعی و
محیط شناسی،
ب – شناسایی عوامل بیابانزایی و یا خشکسالی و منابع و ظرفیتهای در دسترس و مورد
نیاز و اتخاذ سیاستها و اقدامات نهادی و سایر اقدامات واکنشیو اقدامات لازم به
منظور مبارزه با پدیدههای مذکور و یا کاهش اثرات خشکسالی،
پ – گسترش مشارکت اقشار و اجتماعات محلی شامل زنان، کشاورزان، دامپروران و واگذاری
مسوولیتهای بیشتری به آنها در مدیریت.
۳ – برنامههای عمل ملی همچنین باید متناسب با شرایط، حاوی موارد ذیل باشد:
الف – اقداماتی به منظور بهبود محیط زیست اقتصادی با نگرش فقرزدایی:
(۱) – افزایش درآمدها و فرصتهای شغلی مخصوصا برای فقیرترین مردم جامعه از طریق:
– ایجاد بازاریابی برای محصولات کشاورزی و دامی،
– ایجاد ابزارهای مالی و مطلوب برای نیازهای محلی،
– تشویق تنوع در کشاورزی و تشکیل شرکتهای کشاورزی، و
– توسعه فعالیتهای اقتصادی کشاورزی و غیر کشاورزی.
(۲) – توسعه بلندمدت چشماندازهای اقتصاد روستایی از طریق ایجاد:
– محرکهایی برای سرمایهگذاری سودمند و دسترسی به وسایل تولید، و
– سیاستهای مالیاتی و پولی و اقدامات بازرگانی که باعث ارتقا شود.
(۳) – تبیین و کاربرد سیاستهای جمعیتی و مهاجرتی به منظور کاهش فشار جمعیت روی
زمین، و
(۴) – توسعه استفاده از محصولات مقاوم به خشکی و بکارگیری سیستمهای کشاورزی منسجم
در زمینهای خشک برای تامین اهداف امنیت غذایی.
ب – اقدامات مربوط به حفظ منابع طبیعی:
(۱) – حصول اطمینان از مدیریت پایدار و منسجم منابع طبیعی شامل:
– زمین کشاورزی و مرتع،
– پوشش گیاهی و حیات وحش،
– جنگلها،
– منابع آب، و
– تنوع زیستی.
(۲) – آموزش، تقویت آگاهی عمومی و محافل آموزشی محیط زیستی و ترویج دانش روشهای
مربوط به مدیریت پایدار منابع طبیعی، و
(۳) – حصول اطمینان از استفاده موثر از منابع متنوع انرژی، ارتقای منابع دیگر
انرژی خورشیدی، انرژی باد، بیوگاز و ترتیبات لازم برای انتقال و پذیرشفنآوری
مرتبط به منظور کاهش فشار بر منابع طبیعی حساس ( شکننده).
پ – اقداماتی برای بهبود برنامهریزی نهادی:
(۱) – تقویت نقشها و مسوولیتهای دولت مرکزی و مقامات محلی در چهارچوب سیاست
برنامهریزی استفاده از زمین،
(۲) – تشویق سیاست تمرکززدایی، فعال، واگذاری مسوولیت مدیریت و تصمیمگیری به
مقامات محلی و تشویق ابتکارات و قبول مسوولیت توسطجوامع محلی و ساختارهای محلی،
(۳) – تنظیم چهارچوب منظم و نهادی مدیریت منابع طبیعی به نحو مطلوب به منظور تامین
امنیت مالکیت اراضی برای جمعیتهای محلی.
ت – اقدامات برای بهبود دانش بیابانزدایی:
(۱) – ارتقای تحقیقات و جمعآوری، تکمیل و مبادله اطلاعات علمی، فنی و اجتماعی-
اقتصادی بیابانزایی،
(۲) – توسعه قابلیتهای ملی در تحقیق و جمعآوری، مرحلهبندی، تبادل و تحلیل
اطلاعات تا اینکه فهم بیابانزایی افزایش یافته و از نتایج تحلیلها درابعاد
اجرایی استفاده شود.
(۳) – تشویق مطالعات میان مدت و بلندمدت:
– روندهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در مناطق مبتلابه ،
– روندهای کیفی و کمی در منابع طبیعی، و
– تاثیرات متقابل آب و هوا و بیابانزایی.
ث – اقدامات به منظور نظارت و ارزیابی اثرات خشکسالی:
(۱) توسعه استراتژیهایی به منظور ارزیابی اثرات تنوع طبیعی آب و هوا بر روی
خشکسالی و بیابانزایی منطقهای و یا استفاده از پیشبینیهای تنوع آبو هوایی بر
فعالیتهای زمانی فصلی و تلاش در جهت کاهش اثرات خشکسالی،
(۲) امکانات اخطاردهی سریع، مدیریت موثر امدادرسانی و کمکهای غذایی در مواقع
اضطراری و توسعه سیستمهای ذخیره و توزیع مواد غذایی،برنامههای حفاظت از دام و
اقدامات مردمی و شیوههای جایگزین امرار معاش برای مناطق مستعد خشکی، و
(۳) – نظارت و ارزیابی تخریبهای محیط شناسی(زیستی) به منظور تهیه اطلاعات مطمئن و
به موقع در خصوص روند و مراحل تخریب منابع به منظورتسهیل بهتر سیاستگزاری و
واکنشها.
ماده ۹ – تهیه برنامههای عمل ملی و شاخصهای اجرا و ارزیابی
هرکدام از کشورهای آفریقایی مبتلا به عضو بایستی یک رکن هماهنگ کننده ملی که به
عنوان تسریع کننده در آمادهسازی، اجرا و ارزیابی برنامه عململی عمل میکند معرفی
نماید. رکن هماهنگ کننده باید با توجه به ماده (۳) کنوانسیون در صورت اقتضا به شرح
زیر عمل نماید:
الف – شناسایی و بررسی فعالیتهایی را به عهده گیرد و ابتدائا بر روند مشورتهای
محلی شامل جمعیتها و اقشار محلی توجه نماید و در این راه ازهمکاری مقامات دولتی
محلی کشورهای توسعه یافته عضو سازمانهای بینالدولی و غیر دولتی در مشورتهای اولیه
در زمینه نگرانیهای مذکور در سطحمحلی استفاده نماید،
ب – شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکلات، نیازها و شکافهایی که توسعه و استفاده پایدار
از زمین را تحت تاثیر قرار میدهد و اقدامات توصیه شده بهمنظور اجتناب از
دوبارهکاری از طریق استفاده کامل از تلاشهای در حال انجام و ارتقای اجرای نتایج،
پ – تسهیل، طراحی و تنظیم فعالیتهای پروژهها بر پایه روشهای منعطف به منظور حصول
اطمینان از مشارکت فعال اقشار مناطق مبتلابه برای بهحداقل رساندن جنبههای منفی
چنین فعالیتهایی و شناسایی و اولویت بخشیدن شرایط لازم برای کمک لازم و همکاری
تکنیکی،
ت – تدوین شاخصهایی به منظور حصول اطمینان و ارزیابی برنامههای عمل ملی که
دربرگیرنده اقدامات کوتاهمدت، میان مدت، بلند مدت و اجرایچنین برنامههایی باشد،
و
ث – تهیه گزارش پیشرفت کار اجرایی برنامههای عمل ملی.
ماده ۱۰ – چهارچوب سازمانی برنامههای عمل زیرمنطقهای
۱ – برطبق ماده (۴) کنوانسیون کشورهای آفریقایی عضو باید در تهیه و اجرای
برنامههای عمل زیرمنطقهای در مناطق آفریقای غربی، جنوبی، شمالی،شرقی و مرکزی
همکاری نمایند در این ارتباط میتوان مسوولیتهای ذیل را به سازمانهای بینالدولی
مربوطه زیرمنطقهای واگذار نمود:
الف – اقدام به عنوان نقطه تماس برای فعالیتهای مقدماتی و هماهنگی اجرای
برنامههای عمل زیرمنطقهای،
ب – حمایت در تهیه و اجرای برنامههای عمل ملی،
پ – تسهیل تبادل اطلاعات، تجارب و دانش همچنین فراهم کردن نصایح در خصوص بازنگری
قانونگذاری ملی ( قوانین ملی)، و
ت – سایر مسوولیتهای مرتبط با اجرای برنامههای عمل زیرمنطقهای،
۲ – نهادهای تخصصی زیرمنطقهای در صورت درخواست میتوانند ارایه کمک نمایند و یا
مسوولیت هماهنگی فعالیتهای مربوطه در حوزههای کاریخودشان را به عهده بگیرند.
ماده ۱۱ – تهیه برنامههای عمل زیرمنطقهای و محتوای آنها
برنامههای عمل زیرمنطقهای بایستی به نحوی تهیه شوند که مسایل زیرمنطقه را بهتر
مورد توجه قرار دهند. این برنامهها در موارد مورد نیاز بایدروشهایی برای مدیریت
مشترک منابع طبیعی ایجاد کنند. چنین روشهایی بایستی به طور موثر مشکلات فرامرزی
همراه با بیابانزایی و یا خشکسالی رارفع نموده و از اجرای هماهنگ برنامههای عمل
ملی حمایت نمایند. زمینههای دارای اولویت برای برنامههای عمل ملی زیرمنطقهای
باید به طورمقتضی بر موارد ذیل تاکید نماید:
الف – برنامههای مشترک برای مدیریت پایدار منابع طبیعی فرامرزی از طریق روشهای
دوجانبه و چندجانبه به شکل مناسب،
ب – هماهنگی برنامهها برای ایجاد منابع انرژی جایگزینی،
پ – همکاری در مدیریت و کنترل آفات و همچنین امراض گیاهی و حیوانی،
ت – ظرفیتسازی، آموزش و برنامههای آگاهی عمومی که در سطح زیرمنطقهای بهتر
هماهنگ و حمایت میشوند،
ث – همکاری فنی و علمی بالاخص در زمینههای آب و هواشناسی و آبشناسی شامل شبکهای
برای جمعآوری اطلاعات و ارزیابی تسهیم اطلاعاتو نظارت بر پروژه و هماهنگی و
اولویتبندی کردن فعالیتهای توسعهای و تحقیقی،
ج – سیستمهای اخطار سریع و برنامهریزی مشترک برای کاهش اثرات خشکسالی شامل
اقداماتی برای برطرف کردن مشکلات ناشی از مهاجرتهایزیست محیطی،
چ – شناسایی راههای تسهیم تجارب به ویژه در خصوص مشارکت جمعیتها و اقشار محلی و
ایجاد یک محیط قادرسازی برای مدیریت پیشرفته استفادهاز زمین و استفاده از فنآوری
مناسب،
ح – تقویت ظرفیت سازمانهای زیرمنطقهای به منظور ایجاد هماهنگی و فراهم نمودن
خدمات فنی و همچنین ایجاد و تقویت مراکز و موسساتزیرمنطقهای،
خ – توسعه سیاستهایی در زمینههایی مانند تجارت که دارای اثراتی بر مناطق مبتلابه
میباشد شامل سیاستهایی برای هماهنگی رژیمهای تجاریمنطقهای و برای زیربنای
مشترک.
ماده ۱۲ – چهارچوب سازمانی برنامه عمل منطقهای
۱ – برطبق ماده (۱۱) کنوانسیون کشورهای آفریقایی عضو باید به طور مشترک روند تهیه
و اجرای برنامههای عمل منطقهای را تعیین کنند.
۲ – این کشورها میتوانند از سازمانها و موسسات منطقهای مرتبط آفریقایی حمایت
نموده تا آنها را نسبت به انجام مسوولیتهایشان در قبال کنوانسیونتوانا سازند.
ماده ۱۳ – مندرجات برنامه عمل منطقهای
برنامه عمل منطقهای شامل مواد مربوط به بیابانزدایی و یا از بین بردن اثرات
خشکسالی با اولویتهای مشروحه زیر میباشد:
الف – توسعه همکاری منطقهای و هماهنگی برنامههای عمل زیرمنطقهای برای به وجود
آوردن توافق منطقهای بر روی زمینههای سیاستهای کلیدی ازطریق مشورتهای سازمانهای
زیرمنطقهای،
ب – ارتقای ظرفیتها برای فعالیتهایی که در سطح منطقه بهتر اجرا میشوند،
پ – با در نظر گرفتن جزو (ب) بند (۲) از ماده (۴) کنوانسیون، پیدا کردن راه حلهای
مناسب با همکاری جوامع بینالمللی برای اهداف اقتصادی،اجتماعی جهانی که بر روی
اراضی مبتلابه اثر میگذارد،
ت – ارتقای مبادله اطلاعات و تجربیات فنی و همکاریهای علمی و فنی بخصوص در
زمینههای هواشناسی، اقلیم، آبشناسی، توسعه منابع آب ومنابع انرژی جایگزین،
همکاری فعالیتهای تحقیقاتی زیرمنطقهای و منطقهای، مشخص نمودن اولویتهای منطقهای
تحقیقات و توسعه بین کشورهایمنطقه و زیرمنطقهای آفریقایی مبتلابه ،
ث – هماهنگی در برنامههای سیستماتیک ارزیابی و مبادله اطلاعات و همسو کردن آنها
با برنامههای جهانی،
ج – همکاری در تقویت سیستم هشدار دهنده فوری و وقوع خشکسالی زیرمنطقهای و
منطقهای.
ماده ۱۴ – منابع مالی
۱ – با توجه به ماده (۲۰) و بند (۲) ماده (۴) کنوانسیون، کشورهای مبتلابه آفریقا،
باید با ارایه یک برنامه کلان اقتصادی مفید، منابع مالی را بسیج نمودهو سیاستهای
خود را توسعه داده و منابع مالی را به طرف توسعه برنامههای محلی و در صورت لزوم
از طریق سازمانهای غیر دولتی هدایت نمایند.
۲ – با توجه به بندهای (۴) و (۵) ماده (۲۱) کنوانسیون و برای سهولت اجرای
برنامههای عمل، کشورها موافقت کردند تا نسبت به مشخص نمودنمنابع مالی در سطح
ملی، زیرمنطقهای و منطقهای و بینالمللی و همچنین کمبودهای منابع مالی اقدام
نمایند. بدیهی است آمار و اطلاعات مورد نظرمرتبا تجدیدنظر و بروز خواهد شد.
۳ – براساس ماده (۷) کنوانسیون، کشورهای پیشرفته باید برمبنای موافقتهای مشارکتی و
ترتیبات مورد لزوم با توجه به ماده (۱۸) در کشورهای مبتلابهآفریقا سرمایهگذاری
کلان نموده یا منابع مالی اختصاص داده شده قبلی را افزایش دهند البته باعنایت به
موارد دیگر و توجه به بررسیهای مربوط، تجارتجهانی بازاریابی در ارتباط با جزو (
ب) بند (۲) ماده (۴) کنوانسیون.
ماده ۱۵ – روش مالی
۱ – با در نظر گرفتن ماده (۷) کنوانسیون و تاکید بر اولویت به کشورهای آفریقایی
مبتلابه و توجه به موقعیت خاص این منطقه، کشورها باید باعنایت بهجزوهای (ت) و (ث)
بند(۱) ماده (۲۱) کنوانسیون و از طریق موارد زیر، توجه ویژه به اجرای کنوانسیون در
آفریقا داشته باشند:
الف – تسهیل ایجاد روشهایی نظیر اعتبارات ملی برای بیابانزدایی و سوق دادن منابع
مالی در سطح محلی،
ب – تقویت صندوقهای موجود و روشهای مالی در سطوح زیرمنطقهای و منطقهای.
۲ – با در نظر گرفتن مواد (۲۰) و (۲۱) کنوانسیون، کشورهایی که اعضای سازمانهای
مالی زیرمنطقهای و منطقهای مربوط نظیر بانک توسعه آفریقا وصندوق توسعه آفریقا
میباشند باید کوششهای خود را در جهت اینکه این موسسات و سازمانها به اجرای
الحاقیه آفریقا اولویت بدهند افزایش بدهند.
۳ – کشورها در حد امکان در سوق دادن اعتبارات به طرف کشورهای آفریقایی مبتلابه
اقدام نمایند.
ماده ۱۶ – همکاریها و کمکهای فنی
کشورها با توجه به فعالیتهای خود متقبل میشوند که برای افزایش تاثیر پروژهها و
برنامهها و همکاریها و کمکهای فنی به کشورهای آفریقایی از طریقزیر اقدام نمایند:
الف – محدود کردن هزینهها بخصوص هزینههای بالاسری، این هزینهها فقط باید برای
حداکثر بهرهوری از پروژهها در صورت لزوم فقط درصد پایینی ازکلیه هزینهها باشد.
ب – استفاده از کارشناسان ذیصلاح ملی و در صورت لزوم از کارشناسان ذیصلاح زیرمنطقه
یا منطقه برای طراحی، تهیه و اجرای پروژه و همچنین بهوجود آوردن چنین تخصصی در
جایی که وجود ندارد، و
پ – ارایه کمکهای فنی برای مدیریت و هماهنگی موثر و همچنین بهرهبرداری بهتر.
ماده ۱۷ – انتقال، اکتساب، تطبیق و دستیابی به فنآوری زیست محیطی سالم
در اجرای ماده (۱۸) کنوانسیون و در ارتباط با انتقال، اکتساب، تطبیق و توسعه
فنآوری، طرفها متقبل میشوند که جهت مدلهای جدید مشارکت وهمکاری برای تقویت
ظرفیت سازی در زمینههای تحقیقات علمی و جمعآوری آمار و اطلاعات و توزیع آنها و
اینکه قادر به اجرای استراتژیها وکوششهای آنها برای بیابانزدایی و کاهش اثرات
خشکسالی باشند، اولویت قایل شوند.
ماده ۱۸ – موافقتهای همکاری و مشارکت
۱ – کشورهای آفریقایی عضو در مورد تهیه، مذاکره و اجرای برنامههای عمل ملی،
زیرمنطقهای و منطقهای هماهنگی خواهند کرد. در صورت لزومممکن است در این روند
سایر طرفها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی را درگیر نمایند.
۲ – اهداف این هماهنگی، اطمینان یافتن از همکاریهای فنی مالی براساس کنوانسیون
برای ارایه استفاده مستمر و اداره منابع میباشد.
۳ – طرفهای آفریقایی باید در سطح ملی، زیرمنطقهای و منطقهای روند مشاورهای را
سازماندهی نمایند. روندهای مشاورهای میتواند:
الف – به عنوان محلی برای مذاکره و تصمیمگیری براساس برنامههای عمل ملی،
زیرمنطقهای و منطقهای مورد استفاده قرار گیرد،
ب – همکاری طرفهای آفریقایی و سایر اعضای گروههای مشاورهای در برنامهها و تعیین
اولویتها و موافقتهای اجرایی و مشخصات ارزیابی همچنینترتیبات مالی برای اجرا را
مشخص نماید.
۴ – بنابه تقاضای طرفهای آفریقایی براساس ماده (۲۳) کنوانسیون، دبیرخانه دایمی
ممکن است تسهیلاتی را به شرح زیر برای روند جلسات مشاورهایفراهم آورد:
الف – ارایه مشورت برای استفاده موثرتر از ترتیبات مشاورهای بااستفاده از
تجربیات مشاورهای مشابه ،
ب – ارایه اطلاعات به آژانسهای دو یا چندجانبه مربوط در ارتباط با اجلاسهای
مشاورهای و تشویق برای درگیری فعال آنها،
پ – ارایه سایر اطلاعات که ممکن است به استقرار یا ارتقای ترتیبات مشاورهای
ارتباط داشته باشد.
۵ – اعضای هماهنگی زیر منطقهای و منطقهای باید:
الف – در صورت لزوم برای اصلاح موافقتنامههای مشارکتی پیشنهاد بدهند،
ب – در مورد اجرای برنامههای زیرمنطقهای و منطقهای موافقت شده، نظارت، ارزیابی
و گزارش نمایند،
پ – از ارتباط و هماهنگی موثر بین اعضای آفریقایی مطمئن شوند.
۶ – مشارکت در گروههای مشاورهای در صورت لزوم باید، برای دولتها، گروههای علاقمند
و کمک کنندگان، ارگانهای مرتبط، سیستم برنامهای واعتباری ملل متحد، سازمانهای
زیرمنطقهای و منطقهای مرتبط و به سازمانهای غیر دولتی مربوط، آزاد باشد. شرکت
کنندگان از هر گروه مشاورهای بایددر مورد چگونگی اداره و عملیات گروه تصمیمگیری
کند.
۷ – در ارتباط با ماده (۱۴) کنوانسیون، طرفهای کشورهای پیشرفته در یک روند غیر
معمولی مشورت و هماهنگی بین خودشان براساس درخواستکشورهای آفریقایی یا سازمانهای
زیرمنطقهای و منطقهای و برای کمکهای مورد نیاز و ارزشمند جهت سهولت در اجرای
برنامهها در صورت لزوم درروند مشورتهای ملی، زیر منطقهای و منطقهای مشارکت
خواهند کرد.
ماده ۱۹ – پیگیری اجرا
پیگیری اجرای این الحاقیه توسط طرفهای آفریقایی براساس کنوانسیون به شرح زیر
انجام خواهد شد:
الف – در سطح ملی، توسط یک روش که مرکب خواهد بود از هریک از طرفهای آفریقایی و
نمایندگان مجامع ملی و تحت نظارت هماهنگ کننده ملیبراساس ماده (۹)،
ب – در سطح زیرمنطقهای، توسط کمیته چند منظوره مشورتی علمی و فنی که ترکیب و
چگونگی اجرای آن توسط طرفهای آفریقایی زیرمنطقهایمربوط مشخص خواهد شد،
پ – در سطح منطقه، روشی که شرایط آن در یک معاهده موسس جامعه اقتصادی آفریقا و به
وسیله کمیته چندمنظوره مشورتی فنی و علمی مشخصخواهد شد.
الحاقیه ۲
الحاقیه اجرایی منطقهای برای آسیا
ماده ۱ – هدف
هدف از این الحاقیه ارایه خطوط و ترتیباتی برای اجرای موثر کنوانسیون در کشورهای
مبتلابه منطقه آسیا با عنایت به شرایط خاص آنها میباشد.
ماده ۲ – شرایط مخصوص منطقه آسیا
اعضای متعاهد در انجام تعهدات خود مندرج در کنوانسیون باید به گونهای مناسب،
شرایط ویژهای که به شرح زیر در کشورهای مبتلابه با درجاتمتفاوت موجود میباشد را
در نظر داشته باشند:
الف – نسبت بالای اراضی که مبتلابه یا در معرض بیابانزایی و خشکسالی هستند و
تنوع گسترده این مناطق با توجه به آب و هوا، پستی و بلندی،سیستم اقتصادی، اجتماعی
و بهرهبرداری از زمین،
ب – فشار زیاد بر روی منابع طبیعی برای امرار معاش،
پ – سیستمهای موجود تولید که مستقیما در ارتباط با فقر گسترده بوده و نهایتا منجر
به تخریب اراضی و فشار بر روی منابع محدود آب میگردد،
ت – تاثیر شدید شرایط موجود در اقتصاد جهانی و مشکلات اجتماعی نظیر فقر، ضعف
بهداشت و سوء تغذیه، فقدان امنیت غذایی، مهاجرت،جابجایی اجتماعات انسانی و تغییر
ترکیب جمعیتی،
ث – توسعه ظرفیتها و چهارچوبهای تشکیلاتی هرچند ناکافی برای مقابله با مسایل ملی
بیابانزایی و خشکسالی، و
ج – نیاز آنها به همکاری بینالمللی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در ارتباط
با بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی.
ماده ۳ – چهارچوب برنامه عمل ملی
۱ – برنامه عمل ملی باید قسمتی از سیاستهای جامع ملی برای توسعه پایدار در کشورهای
مبتلابه منطقه باشد.
۲ – کشورهای مبتلابه باید برنامه عمل ملی را مطابق مواد (۹) تا (۱۱) کنوانسیون به
گونهای مناسب آماده نموده و به جزو (و) بند (۲) ماده (۱۰) توجهخاص مبذول دارند.
براساس تقاضای کشورهای مبتلابه میتوان از آژانسهای همکاری دوجانبه و چندجانبه به
نحو مقتضی استفاده نمود.
ماده ۴ – برنامه عمل ملی
۱ – کشورهای مبتلابه متعاهد منطقه متناسب با شرایط و سیاستهای خود در راستای تهیه
و اجرای برنامه عمل ملی، همراه با سایر فعالیتها میتواننداقدامات زیر را انجام
دهند:
الف – تشکیلات و نهادهای مناسبی را مامور تهیه، هماهنگی و اجرای برنامه عمل ملی
خود نمایند،
ب – جمعیتها و گروههای مبتلابه از جمله جوامع محلی را در تدوین، هماهنگی و اجرای
برنامه عمل ملی از طریق مشاورههای محلی و با همکاریمسوولین محلی و سازمانهای
ذیربط ملی و غیر دولتی، مشارکت دهند،
پ – وضعیت زیست محیطی در مناطق مبتلابه را شناسایی تا علل و عواقب بیابانزایی را
مشخص و مناطق دارای اولویتهای اجرایی را تعیین نمایند،
ت – با مشارکت گروههای مبتلابه برنامههای گذشته و جاری بیابانزدایی و کاهش اثرات
خشکسالی را ارزیابی نموده و بر آن اساس استراتژی وفعالیتهای برنامههای عمل را
طراحی و تدوین نمایند،
ث – برنامههای فنی و مالی را براساس اطلاعات بندهای (الف) تا (ت) تهیه نمایند،
ج- روشها و مبانی ارزیابی اجرای برنامه عمل را تهیه و مورد استفاده قرار دهند،
چ – مدیریت جامع حوزههای آبگیر حفاظت منابع خاک و تقویت استفاده اصلح از منابع آب
را ارتقا بخشند،
ح – با رعایت عوامل هواشناسی، آب و هوایی، آبشناسی، زیست شناسی و دیگر عوامل
موثر، سیستمهای هشدار سریع را در مناطقی که در خطربروز خشکسالی هستند تاسیس یا
تقویت نمایند،
خ – در جایی که همکاریهای بینالمللی و از جمله منابع مالی و فنی ایجاب نماید با
احساس روح همکاری ترتیبات لازم را جهت حمایت از برنامههایعمل خود ایجاد نمایند.
۲ – در راستای ماده (۱۰) کنوانسیون، استراتژی عمومی برنامههای عمل ملی باید با
تاکید بر برنامههای جامع توسعه محلی برای نقاط مبتلابه و مبتنیبر روشهای مشارکتی
و همگام نمودن استراتژیهای فقرزدایی با برنامههای بیابانزدایی و کاهش اثرات
خشکسالی باشد. معیارهای بخشی در برنامههایعمل باید با عنایت به تنوع وسیع نواحی
مبتلابه و مندرجات بند(الف) ماده (۲) گروهبندی و اولویتبندی گردد.
ماده ۵ – برنامههای عمل زیرمنطقهای و مشترک
۱ – براساس ماده (۱۱) این کنوانسیون، کشورهای مبتلابه آسیایی میتوانند با سایر
اعضای متعاهد در تهیه و اجرای برنامه عمل زیرمنطقهای و مشترکمشورت و همکاری
نموده و به تکمیل اقداماتی که کارایی بیشتر در اجرای برنامههای عمل ملی دارد،
بپردازد. درهرصورت اعضای ذیربط میتوانند ازسازمانها و نهادهای زیرمنطقهای از
جمله دوجانبه و ملی و تخصصی برای تهیه، هماهنگی و اجرای برنامهها استفاده نمایند.
اینگونه سازمانها یا نهادهاهمچنین میتوانند به عنوان مرکز ارتباط برای ارتقا و
هماهنگی برنامهها و اقدامات براساس مواد (۱۶) تا (۱۸) کنوانسیون عمل نمایند.
۲ – طرفهای مبتلابه منطقه آسیا در تهیه و اجرای برنامههای عمل زیرمنطقهای و یا
مشترک در میان سایر فعالیتها، اقدامات ذیل را به عمل آورند:
الف – با هماهنگی نهادهای ملی، اولویتهای مربوط به بیابانزدایی و کاهش اثرات
خشکسالی را تعیین نمایند تا برنامهها و یا فعالیتهایی که میتوانند بهنحو
موثرتری انجام پذیرد به شکل بهتری انجام شود،
ب – ظرفیتها و تواناییهای اجرایی نهادهای منطقهای، زیرمنطقهای و یا ملی مربوطه
را ارزیابی نمایند،
پ – برنامههای موجود مرتبط با بیابانزایی و خشکسالی تمام یا تعدادی از کشورهای
متعاهد منطقه یا زیرمنطقه و همچنین ارتباط آن با برنامههایعمل ملی را ارزیابی
نمایند،
ت – در برنامههایی که همکاریهای بینالمللی شامل منابع مالی و فنی میگردد با
توجه به روح همکاری، ترتیبات مناسب دو یا چند حمایت از برنامههاتدوین نمایند.
۳ – برنامههای عمل زیرمنطقهای و یا مشترک، ممکن است شامل برنامههای مشترک توافق
شده برای مدیریت پایدار منابع طبیعی مشترک مرزی مرتبطبا بیابانزایی، اولویتهای
همکاری و سایر اقدامات مربوط به ظرفیتسازی، همکاریهای علمی و فنی بخصوص مشارکت در
اطلاع رسانی و برقراریسیستم هشدار سریع و روشهای تقویت سازمانها و نهادهای
زیرمنطقهای باشد.
ماده ۶ – فعالیتهای منطقهای
فعالیتهای منطقهای برای تقویت و افزایش برنامههای عمل زیرمنطقهای یا مشترک
میتواند همراه با سایر اقدامات شامل تقویت موسسات و روشها برایهماهنگی و همکاری
در سطح ملی، زیرمنطقهای و روشهایی برای هماهنگی و همکاری در سطح ملی، زیرمنطقهای
بوده و نیز ارتقای اجرای مواد (۱۶)تا (۱۹) کنوانسیون باشد. این فعالیتها ممکن است
موارد زیر را نیز شامل گردد:
الف – افزایش و تقویت شبکههای همکاریهای فنی،
ب – تهیه و شناسایی فنآوری، معلومات و دانش فنی و تجارب و همچنین فنآوریهای سنتی
و محلی و دانش فنی آنها، انتشار و استفاده از آنها،
پ – ارزیابی و تعیین نیازها انتقال فنآوری و ارتقای انطباق و استفاده از اینگونه
فنآوریها، و
ت – تشویق برنامههای آگاهی عمومی و ارتقای ظرفیتسازی در تمام سطوح، تقویت آموزش،
تحقیق و توسعه و ایجاد سیستمهایی برای توسعه منابعانسانی.
ماده ۷ – منابع مالی و روشهای آن
۱ – با توجه به اهمیت بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی در منطقه آسیا، اعضای
متعاهد باید با توجه به مواد (۲۰) و (۲۱) کنوانسیون، در بسیجمنابع مالی اساسی و
دسترسی به روشهای مالی مربوطه تلاش نمایند.
۲ – کشورهای مبتلابه منطقه منفردا یا مشترکا براساس کنوانسیون و برمبنای روش
هماهنگی ارایه شده در ماده (۸) آن و همچنین براساس سیاستهایتوسعه ملی بایستی:
الف – روشهایی اتخاذ کنند که موجب منطقی شدن و تقویت روشهای تامین اعتبارات مالی
از طریق سرمایهگذاری دولتی و خصوصی به منظور رسیدنبه نتایج مطلوب در جهت
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی گردد،
ب – تعیین نیازهای همکاریهای بینالمللی در جهت حمایت از کوششهای ملی بخصوص در
زمینه فنی و فنآوری و مالی را تعیین و تعریف نمایند،
پ – ارتقای مشارکت دوجانبه و یا چندجانبه نهادها برای همکاری مالی جهت اطمینان از
اجرای کنوانسیون را تشویق نمایند.
۳ – اعضای متعاهد باید تا حد امکان روند سوق دادن اعتبارات به طرف کشورهای مبتلابه
را در منطقه تسهیل نمایند.
ماده ۸ – مکانیسمهای همکاری و هماهنگی
۱ – کشورهای مبتلابه میتوانند از طریق تشکیلات مناسبی که براساس جزو(الف) بند(۱)
ماده(۴) کنوانسیون تعیین نمودهاند و همچنین سایر اعضایمتعاهد منطقهای به
صلاحدید خویش برای اهداف زیر روشهایی را به کار ببرند:
الف – مبادله اطلاعات، تجربیات، معلومات و دانش فنی،
ب – همکاری و هماهنگی فعالیتها شامل ترتیبات دو یا چندجانبه در سطوح زیرمنطقهای و
منطقهای،
پ – افزایش همکاریهای علمی، فنی و فنآوری براساس مواد (۵) تا (۷) کنوانسیون،
ت – شناسایی نیازهای همکاری خارجی،
ث – پیگیری و ارزیابی اجرای برنامههای عمل.
۲ – کشورهای مبتلابه میتوانند از طریق تشکیلات مناسبی که براساس جزو (الف) بند
(۱) ماده (۴) کنوانسیون تعیین نمودهاند و یا با همکاری سایراعضای متعاهد در
منطقه راجع به برنامههای عمل ملی، زیرمنطقهای و مشترک، مشاوره و هماهنگی نمایند.
سایر اعضا و سازمانهای دولتی و غیردولتی را نیز میتوانند در این امر مشارکت
دهند. اینگونه همکاریها بایستی همراه با سایر اقدامات در جلب اطمینان و اعتماد در
زمینه فرصتهایهمکاریهای فنی بینالمللی براساس مواد (۲۰) و (۲۱) کنوانسیون بوده و
همکاریهای فنی را تقویت و منابع را به سوی استفاده موثر و کارا سوق دهد.
۳ – کشورهای مبتلابه منطقه بایستی اجلاسهای هماهنگی دورهای تشکیل دهند و دبیرخانه
کنوانسیون در صورت تقاضا و براساس ماده (۲۳) برگزاریاین اجلاسها را به شرح ذیل
تسهیل نماید:
الف – ارایه ارشاد در خصوص سازماندهی ترتیبات همکاری موثر و یا استفاده از تجربه
های حاصله ناشی از اینگونه ترتیبات،
ب – ارایه اطلاعات به سازمانهای دو یا چند جانبه در زمینه همکاریها و تشویق آنها
برای مشارکت،
پ – ارایه سایر اطلاعاتی که میتواند در راهاندازی و یا بهبود روند همکاریها کمک
کند.
الحاقیه ۳
الحاقیه اجرایی منطقهای برای آمریکای لاتین و کاراییب
ماده ۱ – هدف
هدف از این الحاقیه ارایه رهنمودهایی برای اجرای کنوانسیون در منطقه آمریکای
لاتین و کاراییب و در راستای شرایط ویژه آن منطقه میباشد.
ماده ۲ – شرایط ویژه منطقه آمریکای لاتین و کاراییب
اعضای متعاهد در راستای شروط کنوانسیون باید شرایط ویژه منطقه را به شرح زیر مورد
عنایت قرار دهند:
الف – وجود مناطق وسیعی که یا در معرض و یا به شدت تحت تاثیر بیابانزایی و
خشکسالی بوده و در آنها بسته به موقعیت میتوان خصوصیاتیمنفی را مشاهده نمود این
فرآیند تشدید شونده و تجمعی روی یکی از مناطقی که دارای بزرگترین منابع تنوع زیستی
در جهان است اثرات منفی جدیاجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی دارد،
ب – اقدامات عمرانی فراوان غیر پایدار در مناطق تحت تاثیر و درنتیجه اثرات متقابل
و پیچیده فیزیکی، زیست شناسی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وعوامل اقتصادی منجمله
عوامل اقتصادی بینالمللی مانند بدهکاریهای خارجی، روند فرسایشی مناسبات تجاری و
اقدامات تجاری که روی بازارمحصولات کشاورزی، ماهیگیری و جنگلی اثر میگذارد،
پ – نزول سریع بازدهی اکوسیستمها به عنوان پیآمد اصلی بیابانزایی و خشکسالی به
شکل کاهش بازده کشاورزی، دامداری و جنگلی و نیز نابودیتنوع گونههای زیستی که از
دیدگاه اجتماعی دارای اثرات فقرزایی، مهاجرت، جابجاییهای جمعیت در یک محدوده و
تضعیف کیفیت زندگانیمیباشد. بنابراین منطقه مجبور است روشها و راههای جامعی را
برای مشکل بیابانزایی و خشکسالی بپذیرد از جمله تشویق مدلهای توسعه پایدارمتناسب
با شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور،
ماده ۳ – برنامههای عمل
۱ – کشورهای متعاهد مبتلابه باید در راستای کنوانسیون و به ویژه در رابطه با مواد
(۹) تا (۱۱) و همچنین براساس سیاستهای عمرانی ملی خود و بهصورت مناسب و به عنوان
یک بخش پیوسته از سیاستهای ملی توسعه پایدار خود، برنامههای عمل ملی بیابانزدایی
و کاهش اثرات خشکسالی را تهیهو اجرا نمایند. برنامههای زیرمنطقهای و منطقهای
را نیز میتوان برابر با نیازهای منطقه تهیه و اجرا نمود.
۲ – در تهیه برنامه عمل ملی کشورهای متعاهد مبتلابه منطقه باید به جزو (و) بند(۲)
ماده (۱۰) عنایت ویژه مبذول دارند.
ماده ۴ – محتوای برنامههای عمل ملی
کشورهای متعاهد مبتلابه منطقه میتوانند متناسب با شرایط خود و همراه با سایر
موارد مطالب موضوعی زیر را در تهیه استراتژیهای ملی خود برایاقدامات مربوط به
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی، مطابق با ماده (۵) کنوانسیون مورد توجه قرار
دهند:
الف – افزایش ظرفیتها، آموزش و آگاهی عموم، همکاریهای فنی، علمی و فنآوری و
منابع و روشهای مالی،
ب – فقرزدایی و بهبود کیفیت زندگی انسانی،
پ – دستیابی به امنیت غذایی، توسعه و مدیریت پایدار فعالیتهای کشاورزی، دامداری،
جنگلداری و فعالیتهای چند منظوره،
ت – مدیریت پایدار منابع طبیعی به ویژه مدیریت عادلانه حوزههای آبگیر،
ث – مدیریت پایدار منابع طبیعی در مناطق مرتفع،
ج – مدیریت منطقی و حفاظت از منابع خاک و استحصال و بهرهبرداری موثر از منابع آب،
چ – تهیه و کاربرد طرحهای فوریتی برای کاهش اثرات خشکسالی،
ح – تاسیس یا تقویت سیستمهای هشدار سریع، اطلاعاتی، ارزیابی و پیگیری امور در
مناطقی که در معرض تهدید بیابانزایی و خشکسالی بوده با درنظر گرفتن عوامل آب و
هوایی اقلیمی، آبشناسی، زیست شناسی، خاک، اجتماعی و اقتصادی،
خ – توسعه، مدیریت و استفاده موثر از منابع گوناگون انرژی از جمله تشویق منابع
جایگزین،
د – حفاظت و بهرهبرداری پایدار از تنوع گونههای زیستی مطابق با تمهیدات
کنوانسیون تنوع زیستی،
ذ – توجه به جنبههای جمعیتی در رابطه با بیابانزایی و خشکسالی،
ر – تقویت یا ایجاد چهارچوبهای تشکیلاتی و قانونی برای اجرای کنوانسیون و به
منظور تمرکززدایی ساختار اداری و وظیفهای مربوط به بیابانزدایی وخشکسالی با
مشارکت جوامع و اجتماعات مبتلابه به صورت عام،
ماده ۵ – همکاری فنی، علمی و فنآوری
مطابق با کنوانسیون و به ویژه مواد (۱۶) تا (۱۸) و براساس روش هماهنگی توصیه شده
در ماده (۷)، کشورهای متعاهد مبتلابه منطقه باید مشترکا یامنفردا اقدامات زیر را
انجام دهند:
الف – تقویت شبکههای همکاریهای فنی و سیستمهای اطلاعات ملی، زیرمنطقهای و
منطقهای و به همین ترتیب در صورت لزوم، ادغام در سیستممنابع جهانی اطلاعات،
ب – تهیه آمار از فنآوریها و دانش فنی موجود و تشویق انتشار و ترویج آنها،
پ – تشویق استفاده از فنآوری، دانش، دانش فنی و اقدامات پیشبینی شده در جزو (ب)
بند (۲) ماده (۱۸) کنوانسیون،
ت – تعریف نیازهای انتقال فنآوری،
ث – تشویق، توسعه و سازگار نمودن، پذیرش و انتقال فنآوریهای موجود که از نظر زیست
محیطی سالم هستند.
ماده ۶ – منابع روشهای مالی
مطابق با کنوانسیون و به ویژه مواد (۲۰) و (۲۱) آن و براساس روش هماهنگی توصیه
شده در ماده (۷) و برابر با سیاستهای توسعه ملی، کشورهایمتعاهد مبتلابه منطقه
باید مشترکا و منفردا اقدامات زیر را انجام دهند:
الف – اتخاذ معیارهایی برای توزیع منطقی و تقویت روشهای تامین اعتبار از طریق
سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی و با نگرشی به حصول نتایجمشخص در اقدامات مربوط به
بیابانزدایی و کاهش اثرات خشکسالی،
ب – تعریف نیازهای همکاریهای بینالمللی در حمایت از تلاشهای ملی،
پ – تشویق مشارکت تشکیلات همکاری مالی دو یا چند جانبه برای تضمین اجرای
کنوانسیون.
ماده ۷ – چهارچوب تشکیلاتی
۱ – به منظور ترتیب اثر دادن به این الحاقیه، کشورهای متعاهد مبتلابه منطقه باید
موارد زیر را انجام دهند:
الف – تاسیس و یا تقویت مراکز ارتباط ملی برای هماهنگی در اقدام به بیابانزدایی
و کاهش اثرات خشکسالی،
ب – تشکیل روشی برای هماهنگی بین مراکز ارتباط ملی با اهداف زیر:
۱ – مبادله اطلاعات و تجربه ،
۲ – هماهنگی فعالیتها در سطح زیرمنطقهای و منطقهای،
۳ – تشویق همکاری فنی، علمی، فنآوری و مالی،
۴ – تعریف و تعیین نیازهای همکاری خارجی، و
۵ – پیگیری و ارزیابی اجرای برنامههای عمل.
۲ – کشورهای متعاهد مبتلابه منطقه باید نشستهای هماهنگی منظمی داشته و دبیرخانه
دایمی در صورت درخواست و براساس ماده (۲۳) کنوانسیونمیتواند تشکیل این جلسات
هماهنگی را از طریق زیر تسهیل نماید:
الف – توصیه و راهنمایی در مورد سازماندهی ترتیبات هماهنگی موثر و تجربه آموزی از
اینگونه ترتیبات،
ب – دادن اطلاعات به نمایندگیها و سازمانهای دو یا چندجانبه درباره جلسات هماهنگی
و تشویق مشارکت فعال آنان، و
پ – دادن سایر اطلاعاتی که میتواند به فرآیند بهبود و یا برقراری هماهنگی مربوط
باشد.
الحاقیه ۴
الحاقیه اجرایی منطقهای برای شمال مدیترانه
ماده ۱ – هدف
هدف از این الحاقیه ارایه خطوط و رهنمودهای مورد لزوم برای اجرای موثر کنوانسیون
در کشورهای مبتلابه منطقه شمال مدیترانه با توجه به شرایطخاص آنها میباشد.
ماده ۲ – شرایط مخصوص منطقه شمال مدیترانه
شرایط خاص منطقه شمال مدیترانه در ارتباط با ماده یک به شرح زیر است:
الف – شرایط آب و هوایی نیمه خشک قسمت اعظم این منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد
که شامل خشکیهای فعلی، تنوع بارندگیهای بسیار زیاد وبارندگیهای شدید و ناگهانی
است،
ب – خاکهای بیحاصل و قابل فرسایش و متمایل به فرسایش سطحی،
پ – برجستگیهای ناهموار همراه با شیبهای زیاد و پستی و بلندیهای متنوع،
ت – از دست رفتن زیاد پوشش جنگلی براثر آتشسوزیهای مهیب،
ث – شرایط بحرانی در کشاورزی سنتی همراه با رهاسازی زمینها و تخریب خاک و آب،
ج – بهرهبرداری ناپایدار از منابع آب که منجر به تخریب جدی محیط زیست میگردد
شامل آلودگی شیمیایی، شور شدن و از بین رفتن آبخیزها و…،
چ – تجمع فعالیتهای اقتصادی در اراضی ساحلی به دلیل رشد شهرها، فعالیتهای صنعتی،
توریست و زراعت آبی.
ماده ۳ – چهارچوب برنامهریزی استراتژیک برای توسعه پایدار
۱ – برنامههای عمل ملی بخش اصلی و جامع چهارچوب برنامهریزی استراتژیک برای توسعه
پایدار کشورهای مبتلابه شمال مدیترانه خواهد بود.
۲ – روش مشاورهای و مشارکتی و درگیر کردن سطوح مختلف دولتی، انجمنهای محلی و
سازمانهای غیر دولتی میتواند برای ارایه خطوط یکاستراتژی با برنامهریزی
انعطافپذیر که در ارتباط با جزو (و) بند(۲) ماده (۱۰) کنوانسیون اجازه میدهد که
مردم محلی بیشتر مشارکت داشته باشند، مدنظر قرار گیرد.
ماده ۴ – تعهد تهیه برنامههای عمل ملی یا جدول زمانی مربوطه
کشورهای مبتلابه منطقه شمال مدیترانه باید برنامه عمل ملی زیرمنطقهای، منطقهای
و مشترک تهیه نمایند. این برنامهها باید هرچه زودتر تهیه، نهایی وقابل اجرا
گردد.
ماده ۵ – تهیه و اجرای برنامههای عمل ملی
هر کشور مبتلابه براساس مواد (۹) و (۱۰) کنوانسیون برای تهیه و اجرای برنامه عمل
ملی باید موارد زیر را رعایت نماید:
الف – معرفی تشکیلات واجد شرایط برای مسوولیت تهیه، هماهنگی و اجرای برنامه،
ب – درگیر نمودن جمعیتهای مبتلابه نظیر جوامع محلی برای تهیه، هماهنگی و اجرای
برنامه از طریق مشورتهای محلی با همکاری مسوولین محلی وسازمانهای غیر دولتی
مربوطه،
پ – مطالعه در مورد چگونگی محیط زیست در اراضی مبتلابه برای ارزیابی دلایل و
تاثیرات بیابانزایی و مشخص کردن اولویت مناطق برای اجرایبرنامه،
ت – با مشارکت جمعیتهای مبتلابه برنامههای گذشته و جاری به منظور طراحی استراتژی
و همچنین مشخص نمودن فعالیتهای برنامه عمل ارزیابیگردد،
ث – تهیه برنامههای فنی و مالی براساس اطلاعات به دست آمده از طریق فعالیتهای
مندرج در بندهای (الف) تا (د)، (و)،
ج – تهیه و استفاده از روندی برای نظارت و ارزیابی اجرای برنامه.
ماده ۶ – محتوای برنامههای عمل ملی
کشورهای مبتلابه منطقه اقداماتی به شرح زیر را در برنامههای عمل ملی میبایستی
مدنظر قرار بدهند:
الف – موارد قانونی، تشکیلاتی و اداری،
ب – استفادهکنندگان از زمین، مدیریت منابع آب، حفاظت خاک، جنگلداری، فعالیتهای
کشاورزی و مرتع و همچنین مدیریت مراتع،
پ – مدیریت و حفاظت حیات وحش و سایر اشکال تنوع زیستی،
ت – حفاظت از آتشسوزیهای جنگل ،
ث – ارتقای معیشتهای جایگزین ، و
ج – تحقیق، آموزش و آگاهی عمومی.
ماده ۷ – برنامههای عمل زیرمنطقهای، منطقهای و مشترک
۱ – کشورهای مبتلابه منطقه در ارتباط با ماده (۱۱) کنوانسیون و برای بالا بردن
کارایی برنامه عمل ملی ممکن است برنامههای زیرمنطقهای و منطقهایتهیه نمایند.
دو یا چند کشور مبتلابه منطقه ممکن است برای تهیه برنامه مشترک به توافق برسند.
۲ – موارد مندرج در مواد (۵) و (۶) میبایستی با جرح و تعدیل مناسب در تهیه و
اجرای برنامههای مشترک منطقهای و زیرمنطقهای مد نظر قرار گیرد.به علاوه این
برنامهها ممکن است شامل فعالیتهای توسعهای و تحقیقاتی اکو سیستمهای انتخاب شده
در سرزمینهای مبتلابه باشد.
۳ – در تهیه و اجرای برنامههای عمل زیر منطقهای، منطقهای و مشترک، کشورهای
مبتلابه منطقه باید موارد زیر را رعایت نمایند:
الف – با همکاری موسسات ملی باید اهداف ملی مربوط به بیابانزایی را به نحوی مشخص
نمایند که چنین برنامهها و فعالیتهای مرتبط با آنها بتواند ازاین طریق به طور
موثر اجرا گردد،
ب – ارزیابی ظرفیتهای عملی و فعالیتهای منطقهای، زیر منطقهای و موسسات ملی
مربوط،
پ – ارزیابی برنامههای موجود مربوط به بیابانزایی در کشورهای منطقه و ارتباط
آنها با برنامه عمل ملی.
ماده ۸ – هماهنگی برنامههای زیرمنطقهای، منطقهای و مشترک
براساس مواد (۱۶) تا (۱۹) کنوانسیون کشورها برای تهیه برنامه عمل زیرمنطقهای،
منطقهای و یا مشترک ممکن است کمیته هماهنگی متشکل ازنمایندگان هر کشور مبتلابه
را برای بازنگری پیشرفت بیابانزدایی، یکنواخت کردن برنامههای عمل ملی،
پیشنهاداتی در مراحل مختلف تهیه و اجرایبرنامه عمل زیر منطقهای، منطقهای و
مشترک و به عنوان مرکزی برای ارتقا و هماهنگی همکاریهای فنی تشکیل بدهند.
ماده ۹ – واجد شرایط نبودن برای دریافت کمکهای مالی
برای اجرای برنامههای ملی، زیرمنطقهای و منطقهای و مشترک، کشورهای پیشرفته
مبتلابه ، براساس این کنوانسیون واجد شرایط برای دریافتکمکهای مالی نیستند.
ماده ۱۰ – همکاری با سایر زیرمناطق و مناطق
برنامههای زیرمنطقهای، منطقهای و مشترک در منطقه شمال مدیترانه ممکن است با
همکاری سایر زیر مناطق و مناطق بخصوص با کشورهای شمالآفریقا تهیه و اجرا شوند.
تاریخ تصویب ۱۳۷۵٫۱۰٫۱۱
تاریخ تایید شورای نگهبان ۱۳۷۵٫۱۰٫۲۶