هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است
هیچ احدی را نمی بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود
در این ماده اصل و مبنا بر کلمه ملیت استوار است پس در نخست باید بدانیم که این کلمه به چه معنایی از نظر اجتمایی و سیاسی به کار میرود . از انجایی که در مفهوم کلمه ملیت لاجرم باید مفهوم قوم وقومیت را باید دانست و این دو کلمه در کنار هم ما را به یک مهفوم کلی از موضوع این ماده خواهد رسانید .
قوم گروهی از انسانهاست که اعضای آن دارای ویژگیهای نیایی و اصل و نسبی یکسان یا مشترک هستند (اسمیت، ۱۹۸۶). همچنین گروههای قومی اغلب دارای مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی هستند که ممکن است به آبا و اجدادشان برگردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمدهباشد. بنابراین یک گروه قومی میتواند یک جامعه فرهنگی نیز باشد.
به طور کلی، در طول تاریخ انسانها با دو نوع قومیت مواجه هستیم. اوّلین نوع همان قومی بر پایه علایق فامیلی و خانوادگی است که معمولاً کلمهٔ طایفه و قبیله را در ذهن تداعی میکند. با شروع مهاجرت جوامع انسانی نوع دوم اقوام بوجود آمد که در واقع نوعی تکامل جوامع (کشورها) را رقم زد و گروههای قومی با ویژگیهای مشترک در کنار هم ملت را به وجود آوردند. تهاجم نظامی، مهاجرت، تجارت و مذاهب باعث ایجاد تکامل در اقوام قدیمی شدهاست. در همین حین تفاوتهای قومی و نسلی هنوز در بین اقوامی که در یک کشور زندگی میکنند وجود دارد و با زاد و ولدهای قومی این تمایزها به حضور خود ادامه میدهند .
سیستم دولتی هر کشور ملیت آن کشور را مشخص میکنند و اغلب کشورها دارای ملیت خاص خود هستند اما همه جوامع هم همگن و یکنواخت نیستند. برخی از جوامع از چند ملیت مختلف تشکیل شدهاند و در این کشورها معمولاً ملیتهای اقلیت به دنبال کسب قدرت (مانند کاتالونیا در اسپانیا، ایالت کبک در کانادا، بومیان آمریکا در آمریکا) و یا حتی استقلال (مانند یوگسلاوی) هستند. برخی از ملیتها در میان جوامع مختلف پراکنده شدهاند (مانند فلسطین، کولیها در روم) و این مساله باعث بروز تمایلات استقلال طلبانه می شود .
از انجایی که ما ایرانیان دارای دارای مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی هستیم پس تابعیت ایرانی حق مسلم ما است و هیچ احدی ما را نمی تواند از این حق محروم کند و اما عامل این محرومیت چیست و پناه جوی ایرانی کیست؟
پناهجو یا پناهنده برپایهٔ کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان شهروندی است که برای فرار یا ترس از آزارواذیتِ نژادی، مذهبی، قومی و ملیتی یا برای عضویت در یک گروِه اجتماعیِ خاص یا داشتنِ عقایدِ سیاسیِ اقلیتی، تواناییِ بهدست آوردنِ پناهگاهی امن در کشورِ خود را ندارد و یا کسی که دارای تابعیت و ملیتِ ویژهای نیست و یا در بیرون از کشوری که پیشتر در آن بوده بهسر میبرد و بهدلیلِ ترس از جان، ترجیح میدهد به کشوری که پیشتر در آن بهسر میبرده، باز نگردد . علت پناه جویی چییست ؟ علتهای که باعث اجبار فرد به ترک خانه و کاشانه میشوند، میتوانند تعقیب و نقض حقوق بشر، کشمکشهای قومی، حوادث طبیعی همچون خشکسالی، زلزله، سیل، توفان و مانند اینها، و یا فقر و تهی دستی و دیگر عوامل باشند
مهمترین قوانین پناهندگی
بر اساس مفاد پیمان دوبلین، نخستین کشور عضو اتحادیه اروپا که یک پناهجو به آن وارد میشود، مسئول رسیدگی به درخواست پناهندگی او خواهد بود. مهمترین نکتهٔ پناهندگی، این است که شما باید ثابت کنید که در کشور خودتان جانتان درخطر بوده است .
شرایط پناهنده
برپایهٔ کنوانسیونِ پناهندگان، پناهجو کسی است که در کشور خود یا مبدأ بهدلیلِ یکی از دلایل زیر مورد آزارواذیتِ جدّی قرار گرفته است: نژاد ٬٬ مذهب ٬ ملیت ٬ تعلق به یک گروهِ اجتماعیِ خاص
داشتنِ عقایدِ سیاسیِ اقلیتی
پناهجوییِ سیاسی
پناهندگی سیاسی برپایهٔ مادهٔ چهاردهم از اعلامیهٔ حقوق بشرِ ژنو، اگر شخصی مورد تعقیب و پیگردِ دولت یا یک گروه قرار گرفته باشد، حقّ پناهندگی را در کشورِ دیگر دارد؛ بنابراین آنعده از افرادِ سیاسی که مخالفِ دولت یا گروهی خاص هستند و موردِ پیگرد و تعقیب قرار گرفته و جانِ آنها در خطر باشد، حقّ پناهندگی سیاسی را دارند.
پناهجوییِ اقتصادی
کسانی که صرفاً برای یافتنِ شغلِ بهتر و بهدستآوردنِ منافعِ مالیِ بیشتر به کشورِ دیگری بروند و خطرِ جانیی در کشورِ مبدأ آنان را تهدید نکند . در این میان بهتر است به تفاوت میان پناهجو و مهاجر هم نظری بیفکنیم که به علت تغیرات سیاسی واجتماعی در بعضی از مناطق دینا این دو موضوع با هم تلفیق شده است . مهاجرکیست و مهاجرت چیست . مهاجرت به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دوم میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکنندهٔ مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادیهای سیاسی بهتر باشد .
اکنون به بررسی و مطابقت این ماده با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میپردازیم :
اصل چهل و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی
تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید .
اصل چهل و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی
اتباع خارجه میتوانند در حدود قوانین به تابعیت ایران در آیند و سلب تابعیت اینگونه اشخاص در صورتی ممکن است که دولت دیگری تابعیت آنها را بپذیرد یا خود آنها درخواست کنند .
اصل یکصد و پنجاه و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی
دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر این که بر طبق قوانین ایران خائن و تبهکار شناخته شوند .
وضعیت بسیار بد مهاجرین افغان در ایران
سازمان دیدبان حقوق بشر که مقر آن در نیویورک است در تازه ترین گزارش خود درباره وضعیت پناهندگان و مهاجرین افغان در ایران نوشته که حقوق این افراد توسط دولت ایران نقض میشود. براساس اعلام اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی ایران، در سال ۲۰۱۲ حدود ۱.۴ تا ۲ میلیون افغان در ایران زندگی میکنند و مشغول کار هستند که به عنوان پناهنده در این کشور ثبت نشده اند و کل پناهندگان افغان در این کشور به ۲.۴ میلیون تا ۳ میلیون نفر میرسد. این گزارش افزوده است که در سالھای اخیر شرایط برای مهاجرین افغان در ایران دشوارتر شده، فشار علیه تمام افغانھای مقیم ایران افزایش یافته که میتوان به موانع بزرگ همانند عدم دریافت کمکهای بشر دوستانه، بازداشت خود سرانه مهاجرین و اینکه مهاجرین افغان در برابر کارفرمایان خصوصی از خود قدرت دفاع ندارند، اشاره کرد .
نقض حقوق بشر در ایران
این در حالیست که مسئولان کمسیون مستقل حقوق بشر در غرب افغانستان نیز تایید می کنند که با شماری از افغان هایی که از کشور ایران رد مرز می گردند، نقض حقوق بشری صورت گرفته است.
از میان ۲۵۰۰ تن از اطفالی که از طریق بنادر اسلام قلعه هرات و تنگه ابریشم نیمروز ( مناطق سرحد با ایران ) از مرز رد شده بودند، نزدیک به ۳۰۰ تن آنها نقض حقوق بشری صورت گرفته بود.
اکثریت این اطفال به طوری از مرز رد شده اند که خانواده شان در ایران باقی مانده و خودشان در این طرف مرز در بی سرنوشتی به سر می بردند. برخورد نادرست شماری از نیروهای ایرانی و بسته نمودن زنجیر به پای شماری از افغان های رد شده از مرز ، از جمله دیگر موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران می باشد .
و همچنین تولد فرزندان دارای دوتابعیت، موجودیت خانواده های پی سرپرست، عدم مجوز رسمی اقامت ومشکلات صحت بسیاری از پناهندگان افغانستان در ایران نشان می دهد که وضعیت این پناهندگان در ایران بسیار نابسامان است .
وضعیت زندانیان افغان در ایران
از آنجایی که مهاجران در ایران از جهات سیاسی، اجتماعی و حقوقی احساس امنیت نمی کنند و تشویش بیگانه بودن و توهین از سوی شهروندان و مقامات را همواره لمس می کنند، این موضوع سبب شده تا روحیه دفاع از خود را در موارد متعدد از دست بدهند و به اجبار خود را مجرم قلمداد نمایند، بدون آنکه حتا در برخی موارد، جرمی را مرتکب شده باشند. این موضوع باعث شده تا در موارد اتهامی، روحیه خود را از دست داده و نتوانند از حقوق حقه خود دفاع نمایند که در این زمینه شایعاتی نیز مبنی بر پذیرفتن اتهاماتی وجود دارد که هرگز مرتکب جرمی نشده اند . براساس آماری که بدست ما رسیده است، تعداد زندانیان افغان در ایران ۵۶۰۰ تن می باشد که ۳۰۰۰ از این افراد به جرم قاچاق مواد مخدر از سوی محاکم ایران محکوم به اعدام شناخته شده اند.
وضعیت آموزشی کودکان افغان در ایران
پس از انتشار مطلبی مبنی بر اینکه بودجه تخصیصی سازمان ملل برای تحصیل کودکان افغان در ایران صرف امور دیگر میشود، رییس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش ضمن رد آن توضیح داد که آموزش و پرورش در راستای ادامه تحصیل دانشآموزان اتباع افغان در سال ۹۳ حدود ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار صرف کرده است . وی افزود: این در حالی است که سازمان ملل در سال ۱۳۹۴ ، ۱۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به ایران پرداخت کرده است .
محروم کردن دانش آموزان افغان به اشکال درد آور دیگری همچنان ادامه دارد.
اقرار مدیر کل امور اتباع و مهاجرین به اینکه ۲۰۰ هزار کودک و نوجوان بین ۷ تا ١۸ سال را همین حکومت فقط در تهران از درس و مدرسه محروم کرده است .
علیاصغر یزدانی قائم مقام وزیر و رئیس مرکز امور بینالملل وزارت آموزش و پرورش با اعلام جزئیات شهریه ثبتنام دانش آموزان افغان در مدارس ایرانی چنین میگوید: تحصیل این دانشآموزان در مراکز سمپاد، نمونه دولتی و هنرستانها ممنوع است. همچنین شرکت تمام دانش آموزان اتباع خارجی مقیم جمهوری اسلامی ایران در مسابقات رسمی ورزشی و علمی المپیادها و فرهنگی اعم از داخلی و بینالمللی ممنوع است. فعالیت مدارس خودگردان افغانی فاقد وجاهت قانونی بوده و مدارک تحصیلی صادر شده از این قبیل مدارس برای ادامه تحصیل معتبر نخواهد بود”.
این درحالی است که ماده ۲۲ کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان تاکید دارد که کشور میزبان متعهد است در مورد تحصیلات ابتدایی با اتباع خارجی همانند اتباع خود رفتار کند!
حقوق اولیه شهروندی میلیونها انسان به جرم “مهاجرت و پناهندگی” به فجیع ترین شکل ممکن زیر پای جمهوری اسلامی له می شود٬ واژه “افغانی” بعنوان توهین مستقیم به این مردم ستم دیده که از بد حادثه کارشان به جمهوری اسلامی ایران افتاد “هدیه” ای است که روزانه نصیب شان می شود.
در حالیکه کلیه قوانین و دستورات صادر شده از جانب وزارت کشور٬ استانداریها و فرمانداریها دایر بر تحت فشار گذاشتن مهاجرین و پناهندگان افغان و غیرمجاز اعلام کردن آنها بقوت خود باقی است. محرومیت از اسکان در ١۵ استان و ۴۴ شهر٬ محرومیت از کار و استخدام٬ ممنوعیت از تحصیل در بسیاری از رشته های تحصیلی حتی برای آنان که ظاهرا مشکل اقامتی هم ندارند و سخت ترین مشاغل بصورتی تحقیر آمیز٬ کماکان تنها امکان گذران زندگی طاقت فرسای آنان است.
دیپورتهای دستجمعی و رد مرز کردن٬ اعزام به کمپهای پناهندگی بدون کمترین امکانات زیستی در بدترین شرایط ممکن همچنان در حال انجام است. ده ها (ان جی او) به جرم دفاع از کودکان کار که رفتار جمهوری اسلامی روی دست مهاجرین و پناهندگان افغان گذاشت٬ یا برخوردها و تهدیدهای امنیتی و پلیسی روبرو شدند.
مدارس خود گردانی که شهروندان افغان ایجاد کردند٬ غیرقانونی اعلام شد و گردانندگان آن توسط ضابطین قضایی جمهوری اسلامی تحت تعقیب قرار گرفتند.
یک دستور از رهبر جمهوری اسلامی : هیچ دانشآموز افغانستانی، از تحصیل بازنماند؛ حتی غیرقانونی
سرانجام موعد رسانهای شدن یکی از مهمترین تصمیمات عالی نظام جمهوری اسلامی در تاریخ سی و چند ساله حضور مهاجرین افغانستانی در ایران فرا رسیده است. صحبتهای ضمنی مبنی بر اعلام این تصمیم در تمام طول این یکی دو سال شنیده میشد. اما سرانجام مشخص شد که بهصورت مشخص و واضحی این دستور از سوی عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی ایران، مقام معظم رهبری صادر شده است: “هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند”.